انواع خودشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
|شاخه فرعی۲ = خودشناسی
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
انواع خودشناسی چیست؟
انواع خودشناسی کدام‌اند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}برای خودشناسی، انواع گوناگونی ذکر شده است که برخی از آنها عبارتند از:
 
 
==مقدمه ==
 
ضرورت خودشناسي در مكاتب مادي و غير مادي مورد بحث و تأمل قرار گرفته است. در مكاتب مادي خودشناسي از آن حيث مورد توجه قرار گرفته كه انسان بتواند استعدادهاي بالفعل و بالقوه خودش را بشناسد، از آن حداكثر فايده مادّي را بردارد و به لذت هاي مطلوب خود برسد و موانع اين راه را با استفاده از آن برطرف سازد (جلب منفعت مادي و دفع ضررهاي مادي).


امّا در مكاتب الهي به ويژه اسلام خودشناسي مقوله اي بسيار باارزش قلمداد شده است، امّا نه از حيث مادي نگري بلكه از حيث اينكه سعادت مادي و معنوي انسان (رفاه دنيا و آخرت) در گرو آن است. در ادامه ابتدا به انواع خودشناسي و سپس به پيشينه و ضرورت آن و در آخر به آثار و محورهاي خودشناسي مي پردازيم.  
* '''خودشناسی نوعی''' (فلسفی)؛<ref>سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.</ref> به معنای شناخت حقیقتِ [[نفس|نَفْس]]ِ انسانی، که در مباحث مربوط به [[معرفت نفس]] مورد بحث قرار گرفته است.
* '''خودشناسی اخلاقی'''؛<ref>سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.</ref> به معنای شناخت خود از نظر استعدادها و ویژگی‌های [[اخلاق|اخلاقی]] است.
* '''خودشناسی جنسیتی'''؛<ref>سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.</ref> به معنای شناخت خود از نظر استعدادهای خاصی که به هر یک از دو جنس مرد و زن اختصاص دارد.
* '''خودشناسی فطری''' ([[علم حضوری]])؛<ref>آموزش و پرورش، جلوه‌های معلمی استاد مطهری، انتشارات مدرسه، ص۲۲۳.</ref> به معنای آگاهی انسان نسبت به ذات خود که از جنس علم حضوری بوده و مقدمه [[خودسازی]] است.
* '''خودشناسی انسانی'''؛<ref>آموزش و پرورش، جلوه‌های معلمی استاد مطهری، انتشارات مدرسه، ص۲۲۳.</ref> که به معنای آگاهی به خود در رابطه با همه انسان‌ها است. خودآگاهی انسانی، بر این اصل استوار است که انسان‌ها یک واحد واقعی به شمار می‌روند و از یک وجدان مشترک انسانی بهره‌مندند. این خودشناسی باعث می‌شود انسان درد دیگران را مانند درد خودش بداند.
* '''خودشناسی عارفانه'''؛ که به معنای آگاهی به خود در رابطه انسان با خدا است. [[عرفان|عارفان]] خودشناسی را، رسیدن به این شناخت دانسته‌اند که خداوند اصل و انسان‌ها فرع او هستند و [[روح]] انسان‌ها مَظهری از او است که البته نقدهای بسیاری بر آن وارد است. از دیدگاه عرفان، انسان تنها هنگامی به خودشناسی می‌رسد، که از خود فانی شده و دلبستگی‌های دنیایی را از بین ببرد.
* '''خودشناسی فیزیولوژی'''؛ به معنای شناخت اندام‌های بدن و چگونگی کار آنها که در علم فیزیولوژی از آن بحث می‌شود.
* '''خودشناسی روان شناختی'''؛ که شناخت روان و نیروهای درونی انسان و احساسات و فعل و انفعالات روانی است.


==انواع خودشناسي: ==


۱. خودشناسي نوعي (فلسفي):}}<ref>سادات، محمدعلي، اخلاق اسلامي، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.</ref> يعني شناخت حقيقت نفس انساني كه در مباحث مربوط به معرفت نفس مورد بحث و مطالعه قرار مي گيرد.
== جستارهای وابسته ==
 
۲. خودشناسي اخلاقي:<ref>همان.</ref> شناخت خويشتن از نظر صفات و استعدادها و ملكات اخلاقي است.
 
۳. خودشناسي جنسيتي:<ref>همان.</ref> شناخت خود از نظر استعدادها و سرمايه هاي خاصي كه به هر يك از دو جنس ذكور و اناث اختصاص دارد.
 
۴. خودشناسي فطري(علم حضوري):<ref>آموزش و پرورش، جلوه هاي معلمي استاد مطهري، انتشارات مدرسه، ص۲۲۳.</ref> انسان به ذات خود آگاه است؛ جوهر ذات انسان، آگاهي است؛ پيدايش «من» انسان عين پيدايش آگاهي به خود است؛ در آن مرحله فرد آگاه، آگاهي و شيء به آگاهي درآمده يكي است. (علم حضوري قبل از خودسازي و رياضت ها)
 
۵. خودشناسي انساني:<ref>همان.</ref> آگاهي به خود در رابطه با همه انسان‌ها؛ خودآگاهي انساني بر اين اصل و فلسفه استوار است كه انسان‌ها مجموعاً يك واحد واقعي به شمار مي روند و از يك وجدان مشترك انساني بهره مندند. احساس انسان دوستي و انسان گرايي در همه افراد انسان موجود است اگر اين نوع خودآگاهي در فردي پيدا شود دردش درد انسان و آرزوهايش آرزوهاي انسان مي شود.
 
۶. خودشناسي عارفانه: خود آگاهي عارفانه آگاهي به خود است در رابطه او با ذات حق (او اصل است و ما فرع)؛ روح و جان ما مظهري از خداست خود آگاهي واقعي وقتي است كه انسان از خود فاني شود و تعيّنات را در هم شكند (پس از رياضت ها و عبادت ها حاصل مي شود) (علم حضوري پس از خودسازي).
 
۷. خودشناسي فيزيولوژي: شناخت اندام هاي بدن و چگونگي كار آنها كه كار علم فيزيولوژي است.
 
۸. خودشناسي روان شناختي: شناخت روان و نيروهاي دروني انسان و احساسات و فعل و انفعالات رواني است.
 
۹- خودشناسی حقوقی- عبادی
 
==پيشينه خودشناسي: ==
 
توجه و پرداختن به انسان و خودشناسي پيشينه اي دير پا دارد و در طول تاريخ بشريت همواره انسان ها اهتمام وافري به انسان شناسي و بررسي مسائل اجتماعي انساني داشته است. از جمله تاريخ نويسان باستان مملو از آثار شكوفايي زندگي انسان ها و شناخت نفس و روح بوده است تا آنجا كه بر سردر معبد «آپولو» در يكي از شهرهاي قديمي يونان به نام دلفي، بانيان معبد براي تشويق و تحريص ديگران به پي بردن به رموز خلقت و پيچيدگي هاي وجود انسان نوشته بودند «خود را بشناس» كه اين كلام بعداً مبناي فلسفه فلاسفه يونان مانند سقراط و فيثاغورث گرديد.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي خودسازي، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني جدوم، ۱۳۸۱، ص۲۰ و ۱۹.</ref>
 
گاندي در كتاب «اين است مذهب من» مي گويد من از مطالعه «اوپانيشادها» (قديمي ترين كتاب هاي مذهبي و عرفاني هند) به سه اصل پي بردم كه اين سه اصل براي من يك عمر دستورالعمل زندگي بود. اولين اصلي كه گاندي ذكر مي كند اين است كه تنها يك حقيقت در عالم وجود دارد و آن شناخت نفس است. اصل دوم: هر كه خود را شناخت خدا را هم مي شناسد. اصل سوم: فقط يك نيرو و يك آزادي و يك عدالت وجود دارد و آن نيروي تسلط بر خويشتن است، هر كس بر خويشتن مسلط شد بر اشياي ديگر نيز مسلط مي شود.<ref>مطهري، انسان كامل، انتشارات صدرا، ص۱۹۵.</ref>
 
همه انبياء و اولياء و ائمه معصومين(ع) و حكما توصيه به خودشناسي كرده اند؛ امّا مكاتب آسماني به ويژه اسلام كه ريشه در وحي و الهام دارد و در سطحي فراتر از عقل و دانش بشري هستند، شناختي را از انسان ارائه مي دهند كه واقع بينانه تر و در برگيرنده همه ابعاد وجودي اوست.
 
==خودشناسي اخلاقي ==
{{اصلی}}
حال از بين خودشناسي هايي كه ذكر شد به بحث خودشناسي اخلاقي مي پردازيم «خودشناسي اخلاقي يعني شناخت انسان از آن نظر كه داراي استعدادها و نيروهايي براي تكامل انساني است.»<ref>به سوي خودسازي، ص۱۹.</ref> خودشناسي يعني شناختن استعدادها، گرايش ها، بينش ها، سرمايه ها، امانت ها و وديعه هايي كه خداوند متعال در اختيار انسان گذاشته است. خودشناسي به اين مقوله مي پردازد كه چه بوده ايم، چه شده ايم و چه بايد بشويم.


* [[تعریف خودشناسی]]
* [[فایده‌های خودشناسی]]
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر ==
۱. به سوي خودسازي، استاد محمدتقي مصباح يزدي، قم مؤسسه امام خميني.
۲. خودشناسي براي خودسازي، استاد مصباح يزدي، مؤسسه در راه حق.
۳. عوامل كنترل غرائز، آيت الله حسين مظاهري، تهران مؤسسه نشر و تحقيقات ذكر.
۴. خلاصه معراج السعاده، (اثر شيخ عباس قمي)مؤسسه در راه حق.
۵. اصول و روش هاي تربيت در اسلام، دكتر سيداحمد احمدي، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهي (ماجد).
==منابع==
<references />


== مطالعه بیشتر ==
* به سوی خودسازی، محمدتقی مصباح یزدی، قم مؤسسه امام خمینی.
* خودشناسی برای خودسازی، محمدتقی مصباح یزدی، مؤسسه در راه حق.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = اخلاق
| شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
| شاخه فرعی۲ = خودشناسی
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = -
  | تیترها =  
  | تیترها = -
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
  | بازبینی =
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۴


سؤال

انواع خودشناسی کدام‌اند؟

برای خودشناسی، انواع گوناگونی ذکر شده است که برخی از آنها عبارتند از:

  • خودشناسی نوعی (فلسفی)؛[۱] به معنای شناخت حقیقتِ نَفْسِ انسانی، که در مباحث مربوط به معرفت نفس مورد بحث قرار گرفته است.
  • خودشناسی اخلاقی؛[۲] به معنای شناخت خود از نظر استعدادها و ویژگی‌های اخلاقی است.
  • خودشناسی جنسیتی؛[۳] به معنای شناخت خود از نظر استعدادهای خاصی که به هر یک از دو جنس مرد و زن اختصاص دارد.
  • خودشناسی فطری (علم حضوری[۴] به معنای آگاهی انسان نسبت به ذات خود که از جنس علم حضوری بوده و مقدمه خودسازی است.
  • خودشناسی انسانی؛[۵] که به معنای آگاهی به خود در رابطه با همه انسان‌ها است. خودآگاهی انسانی، بر این اصل استوار است که انسان‌ها یک واحد واقعی به شمار می‌روند و از یک وجدان مشترک انسانی بهره‌مندند. این خودشناسی باعث می‌شود انسان درد دیگران را مانند درد خودش بداند.
  • خودشناسی عارفانه؛ که به معنای آگاهی به خود در رابطه انسان با خدا است. عارفان خودشناسی را، رسیدن به این شناخت دانسته‌اند که خداوند اصل و انسان‌ها فرع او هستند و روح انسان‌ها مَظهری از او است که البته نقدهای بسیاری بر آن وارد است. از دیدگاه عرفان، انسان تنها هنگامی به خودشناسی می‌رسد، که از خود فانی شده و دلبستگی‌های دنیایی را از بین ببرد.
  • خودشناسی فیزیولوژی؛ به معنای شناخت اندام‌های بدن و چگونگی کار آنها که در علم فیزیولوژی از آن بحث می‌شود.
  • خودشناسی روان شناختی؛ که شناخت روان و نیروهای درونی انسان و احساسات و فعل و انفعالات روانی است.


جستارهای وابسته


مطالعه بیشتر

  • به سوی خودسازی، محمدتقی مصباح یزدی، قم مؤسسه امام خمینی.
  • خودشناسی برای خودسازی، محمدتقی مصباح یزدی، مؤسسه در راه حق.

منابع

  1. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.
  2. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.
  3. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، انتشارات، سمت، ۱۳۶۸، چ ۶، ص۲۴۳.
  4. آموزش و پرورش، جلوه‌های معلمی استاد مطهری، انتشارات مدرسه، ص۲۲۳.
  5. آموزش و پرورش، جلوه‌های معلمی استاد مطهری، انتشارات مدرسه، ص۲۲۳.