عبادت کامل خدا در صورت نبودن زنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۷

الگو:شروع سوال «لولا النساء لعبدالله حقا حقا» آیاسند روایت تمام است ومدلول آن قابل قبول است؟

الگو:شروع پاسخ

معنا و سند حدیث

اگر زنان نبودند خداوند حقیقتاً بندگی می‌شد. (([۱] (بندگان به واقع از خدا اطاعت می‌کردند). اما درباره سند روایت دوم باید گفت که شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه برای این حدیث که از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند سندی بیان نمی‌کند و همچنین شیخ حر عاملی این روایت را از امام علی(ع) روایت می‌کند ولی سندی ذکر نمی‌کند.[۲]

و حدیثی که سند ندارد نمی‌توان درباره آن حرف زد و توضیح و تفسیر کرد چون از اصل معلوم نیست که کلام پیامبر اکرم(ص) یا امام معصوم بوده باشد؛ بنابراین باید توجه داشت چنین روایاتی علی‌رغم اینکه سند برخی از آنها دچار مشکل است، هشداری به مرد می‌دهند تا فریب شهوت و زنبارگی را نخورد و بواسطه حب مفرط زنان از عبادت و بندگی خداوند غافل نشوند.

رویکرد اجتماعی حدیث

و الا محبت و عشق و علاقه در خانواده بین زوجین نسبت به همدیگر اگر سبب غفلت از یاد خداوند نباشد امری پسندیده است؛ و این گونه روایات به هیچ وجه نمی‌توانند مایه نکوهش زنان باشند چرا که زنانی در طول تاریخ بودند با توجه به اینکه زن بودند مردانی بزرگ و تأثیرگذار در جامعه بشری را تربیت کردند که غالباً جوامع را چنین افرادی از فساد و تباهی نجات داده‌اند؛ و نیز نباید تلقی از این روایات این باشد که نفس وجود زن مایه گمراهی و معصیت خداوند است. قطعاً چنین منظوری از روایات فهمیده نمی‌شود بلکه به مرد هشدار می‌دهد که چون در وجود زن چنین شأنیتی و قابلیتی هست که مرد را در دام علایق خود گرفتار کند، لذا مرد باید هوشیار باشد که اگر علاقه و محبتی هم به زن نشان می‌دهد از راه شرعی و عقلانی باشد نه از راه احساس و شهوت و غرایز دیگر که در این روش قطعاً به دام شیطان گرفتار خواهد شد.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ زن در آیینه جمال و جلال، آیت الله جوادی آملی.

۲ـ مسئله زن، اسلام و فمینیسم، محمد منصورنژاد.

۳ـ مسئله زن، شهید مطهری.


منابع

  1. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۳۹۰، ح۴۳۷۳ و شیخ حر عاملی؛ وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۵، حدیث ۲۴۹۶۲؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، منشورات رضی، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۱.
  2. شیخ حر عاملی، همان، ج۲۰، ص۳۵.