بررسی سازگاری محتوای زیارت جامعه با آیات قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا عبارت «و إیاب الخلق إلیکم و حسابهم علیکم» در زیارت جامعه با آیات {{قرآن|ثم إن علینا حسابهم}} (الغاشیه: ۲۶) {{قرآن|إن إلینا إیابهم}} ساز گاری دارد؟
آیا عبارت {{متن عربی|وَ إيابُ الْخَلْقِ إلَيْكُمْ، وَ حِسابُهُم عَلَيْكُمْ}} در زیارت جامعه با آیات {{قرآن|إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ|۲۵|ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ|۲۶|سوره=غاشیه|آیه=۲۶}} سازگاری دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}

نسخهٔ ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۲

سؤال

آیا عبارت «وَ إيابُ الْخَلْقِ إلَيْكُمْ، وَ حِسابُهُم عَلَيْكُمْ» در زیارت جامعه با آیات ﴿إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ۝۲۵ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ۝۲۶(غاشیه:۲۶) سازگاری دارد؟

مضمون جمله نقل شده از زیارت علاوه بر این زیارت در ادعیه و زیارات و احادیث دیگری نیز وجود دارد به حدی که می‌توان ادعای تواتر کرد که این معنا متواتراً (زیاد) از ائمه و پیامبر اکرم(ص) نقل شده که بیانگر منافات نداشتن بین جمله مورد نظر زیارت با آیات می‌باشد، برای مثال چند عنوان از این احادیث را نقل می‌کنیم.

۱ـ فردی از امام صادق ـ(ع) ـ از همین آیات سؤال کرد؟ امام در جواب فرمود:((این دو آیه در مورد ما نازل شده، آن مرد گفت: یابن رسول الله من تفسیر آیه را پرسیدم؟ امام فرمود: وقتی روز قیامت فرا رسد، خداوند حساب شیعیانمان را به ما واگذار می‌کند و پیامبر از خدا می‌خواهد که گناهان آن‌ها را ببخشد و آنچه از حق الناس برگردن دارند، پیامبر اکرم(ص) آن را ادا می‌کند و آنچه بین ما و آن‌ها وجود دارد می‌بخشم تا این که بدون حساب وارد بهشت شوند))}}[۱]

۲ـ امام صادق ـ(ع) ـ می‌فرماید: پیامبر اکرم(ص) به علی ـ(ع) ـ فرمود: «یا علی! تو دیّان این امت و متولی حساب آن‌ها هستی و تو رکن اعظم الهی در روز قیامت هستی و همانا مآب (برگشت) مردم به سوی توست و حسابشان به عهد توست، راه، راه توست و میزان، میزان توست و موقف، موقف توست.»[۲]

و احادیث دیگری که بدین مضمون نقل شده‌اند.

اما این سؤال چند جواب دارد:

جواب اوّل: شان نزول این آیات در مورد اهل بیت ـ(ع) ـ می‌باشد؛ و آیات در حق آن‌ها نازل شده است، بنابر این ایاب و برگشت مردم طبق همین آیه به سوی اهل بیت ـ(ع) ـ است.

جواب دوم: خود این احادیث تفسیر آیات هستند.[۳] که مقصود از آیه رجوع مردم به سوی اولیا و حجج الهی یعنی ائمه هدی ـ(ع) ـ می‌باشند.

بدین مضمون روایاتی نیز داریم، از جمله آن‌ها روایتی است که از امام صادق ـ(ع) ـ نقل شده که می‌فرمایند: حساب هر امتی را امام زمانش می‌رسد و امامان، دوستداران خود و دشمنانشان را از سیمایشان می‌شناسند و این کلام خداست که {{قرآن|وَعَلَی الأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کلاًّ بِسِیمَاهُمْ.[۴]

پس تفسیر آیه با توجه به این دسته از روایات چنین می‌شود که ایاب الخلق (برگشت مردم) به سوی ائمه خودشان است و محاسبه آن‌ها نیز بر عهده ائمه است البته باید توجه داشت که ائمه هم از آن لحاظ که حجت خدایند و نمایندگان خدا هستند، به این جایگاه رسیده‌اند، نه این که خود استقلالی در این کار داشته باشند.

جواب سوم: شایسته است که ملوک و فرمانروایان بندگان و زیردستان خود را به خودشان نسبت دهند و این در بین مردم نیز مرسوم است که کار بنده یا اجیر را به مولا یا موجّر و صاحب کار نسبت می‌دهند و خدا نیز چنین کرده و به رسم مردم حرف زده است و کار ائمه ـ(ع) ـ را به خود نسبت داده است.

پس رجوع مردم به سوی خدا و حکم خداست ولی ائمه به عنوان نمایندگان حجج خدا به حساب مردم رسیدگی می‌کنند و مردم هم به آن‌ها رجوع می‌کنند و در واقع ائمه ـ(ع) ـ عمّال خداوند هستند و از جانب خداوند به حکم الهی به حساب مردم رسیدگی می‌کنند.

که این موضوع در روایات نیز وارد شده امام صادق ـ(ع) ـ می‌فرماید: زمانی که روز قیامت برسد، حساب شیعیانمان به ما واگذار می‌شود….[۵]

پس حساب از طرف خداوند به ائمه واگذار می‌شود و خود هیچ استقلالی ندارند.

با این توضیحات روشن می‌شود این فراز زیارت نه تنها منافاتی با این آیه ندارد، بلکه آیه را تفسیر می‌کند و کیفیت رجوع و حساب رسی را روشن می‌سازد که این کار توسط ائمه ـ(ع) ـ از جانب خداوند انجام می‌گیرد.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ فضائل الخمسه، علامه فیروز آبادی.

۲ـ حق الیقین، علامه شبّر.

۳ـ المیزان، علامه طباطبائی، ج۷.

در این موضوع برای تحقیق بیشتر می‌توان به کتبی که در مورد شفاعت تألیف شده‌اند نگاه کرد چون این موضوع از جهاتی مثل شفاعت می‌باشد.


منابع

  1. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، سوم، ۱۴۰۳، ج۲۴، ص۲۷۲.
  2. بحار الانوار، ج۲۴، ص۲۷۲.
  3. بحار الانوار، ج۲۴، ص۲۷۲.
  4. اعراف / ۴۶ و ر.ک. عروسی حویزی، نور الثقلین، اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵، چهارم، ج۵، ص۵۷۰.
  5. بحرانی، سید هاشم، البرهان، قم، اسماعیلیان، سوم، بی تا، ج۴، ص۴۵۱.