لعن و نفرین در زیارت عاشورا

سؤال
لعن و نفرین در زیارت عاشورا برای چیست؟


لعن، نفرینی است همراه با خشم و ناراحتی که قطع رحمت برای شخص ملعون را از خداوند طلب می‌کند. در زیارت عاشورا که منسوب به امام باقر(ع) است لعن‌های زیادی نسبت به ظالمان و ستمگران و قاتلان امام حسین(ع) و دشمنان اهل بیت(ع) آمده است که معنای آن این است که این افراد از رحمت خداوند دور باشند و عذاب الهی بر آنان طلب می‌شود.

معنای لعن

لعن به معنای راندن، دور کردن از روی غضب و نفرین کردن بیان شده است.

راغب اصفهانی می‌گوید: «لعن، دور کردن و راندن کسی به گونه ناراحتی است که در قیامت از جانب خدا یک نوع عقوبت محسوب می‌شود، ولی در دنیا از طرف خداوند دوری از رحمت و سلب توفیق عبد و از جانب بندگان دعا علیه دیگری است».[۱]

به طوری که در مورد شیطان نیز گفته شده: «طردوه و أبعدوه و هو لعینٌ طریدٌ و قد لعن الله ابلیس طرده من الجنّه و أبعده من جوار الملائکه»؛ «خدای بزرگ در قرآن، شیطان را لعن نموده و این لعن به معنای دور کردن او از بهشت و همسایگی فرشتگان است».

معنای لعن در زیارت عاشورا

لعن در زیارت عاشورا به معنای دشنام و سب نیست. بلکه لعن به نوعی نفرین در حق کسانی است که جنایت‌های بزرگی مرتکب شده‌اند. در زیارت عاشورا لعن‌های زیادی وجود دارد که برخی عام و برخی خاص هستند. این لعن‌ها به این معناست که باید با دشمنان اهل بیت دشمن شد و آنان را از خود ندانست و برائت جست. از همین جهت این لعن‌ها گفته شده است تا تبری از معاندان اهل بیت انجام شده باشد.

برخی در لعن‌های زیارت عاشورا تشکیک کرده‌اند و حتی برخی در اصل زیارت عاشورا تردید کرده‌اند و آن را از اهل بیت نمی‌دانند. میرزا جواد تبریزی در مقابل این عده گفته‌اند: «اینان که شبهه به راه می‌اندازند، چون لذت عبادت و مناجات را نچشیده‌اند و توانایی درک فواید توسل، از جمله زیارت عاشورا را ندارند، دست به القا می‌زنند. علمای بزرگ به واسطهٔ توسل به این زیارت شریف، به درجات عالی نائل شدند. زیارت عاشورا همراه با لعن، به شکلی که در کتاب مفاتیح الجنان آمده، ثابت است. آنان که به خواندن زیارت عاشورا استمرار دارند، اثر خواندن این دعا را دیده و می‌بینند.»[۲]

اما عده‌ای سند زیارت عاشورا را مخدوش می‌دانند: «لعن در تمام کتب فقهی شیعه، به استثنای کتاب لعانی که داریم، در حق کسی وارد نشده، من ندیدم که لعن از مستحبات شیعه باشد، این شما و این توضیح المسائل‌ها. زیارت عاشورا سند ندارد، ما که نمی‌توانیم چون فلان زیارت مشهور شده و مقدس‌ها می‌خوانند، بیایم این را جزء آیات قرآن یا احادیث مسلّم به شمار بیاوریم. اهل تحقیق می‌گویند که این لعن‌های مذکور در زیارت عاشورا در دوره صفویه زیاد شده، در مصباح صغیر شیخ طوسی رحمه اللّه وجود ندارد، در کامل الزیاراتی که مرحوم امینی آن را تصریح کرده، وجود ندارد.»[۳]

فلسفه لعن

فلسفه لعن را می‌توان در چند اصل بیان نمود:

۱. لعن مظهر تبرّی و برائت جستن از کافران و ستمگران است؛ چرا که یکی از واجبات که در قرآن و سنّت به آن سفارش شده محبت دوستان خدا و بغض دشمنان خداست، و از سویی حب و بغض برای خدا نشانه کمال ایمان است «مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطَى لِلَّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمَلَ إِيمَانُهُ .؛ کسی که برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمنی ورزد و برای خدا بخشایش کند ایمانش کامل است»[۴] روشن است که دشمنی با دشمنان خدا از راه‌های گوناگون ممکن است که یکی از آنها لعن و نفرین است».

  1. لعن یک نوع مبارزه با ستمگران است؛ در زمانی که گروهی مورد ستم قرار گرفته و نمی‌توانند از حقوق خود دفاع نمایند، راهی جز نفرین و لعن ستمگران ندارند.
  2. لعن و نفرین موجب شناخت حق از باطل می‌گردد؛ یعنی هر چیزی که استحقاق لعن دارد، باطل و هر چه نباید لعن شود، حق است.
  3. لعن موجب بازدارندگی و عبرت آموزی است؛ به عبارت دیگر موجب گرایش به سوی خوبی‌ها و ابراز بیزاری از بدی‌ها می‌شود.

از این رو مردم با لعن و نفرین نه تنها سردمداران شر و بدی را از خود دور می‌سازند بلکه راه و روش آنان را نیز مذمّت نموده و در مقابل راه حق، عدالت و تقوا ترویج می‌شود.

بیزاری از مشرکان در قرآن

قرآن کریم از قول حضرت ابراهیم(ع) می‌فرماید: ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ؛ و ابراهیم به پدر و قومش گفت: من از آنچه شما می‌پرستید بیزارم(زخرف:۲۶)

در جایی دیگر می‌فرماید کسانی که خداوند بر آنان غضب کرده است یار و دوست خود مگیرید: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، با مردمی که خدا بر آنها خشم گرفته است دوستی مکنید.(ممتحنه:۱۳)

خداوند مسلمانان را نهی کرده است که با ستمگران و ظالمان دوستی کنند.[۵] آیات قرآن که اوصاف کافران را بیان می‌کند، در آخر آنان را مورد لعن قرار داده و بیان می‌کند که مقدمات بدبختی به دست خود انسان است و آنها مورد لعن و قهر خداوند قرار می‌گیرند و این به خاطر کفر و لجاجت شان است نه اینکه خداوند با آنها دشمنی داشته باشد.[۶]


منابع

  1. راغب اصفهانی؛ المفردات، ص۴۵۱.
  2. زیارت عاشورا فراتر از شبهه، تبریزی، میرزا جواد، ج۱، ص۲۷۴
  3. تقریب مذاهب؛ از نظر تا عمل، محسنی، شیخ محمد آصف، ج۱، ص۸۰
  4. کلینی، محمد؛ کافی، ج۳، ص۱۸۹.
  5. ممتحنه /۹.
  6. بقره /۸۸.