حکمت آفرینش انسان
حکیم بودن خداوند به چه معناست و در لغت به چه معناست؟ حکمت خداوند از آفرینش انسان از منظر قرآن و معصومین و بزرگان چه بوده؟ آیا حکمت خداوند، نتایجی را به دنبال دارد؟
حکمت آفرینش انسان در آموزههای اسلامی بر سه هدف اصلی استوار است: عبادت و معرفت خداوند، آزمایش و پرورش استعدادهای انسانی، و خلافت الهی در زمین. قرآن کریم در سوره ذاریات آیه ۵۶، عبادت را به عنوان غایت آفرینش معرفی میکند، در حالی که سوره ملک آیه ۲ بر جنبه آزمایشی زندگی تأکید دارد. روایات معصومین(ع) نیز بر این اهداف مهر تأیید زدهاند، چنانکه امام صادق(ع) فرمودهاند: «خداوند بندگان را آفرید تا او را بشناسند». این نظام حکیمانه آفرینش، نشاندهنده هدفمندی دقیق و حسابشده خلقت انسان است که هم جنبه فردی و هم اجتماعی دارد و نتایجی از جمله عدل الهی و وجوب لطف الهی و… را به دنبال دارد.
معنای لغوی حکمت
از نظر لغوی حکمت به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است. به همین جهت افسار اسب را «حکمه» میگویند زیرا اسب را از سرکشی و تمرد بازمیدارد و او را مطیع و رام میسازد. همچنین فرمانهای مولوی را از آن جهت «حکم» میگویند که مکلف را از انجام کارهای دلخواه خود بازمیدارد و قاضی را «حاکم» نامیدهاند زیرا حکم او مانع ضایع شدن حق و تعدی به دیگری میشود و نیز تزلزل در نزاع را برطرف میکند. تصدیق علمی را نیز به اعتبار اینکه از عارض شدن شک و تردید بر ذهن مانع میشود «حکم» مینامند. شایان ذکر است که لازمه مصونیت مورد حکم از هرگونه امر منافی، استواری و استحکام آن است بنابراین کلمه «حکمت» ملازم با خللناپذیری، استواری و استحکام است خواه مربوط به علم باشد و خواه مربوط به عمل.[۱][۲]
تعریف حکمت الهی
حکمت الهی در اصطلاح اسلامی عبارت است از علم به نظام احسن آفرینش و غایات حکیمانه آن؛[۳] به عبارت دیگر حکمت به معنای قرار دادن هر چیز در جایگاه مناسب خود و هدایت آن به سوی کمال لایقش است.[۴] مفسران گفتهاند: «حکیم» کسی است که کارها را استوار و محکم کند. این کلمه مجموعاً ۹۷ بار در قرآن کریم بکار رفته است که فقط در پنج مورد صفت قرآن و در یک مورد صفت امر آمده، بقیه هم درباره «حکیم» بودن خداوند سبحان است. حکیم به معنای متقن کار و کسی است که هیچ عملی از وی از جهل و گزاف ناشی نمیشود، هر چه میکند با علم میکند و مصالحی را در نظر میگیرد.[۵] حکیم کسی است که کار را جز به جهت مصلحت انجام نمیدهد، بلکه هر کاری صورت میدهد به خاطر این است که دارای مصلحتی است که انجام دادنش را بر ندادنش ترجیح میدهد. این مفهوم شامل دو جنبه اصلی میشود:[۶]
- حکمت تکوینی: نظام دقیق و هدفمند حاکم بر آفرینش.[یادداشت ۱]
- حکمت تشریعی: اهداف و مقررات الهی در شریعت.[یادداشت ۲]
آیات قرآن
قرآن کریم در آیات متعددی به حکمت آفرینش انسان اشاره کرده است، برای نمونه:[۷]
- آیه عبادت: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ خلق نکردم جن و انسان را جز برای عبادت.﴾(ذاریات:۵۹)
- آیه ابتلاء: ﴿الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ همانکه مرگ و زندگی را پدیدآورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و اوست ارجمند آمرزنده.﴾(ملک:۲)
- آیه خلافت: ﴿إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً؛ همانا من (خدا) در زمین جانشینی قرار دادم.﴾(بقره:۳۰) در برخی تفاسیر اینگونه بیان شده است که انسان به عنوان خلیفه الهی مسئول آبادانی زمین است.
روایات معصومین
روایات متعددی از اهل بیت(ع) درباره حکمت آفرینش وارد شده است:
- امام علی در حدیثی میفرمایند: «ما خُلِقْتُمْ لِتَفْنَوْا، وَ لٰکِنْ خُلِقْتُمْ لِتَبْقَوْا؛ شما برای فنا آفریده نشدهاید، بلکه برای بقا آفریده شدهاید»[۸]
- امام صادق نیز در این باره فرمودهاند: «خَلَقَ اللهُ الْعِبَادَ لِیَعْرِفُوهُ؛ خداوند بندگان را آفرید تا او را بشناسند»[۹]
نتایج حکمت آفرینش
عدل الهی
از تأمل در معنای حکمت عملی مبنی بر تنزه خداوند از انجام افعال ناروا، روشن میشود که صفت عدل از لوازم آن است. به عبارت دیگر چون خداوند سبحان حکیم است، هیچ کار زشتی انجام نمیدهد و از آنجا که ظلم یکی از نمونههای عمل زشت و قبیح است، در نتیجه خداوند هیچ ظلمی انجام نمیدهد و همه کارهای خداوند عادلانه است.[۱۰]
محال بودن تکلیف بما لایطاق
خداوند حکیم هرگز کسی را به کاری که توانایی انجام آن را ندارد، مکلف نمیکند. علامه حلی در این باره مینویسد: «بر اساس اصل حکمت، محال است خداوند کسی را به کاری که توانایی انجامش را ندارد، مکلف کند.»[۱۱]
وجوب لطف الهی
«لطف» در اصطلاح متکلمان عبارت از فعلی است که انجام آن از طرف خداوند مکلف را به انجام طاعت و ترک معصیت برمیانگیزد.[۱۲] مهمترین برهان وجوب لطف، اصل حکمت الهی است. خواجه نصیرالدین طوسی در این باره مینویسد: دلیل بر وجوب لطف این است که تحقق غرض (خداوند) متوقف بر آن است. توضیح این که بر اساس پذیرش اصل حکمت خداوند، موجودات برای هدفی خلق شدهاند چنانکه در قرآن فرمود: ﴿وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛ خلق نکردم جن و انسان را جز برای عبادت.﴾(ذاریات:۵۶) بنابراین از آنجا که خداوند سبحان کار عبث و بیهوده انجام نمیدهد و همه افعال او غایتمند است، لازم است برای نیل انسانها بهغایت و هدف مطلوب خود، همه لوازم و زمینههای مناسب را مهیا فرماید و این چیزی جز قاعده لطف نیست.[۱۳]
منابع
- ↑ مقری فیومی، احمد بن علی (۱۴۱۴). «ذیل واژه حکم». مصباح المنیر. قم: دارالهجره.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲). المفردات فی غریب القرآن. بیروت: دارالعلم الدار الشامیة. ص۲۴۸.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۹۰). المیزان فی تفسیر القرآن. ج۸. دفتر انتشارات اسلامی. ص۲۰۳.
- ↑ مطهری، مرتضی (۱۳۹۷). عدل الهی. صدرا. ص۸۷.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین (۱۴۱۷). المیزان. ج۱۹. قم: موسسه اسماعیلیان. ص۵۳۱.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین (۱۴۱۷). المیزان. ج۱۴. قم: موسسه اسماعیلیان. ص۴۰۵.
- ↑ تفسیر نور. ج۱. ص۹۸.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت 147.
- ↑ مجلسی (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج۵. بیروت: دار احیاء التراث العربی،. ص۳۱۲.
- ↑ مطهری، مرتضی (۱۳۹۷). عدل الهی. تهران: انتشارات صدرا. ص۹۵ - ۹۶.
- ↑ علامه حلی (۱۴۱۵). کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد. قم: مؤسسه النشر الاسلامی. ص۱۵۶.
- ↑ علامه حلی (۱۴۱۵). کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد. قم: مؤسسه النشر الاسلامی. ص۱۵۶.
- ↑ علامه حلی (۱۴۱۵). کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد. قم: مؤسسه النشر الاسلامی. ص۱۵۷.