حجت بالغه

از ویکی پاسخ


سؤال

آیا مصداق آیه «فَلِلَّهِ الْحُجَّه الْبالِغَه» حضرت امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است؟


درگاه‌ها
درگاه غدیر.png
واژه-ها.png


حُجَّت بالِغه دلیل رسایی دانسته شده که قابل شک و تردید نباشد. حجت بالغه در آیه ۱۴۹ سوره انعام ذکر شده است. پیامبران الهی(ع)، حضرت محمد(ص)، جانشینان الهی حضرت محمد(ص)، حضرت مهدی(ع) در عصر غیبت، مصداق‌های حجت بالغه دانسته شده‌اند.

حضرت مهدی(ع) یکی از مصداق‌های حجت بالغه الهی بر بشریت است.

متن آیه

مصداق حجت بالغه

مشرکان در مقابل دعوت پیامبران الهی، بهانه‌ آورده و خود را تبرئه می‌کردند که اگر خدا مى‏خواست، نه ما مشرك مى‏شديم و نه پدران ما؛ و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم» كسانى كه پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مى‏گفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند. [۱] قرآن در پاسخ این بهانه‌جویان می‌گوید: ﴿قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ؛ بگو دلیل و برهان رسا [که قابل ردّ، ایراد، شک و تردید نیست] مخصوص خدا است، پس اگر خدا می‌خواست قطعاً همه شما را [به طور جبر] هدایت می‌کرد.(انعام:۱۴۹)

حُجَّت بالِغه دلیل رسایی دانسته شده که قابل شک و تردید نباشد و در هر عصری مصداق‌هایی دارد که حجت بالغه دانسته شده‌اند. [۲]

  1. پیامبران الهی: خداوند در قرآن، پیامبران را حجت الهی دانسته است: ﴿رُسُلاً مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزيزاً حَكيماً؛ پيامبرانى كه بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند و خداوند، توانا و حكيم است.(نساء:۱۶۵) رسول خدا(ص) فرمود: «وَ بَعَثَ إِلَيْهِمُ الرُّسُلَ لِتَكُونَ لَهُ الْحُجَّه الْبَالِغَه عَلَى خَلْقِه‏؛ و خداوند پیامبران را فرستاد تا حجت بالغه الهی بر مردم باشند.»[۳] خداوند با فرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب‌های آسمانی، حجت را بر بندگانش تمام می‌کند.[۴] [۵]
  2. حضرت محمد(ص): امام رضا(ع) پیامبر خدا(ص) را رحمت برای جهانیان، بشارت دهنده مومنان، ترساننده کافران و دروغ‌پنداران دانسته است تا حجت بالغه باشد از سوی خدا.[۶]
  3. جانشینان الهی حضرت محمد(ص): امیر المؤمنین(ع) فرمود: «نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ عَلَى عِلْمِ اللَّهِ وَ نَحْنُ تَرَاجِمَه وَحْيِ اللَّهِ نَحْنُ الْحُجَّه الْبَالِغَه عَلَى مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْضِ؛ ما گنجینه علم خداوند هستیم و همچنین مفسر وحی خداوند (قرآن) هستیم و ما حجت رسا هستیم بر کسانی که در زیر آسمان و بالای زمین است.»[۷] امام صادق (ع) امیرمومنان(ع) را همان باب ورود بر خدا می‌داند كه جز از سوى وى روى بدو نتوان كرد، همچنين براى امامان بر حق يكى پس از ديگرى اين حكم جارى است، خدا آنها را ستون‌هاى زمين ساخته تا مبادا بر اهل خود بلرزد، او است حجت رسا بر هر كه روى زمين يا زير آن است‏.}}[۸]
  4. اوصاف امام: امام رضا(ع) حجت بالغه بودن را یکی از اوصاف امام دانسته است: «الْإِمَامُ يُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ يُقِيمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ يَذُبُّ عَنْ دِينِ اللَّهِ وَ يَدْعُو إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ‏ بِالْحِكْمَه وَ الْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَ الْحُجَّه الْبَالِغَه؛ امام است كه حلال خدا را حلال و حرام او را حرام كند و حدود خدا را بپا دارد و از دين خدا دفاع كند و با حكمت و اندرز و حجت رسا مردم را بطريق پروردگارش دعوت نمايد.» ‏[۹] [۱۰]
  5. حضرت مهدی(ع) در عصر غیبت: امام صادق، قائم آل محمد را حجت بالغه بر مردم می‌داند: «وَ هُوَ الْحُجَّه الْبَالِغَه مِنَ اللَّهِ عَلَيْهِم‏؛ و اوست حجت بالغه از سوی خدا بر آنها(مردم).»[۱۱]


منابع

  1. سوره انعام، آیه۱۴۸: ﴿سَيَقُولُ الَّذينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَخْرُصُونَ
  2. عاملى، جعفر مرتضى، تفسير سوره هل أتى، بیروت، المركز الإسلامي للدراسات، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۲.
  3. ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، ص۴۵.
  4. خازن، على بن محمد، تفسير الخازن المسمى لباب التأويل في معاني التنزيل، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۷۰.
  5. صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج۲۹، ص۱۸۳.
  6. «وَ بَعَثَهُ‏ رَحْمَه لِلْعالَمِينَ‏ وَ بَشِيراً لِلْمُؤْمِنِينَ الْمُصَدِّقِينَ وَ نَذِيراً لِلْكَافِرِينَ الْمُكَذِّبِينَ لِتَكُونَ لَهُ‏ الْحُجَّه الْبالِغَه»ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا عليه السلام، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۴.
  7. صفار، محمد،‌ بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم‏، قم، مكتبه آيه الله المرعشي النجفي‏، ۱۴۰۴ ق، چاپ ۲، ج‏۱، ص۱۰۴، حديث ۶. ص۱۹۹، باب۹.
  8. كليني، محمد، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج‏۱، ص۱۹۶، حدیث۱. ص۱۹۹، حدیث۳. ص۲۷۰، حدیث۶.
  9. كليني، محمد، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج‏۱، ص۲۰۰، حدیث۱.
  10. ابن بابويه، محمد، كمال الدين و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج‏۲، ص۶۷۷، باب ۵۸، حدیث۳۲.
  11. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.