تعداد درهای بهشت و جهنم

از ویکی پاسخ
سؤال
با توجه به قرآن و روایات بهشت و جهنم هر کدام چند در دارد؟ دلیل ذکر این تعداد چیست و چرا شمار درهای بهشت بیشتر از جهنم گفته شده است؟

تعداد درهای بهشت بر اساس روایات اسلامی هشت و تعداد درهای جهنم بر اساس قرآن و روایات هفت در است. احتمال داده شده تعداد درهای بهشت و جهنم اشاره به عوامل گوناگونی باشد که انسان را به بهشت و جهنم می‌برد. علامه طباطبایی، مفسر شیعه مراد از هفت در جهنم را، هفت نوع عذاب در جهنم دانسته است.

درباره دلیل این که درهای بهشت بیشتر از تعداد درهای جهنم است، احتمال داده شده اشاره به بیشتر بودن راه‌های رسیدن به بهشت نسبت به راه‌های جهنم است.

تعداد درهای بهشت و جهنم

بر اساس آیه ۴۴ سوره حجر، تعداد درهای جهنم هفت در است. از پیامبر(ص) روایت شده که تعداد درهای بهشت هشت و تعداد درهای جهنم هفت است.[۱] از امام علی(ع) نیز روایت شده که جهنم هفت در یعنی هفت طبقه دارد، که روی یکدیگر قرار دارند.[۲] در روایتی از امام باقر(ع) نیز، تعداد درهای بهشت هشت در دانسته شده است.[۳]

دلیل تعداد درها و دلیل تفاوت تعداد

برخی احتمال داده‌اند تعداد درهای بهشت و جهنم اشاره به عوامل گوناگونی باشد که انسان را به بهشت و جهنم می‌برد؛ زیرا هر نوع از گناهان و هر نوع از اعمال نیک، دری محسوب می‌شود.[نیازمند منبع] علامه طباطبایی، مفسر شیعه، هفت در داشتنِ جهنم را به معنای هفت نوع عذاب جهنم دانسته است. لازمه این مطلب این است که گناهانی که باعث ورود به جهنم می‌شوند هفت نوع باشند.[۴]

آیت‌الله مکارم شیرازی، مرجع تقلید، درباره این که درهای بهشت بیشتر از تعداد درهای جهنم است احتمال داده اشاره به بیشتر بودن راه‌های رسیدن به بهشت نسبت به راه‌های جهنم باشد[۵] و این که رحمت خدا بر غضب او پیشی گرفته، چنان‌که در فرازی از دعای جوشن کبیر آمده است.[۶]


مطالعه بیشتر

  • معاد در قرآن، حسین مظاهری، چاپ هفتم، انتشارات شفق، ص۲۰۹.
  • فروغ تجلی (حدیث معراج)، ترجمه سید امیر معصومی، چاپ اول، انتشارات حدیث، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۹.


منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه المیزان، نشر بنیاد علمی و فکری علامه، ج۱۲، ص۲۵۹.
  2. طباطبایی، ترجمه المیزان، ج۱۳، ص۱۹۱.
  3. خصال صدوق، ابواب ثمانیه، به نقل از تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۷۷.
  4. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، ناشر مؤسسه الاعلمی، چاپ دوّم، ج۱۲، ص۱۷۰.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ نهم، نشر دار الکتب الاسلامیه، ج۱۱، ص۷۷–۷۸.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۹.