کراهت تلاوت سوره یوسف توسط زنان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|فاطمی}}
{{درگاه|زن و خانواده}}
'''خواندن سوره یوسف برای دختران''' در برخی روایات نهی شده است. با بررسی سندی و دلالی این روایات می‌توان چنین بیان نمود که این روایات در سند دارای ضعف بوده و با توجه به دلالت روایات، این نهی ارشادی بوده و دلالت بر کراهت عبادی دارد. بنابراین نمی‌توان به استناد این روایات حتی با بیان سه روایت، حکم به کراهت و یا نهی از آن نمود.
روایاتی که تلاوت سوره یوسف برای زنان را مکروه می‌داند را دارای ضعف سند و در تضاد با روایات دیگر خوانده‌اند. فضیلت تلاوت قرآن برای همگان است و قرآن، هیچ استثنایی را ذکر نکرده است. همچنین دقت در سوره یوسف را نشان از این اصل دانسته‌اند که داستان [[حضرت یوسف(ع)]] و زلیخا بسیار مختصر و با کلماتی که اشاره به این موضوع دارد بیان شده و وجه عبرت‌گیری و اخلاقی آن در این سوره برجسته است.


==احادیث نخواندن سوره یوسف==
==احادیث نخواندن سوره یوسف==
در مورد [[روایت]] نخواندن سوره یوسف برای دختران سه حدیث بیان شده است:
در مورد [[روایت]] نخواندن سوره یوسف برای دختران سه حدیث بیان شده است:


'''حدیث اوّل''': کلینی از عده‌ای از اصحاب، از سهل بن زیاد از علی بن اسباط از عمویش یعقوب بن سالم، که آن را به‌طور مرفوع به [[امیرالمؤمنین(ع)]] می‌رساند، نقل می‌کند که فرمود: {{متن عربی|لاتُعَلِّموا نِساءَکُم سورَه یوسُفَ، و لاتقُرِؤوهُنَّ إیّاها، فَإِنَّ فیهَا الفِتَنَ، وَ علِّموهُنَّ سورَه النورِ فَإِنَّ فیهَا المَواعِظَ|ترجمه=به زنان خود سوره یوسف را نیاموزید و آن را بر آنان نخوانید؛ زیرا در آن فتنه‌ها است؛ بلکه به آنان سوره نور را بیاموزید که در آن موعظه‌ها است.}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج۵، ص۵۱۶، ح۲؛ و حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۷۷، ح۲.</ref>
'''حدیث اوّل''': کلینی از عده‌ای از اصحاب، از سهل بن زیاد از علی بن اسباط از عمویش یعقوب بن سالم، که آن را به‌طور [[حدیث مرفوع|مرفوع]] به [[امیرالمؤمنین(ع)]] می‌رساند، نقل می‌کند که فرمود: {{متن عربی|لاتُعَلِّموا نِساءَکُم سورَه یوسُفَ، و لاتقُرِؤوهُنَّ إیّاها، فَإِنَّ فیهَا الفِتَنَ، وَ علِّموهُنَّ سورَه النورِ فَإِنَّ فیهَا المَواعِظَ|ترجمه=به زنان خود سوره یوسف را نیاموزید و آن را بر آنان نخوانید؛ زیرا در آن فتنه‌ها است؛ بلکه به آنان سوره نور را بیاموزید که در آن موعظه‌ها است.}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج۵، ص۵۱۶، ح۲؛ و حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۷۷، ح۲.</ref>


'''حدیث دوم''': [[شیخ صدوق]] در خصال از احمد بن الحسن القطّان، از حسن بن علی عسکری (سکّری) از محمد بن زکریّای بصری از جعفر بن محمّد بن عماره از پدرش، از جابر بن یزید جعفی نقل می‌کند که گفت از امام ابوجعفر محمد بن علی الباقر(ع) شنیدم که می‌فرمود: {{متن عربی|... و یُکْرَهُ لَهُنَّ سورَه یوسُفَ|ترجمه=سوره یوسف برای آنان (بانوان) کراهت دارد.}}
'''حدیث دوم''': [[شیخ صدوق]] در خصال از احمد بن الحسن القطّان، از حسن بن علی عسکری (سکّری) از محمد بن زکریّای بصری از جعفر بن محمّد بن عماره از پدرش، از جابر بن یزید جعفی نقل می‌کند که گفت از امام ابوجعفر محمد بن علی الباقر(ع) شنیدم که می‌فرمود: {{متن عربی|... و یُکْرَهُ لَهُنَّ سورَه یوسُفَ|ترجمه=سوره یوسف برای آنان (بانوان) کراهت دارد.}}


'''حدیث سوم''': کلینی از علی بن محمّد از ابن جمهور از پدرش از فضاله بن ایّوب از سکونی از ابا عبدالله ([[امام صادق(ع)]]) نقل می‌کند که فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: {{متن عربی|حقّ الولد علی والده … إذا کانَتْ اُنْثی أن یَستَفْرِهَ اُمَّها و یَستَحْسِنَ اسْمَها و یُعَلِّمَها سوره النورِ و لایُعَلِّمَها سوره یوسُفُ …|ترجمه=از حقوق فرزند بر پدرش این است که… هرگاه دختر بود، اسباب رفاه مادرش را (بیش از پیش) فراهم آورد، و نام نیکو بر وی نهد، و سوره نور را بدو بیاموزد، و سوره یوسف را به وی نیاموزد.}}<ref>کافی، همان، ج۶، ص۴۸، ح۴؛ وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۴۸۱، ح۷.</ref>
'''حدیث سوم''': کلینی از علی بن محمّد از ابن جمهور از پدرش از فضاله بن ایّوب از سکونی از ابا عبدالله ([[امام صادق(ع)]]) نقل می‌کند که فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: {{متن عربی|حقّ الولد علی والده … إذا کانَتْ اُنْثی أن یَستَفْرِهَ اُمَّها و یَستَحْسِنَ اسْمَها و یُعَلِّمَها سوره النورِ و لایُعَلِّمَها سوره یوسُفُ …|ترجمه=از حقوق فرزند بر پدرش این است که… هرگاه دختر بود، اسباب رفاه مادرش را (بیش از پیش) فراهم آورد، و نام نیکو بر وی نهد، و سوره نور را بدو بیاموزد، و سوره یوسف را به وی نیاموزد.}}<ref>کافی، همان، ج۶، ص۴۸، ح۴؛ وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۴۸۱، ح۷.</ref>
==حکم خواندن سوره یوسف با توجه به روایات==
جای تردید نیست که در استفاده از متون [[کتاب و سنّت]]، نمی‌توان به مدلول‌های حرفی کلام اکتفا نمود. بلکه حتّی ظهور کلام، علاوه بر توجّه به مدلول‌های حرفی، و با توجه به قراین حال و مقام منعقد خواهد شد. هم‌چنان‌که این ظهور منعقد شده نیز پس از جستجو و ملاحظه سایر قراین احتمالی منفصل از کلام، حجیّت می‌یابد؛ بنابراین ـ و با توجّه به آیات و روایات عام یا مطلقی که دستور به قرائت قرآن به‌طور کلّی داده‌اند، یا توصیه و تأکید به خواندن سوره یوسف نموده ‌است، و با قدر متیقّن و فرهنگ مسلّم رایج در زمان صدور این احادیث، جای هیچ تردیدی نمی‌ماند که این احادیث اساساً ظهور در منع از خواندن [[سوره یوسف(ع)]] بر بانوان ندارد، چه رسد به آن‌که چنین ظهوری حجّت باشد یا نباشد.
===کراهت قرائت===
با توجه به فضیلت قرائت قرآن و با چشم‌پوشی از ضعف سندی، این نهی حمل بر ارشاد و توصیه به وجه افضل در قرائت، یا [[تعلیم قرآن]] به بانوان، یعنی سایر سوره‌ها به ویژه [[سوره نور]] دارد، که از فواید و فضیلت و ثواب بیشتری برای آنان مترتب است. بدین معنا که خواندن این سوره در عین این‌که عبادت است و برای بانوان فضیلت و فواید دارد، لیکن به ملاحظاتی قرائت سایر سوره بر ایشان مفیدتر و با فضیلت‌تر است؛ یا حداکثر این نهی حمل بر کراهت عبادی، نه کراهت عادی، می‌شود به این معنی که خواندن این سوره در عین اشتمال بر فضیلت و ثواب عبادت و قرآن، از سایر سوره‌ها بر ایشان ثواب و فضیلت کمتری دارد.
===حکم  ارشادی===
از جمله قراین حمل، تعلیلی است که در ذیل حدیث آمده‌ است که نشان می‌دهد حکم، [[حکم مولوی]] نیست بلکه ارشاد به حکم عقلی است که عقل اگر به دور از کنش‌های لغزش‌زا، دقت نماید تصدیق خواهد نمود. وقتی ارشاد به حکم عقل شد، عقل و وجدان نیز در چنین زمینه‌ای به این حکم می‌کند که حکمت آن حکم از نظر افراد و موارد نه کلیت دارد و نه غلبه. بلکه حدیث ناظر به این است که این سوره در مواردی و برای برخی می‌تواند اقتضای حرکاتی مانند حرکات همسر عزیز مصر را داشته باشد، و البته پرواضح است که این حد و مقدار از حکمت، اقتضای ارشاد به قرائت سوره دیگری را که فواید آن بیشتر باشد، دارد؛ یا حداکثر گفته شود که این مقدار از حکمت مقتضی کراهت عبادی است، نه کراهت عادی به معنای رجحان ترک.


==ضعف سندی==
==ضعف سندی==
خط ۳۰: خط ۲۱:
اگر گفته شود اطلاق «ابن جمهور» به محمد بن الحسن بن جمهور است و در این‌جا مراد از «ابن جمهور» پسرش «حسن بن محمد» باشد، به قرینه عبارت «عن أبیه»، و حسن بن محمّد توثیق دارد، جواب این است مراد از «أبیه» پدر حسن بن محمد یعنی محمد بن الحسن بن جمهور خواهد بود و باز مشکل وجود خواهد داشت.
اگر گفته شود اطلاق «ابن جمهور» به محمد بن الحسن بن جمهور است و در این‌جا مراد از «ابن جمهور» پسرش «حسن بن محمد» باشد، به قرینه عبارت «عن أبیه»، و حسن بن محمّد توثیق دارد، جواب این است مراد از «أبیه» پدر حسن بن محمد یعنی محمد بن الحسن بن جمهور خواهد بود و باز مشکل وجود خواهد داشت.


===استفاضه جبران کننده ضعف سندی===
==حکم خواندن سوره یوسف با توجه به روایات==
استفاضه به معنای مستفیض بودن روایت یعنی اطمینان عرفی به وثوق روایت از طریق بیان آن از راویان متعدد است. در این‌جا نمی‌توان گفت که سه طریق را مستفیض می‌گویند و استفاضه جبران کننده ضعف است، زیرا جواب این خواهد بود، که اولاً غالب محقّقان بالای سه طریق را مستفیض می‌داند، نه سه نفر.<ref>العاملی، زین الدین (شهید ثانی) الرعایه فی علم الدرایه، تحقیق عبدالحسین محمد علی البقّال، قم، ۱۴۱۳ق، ص۶۹.</ref> به علاوه، هر استفاضه جبران‌کننده ضعف سند نخواهد بود، بلکه تنها استفاضه‌ای که از نظر کثرت و سایر جهات موجب وثوق و اطمینان عرفی به صدور آنها گردد، در فقه اعتبار کاربردی می‌یابد. و این معنا در مورد بحث حاصل نیست.
جای تردید نیست که در استفاده از متون [[کتاب و سنّت]]، نمی‌توان به مدلول‌های حرفی کلام اکتفا نمود. بلکه حتّی ظهور کلام، علاوه بر توجّه به مدلول‌های حرفی، و با توجه به قراین حال و مقام منعقد خواهد شد. هم‌چنان‌که این ظهور منعقد شده نیز پس از جستجو و ملاحظه سایر قراین احتمالی منفصل از کلام، حجیّت می‌یابد؛ بنابراین ـ و با توجّه به آیات و روایات عام یا مطلقی که دستور به قرائت قرآن به‌طور کلّی داده‌اند، یا توصیه و تأکید به خواندن سوره یوسف نموده ‌است، و با قدر متیقّن و فرهنگ مسلّم رایج در زمان صدور این احادیث، جای هیچ تردیدی نمی‌ماند که این احادیث اساساً ظهور در منع از خواندن [[سوره یوسف(ع)]] بر بانوان ندارد، چه رسد به آن‌که چنین ظهوری حجّت باشد یا نباشد.  
 
روایاتی وجود دارد که تشویق می‌کند این سوره برای خانواده‌ها خوانده شود و همچنین محتوای سوره و اطلاق فضیلت تلاوت و تأمل همه قرآن برای همه انسان‌ها نشان می‌دهد این گونه روایات‌ها که تلاوت سوره یوسف را برای زنان مکروه می‌داند، اعتبار نداشته باشد.<ref>تفسیر نمونه، جلد  9، صفحه 297</ref>  


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== برای مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
جمال انسانیت، تفسیر سوره یوسف، نعمت الله صالحی نجف آبادی، انتشارات امید فردا.
 
تفسیر سوره یوسف، سید محمد ضیا آبادی، موسسه بنیاد خیریه الزهرا


{{پایان مطالعه بیشتر}}
تفسیر سوره یوسف،سید حسن طاهری خرم آبادی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۴: خط ۴۰:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث
|شاخه فرعی۱ = علم رجال
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۰

سؤال

آیا در روایتی آمده‌ است که سوره یوسف را برای دختران نخوانید؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


روایاتی که تلاوت سوره یوسف برای زنان را مکروه می‌داند را دارای ضعف سند و در تضاد با روایات دیگر خوانده‌اند. فضیلت تلاوت قرآن برای همگان است و قرآن، هیچ استثنایی را ذکر نکرده است. همچنین دقت در سوره یوسف را نشان از این اصل دانسته‌اند که داستان حضرت یوسف(ع) و زلیخا بسیار مختصر و با کلماتی که اشاره به این موضوع دارد بیان شده و وجه عبرت‌گیری و اخلاقی آن در این سوره برجسته است.

احادیث نخواندن سوره یوسف

در مورد روایت نخواندن سوره یوسف برای دختران سه حدیث بیان شده است:

حدیث اوّل: کلینی از عده‌ای از اصحاب، از سهل بن زیاد از علی بن اسباط از عمویش یعقوب بن سالم، که آن را به‌طور مرفوع به امیرالمؤمنین(ع) می‌رساند، نقل می‌کند که فرمود: «لاتُعَلِّموا نِساءَکُم سورَه یوسُفَ، و لاتقُرِؤوهُنَّ إیّاها، فَإِنَّ فیهَا الفِتَنَ، وَ علِّموهُنَّ سورَه النورِ فَإِنَّ فیهَا المَواعِظَ؛ به زنان خود سوره یوسف را نیاموزید و آن را بر آنان نخوانید؛ زیرا در آن فتنه‌ها است؛ بلکه به آنان سوره نور را بیاموزید که در آن موعظه‌ها است.»[۱]

حدیث دوم: شیخ صدوق در خصال از احمد بن الحسن القطّان، از حسن بن علی عسکری (سکّری) از محمد بن زکریّای بصری از جعفر بن محمّد بن عماره از پدرش، از جابر بن یزید جعفی نقل می‌کند که گفت از امام ابوجعفر محمد بن علی الباقر(ع) شنیدم که می‌فرمود: «... و یُکْرَهُ لَهُنَّ سورَه یوسُفَ؛ سوره یوسف برای آنان (بانوان) کراهت دارد.»

حدیث سوم: کلینی از علی بن محمّد از ابن جمهور از پدرش از فضاله بن ایّوب از سکونی از ابا عبدالله (امام صادق(ع)) نقل می‌کند که فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: «حقّ الولد علی والده … إذا کانَتْ اُنْثی أن یَستَفْرِهَ اُمَّها و یَستَحْسِنَ اسْمَها و یُعَلِّمَها سوره النورِ و لایُعَلِّمَها سوره یوسُفُ …؛ از حقوق فرزند بر پدرش این است که… هرگاه دختر بود، اسباب رفاه مادرش را (بیش از پیش) فراهم آورد، و نام نیکو بر وی نهد، و سوره نور را بدو بیاموزد، و سوره یوسف را به وی نیاموزد.»[۲]

ضعف سندی

سند احادیث، که در حدیث اول یعقوب بن سالم گرچه خود ثقه است، لیکن حدیث را به‌طور مرفوع و بدون اتصال سند به امام علی(ع) رسانده ‌است؛ بنابراین حدیث مرسل و محکوم به ضعف است. در حدیث دوم نیز حسن بن علی عسکری (سکری)[۳] و جعفر بن محمد بن عماره کندی[۴] هیچ توثیقی بلکه ذکری در کتب رجال ندارند و حدیث محکوم به ضعف است. حدیث سوم نیز، به واسطه «ابن جمهور» یعنی محمّد بن الحسن بن جمهور[۵] ضعیف است؛ زیرا کسی از قدمای رجالی او را توثیق ننموده‌ است، بلکه نجاشی او را «ضعیف فی الحدیث» و «فاسد المذهب»[۶] می‌داند. و ابن الغضائری نیز او را غالی، و فاسد الحدیث[۷] می‌خواند، و شیخ الطائفه نیز غلو و تخلیط[۸] او را تأیید می‌کند و گفتار شیخ که: «همه کتاب‌ها و روایات او را ـ مگر آنچه مشتمل بر غلو و تخلیط بود ـ از طریق … به من خبر شد»[۹] در عین تأیید اصل غلو و تخلیط این راوی، تضعیف نجاشی را نفی نمی‌کند تا با آن مقابله نماید. بلکه تنها روایات شیخ از او را از نظر محتوایی پالایش می‌نماید، بی‌آن‌که از نظر ضعف راوی جبران نماید.

اگر گفته شود اطلاق «ابن جمهور» به محمد بن الحسن بن جمهور است و در این‌جا مراد از «ابن جمهور» پسرش «حسن بن محمد» باشد، به قرینه عبارت «عن أبیه»، و حسن بن محمّد توثیق دارد، جواب این است مراد از «أبیه» پدر حسن بن محمد یعنی محمد بن الحسن بن جمهور خواهد بود و باز مشکل وجود خواهد داشت.

حکم خواندن سوره یوسف با توجه به روایات

جای تردید نیست که در استفاده از متون کتاب و سنّت، نمی‌توان به مدلول‌های حرفی کلام اکتفا نمود. بلکه حتّی ظهور کلام، علاوه بر توجّه به مدلول‌های حرفی، و با توجه به قراین حال و مقام منعقد خواهد شد. هم‌چنان‌که این ظهور منعقد شده نیز پس از جستجو و ملاحظه سایر قراین احتمالی منفصل از کلام، حجیّت می‌یابد؛ بنابراین ـ و با توجّه به آیات و روایات عام یا مطلقی که دستور به قرائت قرآن به‌طور کلّی داده‌اند، یا توصیه و تأکید به خواندن سوره یوسف نموده ‌است، و با قدر متیقّن و فرهنگ مسلّم رایج در زمان صدور این احادیث، جای هیچ تردیدی نمی‌ماند که این احادیث اساساً ظهور در منع از خواندن سوره یوسف(ع) بر بانوان ندارد، چه رسد به آن‌که چنین ظهوری حجّت باشد یا نباشد.

روایاتی وجود دارد که تشویق می‌کند این سوره برای خانواده‌ها خوانده شود و همچنین محتوای سوره و اطلاق فضیلت تلاوت و تأمل همه قرآن برای همه انسان‌ها نشان می‌دهد این گونه روایات‌ها که تلاوت سوره یوسف را برای زنان مکروه می‌داند، اعتبار نداشته باشد.[۱۰]


مطالعه بیشتر

جمال انسانیت، تفسیر سوره یوسف، نعمت الله صالحی نجف آبادی، انتشارات امید فردا.

تفسیر سوره یوسف، سید محمد ضیا آبادی، موسسه بنیاد خیریه الزهرا

تفسیر سوره یوسف،سید حسن طاهری خرم آبادی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.


منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج۵، ص۵۱۶، ح۲؛ و حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۷۷، ح۲.
  2. کافی، همان، ج۶، ص۴۸، ح۴؛ وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۴۸۱، ح۷.
  3. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ج۲، ص۲۰۹ و ۴۵۴.
  4. نمازی شاهرودی، علی، ۲۰۹ و ۴۵۴.
  5. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۳، ص۱۸۲.
  6. رجال النجاشی، قم، انتشارات داوری، ۱۳۹۸ق، ص۲۳۸.
  7. الرجال لابن الغضائری، تحقیق السید محمدرضا الحسینی الجلالی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۰، ص۹۲.
  8. طوسی، الفهرست، قم، شریف رضی، ص۱۴۶، رقم ۶۱۴.
  9. طوسی، ص ۱۴۶.
  10. تفسیر نمونه، جلد 9، صفحه 297