چشم زبان و لب در سوره بلد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
 
{{درگاه|غدیر|امام حسین}}
'''چشم، زبان و لب در آیات ۸ و ۹ سوره بلد'''، به دو صورت ظاهری و [[تفسیر باطنی|باطنی]] تفسیر شده است. بر اساس تفسیر ظاهری، خداوند به کسانی که ریاکارانه [[انفاق]] می‌کنند می‌گوید چرا از خدایی که به تو چشم، زبان و لب (ابزار شناخت و ابراز حق) داده [[غفلت|غافل]] شده و از دیدن و بازگو کردن حقیقت دوری می‌کنید.
'''چشم، زبان و لب در آیات ۸ و ۹ سوره بلد'''، به دو صورت ظاهری و [[تفسیر باطنی|باطنی]] تفسیر شده است. بر اساس تفسیر ظاهری، خداوند به کسانی که ریاکارانه [[انفاق]] می‌کنند می‌گوید چرا از خدایی که به تو چشم، زبان و لب (ابزار شناخت و ابراز حق) داده [[غفلت|غافل]] شده و از دیدن و بازگو کردن حقیقت دوری می‌کنید.


خط ۳۳: خط ۳۳:


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
خط ۴۰: خط ۴۰:


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۱۸

سؤال

مراد از چشم، زبان و لب در آیات ۸ و ۹ سوره بلد چیست؟


درگاه‌ها
درگاه غدیر.png
امام حسین.png


چشم، زبان و لب در آیات ۸ و ۹ سوره بلد، به دو صورت ظاهری و باطنی تفسیر شده است. بر اساس تفسیر ظاهری، خداوند به کسانی که ریاکارانه انفاق می‌کنند می‌گوید چرا از خدایی که به تو چشم، زبان و لب (ابزار شناخت و ابراز حق) داده غافل شده و از دیدن و بازگو کردن حقیقت دوری می‌کنید.

بر اساس تفسیر باطنی، مراد از چشم پیامبر(ص)، منظور از زبان امام علی(ع) و مقصود از دو لب امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند. این تفسیر بر اساس روایاتی است که سلسه‌سند آن مرسل و راویان آن ناشناخته بوده و قابل استناد نیستند.

آیه و ترجمه

تفسیر ظاهری

آیات سوره بلد خطاب به همه انسان‌ها است. به ویژه انسانی که اعمال ریاکارانه و منافقانه انجام می‌دهد و ادعا می‌کند که مال زیادی را انفاق کرده است.[۱] خداوند به چنین انسان‌هایی خطاب می‌کند که آیا به شما دو چشم و زبان و دو لب قرار ندادیم که به وسیله آنها حقایق را ببینید و به حقّ سخن بگویید؟! پس چرا از چنین خدایی که خود ابزار شناخت را به شما داده، غافل می‌شوید و می‌پندارید او نمی‌بیند و نمی‌شنود.[۲]

«عین؛ چشم» در آیات و روایات، گاهی به معنای چشم مادی (چشم سر) و گاهی به معنای حقیقت یک شیئ به کار رفته است. به کار رفتن عین در معنای دوم، به دلیل محور بودن چشم در شناخت حقایق است. گاهی نیز از چشم، چشم دِل قصد شده است. یعنی تعبیر به «عینین؛ دو چشم»، «لسان؛ زبان»، «شفتین؛ دو لب»[۳] هم با معنای ظاهری مطابق است و هم معانی باطنی. بنابراین این موارد علاوه بر بُعد جسمانی و مادی به بعد معنوی نیز اشاره دارند.

تفسیر به اهل بیت(ع)

بر اساس روایاتی که از امام صادق(ع) نقل شده، مراد از «عینین؛ دو چشم» در سوره بلد، پیامبر(ص) و مراد از «لسان؛ زبان»، امام علی(ع) و منظور از «شفتین؛ دو لب»، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند. این روایات مرسل بوده و قابل استناد نیستند. سلسه‌سند این روایات افزون بر مرسل بودن، دارای راویانی ناشناخته است که توثیق نشده‌اند؛ از جمله اسماعیل بن عباد[۴] و حسین بن ابی یعقوب.[۵]

برخی کتاب‌های تفسیری، این آیات را با توجه به احادیث، به معنای باطنی گرفته‌اند. طبق این تفاسیر، خدا به انسان می‌گوید مگر پیامبر و اهل بیت(ع) را میان شما قرار ندادیم تا به وسیله آنها و پذیرش ولایتشان، حقایق را ببینید و گفتن حقیقت را بیاموزید.[۶]


منابع

  1. بلد: ۶.
  2. نگاه کنید به طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ق، ج۲۰، ص۴۸۹.
  3. بلد: ۸ و ۹.
  4. نگاه کنید به خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، بی تا، ج۳، ص۱۴۴ و ص۱۴۵؛ طوسی، محمد، رجال الطوسی، ص۳۵۱؛ برقی، احمد، طبقات الرجال معروف به رجال البرقی، ص۵۴.
  5. معجم رجال الحدیث، پیشین، ج۵، ص۱۸۸.
  6. نگاه کنید به بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ه‍. ق، ج۵، ص۶۶۲؛ قمی، علی بن ابرهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ه‍. ش، ج۲، ص۴۲۳.