پرسش در قبر از بدن مادی یا مثالی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} '''<nowiki>{{شروع متن}}</nowiki>'''{{سوال}}'''ماهيت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}} {{سوال}}ماهیت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آیا از همین بدن مادی است یا بدن مثالی؟ اگر از بدن مادی است، آیا میت دوباره در قبر زنده می‌شود؟
 
'''<nowiki>{{شروع متن}}</nowiki>'''{{سوال}}'''ماهيت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آيا از همين بدن مادى است و يا بدن مثالى؟ اگر از بدن مادى است، آيا ميت دوباره در قبر زنده مى شود؟'''


{{پایان سوال}} {{پاسخ}}
{{پایان سوال}} {{پاسخ}}


اگر روزنه اى براى شناخت كيفيت و جزئيات اين امر مهم باز شود، سبب توسعه ى دانستنى هاى دينى مى شود وگرنه به اصل عقيده، ضررى نمى زند; زيرا مباحث معاد به ويژه جزئيات و مشروح آن از عالم غيب است كه تنها معصوم(عليه السلام) حق اظهار نظر دارد و اگر تحليلى عقلى در مسئله باشد، به قول معصوم(عليه السلام) مستند خواهد بود. مطالعه ى عميق نشان مى دهد كه ميان دانشمندان فن، سه نظر وجود دارد:
پرسش در قبر را از جسم مثالیِ برزخی و روح دانسته‌اند که بدن مادی در قبر، هیچ نقشی در آن ندارد. روایات را شاهد بر این دانسته‌اند که قبری که عذاب و نعمت در آن به انسان می‌رسد، قبر مادی و محدود نیست: رسول خدا(ص) پس از شهادت جعفر طیار فرمود: او را می‌بینم که دو بال دارد و همراه ملائکه در بهشت پرواز می‌کند. امام سجاد(ع) فرمود: قبر، باغی از باغ‌های بهشت یا حفره ای از حفره‌های آتش است.
 
 
۱. پاسخ گفتن، با همين بدن مادى است و ميت در قبر يكبار ديگر زنده مى شود.
 
 
۲. پاسخ گفتن با بدن است اما بدن مثالى كه مناسب برزخ است نه دنيا.
 
 
۳. اصل منكر و نكير، تجسم عقايد و اعمال انسان است. در حقيقت، آنها عقل عملى و نظرى اند كه به صورت دو ملك بر انسان ظاهر مى شوند.
 
 
هر يك از اين نظرات را گروهى از روايات تأييد مى كند. پس در حقيقت منشأ اقوال گوناگون، روايات گوناگون در باره ى سؤال و عذاب در قبر است.
 
 
براى روشن شدن مطلب و داورى درست، به برخى از روايات اشاره مى شود.
 
 
'''الف)''' برخى روايات به گونه اى مى رساند كه روح در قبر، به بدن مادى بر مى گردد:
 
 
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:
 
 
... فاذا وضع فى قبره ردّ اليه الروح الى و ركيه ثم يسأل عمّا يعلم.<nowiki><ref>الفروع من الكافى، </nowiki>'''ج۳، ص۱۳۰، ح ۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، '''ص۱۷۳، از ابى دنيا از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم): «فاذا دخل قبره ردّت الروح الى جسده...».'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
هنگامى كه ميت در قبر گذاشته شد، روح تا قسمت كمر (نيمه ى بدن)، بر مى گردد، آن گاه از آنچه مى داند سؤال مى شود.
 
 
امام صادق(عليه السلام):
 
 
... فيقعدانه و يلقيان فيه الروح الى حقويه...<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۳۹، ح ۱۲.'''<nowiki></ref></nowiki>; ... پس آن دو ملك، ميت را مى نشانند و روح را تا كمر (نيمه ى بدن) او مى رسانند... .
 
 
امام صادق(عليه السلام):
 
 
اتاه منكر و نكير، فيقعدانه و يقولان له.<nowiki><ref>بحار الانوار، </nowiki>'''ج۶، ۲۲۲، ح ۲۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، ص'''۱۷۰ و ۱۷۱، از بخارى و مسلم.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
امام صادق(عليه السلام):
 
 
و اذا كان كافراً... و يسلّط عليه الحيات و العقارب، و يظلم عليه قبره، ثمّ يضغطه، ضغطه يختلف أضلاعه عليه ثمّ قال بأصابعه فشرجها<nowiki><ref>بحارالانوار</nowiki>'''، ج۶، ص۲۲۴، ح ۲۵; و''' شرح الصدور، '''ص۱۷۱، از انس.'''<nowiki></ref></nowiki>; و اگر ميت كافر باشد... بر او مارها و عقرب ها را مسلط مى كند. قبرش را تاريك مى كند و چنان فشارش مى دهد كه استخوان هايش مى شكنند... .
 
 
'''ب)''' رواياتى كه تنها مسئله ى قبر را بيان مى كنند و درباره ى كيفيت پاسخ گفتن چيزى نمى گويند و در مواردى از بدن و قالب مثالى سخن گفته اند.
 
 
اين دسته روايات بسيار زيادند كه ذكر همه ممكن نيست. تنها چند نمونه بيان مى شود:
 
 
در كتاب شريف كافى، از هيجده روايتى كه درباره ى سؤال در قبر نقل شده است، تنها يك روايت به برگشت روح به بدن اشاره دارد.<nowiki><ref></nowiki>'''الفروع من الكافى،''' ج۳، ص۲۳۱ ـ ۲۴۵; بدن و قالب مثالى برزخى،ر.ك: همان، ج۳، ص۲۴۴ ـ ۲۴۶.<nowiki></ref></nowiki>
 
 
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
 
 
از شخص در قبرش سؤال مى شود و اگر موفق بود، قبرش تا هفت زراع بزرگ تر و درى به سوى بهشت برايش باز مى شود.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۳۸، ح ۱۰.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
در برخى روايات، قبر را جزء برزخ معرفى كرده اند:
 
 
قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذ حين موته الى يوم القيامه».<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۴۲.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
يعنى از نخستين لحظه ى مرگ تا رستاخيز، دنياى برزخ است.
 
 
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره ى فرزند ابوطالب، جعفر طيار، كه در جنگ موته شهيد شد، فرمود:  
 
 
او را مى بينم كه دو بال دارد و همراه ملائكه در بهشت پرواز مى كند.<nowiki><ref>بحار الانوار، </nowiki>'''ج۶، ص۲۰۹.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
امام سجاد(عليه السلام) فرمود:  
 
 
قبر، باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى آتش است.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۱۴، ح ۲.'''<nowiki></ref></nowiki> قبر مؤمن تا آنجا كه چشمش كار مى كند گشوده مى شود.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۱۹، ح ۱۳.'''<nowiki></ref></nowiki> خداوند بر كافر، نود و نُه اژدها، در قبرش مسلّط مى كند.<nowiki><ref></nowiki>'''همان.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
گشوده شدن قبر تا چشم كار مى كند، تبديل قبر به باغى از بهشت، پرواز با بال ها، حضور ده ها اژدها و... با قبر و بدن مادى سازگارى ندارد، حتماً جهان قبر همان گونه كه روايت فرمود، جهان برزخ است.
 
 
امام صادق(عليه السلام) درباره ى سرنوشت ارواح مؤمنان، پس از جان دادن فرمود:
 
 
زمانى كه خداوند روح مؤمن را گرفت، اين روح به قالبى مانند قالب دنيايى خود منتقل مى شود و مى خورد و مى آشامد و هر گاه كسى او را ببيند مى شناسد، به همان صورتى كه در دنيا بود.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۶۹، ح ۱۲۴.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
در روايت ديگر فرمود:
 
 
مؤمن با همان جسد دنيايى در باغى از بهشت است و ارواح مشركان در آتش، عذاب مى شوند.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ح ۱۲۵ و ۱۲۶.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
اين گونه روايات، عذاب يا ثواب جسمانى را در قبر تأييد مى كنند; ولى با بدن و جسم مثالى برزخى كه ماده ندارد و با چشم مادى قابل مشاهده نيست اما آثار اَشكال و أعراض مادى را دارد.
 
 
'''ج)''' رواياتى كه بر تجسم مثالى عقايد و اعمال تكيه دارند و به نوعى منازل قبر را تجسم ملكوتى اعمال معرفى مى كنند.
 
 
كافى روايت مى كند:
 
 
... وقتى مؤمن داخل قبر شد، قبر مى گويد: «خوش آمدى...» و تا چشم كار مى كند، قبرش فراخ مى شود و درى به سوى بهشت گشوده مى شود كه وى جايگاه خود را آنجا مى بيند و مردى از آنجا بيرون مى آيد كه چشمان ميت تاكنون به زيبايى او نديده است. مى گويد: «كيستى كه خوش تر از تو تا كنون نديده ام؟!» پاسخ مى دهد: «من انديشه و باور نيك تو و عمل صالح تو بودم...»<nowiki><ref>الفروع من الكافى، </nowiki>'''ج۳، ص۲۴۱، ح ۱.'''<nowiki></ref></nowiki>. وقتى كافر وارد قبر مى شود، مردى خارج مى شود كه تا اكنون به زشتى او نديده است. مى پرسد: «كيستى؟» آن پاسخ مى دهد: «من همان كارهاى زشتى هستم كه انجام مى دادى و همان آرا و عقايد خبيثى هستم كه بر آن بودى...».<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۴۲.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
طرفداران نظريه ى نخست (پاسخ گفتن ميت در قبر با بدن دنيايى)
 
 
بيشتر متكلمان به ويژه پيشينيان، باور دارند كه ميت براى پاسخ گويى در قبر زنده مى شود. شيخ صدوق(رحمهم الله) پس از نقل حديثى در باره ى اينكه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)مادر حضرت على(عليه السلام) را دفن و تلقين كرد، مى فرمايد كه ]فاطمه بنت اسد [پس از آن ]پاسخ گويى[، دو باره مرد و بر اين امر به اين آيه استدلال مى كند:<nowiki><ref>محسن صدر رضوانى، </nowiki>'''گفتار صدوق يا ترجمه ى اعتقادات ابن بابويه،''' ص۴۹ و ۵۰.<nowiki></ref></nowiki>
 
 
گفتند: «پروردگارا، ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى. پس به گناهان خود اعتراف كرديم، آيا راهى براى رهايى ما وجود دارد»؟<nowiki><ref>مؤمن</nowiki>''': ۱۱.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
شيخ مفيد(رحمهم الله) در دوجا به صراحت مى فرمايد:
 
 
پرسش نكير و منكر، از اهل قبور موجّه نيست. مگر پس از زنده شدن آنها بعد از مرگ.<nowiki><ref></nowiki>'''شيخ مفيد،''' اوائل المقالات، '''ص۸۸.'''<nowiki></ref></nowiki> آن دو ملك مگر بر زنده فرود نمى آيند و سؤال نمى كنند مگر از كسى كه مسئله را بفهمد و معناى آن را بداند و اين دلالت مى كند كه خداوند بنده اش را، پس از مرگ براى سؤال زنده مى كند...».<nowiki><ref>شرح عقائد الصدوق يا تصحيح الاعتقاد، </nowiki>'''ص۲۲۰ و ۲۲۱.'''<nowiki></ref></nowiki>
 
 
مرحوم مجلسى مى فرمايد: «چون ميت را در قبر گذارند، دو ملك براى سؤال مى آيند و حق تعالى، روح را به او بر مى گرداند; از سر تا كمر، و او را مى نشانند... .<nowiki><ref></nowiki>'''حق اليقين،''' ص۴۷۳ و ۴۷۷.<nowiki></ref></nowiki> بدان كه اجماع مسلمانان بر سؤال قبر است و روح را براى سؤال به بدن بر مى گردانند.<nowiki><ref>همان.</ref></nowiki>
 
 
مخالفان این نظریه، اشکالات مختلفی بر آن وارد کرده‌اند. خسروپناه، برزخ، ص۶۵-۶۶.
 
 
'''طرفداران نظريه ى دوم (پاسخ گفتن ميت در قبر با مثالى برزخى)'''
 
 
بيشتر متكلمانِ متأخر و معاصر و حكيمان مى گويند كه سؤال در قبر حق و حتمى است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادى بلكه بدن مثالى برزخى.
 
 
'''طرفداران نظريه ى سوم (پرسش و پاسخ قبر، همان تجسم اعمال و عقايد است)'''
 
 
كسانى كه پرسش در قبر و حضور نكير و منكر را تجسم عقايد و اعمال ميت مى دانند. سرانجام به نظريه ى دوم مى رسند، يعنى حقيقت اين دو ملك و روند پاسخ گويى را تأييد مى كنند; ولى كيفيت آن را به صورت تجسم مى دانند، يا اينكه اعمال و عقايد را در بروز و هيئت اين دو ملك مؤثر مى دانند.
 
 
بيشتر متكلمانِ متأخر و معاصر و حكيمان مى گويند كه سؤال در قبر حق و حتمى است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادى بلكه بدن مثالى برزخى. خسروپناه، برزخ، ص۶۲
 
 
<nowiki>==منابع==</nowiki>
 
<nowiki><references /></nowiki>
 
<nowiki>{{شاخه</nowiki>
 
| شاخه اصلی =
 
|شاخه فرعی۱ =
 
|شاخه فرعی۲ =
 
|شاخه فرعی۳ =
 
<nowiki>}}</nowiki>
 
<nowiki>{{تکمیل مقاله</nowiki>
 
| شناسه =
 
| تیترها =
 
| ویرایش =


| لینک‌دهی =
متکلمان گذشته باور داشتند که شخص مرده، برای پاسخ‌گویی، در [[قبر]] زنده می‌شود. مخالفان این نظریه معتقدند متكلمان پيشين، بقاى روح بدون جسم را باور نداشتند و از طرفى مسئله‌ى پاسخ در قبر را قطعى می‌دانستند. در نتیجه ناچار بودند به زنده شدن مادى جسمى در قبر اعتقاد پیدا کنند تا روح، همراه بدن براى پاسخ‌گويى حاضر شود.


| ناوبری =  
== پرسش از بدن مثالی ==
بیشتر متکلمانِ متأخر، معاصر و حکیمان معتقدند پرسش در قبر از جسم مثالی برزخی و روح است. براساس این دیدگاه، جسم مادی، هیچ نقشی در پرسش و پاسخ در قبر ندارد.


| نمایه =  
روایات بسیاری دلیل بر این مطلب دانسته شده‌اند که قبر را فراتر از قبر مادی دانسته و قبر مورد نظر را غیر از قبر مادی دانسته‌اند: رسول خدا(ص) پس از شهادت جعفر طیار فرمود: او را می‌بینم که دو بال دارد و همراه ملائکه در بهشت پرواز می‌کند.<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۲۰۹.</ref> امام سجاد(ع) فرمود: قبر، باغی از باغ‌های بهشت یا حفره ای از حفره‌های آتش است.<ref>کلینی، الكافي، ج۳، ص۲۱۴.</ref> قبر مؤمن تا آنجا که چشم او کار می‌کند، گشوده می‌شود.<ref name=":0">کلینی، الكافي، ج۳، ص۲۱۹.</ref> در برخی روایات آمده که خداوند بر کافر در قبرش نود و نُه اژدها، مسلط می‌کند.<ref name=":0" /> محققان از این روایات، به‌دست آورده‌اند که قبر مورد نظر در روایات که عذاب و نعمت در آن به انسان می‌رسد، قبر مادی و محدود نیست.{{مدرک|date=ژانویه ۲۰۲۲}}


| تغییر مسیر =
پژوهشگران معتقدند بیشتر مردم زمان ائمه(ع) افکارشان از محدوده‌ی مشاهدات حسی تجاوز نمی‌کرد و بالاتر از محدوده‌ی قبر ظاهری را درک نمی‌کردند. از این رو ائمه(ع) برای فهماندن مفهوم برزخ، از لفظ قبر استفاده می‌کردند.<ref>محمد مظاهری، الانسان و عالم البرزخ، ص۵۱.</ref>


| ارجاعات =  
== پرسش در قبر و از بدن مادی ==
بیشتر متکلمان قدیم باور داشتند که شخص مرده، برای پاسخ‌گویی، در [[قبر]] زنده می‌شود: [[شیخ مفید]] معتقد است پرسش [[نکیر و منکر]]، از مردگان قابل توجیه نیست، مگر اینکه معتقد باشیم، مردگان، زنده شده و سوال می‌شوند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۸۸.</ref> آن دو فرشته تنها بر زنده فرود می‌آیند و سؤال می‌کنند، از فردی که  مسئله را بفهمد و معنای آن را بداند.<ref>شرح عقائد الصدوق یا تصحیح الاعتقاد، ص۲۲۰ و ۲۲۱.</ref>


| بازبینی =
ظاهر برخی روایات نیز به‌گونه‌ای است که روح در قبر، به بدن مادی بر می‌گردد:


| تکمیل =
* در کتاب کافی از امام صادق(ع) نقل شده؛ هنگامی که میت در قبر گذاشته شد، روح تا قسمت کمر (نیمه بدن)، بر می‌گردد، آن گاه از آنچه می‌داند سؤال می‌شود.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۱۳۰، ح ۲.</ref>


| اولویت =
* در کتاب بحار الانوار از امام صادق(ع) آمده؛ اگر میت کافر باشد… بر او مارها و عقرب‌ها را مسلط می‌کند. قبرش را تاریک می‌کند و فشارش می‌دهد به‌نحوی که استخوان‌هایش می‌شکند.<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏6، ص: 224</ref>


| کیفیت =  
=== نقد ===
مخالفان این نظریه معتقدند متكلمان پيشين، بقاى روح بدون جسم را باور نداشتند و از طرفى مسئله‌ى پاسخ در قبر را قطعى می‌دانستند، در نهایت ناچار بودند به زنده شدن مادى جسمى در قبر اعتقاد پیدا کنند تا روح، همراه بدن براى پاسخ‌گويى حاضر شود.<ref>لطیفی، قبر و برزخ، ص۶۵.</ref>


<nowiki>}}</nowiki>
همچنین افرادی كه مراد از قبر و حالت‌هاى آن‌را، قبر مادىِ ظاهرى می‌دانند، ناچار به این نظریه گرايش دارند. اما در مقابل این نظریه، محققان و متکلمان معتقدند كه قبر، باطنى دارد و جزء عالم برزخ است.<ref>محمد باقر شريعتى سبزوارى، معاد در نگاه عقل و دين، ص 284.</ref> در کتاب کافی، از هجده روایتی که درباره سؤال در قبر است، تنها یک روایت به برگشت روح به بدن اشاره دارد<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۳۱–۲۴۵; بدن و قالب مثالی برزخی، ر.ک. همان، ج۳، ص۲۴۴–۲۴۶.</ref> و روایات دیگر برخلاف آن هستند.{{مدرک|date=ژانویه ۲۰۲۲}}


<nowiki>{{پایان متن}}</nowiki>
=== منابع ===
{{پانویس|۲}}
{{برزخ}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = معاد
|شاخه فرعی۲ =قبر
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
| شناسه =شد
| تیترها =شد
| ویرایش =شد
| لینک‌دهی =شد
| ناوبری =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| بازبینی =
| تکمیل =
| اولویت =ج
| کیفیت =ج
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۲

سؤال
ماهیت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آیا از همین بدن مادی است یا بدن مثالی؟ اگر از بدن مادی است، آیا میت دوباره در قبر زنده می‌شود؟

پرسش در قبر را از جسم مثالیِ برزخی و روح دانسته‌اند که بدن مادی در قبر، هیچ نقشی در آن ندارد. روایات را شاهد بر این دانسته‌اند که قبری که عذاب و نعمت در آن به انسان می‌رسد، قبر مادی و محدود نیست: رسول خدا(ص) پس از شهادت جعفر طیار فرمود: او را می‌بینم که دو بال دارد و همراه ملائکه در بهشت پرواز می‌کند. امام سجاد(ع) فرمود: قبر، باغی از باغ‌های بهشت یا حفره ای از حفره‌های آتش است.

متکلمان گذشته باور داشتند که شخص مرده، برای پاسخ‌گویی، در قبر زنده می‌شود. مخالفان این نظریه معتقدند متكلمان پيشين، بقاى روح بدون جسم را باور نداشتند و از طرفى مسئله‌ى پاسخ در قبر را قطعى می‌دانستند. در نتیجه ناچار بودند به زنده شدن مادى جسمى در قبر اعتقاد پیدا کنند تا روح، همراه بدن براى پاسخ‌گويى حاضر شود.

پرسش از بدن مثالی

بیشتر متکلمانِ متأخر، معاصر و حکیمان معتقدند پرسش در قبر از جسم مثالی برزخی و روح است. براساس این دیدگاه، جسم مادی، هیچ نقشی در پرسش و پاسخ در قبر ندارد.

روایات بسیاری دلیل بر این مطلب دانسته شده‌اند که قبر را فراتر از قبر مادی دانسته و قبر مورد نظر را غیر از قبر مادی دانسته‌اند: رسول خدا(ص) پس از شهادت جعفر طیار فرمود: او را می‌بینم که دو بال دارد و همراه ملائکه در بهشت پرواز می‌کند.[۱] امام سجاد(ع) فرمود: قبر، باغی از باغ‌های بهشت یا حفره ای از حفره‌های آتش است.[۲] قبر مؤمن تا آنجا که چشم او کار می‌کند، گشوده می‌شود.[۳] در برخی روایات آمده که خداوند بر کافر در قبرش نود و نُه اژدها، مسلط می‌کند.[۳] محققان از این روایات، به‌دست آورده‌اند که قبر مورد نظر در روایات که عذاب و نعمت در آن به انسان می‌رسد، قبر مادی و محدود نیست.[نیازمند منبع]

پژوهشگران معتقدند بیشتر مردم زمان ائمه(ع) افکارشان از محدوده‌ی مشاهدات حسی تجاوز نمی‌کرد و بالاتر از محدوده‌ی قبر ظاهری را درک نمی‌کردند. از این رو ائمه(ع) برای فهماندن مفهوم برزخ، از لفظ قبر استفاده می‌کردند.[۴]

پرسش در قبر و از بدن مادی

بیشتر متکلمان قدیم باور داشتند که شخص مرده، برای پاسخ‌گویی، در قبر زنده می‌شود: شیخ مفید معتقد است پرسش نکیر و منکر، از مردگان قابل توجیه نیست، مگر اینکه معتقد باشیم، مردگان، زنده شده و سوال می‌شوند.[۵] آن دو فرشته تنها بر زنده فرود می‌آیند و سؤال می‌کنند، از فردی که مسئله را بفهمد و معنای آن را بداند.[۶]

ظاهر برخی روایات نیز به‌گونه‌ای است که روح در قبر، به بدن مادی بر می‌گردد:

  • در کتاب کافی از امام صادق(ع) نقل شده؛ هنگامی که میت در قبر گذاشته شد، روح تا قسمت کمر (نیمه بدن)، بر می‌گردد، آن گاه از آنچه می‌داند سؤال می‌شود.[۷]
  • در کتاب بحار الانوار از امام صادق(ع) آمده؛ اگر میت کافر باشد… بر او مارها و عقرب‌ها را مسلط می‌کند. قبرش را تاریک می‌کند و فشارش می‌دهد به‌نحوی که استخوان‌هایش می‌شکند.[۸]

نقد

مخالفان این نظریه معتقدند متكلمان پيشين، بقاى روح بدون جسم را باور نداشتند و از طرفى مسئله‌ى پاسخ در قبر را قطعى می‌دانستند، در نهایت ناچار بودند به زنده شدن مادى جسمى در قبر اعتقاد پیدا کنند تا روح، همراه بدن براى پاسخ‌گويى حاضر شود.[۹]

همچنین افرادی كه مراد از قبر و حالت‌هاى آن‌را، قبر مادىِ ظاهرى می‌دانند، ناچار به این نظریه گرايش دارند. اما در مقابل این نظریه، محققان و متکلمان معتقدند كه قبر، باطنى دارد و جزء عالم برزخ است.[۱۰] در کتاب کافی، از هجده روایتی که درباره سؤال در قبر است، تنها یک روایت به برگشت روح به بدن اشاره دارد[۱۱] و روایات دیگر برخلاف آن هستند.[نیازمند منبع]

منابع

  1. بحار الانوار، ج۶، ص۲۰۹.
  2. کلینی، الكافي، ج۳، ص۲۱۴.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ کلینی، الكافي، ج۳، ص۲۱۹.
  4. محمد مظاهری، الانسان و عالم البرزخ، ص۵۱.
  5. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۸۸.
  6. شرح عقائد الصدوق یا تصحیح الاعتقاد، ص۲۲۰ و ۲۲۱.
  7. الفروع من الکافی، ج۳، ص۱۳۰، ح ۲.
  8. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏6، ص: 224
  9. لطیفی، قبر و برزخ، ص۶۵.
  10. محمد باقر شريعتى سبزوارى، معاد در نگاه عقل و دين، ص 284.
  11. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۳۱–۲۴۵; بدن و قالب مثالی برزخی، ر.ک. همان، ج۳، ص۲۴۴–۲۴۶.