واقعی‌بودن داستان‌های قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا داستان هاي انبياء که در قرآن آمده واقعي است؟ در صورتي که تمام تاريخ نويسان آنها را افسانه مي دانند نه واقعيت؟
آیا داستان‌های انبیاء که در قرآن آمده واقعی است؟ در صورتی که تمام تاریخ نویسان آنها را افسانه می‌دانند نه واقعیت؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برخي از روشنفکران خواسته اند قصه هاي قرآن را مطابق معيارهاي هنر و غيرناظر به واقعيت بدانند. خولي از جمله اين افراد مي گويد: «از تمايز دوگانه در تصوير واقعيت، يعني تصوير هنري و روايت تاريخي، به روشني مي توان دريافت که روايت قرآن از رويدادها و اشخاص، ارائه هنرمندانه و ادبي است و نه تاريخي و واقع بينانه».<ref>ر.ک: خطيب، عبدالکريم، القصص القرآني في منطوقه و مفهومه، ص۲۷۶ـ۲۸۰.</ref>
برخی از روشنفکران خواسته‌اند قصه‌های قرآن را مطابق معیارهای هنر و غیرناظر به واقعیت بدانند. خولی از جمله این افراد می‌گوید: «از تمایز دوگانه در تصویر واقعیت، یعنی تصویر هنری و روایت تاریخی، به روشنی می‌توان دریافت که روایت قرآن از رویدادها و اشخاص، ارائه هنرمندانه و ادبی است و نه تاریخی و واقع بینانه».<ref>ر. ک. خطیب، عبدالکریم، القصص القرآنی فی منطوقه و مفهومه، ص۲۷۶–۲۸۰.</ref>


در حالي که اين تحليل دور از واقعيت و معارض با حکمت خداوند است. اگر پذيرفتيم فلسفه بعثت پيامبر(ص) و نزول کتاب، دعوت مردم به راه حق است، نمي توان تصور نمود که خداوند براي راهنمايي مردم از ابزارهاي باطل استفاده کند و با طرح داستان هاي خيالي و به دور از واقعيت در صدد هدايت مردم برآيد.
در حالی که این تحلیل دور از واقعیت و معارض با حکمت خداوند است. اگر پذیرفتیم فلسفه بعثت پیامبر (ص) و نزول کتاب، دعوت مردم به راه حق است، نمی‌توان تصور نمود که خداوند برای راهنمایی مردم از ابزارهای باطل استفاده کند و با طرح داستان‌های خیالی و به دور از واقعیت در صدد هدایت مردم برآید.


علامه طباطبايي در برابر چنين ادعاهايي موضع گرفته مي گويد: اعتقاد اين پژوهشگر با قرآن سازگار نيست. قرآن نه يک کتاب تاريخ است و نه مجموعه داستان هاي تخيلي؛ بلکه کتابي نفوذناپذير است که باطل از هيچ سو در آن راه ندارد و خود تصريح نموده که کلام خداست و جز حق نمي گويد. براي دستيابي به حق هرگز نمي توان از باطل ياري گرفت. پس چگونه يک پژوهشگر قرآني مي تواند آن را دارنده سخني باطل، داستاني دروغ يا خرافه و خيالي بداند؟<ref>طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان، ج۷، ص۱۶۵ـ۱۶۷.</ref>
علامه طباطبایی در برابر چنین ادعاهایی موضع گرفته می‌گوید: اعتقاد این پژوهشگر با قرآن سازگار نیست. قرآن نه یک کتاب تاریخ است و نه مجموعه داستان‌های تخیلی؛ بلکه کتابی نفوذناپذیر است که باطل از هیچ سو در آن راه ندارد و خود تصریح نموده که کلام خداست و جز حق نمی‌گوید. برای دستیابی به حق هرگز نمی‌توان از باطل یاری گرفت. پس چگونه یک پژوهشگر قرآنی می‌تواند آن را دارنده سخنی باطل، داستانی دروغ یا خرافه و خیالی بداند؟<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۵–۱۶۷.</ref>


استاد مطهري پس از نقل سخن برخي متجددان در باب قصص قرآن مي نويسد: اين حرف، حرف بسيار مفتي است، محال است که خداوند متعال و انبياي عظام براي هدف مقدس از يک امر نامقدس مثلا از يک امر پوچ، باطل و بي حقيقت و لو به صورت تمثيل استفاده کنند.<ref>سيد قطب، التصوير الفني في القرآن الکريم، ص۲۵۵ـ۲۵۹.</ref>
استاد مطهری پس از نقل سخن برخی متجددان در باب قصص قرآن می‌نویسد: این حرف، حرف بسیار مفتی است، محال است که خداوند متعال و انبیای عظام برای هدف مقدس از یک امر نامقدس مثلاً از یک امر پوچ، باطل و بی حقیقت و لو به صورت تمثیل استفاده کنند.<ref>سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن الکریم، ص۲۵۵–۲۵۹.</ref>


سيد قطب نيز عدم نقل داستان هاي قرآن در منابع تاريخي را دليل واقعي نبودن آنها نمي داند و با صراحت مي گويد: درستي داستان هاي قرآن درستي واقعي است و هرگاه در داستان هاي قرآن از رويدادها يا شخصيت هايي سخن رفته باشد که نام و نشاني از آنها در تاريخ نيست بايد قرآن را در برابر تاريخ حجت دانست؛ زيرا قرآن فرستاده حکيم دانا و تنها متن ديني ايمن از تحريف و تزوير در طول تاريخ است.<ref>مطهري، مرتضي سيري در سيره نبوي، ص۱۲۳ـ۱۲۴.</ref>
سید قطب نیز عدم نقل داستان‌های قرآن در منابع تاریخی را دلیل واقعی نبودن آنها نمی‌داند و با صراحت می‌گوید: درستی داستان‌های قرآن درستی واقعی است و هرگاه در داستان‌های قرآن از رویدادها یا شخصیت‌هایی سخن رفته باشد که نام و نشانی از آنها در تاریخ نیست باید قرآن را در برابر تاریخ حجت دانست؛ زیرا قرآن فرستاده حکیم دانا و تنها متن دینی ایمن از تحریف و تزویر در طول تاریخ است.<ref>مطهری، مرتضی سیری در سیره نبوی، ص۱۲۳–۱۲۴.</ref>


آيت الله جوادي آملي نيز بر ناسازگاري کتاب حکمت با نقل داستان هاي خيالي و افسانه هاي ساختگي تاکيد مي ورزند و مي گويد: داستان هاي قرآن، ساختگي نيست بلکه واقعياتي است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نيز سرگرم کردن مردم نيست، بلکه واقعياتي است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نيز سرگرم کردن مردم نيست، بلکه نتايج حقي در جهت هدايت و تعليم و تزکيه مردم از آن مي گيرد و به همين جهت خداي سبحان قصه هاي قرآن را قصه هاي حق معرفي مي کند.<ref>جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي، ج۱، ص۲۹۸ـ۳۰۱.</ref>
آیت الله جوادی آملی نیز بر ناسازگاری کتاب حکمت با نقل داستان‌های خیالی و افسانه‌های ساختگی تأکید می‌ورزند و می‌گوید: داستان‌های قرآن، ساختگی نیست بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه نتایج حقی در جهت هدایت و تعلیم و تزکیه مردم از آن می‌گیرد و به همین جهت خدای سبحان قصه‌های قرآن را قصه‌های حق معرفی می‌کند.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱، ص۲۹۸–۳۰۱.</ref>


بنابراين اولا تمام آيات قرآن کريم از جمله داستان هاي آن داراي اعجاز هستند و معجزه جاويدان پيامبر اکرم مي باشد و تاکنون هيچ کس نتوانسته حتي سوره اي يا داستاني بياورد که به پاي آيات و داستان هاي قرآن برسد.
بنابراین اولا تمام آیات قرآن کریم از جمله داستان‌های آن دارای اعجاز هستند و معجزه جاویدان پیامبر اکرم می‌باشد و تاکنون هیچ‌کس نتوانسته حتی سوره ای یا داستانی بیاورد که به پای آیات و داستان‌های قرآن برسد.


ثانيا داستان هاي قرآن بر اساس واقعيات شکل گرفته و از نظر پيام رساني آموزشي و عبرت آموزي در اوج است. {{قرآن|... مَا کانَ حَدِيثًا يُفْتَرَي وَلَکن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ کلَّ شَيْءٍ}} ... اينها داستان دروغين نبود، بلکه (وحي آسماني است، و) هماهنگ است با آن چه پيش روي او (از کتب آسماني پيشين) قرار دارد و شرح هر چيزي (که پايه سعادت انسان است)، و هدايت و رحمتي است براي گروهي که ايمان مي آورند!.<ref>يوسف / ۱۱۱.</ref>
ثانیا داستان‌های قرآن بر اساس واقعیات شکل گرفته و از نظر پیام رسانی آموزشی و عبرت آموزی در اوج است. {{قرآن|... مَا کانَ حَدِیثًا یُفْتَرَی وَلَکن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کلَّ شَیْءٍ}} … اینها داستان دروغین نبود، بلکه (وحی آسمانی است، و) هماهنگ است با آنچه پیش روی او (از کتب آسمانی پیشین) قرار دارد و شرح هر چیزی (که پایه سعادت انسان است)، و هدایت و رحمتی است برای گروهی که ایمان می‌آورند!.<ref>یوسف / ۱۱۱.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:==


۱ـ تفسير نمونه، آيت الله مکارم شيرازي و ديگران، ج۱، ص۱۸۹ـ۲۱۰؛ ج۶، ص۳۶۴ـ۳۷۹؛ ج۹، ص۲۹۴.
== معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج۱، ص۱۸۹–۲۱۰؛ ج۶، ص۳۶۴–۳۷۹؛ ج۹، ص۲۹۴.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۲ = زبان دین
|شاخه فرعی۲ = زبان دین
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۳ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۷

سؤال

آیا داستان‌های انبیاء که در قرآن آمده واقعی است؟ در صورتی که تمام تاریخ نویسان آنها را افسانه می‌دانند نه واقعیت؟

برخی از روشنفکران خواسته‌اند قصه‌های قرآن را مطابق معیارهای هنر و غیرناظر به واقعیت بدانند. خولی از جمله این افراد می‌گوید: «از تمایز دوگانه در تصویر واقعیت، یعنی تصویر هنری و روایت تاریخی، به روشنی می‌توان دریافت که روایت قرآن از رویدادها و اشخاص، ارائه هنرمندانه و ادبی است و نه تاریخی و واقع بینانه».[۱]

در حالی که این تحلیل دور از واقعیت و معارض با حکمت خداوند است. اگر پذیرفتیم فلسفه بعثت پیامبر (ص) و نزول کتاب، دعوت مردم به راه حق است، نمی‌توان تصور نمود که خداوند برای راهنمایی مردم از ابزارهای باطل استفاده کند و با طرح داستان‌های خیالی و به دور از واقعیت در صدد هدایت مردم برآید.

علامه طباطبایی در برابر چنین ادعاهایی موضع گرفته می‌گوید: اعتقاد این پژوهشگر با قرآن سازگار نیست. قرآن نه یک کتاب تاریخ است و نه مجموعه داستان‌های تخیلی؛ بلکه کتابی نفوذناپذیر است که باطل از هیچ سو در آن راه ندارد و خود تصریح نموده که کلام خداست و جز حق نمی‌گوید. برای دستیابی به حق هرگز نمی‌توان از باطل یاری گرفت. پس چگونه یک پژوهشگر قرآنی می‌تواند آن را دارنده سخنی باطل، داستانی دروغ یا خرافه و خیالی بداند؟[۲]

استاد مطهری پس از نقل سخن برخی متجددان در باب قصص قرآن می‌نویسد: این حرف، حرف بسیار مفتی است، محال است که خداوند متعال و انبیای عظام برای هدف مقدس از یک امر نامقدس مثلاً از یک امر پوچ، باطل و بی حقیقت و لو به صورت تمثیل استفاده کنند.[۳]

سید قطب نیز عدم نقل داستان‌های قرآن در منابع تاریخی را دلیل واقعی نبودن آنها نمی‌داند و با صراحت می‌گوید: درستی داستان‌های قرآن درستی واقعی است و هرگاه در داستان‌های قرآن از رویدادها یا شخصیت‌هایی سخن رفته باشد که نام و نشانی از آنها در تاریخ نیست باید قرآن را در برابر تاریخ حجت دانست؛ زیرا قرآن فرستاده حکیم دانا و تنها متن دینی ایمن از تحریف و تزویر در طول تاریخ است.[۴]

آیت الله جوادی آملی نیز بر ناسازگاری کتاب حکمت با نقل داستان‌های خیالی و افسانه‌های ساختگی تأکید می‌ورزند و می‌گوید: داستان‌های قرآن، ساختگی نیست بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه نتایج حقی در جهت هدایت و تعلیم و تزکیه مردم از آن می‌گیرد و به همین جهت خدای سبحان قصه‌های قرآن را قصه‌های حق معرفی می‌کند.[۵]

بنابراین اولا تمام آیات قرآن کریم از جمله داستان‌های آن دارای اعجاز هستند و معجزه جاویدان پیامبر اکرم می‌باشد و تاکنون هیچ‌کس نتوانسته حتی سوره ای یا داستانی بیاورد که به پای آیات و داستان‌های قرآن برسد.

ثانیا داستان‌های قرآن بر اساس واقعیات شکل گرفته و از نظر پیام رسانی آموزشی و عبرت آموزی در اوج است. ﴿... مَا کانَ حَدِیثًا یُفْتَرَی وَلَکن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کلَّ شَیْءٍ … اینها داستان دروغین نبود، بلکه (وحی آسمانی است، و) هماهنگ است با آنچه پیش روی او (از کتب آسمانی پیشین) قرار دارد و شرح هر چیزی (که پایه سعادت انسان است)، و هدایت و رحمتی است برای گروهی که ایمان می‌آورند!.[۶]


معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج۱، ص۱۸۹–۲۱۰؛ ج۶، ص۳۶۴–۳۷۹؛ ج۹، ص۲۹۴.


منابع

  1. ر. ک. خطیب، عبدالکریم، القصص القرآنی فی منطوقه و مفهومه، ص۲۷۶–۲۸۰.
  2. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۵–۱۶۷.
  3. سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن الکریم، ص۲۵۵–۲۵۹.
  4. مطهری، مرتضی سیری در سیره نبوی، ص۱۲۳–۱۲۴.
  5. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱، ص۲۹۸–۳۰۱.
  6. یوسف / ۱۱۱.