هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[امیرالمؤمنین|امیر مؤمنان علی(ع)]] در حکمت۱۵ نهج البلاغه فرمود: {{متن عربی|مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ؛ هر فريب خورده‌اي سرزنش نمی‌شود.|}}<ref>شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (صبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۴۷۱.</ref>  
'''هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست''' کلامی است از [[امیرالمؤمنین|امام علی(ع)]] که در حکمت‌های نهج البلاغه نقل شده است: {{متن عربی|مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ؛ هر فريب خورده‌اي سرزنش نمی‌شود.|}}<ref>شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (صبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۴۷۱.</ref>


[وَ قَالَ ع‏] مَا كُلُّ مَفْتُونٍ‏ يُعَاتَبُ‏ هذه الكلمة قالها علي ع لسعد بن أبي وقاص و محمد بن مسلمة و عبد الله بن عمر لما امتنعوا من الخروج معه لحرب أصحاب الجمل و نظيرها أو قريب منها<ref>شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏18، ص: 119</ref> أقول: هذا غير ثابت، ثمّ إنّ الكلام يحتمل وجهين: الأوّل: أنّه ليس كلّ مفتون مستحقا للعتاب، إذ يمكن أن يكون سبب فتنته ما لم يكن باختياره. و الثاني: أن يكون المراد [أن‏] بعض المفتونين لا يعاتبون لعدم نفع الخطاب فيهم.<ref>بحار الأنوار (ط - بيروتج‏34، ص: 287</ref>
[[ابن ابی‌الحدید]]، شارح نهج‌البلاغه، این کلام امام علی(ع) را برای افرادی مانند سعد بن ابی‌وقاص، محمد بن مسلمه و عبدالله بن عمر دانسته که از همراهی با امام علی(ع) برای حضور در جنگ‌ها امتناع ورزیدند.<ref>شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏۱۸، ص۱۱۹.</ref> در مقابل، [[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] این تعبیر را برای این افراد، غیر ثابت دانسته و معتقد است دلیلی وجود ندارد که این کلام در مورد این افراد گفته شده باشد.<ref name=":0"/> به اعتقاد علامه مجلسی در این کلام علی(ع) دو احتمال وجود دارد:
* هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست؛ زیرا ممکن است فریب خوردن او امری غیر ارادی و غیر اختیاری بوده باشد.
* احتمال دارد مقصود امام این باشد که افراد فریب‌خورده سرزنش نمی‌شوند؛ زیرا خطاب و گفتار نفعی برای آنان ندارد.<ref name=":0">بحار الأنوار (ط - بیروتج‏۳۴، ص۲۸۷.</ref>


برهمین اساس برخی فریب خوردگان سزاوار سرزنش هستند که در روایات مصادیقی برای آن ذکر شده است:
براساس روایات برخی فریب خوردگان سزاوار سرزنش هستند:
* فریب همراه با اختیار: اگر کسی با اختیار خود کار ناروایی انجام دهد، باید سرزنش و مؤاخذه شود.<ref>سرخسی، علی بن ناصر، أعلام نهج البلاغة، تهران، عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۹۲.</ref> اما اگر از روی جهل و مسایل دیگری وارد کاری شود که اگر آگاه بود، انجام نمی‌داد نباید مؤاخذه شود.<ref>ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶.</ref>
* فریب همراه با اختیار: اگر کسی با اختیار خود کار ناروایی انجام دهد، باید سرزنش و مؤاخذه شود.<ref>سرخسی، علی بن ناصر، أعلام نهج البلاغة، تهران، عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۹۲.</ref> اما اگر از روی جهل و مسایل دیگری وارد کاری شود که اگر آگاه بود، انجام نمی‌داد نباید مؤاخذه شود.<ref>ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶.</ref>
* تأثیرگذاری سرزنش بر فریب خورده: اگر فردی حق را می‌داند اما زیر بار آن می‌رود و سرزنش و مؤاخذه کردن بر برگشتش تأثیری ندارد؛ لازم نیست ملامت شود نه بدان معنا که چنین فردی عذر شرعی ندارد و بلکه چون تأثیری ندارد به حال خود رها می‌شود.<ref>ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶. غروی، محمد، الأمثال والحکم المستخرجة من نهج البلاغة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۵ش، ص۴۴۴.</ref>
* سرزنش و تلاش برای برگشت از انحراف برای کسی است که از روی شبهه وارد فتنه نشده باشد و اگر کسی شبهه دارد، به جای سرزنش باید شبهه او حل شود.<ref>شوشتری، محمد تقی، بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ج۹، ص۵۹۰.</ref>
* فتنه‌انگیزی از روی شهوت‌رانی و فساد: کسانی را باید مورد سرزنش قرار داد که از روی شهوت و گناه خود را به دام فتنه انداخته باشند.<ref>بیهقی، علی بن زید و فرید خراسان، معارج نهج البلاغة، مکان قم‏، کتابخانه عمومی‏ ‏مرعشی نجفی، چاپ اول‏، ۱۳۷۶ش، ص۴۰۱.</ref>
* فتنه‌انگیزی از روی شهوت‌رانی و فساد: کسانی را باید مورد سرزنش قرار داد که از روی شهوت و گناه خود را به دام فتنه انداخته باشند.<ref>بیهقی، علی بن زید و فرید خراسان، معارج نهج البلاغة، مکان قم‏، کتابخانه عمومی‏ ‏مرعشی نجفی، چاپ اول‏، ۱۳۷۶ش، ص۴۰۱.</ref>


خط ۳۶: خط ۳۶:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۶

سؤال

طبق حکمت ۱۵ نهج البلاغه، چه فریب خورده‌هایی را باید سرزنش کرد؟

هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست کلامی است از امام علی(ع) که در حکمت‌های نهج البلاغه نقل شده است: «مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ؛ هر فريب خورده‌اي سرزنش نمی‌شود.»[۱]

ابن ابی‌الحدید، شارح نهج‌البلاغه، این کلام امام علی(ع) را برای افرادی مانند سعد بن ابی‌وقاص، محمد بن مسلمه و عبدالله بن عمر دانسته که از همراهی با امام علی(ع) برای حضور در جنگ‌ها امتناع ورزیدند.[۲] در مقابل، علامه مجلسی این تعبیر را برای این افراد، غیر ثابت دانسته و معتقد است دلیلی وجود ندارد که این کلام در مورد این افراد گفته شده باشد.[۳] به اعتقاد علامه مجلسی در این کلام علی(ع) دو احتمال وجود دارد:

  • هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست؛ زیرا ممکن است فریب خوردن او امری غیر ارادی و غیر اختیاری بوده باشد.
  • احتمال دارد مقصود امام این باشد که افراد فریب‌خورده سرزنش نمی‌شوند؛ زیرا خطاب و گفتار نفعی برای آنان ندارد.[۳]

براساس روایات برخی فریب خوردگان سزاوار سرزنش هستند:

  • فریب همراه با اختیار: اگر کسی با اختیار خود کار ناروایی انجام دهد، باید سرزنش و مؤاخذه شود.[۴] اما اگر از روی جهل و مسایل دیگری وارد کاری شود که اگر آگاه بود، انجام نمی‌داد نباید مؤاخذه شود.[۵]
  • فتنه‌انگیزی از روی شهوت‌رانی و فساد: کسانی را باید مورد سرزنش قرار داد که از روی شهوت و گناه خود را به دام فتنه انداخته باشند.[۶]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (صبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۴۷۱.
  2. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏۱۸، ص۱۱۹.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏۳۴، ص۲۸۷.
  4. سرخسی، علی بن ناصر، أعلام نهج البلاغة، تهران، عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۹۲.
  5. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶.
  6. بیهقی، علی بن زید و فرید خراسان، معارج نهج البلاغة، مکان قم‏، کتابخانه عمومی‏ ‏مرعشی نجفی، چاپ اول‏، ۱۳۷۶ش، ص۴۰۱.