نهی از زیاد سوال پرسیدن از عالم و شبهه عدم پاسخ‌گویی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
حدیث زیاد سوال نپرسیدن از عالم در منابع روایی چنین نقل شده: {{متن عربی|عن أبی عبدالله(ع) قال: کان امیر المؤمنین(ع) یقول: إنّ مِنْ حقِّ العالمِ علیْک أنْ لاتکثُرَ علیه السؤالَ …؛ از جمله حقوق عالم برتو این است که زیاد از او سؤال نکنی، و سندش معتبر است.<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، چاپ سوّم، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷، ح۱؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۳۳، ح۱۸۵؛ خصال، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، ص۵۰۴، ح۱.</ref>
'''نهی از زیاد سوال پرسیدن از عالم''' در [[منابع روایی]] چنین نقل شده: {{متن عربی|عن أبی عبدالله(ع) قال: کان امیر المؤمنین(ع) یقول: إنّ مِنْ حقِّ العالمِ علیْک أنْ لاتکثُرَ علیه السؤالَ …|ترجمه= [[امام صادق(ع)]] از [[امام علی(ع)]] چنین نقل می‌نماید: از جمله حقوق عالم برتو این است که زیاد از او سؤال نکنی، ...}} سند این روایت نیز معتبر است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، چاپ سوّم، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷، ح۱؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۳۳، ح۱۸۵؛ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، خصال، قم، جامعه مدرسین، ص۵۰۴، ح۱.</ref>


باید گفت که پرسشگران چند نوعند: بعضی از کسی به ناحق سؤال می‌کنند تا این که طرف مقابل را اگر نتوانست پاسخ دهد مسخره و رسوا کنند، این نوع سؤال مذموم است. بعضی سؤالشان از باب امتحان است، مثل استادی که از شاگردانش می‌پرسد تا آنها را امتحان کند که آیا درسشان را می‌خوانند یا خیر؟ و بعضی دیگر مقصودشان این است که مجهولات و مشکلات علمی خود را برطرف کنند و به معلومات‌شان بیفزایند، این دو نوع سؤال نه تنها دارای اشکال نیست، بلکه توصیه و سفارش هم شده است؛ مثلاً در قرآن خداوند در دو آیه می‌فرماید:<ref>نحل/۴۴؛ انبیاء/۸.</ref> اگر نمی‌دانید از اهل ذکر سؤال کنید. و در روایات اسلامی هم وارد شده چیزی را که نمی‌دانید سؤال کنید، مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «العلمُ خزائنُ و مفتاحُها السؤالُ»؛<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج۲، ص۱۲۱۶.</ref> علم در خزینه است و کلید آن خزینه سؤال کردن است. حضرت علی(ع) در جواب کسی که گفته بود: از شما در مورد چیزهایی سؤال دارم فرمود: «سل تفقّهاً و لاتسأل تعنّتاً»<ref>شیخ صدوق، خصال، جامعه مدرسین، ص۲۰۹.</ref> سؤال کن برای فهمیدن نه این که برای عاجز کردن. اصحاب پیغمبر و ائمه اطهار(ع) نیز از آنها سوالهایی می‌کردند، مثلاً علامه مجلسی در بحار الانوار در مورد سلمان فارسی نقل می‌کند: «کان سلمان کثیر السؤال عن رسول الله(ص)» سلمان فارسی از پیامبر اسلام زیاد سؤال می‌کرد. با توجه به سیره مستمرّه امامان معصوم و یارانشان و بعد از آنها بین اساتید و شاگردان، سؤال کردن برای فهمیدن هیچگونه ایرادی ندارد بلکه کاری پسندیده است و در مقابل نپرسیدن و در جهل و نادانی ماندن، نقص است. اصولاً این کار یک حکم عقلی است زیرا عقل می‌گوید کسی که نمی‌داند باید از کسی که می‌داند بپرسد و اصطلاحاً رجوع جاهل به عالم در مسائلی که نمی‌داند حکمی است عقلی.
پرسش‌گری به چند نوع تقسیم شده است:  


بنابراین سؤال کردن زیاد شاگرد از استاد اگر به قصد یادگیری باشد، مشمول حدیث مذکور در سؤال نیست، امّا اگر برای اذیت و آزار باشد، کار درستی نیست و مورد مذمّت است.
* سوال برای [[مسخره کردن]] و رسوا نمودن شخص در صورت ناتوان بودن از پاسخ‌گویی، این نوع سوال نهی شده است؛
 
* سوال برای امتحان کردن شخص، مانند سوال استاد از شاگرد که جهت امتحان کردن و پی‌بردن به آگاهی او بر مسائل درسی است؛
 
* سوال جهت حل مسائل و مشکلات علمی و افزودن به معلومات؛
 
دو نوع سؤال پرسیدن اخیر نه تنها مشکلی ندارد بلکه توصیه و سفارش شده است؛ در [[قرآن]] خداوند در دو آیه می‌فرماید: اگر نمی‌دانید از اهل ذکر سؤال کنید.<ref>سوره نحل، آیه ۴۴؛ سوره انبیاء، آیه ۸.</ref> و در [[روایات اسلامی]] هم وارد شده چیزی را که نمی‌دانید سؤال کنید، از [[پیامبر(ص)]] نقل شده که فرمود: {{متن عربی|العلمُ خزائنُ و مفتاحُها السؤالُ|ترجمه=علم در مخزن‌هایی است و کلید آن سؤال کردن است.}}<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج۲، ص۱۲۱۶.</ref>  امام علی(ع) در جواب کسی که گفته بود: از شما در مورد چیزهایی سؤال دارم فرمود: {{متن عربی|سل تفقّهاً و لاتسأل تعنّتاً|ترجمه=سؤال کن برای فهمیدن نه این که برای عاجز کردن.}}<ref>خصال، ص۲۰۹.</ref> روش [[اصحاب پیامبر(ص)]] و [[ائمه(ع)]] نیز چنین بوده که از ایشان سوال می‌کردند، [[علامه مجلسی]] در کتاب [[بحار الانوار]] در مورد [[سلمان فارسی]] نقل می‌کند: «سلمان فارسی از پیامبر اسلام زیاد سؤال می‌کرد.» با توجه به [[سیره امامان معصوم(ع)]] و یاران ایشان و پس از دوران [[اهل بیت(ع)]] در میان علما و شاگردانشان، سؤال کردن برای فهمیدن هیچ‌گونه ایرادی نداشته، بلکه کاری پسندیده بوده و در مقابل نپرسیدن و در جهل و نادانی ماندن، نقص به حساب آمده است.
 
سوال پرسیدن شخص در اموری که به آن علم ندارد حکمی عقلی است، زیرا عقل می‌گوید کسی که نمی‌داند باید از کسی که می‌داند بپرسد و در اصطلاح رجوع جاهل به عالم در مسائلی که نمی‌داند حکم عقلی است. بنابراین سؤال کردن زیاد شاگرد از استاد اگر به قصد یادگیری باشد، مشمول حدیث نهی از زیاد سوال پرسیدن نیست و نشانه عدم پاسخ‌گویی علما شمرده نشده است، اما اگر برای اذیت و آزار باشد، کار درستی نبوده و این عمل مذمت و نهی شده است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۱۵: خط ۲۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = حدیث
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = -
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۳۱: خط ۳۸:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۳

سؤال

امام علی(ع) و امام صادق(ع) در حدیثی فرموده‌اند که «یکی از حقوق عالم بر تو این است که زیاد از حد پرسش نکنی و در پی مخالفت با او مگو فلانی چنین و چنان گفت.» با وجود این حدیث این سوال پیش می‌آید که اگر شاگرد پرسش نکند شبهات او حل نمی‌شود و چرا نباید آراء صاحب نظران را برای استاد آورد؟

نهی از زیاد سوال پرسیدن از عالم در منابع روایی چنین نقل شده: «عن أبی عبدالله(ع) قال: کان امیر المؤمنین(ع) یقول: إنّ مِنْ حقِّ العالمِ علیْک أنْ لاتکثُرَ علیه السؤالَ …؛ امام صادق(ع) از امام علی(ع) چنین نقل می‌نماید: از جمله حقوق عالم برتو این است که زیاد از او سؤال نکنی، ...» سند این روایت نیز معتبر است.[۱]

پرسش‌گری به چند نوع تقسیم شده است:

  • سوال برای مسخره کردن و رسوا نمودن شخص در صورت ناتوان بودن از پاسخ‌گویی، این نوع سوال نهی شده است؛
  • سوال برای امتحان کردن شخص، مانند سوال استاد از شاگرد که جهت امتحان کردن و پی‌بردن به آگاهی او بر مسائل درسی است؛
  • سوال جهت حل مسائل و مشکلات علمی و افزودن به معلومات؛

دو نوع سؤال پرسیدن اخیر نه تنها مشکلی ندارد بلکه توصیه و سفارش شده است؛ در قرآن خداوند در دو آیه می‌فرماید: اگر نمی‌دانید از اهل ذکر سؤال کنید.[۲] و در روایات اسلامی هم وارد شده چیزی را که نمی‌دانید سؤال کنید، از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: «العلمُ خزائنُ و مفتاحُها السؤالُ؛ علم در مخزن‌هایی است و کلید آن سؤال کردن است.»[۳] امام علی(ع) در جواب کسی که گفته بود: از شما در مورد چیزهایی سؤال دارم فرمود: «سل تفقّهاً و لاتسأل تعنّتاً؛ سؤال کن برای فهمیدن نه این که برای عاجز کردن.»[۴] روش اصحاب پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز چنین بوده که از ایشان سوال می‌کردند، علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در مورد سلمان فارسی نقل می‌کند: «سلمان فارسی از پیامبر اسلام زیاد سؤال می‌کرد.» با توجه به سیره امامان معصوم(ع) و یاران ایشان و پس از دوران اهل بیت(ع) در میان علما و شاگردانشان، سؤال کردن برای فهمیدن هیچ‌گونه ایرادی نداشته، بلکه کاری پسندیده بوده و در مقابل نپرسیدن و در جهل و نادانی ماندن، نقص به حساب آمده است.

سوال پرسیدن شخص در اموری که به آن علم ندارد حکمی عقلی است، زیرا عقل می‌گوید کسی که نمی‌داند باید از کسی که می‌داند بپرسد و در اصطلاح رجوع جاهل به عالم در مسائلی که نمی‌داند حکم عقلی است. بنابراین سؤال کردن زیاد شاگرد از استاد اگر به قصد یادگیری باشد، مشمول حدیث نهی از زیاد سوال پرسیدن نیست و نشانه عدم پاسخ‌گویی علما شمرده نشده است، اما اگر برای اذیت و آزار باشد، کار درستی نبوده و این عمل مذمت و نهی شده است.


منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، چاپ سوّم، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۳۷، ح۱؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۳۳، ح۱۸۵؛ صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، خصال، قم، جامعه مدرسین، ص۵۰۴، ح۱.
  2. سوره نحل، آیه ۴۴؛ سوره انبیاء، آیه ۸.
  3. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج۲، ص۱۲۱۶.
  4. خصال، ص۲۰۹.