نفس اماره: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
در قرآن کریم نفس اماره به چه چیزی اطلاق شده است؟
در قرآن کریم نفس اماره به چه چیزی اطلاق شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}[[نفس اماره]] نفس سرکش است که انسان را به گناه ترغیب می‌کند. در [[سوره یوسف]] آمده است که نفس اماره به بدی امر می‌کند. این نفس مبدأ رذالت‌های اخلاقی و محرک آن است. با ایمان و تقوا و مجاهدت انسان، این نفس کنترل می‌شود و می‌توان از رغبت آن به معصیت جلوگیری کرد.


== انواع نفس ==
== انواع نفس ==
دانشمندان علم اخلاق، برای نفس سه مرحله قائلند که آیات در این زمینه آیاتی هم وجود دارد:
دانشمندان علم اخلاق، برای نفس سه مرحله قائلند که در این زمینه آیاتی هم وجود دارد:


۱. '''نفس امّاره''': همان نفس سرکش است که انسان را به گناه فرمان می‌دهد و به هر سو می‌کشاند؛ لذا به او اماره گفته‌اند. در این مرحله عقل و ایمان آن قدرت را ندارد که این نفس را رام سازد، بلکه در موارد زیادی تسلیم او می‌شود: {{قرآن|وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَه بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیم|ترجمه=و من هرگز نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم که نفس بسیار به بدی‌ها امر می‌کند مگر آنچه که پروردگارم رحم کند، پروردگارم غفور و رحیم است.|سوره=یوسف|آیه=۵۳}}  
۱. '''نفس امّاره''': همان نفس سرکش است که انسان را به گناه فرمان می‌دهد و به هر سو می‌کشاند؛ لذا به او اماره گفته‌اند: {{قرآن|وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَه بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیم|ترجمه=و من هرگز نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم که نفس بسیار به بدی‌ها امر می‌کند مگر آنچه که پروردگارم رحم کند، پروردگارم غفور و رحیم است.|سوره=یوسف|آیه=۵۳}}  


این آیه اشاره دارد که تمام بدیها از نفس سرکش است، لذا [[حضرت علی(ع)]] می‌فرماید: امیر المؤمنین فرموده‌اند: «نفس پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.</ref>
این آیه اشاره دارد که تمام بدی‌ها از نفس سرکش است، لذا [[حضرت علی(ع)]] می‌فرماید: «نفس پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.</ref>


۲. '''نفس لوامه''': این مرحله پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء می‌یابد، در این مرحله ممکن است انسان بر اثر طغیان غرایز گاهی مرتکب خطاء شود، اما فوراً پشیمان می‌شود و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد، و تصمیم بر جبران گناه می‌گیرد و توبه می‌کند، {{قرآن|لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَه؛ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَه|ترجمه=سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنش‌گر.|سوره=قیامت|آیه=۱و۲}}  
۲. '''نفس لوامه''': این مرحله پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء می‌یابد، در این مرحله ممکن است انسان بر اثر طغیان غرایز گاهی مرتکب خطاء شود، اما فوراً پشیمان می‌شود و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد، و تصمیم بر جبران گناه می‌گیرد و توبه می‌کند، {{قرآن|لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَه؛ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَه|ترجمه=سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنش‌گر.|سوره=قیامت|آیه=۱و۲}}  


۳. '''نفس مطمئنه''': این همان مرحله‌ای است که انسان با آن به جایی می‌رسد که غرایز سرکش در برابر او رام می‌شوند، زیرا عقل و ایمان آن چنان قوی هستند که غرایز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارد که این همان مرحله آرامش و سکینه است. البته این مرحله و مقام ویژه پیامبران و پیشوایان و پیروان راستین آنها است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چ ۱۴، ۱۳۷۴، ج۹، ص۴۳۶.</ref>
۳. '''نفس مطمئنه''': این همان مرحله‌ای است که انسان با آن به جایی می‌رسد که غرایز سرکش در برابر او رام می‌شوند؛ زیرا عقل و ایمان آن چنان قوی هستند که غرایز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارد که این همان مرحله آرامش و سکینه است. البته این مرحله و مقام ویژه پیامبران و پیشوایان و پیروان راستین آنها است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چ ۱۴، ۱۳۷۴، ج۹، ص۴۳۶.</ref>


{{قرآن|یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه، ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَه مَرْضِیَّه، فَادْخُلِی فِی عِبادِی، وَ ادْخُلِی جَنَّتِی|ترجمه=تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در آی و در بهشتم وارد شو.|سوره=فجر|آیه=۲۷و۲۸}}  
{{قرآن|یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه، ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَه مَرْضِیَّه، فَادْخُلِی فِی عِبادِی، وَ ادْخُلِی جَنَّتِی|ترجمه=تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در آی و در بهشتم وارد شو.|سوره=فجر|آیه=۲۷و۲۸}}  


== ویژگی‌های نفس اماره ==
== ویژگی‌های نفس اماره ==
۱. مطیع هوی و هوس: شیطان عمل بدش را برای او زینت داده و بر قلب او پرده‌ای کشیده که خیر و شر را تشخیص نمی‌دهد و همیشه مانند انسان‌های جاهل و نادان فکر می‌کند. {{قرآن|إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس|ترجمه=آنان جز از گمانهای بی‌اساس و از هوای نفس پیروی نمی‌کنند.|سوره=نجم|آیه=۲۳}}  
۱. مطیع هوی و هوس: شیطان عمل بدش را برای او زینت داده و بر قلب او پرده‌ای کشیده که خیر و شر را تشخیص نمی‌دهد و همیشه مانند انسان‌های جاهل و نادان فکر می‌کند. {{قرآن|إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس|ترجمه=آنان جز از گمان‌های بی‌اساس و از هوای نفس پیروی نمی‌کنند.|سوره=نجم|آیه=۲۳}}  


گاهی آن چنان مطیع نفس اماره هستند که عقل هیچ‌کاره می‌شود و تمام امور به دست هوی و هوس و نفس اماره است؛ لذا حضرت علی(ع) می‌فرماید: «پس بسیار عقل‌ها و خردها که شهوات بر آن‌ها حکومت می‌کند.»<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۱۱.</ref>
گاهی آن چنان مطیع نفس اماره هستند که عقل هیچ‌کاره می‌شود و تمام امور به دست هوی و هوس و نفس اماره است؛ لذا حضرت علی(ع) می‌فرماید: «پس بسیار عقل‌ها و خردها که شهوات بر آن‌ها حکومت می‌کند.»<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۱۱.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:
۲. کینه‌توزی و دشمنی: در جریان قتل هابیل به دست قابیل خداوند می‌فرماید: {{قرآن|فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ|ترجمه=نفس سرکش کم‌کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد و (سرانجام) او را کشت.|سوره=مائده|آیه=۳۰}}  
۲. کینه‌توزی و دشمنی: در جریان قتل هابیل به دست قابیل خداوند می‌فرماید: {{قرآن|فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ|ترجمه=نفس سرکش کم‌کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد و (سرانجام) او را کشت.|سوره=مائده|آیه=۳۰}}  


۳. تشبیه فرمان‌بر نفس به سگ: {{قرآن|... وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَث|ترجمه=او از هوای نفس پیروی نمود سرگذشت او همانند داستان سگ است که اگر به آن حمله کنی زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر رهایش نمایی باز زبانش را خارج می‌سازد.|سوره=اعراف|آیه=۱۷۶}}  
۳. تشبیه فرمان‌ بر نفس به سگ: {{قرآن|... وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَث|ترجمه=او از هوای نفس پیروی نمود سرگذشت او همانند داستان سگ است که اگر به آن حمله کنی زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر رهایش نمایی باز زبانش را خارج می‌سازد.|سوره=اعراف|آیه=۱۷۶}}  


[[پیامبر(ص)]] درباره تشبیه نفس اماره می‌فرماید: «مثل نفس مثل شترمرغ است که زیاد می‌خورد، ولی وقتی که چیزی روی او گذاشتی پرواز نمی‌کند و مثل نفس مثل خر زهره است که رنگش زیبا است امّا طعمش تلخ است.»<ref>ری شهری، میزان الحکمه، قم، مرکز النشر، چ اوّل، ۱۳۶۲، ج۹، ص۶۰.</ref>  
[[پیامبر(ص)]] درباره تشبیه نفس اماره می‌فرماید: «مثل نفس مثل شترمرغ است که زیاد می‌خورد، ولی وقتی که چیزی روی او گذاشتی پرواز نمی‌کند و مثل نفس مثل خر زهره است که رنگش زیبا است امّا طعمش تلخ است.»<ref>ری شهری، میزان الحکمه، قم، مرکز النشر، چ اوّل، ۱۳۶۲، ج۹، ص۶۰.</ref>  

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۱

سؤال

در قرآن کریم نفس اماره به چه چیزی اطلاق شده است؟

نفس اماره نفس سرکش است که انسان را به گناه ترغیب می‌کند. در سوره یوسف آمده است که نفس اماره به بدی امر می‌کند. این نفس مبدأ رذالت‌های اخلاقی و محرک آن است. با ایمان و تقوا و مجاهدت انسان، این نفس کنترل می‌شود و می‌توان از رغبت آن به معصیت جلوگیری کرد.

انواع نفس

دانشمندان علم اخلاق، برای نفس سه مرحله قائلند که در این زمینه آیاتی هم وجود دارد:

۱. نفس امّاره: همان نفس سرکش است که انسان را به گناه فرمان می‌دهد و به هر سو می‌کشاند؛ لذا به او اماره گفته‌اند: ﴿وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَه بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیم؛ و من هرگز نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم که نفس بسیار به بدی‌ها امر می‌کند مگر آنچه که پروردگارم رحم کند، پروردگارم غفور و رحیم است.(یوسف:۵۳)

این آیه اشاره دارد که تمام بدی‌ها از نفس سرکش است، لذا حضرت علی(ع) می‌فرماید: «نفس پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است.»[۱]

۲. نفس لوامه: این مرحله پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء می‌یابد، در این مرحله ممکن است انسان بر اثر طغیان غرایز گاهی مرتکب خطاء شود، اما فوراً پشیمان می‌شود و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد، و تصمیم بر جبران گناه می‌گیرد و توبه می‌کند، ﴿لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَه؛ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَه؛ سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنش‌گر.(قیامت:۱و۲)

۳. نفس مطمئنه: این همان مرحله‌ای است که انسان با آن به جایی می‌رسد که غرایز سرکش در برابر او رام می‌شوند؛ زیرا عقل و ایمان آن چنان قوی هستند که غرایز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارد که این همان مرحله آرامش و سکینه است. البته این مرحله و مقام ویژه پیامبران و پیشوایان و پیروان راستین آنها است.[۲]

﴿یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه، ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَه مَرْضِیَّه، فَادْخُلِی فِی عِبادِی، وَ ادْخُلِی جَنَّتِی؛ تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در آی و در بهشتم وارد شو.(فجر:۲۷و۲۸)

ویژگی‌های نفس اماره

۱. مطیع هوی و هوس: شیطان عمل بدش را برای او زینت داده و بر قلب او پرده‌ای کشیده که خیر و شر را تشخیص نمی‌دهد و همیشه مانند انسان‌های جاهل و نادان فکر می‌کند. ﴿إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَی الْأَنْفُس؛ آنان جز از گمان‌های بی‌اساس و از هوای نفس پیروی نمی‌کنند.(نجم:۲۳)

گاهی آن چنان مطیع نفس اماره هستند که عقل هیچ‌کاره می‌شود و تمام امور به دست هوی و هوس و نفس اماره است؛ لذا حضرت علی(ع) می‌فرماید: «پس بسیار عقل‌ها و خردها که شهوات بر آن‌ها حکومت می‌کند.»[۳]

گاهی اطاعت انسان از نفس اماره از این هم بالاتر می‌رود و تابع خواسته‌های نفسِ افسار گسیخته می‌شود که هوی و هوس او معبودش می‌شود. ﴿أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛ آیا دیدی کسی را که هوس‌های خود را خدای خود قرار داده است؟(جاثیه:۲۳)

۲. کینه‌توزی و دشمنی: در جریان قتل هابیل به دست قابیل خداوند می‌فرماید: ﴿فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ؛ نفس سرکش کم‌کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد و (سرانجام) او را کشت.(مائده:۳۰)

۳. تشبیه فرمان‌ بر نفس به سگ: ﴿... وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَث؛ او از هوای نفس پیروی نمود سرگذشت او همانند داستان سگ است که اگر به آن حمله کنی زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر رهایش نمایی باز زبانش را خارج می‌سازد.(اعراف:۱۷۶)

پیامبر(ص) درباره تشبیه نفس اماره می‌فرماید: «مثل نفس مثل شترمرغ است که زیاد می‌خورد، ولی وقتی که چیزی روی او گذاشتی پرواز نمی‌کند و مثل نفس مثل خر زهره است که رنگش زیبا است امّا طعمش تلخ است.»[۴]


مطالعه بیشتر

۱. خطوط کلی اخلاق در قرآن، مصطفی پاینده.

۲. منشور جاوید، جعفر سبحانی، جلد ۳.

منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چ ۱۴، ۱۳۷۴، ج۹، ص۴۳۶.
  3. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۱۱.
  4. ری شهری، میزان الحکمه، قم، مرکز النشر، چ اوّل، ۱۳۶۲، ج۹، ص۶۰.