مناظره امام رضا(ع) با ابن‌جهم پیرامون عصمت انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
براساس این روایت، امام رضا(ع) قصد یوسف را نه در کامجویی از آن زن، بلکه قتل او دانسته است. از امام رضا(ع) در این روایت آمده که یوسف اگر برهان الهی را نمی‌دید، تصمیم داشت آن زن را بکشد.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
براساس این روایت، امام رضا(ع) قصد یوسف را نه در کامجویی از آن زن، بلکه قتل او دانسته است. از امام رضا(ع) در این روایت آمده که یوسف اگر برهان الهی را نمی‌دید، تصمیم داشت آن زن را بکشد.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
== حضرت داوود ==
== حضرت داوود ==
َ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي دَاوُدَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ‏<ref name=":0" />
ابن‌جهم در مورد حضرت داوود به داستانی از تورات استناد کرد که داود دلبسته زنی شوهردار شده و اسباب کشته شدن آن مرد را فراهم آورد و سپس با زن ازدواج کرد.<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref> امام پس از شنیدن این سخنان، با دست بر پیشانی خود زد و [[آیه «انا لله و انا الیه راجعون»|آیه انا لله و انا الیه راجعون]] را خواند. امام در ادامه از این‌گونه نسبت‌ها به پیامبران الهی، اظهار تعجب کرد.<ref name=":1">عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 194</ref>




وَ أَمَّا دَاوُدُ ع فَمَا يَقُولُ مَنْ قِبَلَكُمْ فِيهِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ يَقُولُونَ إِنَّ دَاوُدَ ع كَانَ فِي مِحْرَابِهِ يُصَلِّي فَتَصَوَّرَ لَهُ إِبْلِيسُ عَلَى صُورَةِ طَيْرٍ أَحْسَنَ مَا يَكُونُ مِنَ الطُّيُورِ فَقَطَعَ دَاوُدُ صَلَاتَهُ وَ قَامَ لِيَأْخُذَ الطَّيْرَ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى الدَّارِ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى السَّطْحِ فَصَعِدَ فِي طَلَبِهِ فَسَقَطَ الطَّيْرُ فِي دَارِ أُورِيَا[1] بْنِ حَنَانٍ فَأَطْلَعَ دَاوُدُ فِي أَثَرِ الطَّيْرِ فَإِذَا بِامْرَأَةِ أُورِيَا تَغْتَسِلُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا هَوَاهَا وَ كَانَ قَدْ أَخْرَجَ أُورِيَا فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ فَكَتَبَ إِلَى صَاحِبِهِ أَنْ قَدِّمْ أُورِيَا أَمَامَ التَّابُوتِ‏[2] فَقُدِّمَ فَظَفِرَ أُورِيَا بِالْمُشْرِكِينَ فَصَعُبَ ذَلِكَ عَلَى دَاوُد<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>
وَ أَمَّا دَاوُدُ ع فَمَا يَقُولُ مَنْ قِبَلَكُمْ فِيهِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ يَقُولُونَ إِنَّ دَاوُدَ ع كَانَ فِي مِحْرَابِهِ يُصَلِّي فَتَصَوَّرَ لَهُ إِبْلِيسُ عَلَى صُورَةِ طَيْرٍ أَحْسَنَ مَا يَكُونُ مِنَ الطُّيُورِ فَقَطَعَ دَاوُدُ صَلَاتَهُ وَ قَامَ لِيَأْخُذَ الطَّيْرَ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى الدَّارِ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى السَّطْحِ فَصَعِدَ فِي طَلَبِهِ فَسَقَطَ الطَّيْرُ فِي دَارِ أُورِيَا[1] بْنِ حَنَانٍ فَأَطْلَعَ دَاوُدُ فِي أَثَرِ الطَّيْرِ فَإِذَا بِامْرَأَةِ أُورِيَا تَغْتَسِلُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا هَوَاهَا وَ كَانَ قَدْ أَخْرَجَ أُورِيَا فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ فَكَتَبَ إِلَى صَاحِبِهِ أَنْ قَدِّمْ أُورِيَا أَمَامَ التَّابُوتِ‏[2] فَقُدِّمَ فَظَفِرَ أُورِيَا بِالْمُشْرِكِينَ فَصَعُبَ ذَلِكَ عَلَى دَاوُد<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193</ref>


َ إِنَّ دَاوُدَ إِنَّمَا ظَنَّ أَنَّ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ الْمَلَكَيْنِ فَتَسَوَّرَا الْمِحْرَابَ‏[1] فَقَالا خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ‏ فَعَجَّلَ دَاوُدُ ع عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَقَالَ‏ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ‏ وَ لَمْ يَسْأَلِ‏[2] الْمُدَّعِيَ الْبَيِّنَةَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَمْ يُقْبِلْ عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَيَقُولَ لَهُ مَا تَقُولُ فَكَانَ هَذَا خَطِيئَةُ رَسْمِ الْحُكْمِ لَا مَا ذَهَبْتُمْ إِلَيْهِ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا قِصَّتُهُ مَعَ أُورِيَا فَقَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمَرْأَةَ فِي أَيَّامِ دَاوُدَ ع كَانَتْ إِذَا مَاتَ بَعْلُهَا أَوْ قُتِلَ لَا تَتَزَوَّجُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَوَّلُ مَنْ أَبَاحَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ قُتِلَ بَعْلُهَا كَانَ دَاوُدُ ع فَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ أُورِيَا لَمَّا قُتِلَ وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ فَذَلِكَ الَّذِي شَقَّ عَلَى النَّاسِ‏[3] مِنْ قِبَلِ أُورِيَا<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 194</ref>
فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا قِصَّتُهُ مَعَ أُورِيَا فَقَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمَرْأَةَ فِي أَيَّامِ دَاوُدَ ع كَانَتْ إِذَا مَاتَ بَعْلُهَا أَوْ قُتِلَ لَا تَتَزَوَّجُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَوَّلُ مَنْ أَبَاحَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ قُتِلَ بَعْلُهَا كَانَ دَاوُدُ ع فَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ أُورِيَا لَمَّا قُتِلَ وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ فَذَلِكَ الَّذِي شَقَّ عَلَى النَّاسِ‏ مِنْ قِبَلِ أُورِيَا<ref name=":1" />


إِنَّ دَاوُدَ إِنَّمَا ظَنَّ أَنَّ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ الْمَلَكَيْنِ فَتَسَوَّرَا الْمِحْرَابَ‏[1] فَقَالا خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ‏ فَعَجَّلَ دَاوُدُ ع عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَقَالَ‏ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ‏ وَ لَمْ يَسْأَلِ‏[2] الْمُدَّعِيَ الْبَيِّنَةَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَمْ يُقْبِلْ عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَيَقُولَ لَهُ مَا تَقُولُ فَكَانَ هَذَا خَطِيئَةُ رَسْمِ الْحُكْمِ لَا مَا ذَهَبْتُمْ إِلَيْهِ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا قِصَّتُهُ مَعَ أُورِيَا فَقَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمَرْأَةَ فِي أَيَّامِ دَاوُدَ ع كَانَتْ إِذَا مَاتَ بَعْلُهَا أَوْ قُتِلَ لَا تَتَزَوَّجُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَوَّلُ مَنْ أَبَاحَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ قُتِلَ بَعْلُهَا كَانَ دَاوُدُ ع فَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ أُورِيَا لَمَّا قُتِلَ وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ فَذَلِكَ الَّذِي شَقَّ عَلَى النَّاسِ‏[3] مِنْ قِبَلِ أُورِيَا<ref>عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 194</ref>
ِ


علامه طباطبایی در المیزان می‌گوید حضرت داوود وقتی متوجه غیرعادی بودن ورود متخاصمین -که از فرشتگان بودند- شد دانست که مورد امتحان خدا قرار گرفته است، و به این دلیل که در قضاوت عجله کرده بود، استغفار و توبه نمود. این خطای حضرت داوود(ع) مستلزم معصیت او نیست، زیرا این واقعه غیرعادی بوده و در عالم غیر تکلیف و غیر مادی شبیه عالم رؤیا رخ داده است و همانند خطیئه حضرت آدم، قبل از هبوطش به زمین است. اگر هم این واقعه در عالم ماده واقع شده باشد قضاوت و حکم حضرت داوود(ع) تقدیری خواهد بود یعنی در فرض اینکه در این دعوا مدعی علیه حجت نداشته باشد به مظلومیت مدعی حکم می‌شود و در هر دو فرض هیچ معصیتی برای حضرت داوود(ع) ثابت نمی‌شود.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۶</ref>
علامه طباطبایی در المیزان می‌گوید حضرت داوود وقتی متوجه غیرعادی بودن ورود متخاصمین -که از فرشتگان بودند- شد دانست که مورد امتحان خدا قرار گرفته است، و به این دلیل که در قضاوت عجله کرده بود، استغفار و توبه نمود. این خطای حضرت داوود(ع) مستلزم معصیت او نیست، زیرا این واقعه غیرعادی بوده و در عالم غیر تکلیف و غیر مادی شبیه عالم رؤیا رخ داده است و همانند خطیئه حضرت آدم، قبل از هبوطش به زمین است. اگر هم این واقعه در عالم ماده واقع شده باشد قضاوت و حکم حضرت داوود(ع) تقدیری خواهد بود یعنی در فرض اینکه در این دعوا مدعی علیه حجت نداشته باشد به مظلومیت مدعی حکم می‌شود و در هر دو فرض هیچ معصیتی برای حضرت داوود(ع) ثابت نمی‌شود.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۶</ref>

نسخهٔ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۳

سؤال

با توجه به مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم، نظر شیعه در مورد عصمت حضرت داود و آدم(ع) را بنویسید.


مناظره امام رضا(ع) با علی بن جهم

مأمون، خلیفه بنی‌عباس، جلسه مناظره‌ای میان امام رضا و برخی بزرگان مذاهب و ادیان مختلف قرار داد. علی بن محمد بن جهم از امام رضا در مورد عصمت انبیاء سوال کرد. امام گفت که عصمت انبیاء را قبول دارد. ابن‌جهم به برخی آیات قرآن استناد کرده و از آن‌ها،‌ گناه برخی انبیاء از جمله حضرت آدم، ذا النون، یوسف و داوود اشکال کرده است و امام به این آیات جواب داد.[۱]

حضرت آدم

ابن‌جهم در مورد حضرت آدم به آیه ﴿آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و ناکام ماند.(طه:۱۲۱) استدلال کرد.[۲]

امام رضا(ع) درباره حضرت آدم(ع) می‌گوید که او حجت و خلیفه خدا در زمین بود و واجب بود که او در زمین معصوم باشد. اما معصیت آدم که در قرآن نقل شده، در بهشت بود و این نقضی برای عصمت او در زمین ندارد. خداوند پس از هبوط آدم به زمین، او را خلیفه قرار داد و او دارای مقام عصمت گردید.[۳]

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نوشته است که داستان حضرت آدم(ع) قبل از تشریع اصل دین اتفاق افتاده، و بهشتی که آن حضرت در آن ساکن بود، بهشت برزخی بوده که در زندگی غیر دنیوی و مادی وجود داشته است. همچنین نهی خدا از خوردن میوه ممنوعه،‌ ارشادی بوده و مخالفت با نهی ارشادی، معصیت شمرده نمی‌شود.[۴]

ذا النون

ابن‌جهم در مورد ذا النون به آیه ۸۷ سوره انبیاء استناد کرد: ﴿و ذوالنون را [ياد كن] آنگاه كه خشمگين رفت و (فَظَنَّ) پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم.[۲]

امام رضا(ع)

أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ‏ إِنَّمَا ظَنَّ بِمَعْنَى اسْتَيْقَنَ أَنَّ اللَّهَ لَنْ يُضَيِّقَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ أَ لَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ‏[1] أَيْ ضَيَّقَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ وَ لَوْ ظَنَّ أَنَّ اللَّهَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ لَكَانَ قَدْ كَفَرَ[۵]

یوسف(ع)

پیرامون حضرت یوسف، ابن‌جهم به آیه ﴿آن زن قصد او کرد؛ و او نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وی می‌نمود(یوسف:۲۴)

براساس این روایت، امام رضا(ع) قصد یوسف را نه در کامجویی از آن زن، بلکه قتل او دانسته است. از امام رضا(ع) در این روایت آمده که یوسف اگر برهان الهی را نمی‌دید، تصمیم داشت آن زن را بکشد.[۶]

حضرت داوود

ابن‌جهم در مورد حضرت داوود به داستانی از تورات استناد کرد که داود دلبسته زنی شوهردار شده و اسباب کشته شدن آن مرد را فراهم آورد و سپس با زن ازدواج کرد.[۷] امام پس از شنیدن این سخنان، با دست بر پیشانی خود زد و آیه انا لله و انا الیه راجعون را خواند. امام در ادامه از این‌گونه نسبت‌ها به پیامبران الهی، اظهار تعجب کرد.[۸]


وَ أَمَّا دَاوُدُ ع فَمَا يَقُولُ مَنْ قِبَلَكُمْ فِيهِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ يَقُولُونَ إِنَّ دَاوُدَ ع كَانَ فِي مِحْرَابِهِ يُصَلِّي فَتَصَوَّرَ لَهُ إِبْلِيسُ عَلَى صُورَةِ طَيْرٍ أَحْسَنَ مَا يَكُونُ مِنَ الطُّيُورِ فَقَطَعَ دَاوُدُ صَلَاتَهُ وَ قَامَ لِيَأْخُذَ الطَّيْرَ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى الدَّارِ فَخَرَجَ الطَّيْرُ إِلَى السَّطْحِ فَصَعِدَ فِي طَلَبِهِ فَسَقَطَ الطَّيْرُ فِي دَارِ أُورِيَا[1] بْنِ حَنَانٍ فَأَطْلَعَ دَاوُدُ فِي أَثَرِ الطَّيْرِ فَإِذَا بِامْرَأَةِ أُورِيَا تَغْتَسِلُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا هَوَاهَا وَ كَانَ قَدْ أَخْرَجَ أُورِيَا فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ فَكَتَبَ إِلَى صَاحِبِهِ أَنْ قَدِّمْ أُورِيَا أَمَامَ التَّابُوتِ‏[2] فَقُدِّمَ فَظَفِرَ أُورِيَا بِالْمُشْرِكِينَ فَصَعُبَ ذَلِكَ عَلَى دَاوُد[۹]

فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا قِصَّتُهُ مَعَ أُورِيَا فَقَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمَرْأَةَ فِي أَيَّامِ دَاوُدَ ع كَانَتْ إِذَا مَاتَ بَعْلُهَا أَوْ قُتِلَ لَا تَتَزَوَّجُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَوَّلُ مَنْ أَبَاحَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ قُتِلَ بَعْلُهَا كَانَ دَاوُدُ ع فَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ أُورِيَا لَمَّا قُتِلَ وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ فَذَلِكَ الَّذِي شَقَّ عَلَى النَّاسِ‏ مِنْ قِبَلِ أُورِيَا[۸]

إِنَّ دَاوُدَ إِنَّمَا ظَنَّ أَنَّ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ الْمَلَكَيْنِ فَتَسَوَّرَا الْمِحْرَابَ‏[1] فَقَالا خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ‏ فَعَجَّلَ دَاوُدُ ع عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَقَالَ‏ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ‏ وَ لَمْ يَسْأَلِ‏[2] الْمُدَّعِيَ الْبَيِّنَةَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَمْ يُقْبِلْ عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَيَقُولَ لَهُ مَا تَقُولُ فَكَانَ هَذَا خَطِيئَةُ رَسْمِ الْحُكْمِ لَا مَا ذَهَبْتُمْ إِلَيْهِ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‏ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا قِصَّتُهُ مَعَ أُورِيَا فَقَالَ الرِّضَا ع إِنَّ الْمَرْأَةَ فِي أَيَّامِ دَاوُدَ ع كَانَتْ إِذَا مَاتَ بَعْلُهَا أَوْ قُتِلَ لَا تَتَزَوَّجُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ أَوَّلُ مَنْ أَبَاحَ اللَّهُ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ قُتِلَ بَعْلُهَا كَانَ دَاوُدُ ع فَتَزَوَّجَ بِامْرَأَةِ أُورِيَا لَمَّا قُتِلَ وَ انْقَضَتْ عِدَّتُهَا مِنْهُ فَذَلِكَ الَّذِي شَقَّ عَلَى النَّاسِ‏[3] مِنْ قِبَلِ أُورِيَا[۱۰]

ِ

علامه طباطبایی در المیزان می‌گوید حضرت داوود وقتی متوجه غیرعادی بودن ورود متخاصمین -که از فرشتگان بودند- شد دانست که مورد امتحان خدا قرار گرفته است، و به این دلیل که در قضاوت عجله کرده بود، استغفار و توبه نمود. این خطای حضرت داوود(ع) مستلزم معصیت او نیست، زیرا این واقعه غیرعادی بوده و در عالم غیر تکلیف و غیر مادی شبیه عالم رؤیا رخ داده است و همانند خطیئه حضرت آدم، قبل از هبوطش به زمین است. اگر هم این واقعه در عالم ماده واقع شده باشد قضاوت و حکم حضرت داوود(ع) تقدیری خواهد بود یعنی در فرض اینکه در این دعوا مدعی علیه حجت نداشته باشد به مظلومیت مدعی حکم می‌شود و در هر دو فرض هیچ معصیتی برای حضرت داوود(ع) ثابت نمی‌شود.[۱۱]

پیامبر اسلام

وَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ‏ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَرَّفَ نَبِيَّهُ ص أَسْمَاءَ أَزْوَاجِهِ فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ أَسْمَاءَ أَزْوَاجِهِ فِي دَارِ الْآخِرَةِ وَ أَنَّهُنَّ أُمَّهَاتُ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِحْدَاهُنَّ مَنْ سُمِّيَ لَهُ زَيْنَبُ بِنْتُ جَحْشٍ وَ هِيَ يَوْمَئِذٍ تَحْتَ زَيْدِ بْنِ حَارِثَةَ فَأَخْفَى اسْمَهَا فِي نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِهِ لِكَيْلَا يَقُولَ‏[1] أَحَدٌ مِنَ الْمُنَافِقِينَ إِنَّهُ قَالَ فِي امْرَأَةٍ فِي بَيْتِ رَجُلٍ إِنَّهَا إِحْدَى أَزْوَاجِهِ مِنْ أُمَّهَاتِ الْمُؤْمِنِينَ وَ خَشِيَ قَوْلَ الْمُنَافِقِينَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ‏ يَعْنِي فِي نَفْسِكَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا تَوَلَّى تَزْوِيجَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ إِلَّا تَزْوِيجَ حَوَّاءَ مِنْ آدَمَ ع وَ زَيْنَبَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِقَوْلِهِ‏ فَلَمَّا قَضى‏ زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها الْآيَةَ[2] وَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ ع قَالَ فَبَكَى عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا تَائِبٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ أَنْطِقَ فِي أَنْبِيَاءِ اللَّهِ ع بَعْدَ يَوْمِي هَذَا إِلَّا بِمَا ذَكَرْتَهُ.[۱۲]


منابع

  1. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: ۱۹۲.
  3. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193
  4. تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۲۲
  5. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193
  6. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193
  7. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 194
  9. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 193
  10. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 194
  11. تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۶
  12. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 195