منازل آخرت

سؤال

منازل و مراحل آخرت وچگونگی عالم پس از مرگ را توضيح دهيد؟


منازل آخرت و میعادگاه‌های پس از مرگ بر اساس روایات اسلامی در زیر آمده است:

سکرات مرگ

نخستين منزل انسان پس از مرگ، سكرات مرگ و سختي جان دادن است. اميرالمؤمنين(ع) در تبيين سكرات مرگ مي فرمايد: «مرگ را ورطه‌ها و دشواري‌هايي است، سخت تر از آن كه بتوان وصفش كرد، يا عقل‌هاي مردم بتواند آن را بفهمد.»[۱]

طبق اين كلام حضرت، سكرات مرگ بگونه اي سخت است كه اساساً قابل وصف نيست، و اگر بتوان آن را وصف كرد، كساني كه در دنيا هستند توان درك و فهم آن را ندارند.

قبر

منزل ديگر، قبر است، اميرالمؤمنين(ع) درباره اين منزل مي‌فرمايند:«فيا لَهُ مِن بيتِ وحده، و منزل وحشهٍ و مفرد غربَه؛ يعني وای براو از خانه تنهايي، و سراي وحشت، و جايگاه بي كسي و غربت.»[۲]

در روايتي آمده است که روزي رسول خدا(ص) بر سر ميتي كه او را دفن مي‌كردند حاضر شد، و در حالي كه اشك از چشمان حضرت به شدّت سرازير بود به مردم فرمود: «اخواني لمثل هذا فاعدّوا؛ يعني اي برادرانِ من، از براي همچو منزلي خود را آماده سازيد.»[۳]

برزخ

برزخ واسطه ميان دنيا و آخرت است. انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتي كه داشته و اعمال نيك و بدي كه در اين دنيا انجام داده مورد بازپرسي قرار مي‌گيرد و پس از محاسبه اجمالي طبق نتيجه اي كه گرفته شده به يك زندگي شيرين و گوارا يا تلخ و ناگوار محكوم گرديده و با همان زندگي در انتظار روز رستاخيز عمومي بسر مي‌برد. انسان اگر از نيكان است از سعادت و نعمت و جوار پاكان و مقربان درگاه خدا برخوردار مي‌شود و اگر از بدان است در نقمت و عذاب و مصاحبت شياطين و پيشوايان ضلال مي‌گذراند.[۴]

نفخ صور

منزل ديگر مرحله اي است كه از آن در آموزه هاي ديني به «نفخ صور= فرياد مرگ و حيات» ياد شده است، و در آيات فراواني از قرآن مجيد اشاراتي به این مسأله شده است. از مجموع آن آيات به خوبي استفاده مي شود كه دو بار در صور دميده مي شود، يك بار در پايان جهان كه همه خلايق مي ميرند و اين نفخه مرگ است، و بار ديگر در آستانه رستاخيز كه همه مردگان زنده مي شوند که نفخه حيات نامیده می‌شود. در حقيقت توقف و از كار افتادن اين جهان و آغاز حركت جهان ديگر تشبيه به توقف و حركت لشكرها شده است كه با صداي شيپور مخصوص يا صداي بلند ديگري همگي با هم از راه رفتن باز مي‌ايستند و متوقف مي‌شوند و با صداي ديگر به پا مي خيزند و حركت مي‌كنند.[۵] در قرآن درباره اين مرحله و منزل انسان چنين آمده: ﴿وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْري فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ؛ يعني و در صور دميده مي شود و تمام كساني كه در آسمان ها و زمين هستند مي ميرند مگر كساني كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مي شود ناگهان همگي به پا مي خيزند و در انتظار هستند.(زمر:۶۸)

سنجش اعمال

منزل ديگر كه جزء مواقف آخرت است، منزل سنجش اعمال است. در قرآن بحث‌هاي گسترده‌اي درباره اين مرحله از سفر آخرت مطرح شده و با تعبيرات گوناگون از آن موقف و مرحله ياد شده است. در قرآن آمده است: {{قرآن|وَ تَري كُلَّ أُمَّه جاثِيَه كُلُّ أُمَّه تُدْعي إِلي كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۶] يعني هر امتي را به زانو در آمده مي بيني، هر امتي به سوي كارنامه خود فرا خوانده مي شود و بديشان مي گويند: آنچه را مي كرديد امروز پاداش مي يابيد. و در آيه ديگر فرمود:«اما كسي كه نامه اعمالش به دست راست او داده مي شود از خوشحالي فرياد مي زند كه اهل محشر نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد و اما كسي كه نامه اعمالش بدست چپ او داده شده مي گويد: اي كاش هرگز نامه اعمال به من داده نمي شد.»[۷]

اما در اين باره كه ماهيت نامه اعمال چيست، مفسران مطالب فراواني را مطرح كرده از جمله گفته اند: ممكن است گفته شود اعمال انسان همان گونه كه در درون جان او اثر مي گذارد در عالم بيرون، در فضا و هواي اطراف، در زميني كه بر آن زندگي مي كند و در همه چيز اثر دارد، گوئي بر آنها نقش مي بندد، نقوش طبيعي و غير قابل انكار، نقوشي كه به وسيله قوا و نيروهاي عالم هستي و فرشتگان در دل اين موجودات ثبت مي شود، در قيامت پرده از آن برداشته مي شود، و آشكار مي گردد، و به دست هر كس داده مي شود و با يك نگاه در آن حال هر كس معلوم است، مسلماً اين آثار در دنيا براي ما محسوس و قابل درك نيست، اما بي شك آنها وجود دارند، و روزي كه در آن ديد تازه اي پيدا مي كنيم همه اينها را مي بينيم و مي خوانيم و تصديق مي كنيم.[۸]

۶. يكي ديگر از منازل آخرت كه بسيار حساس است، مرحله عبور از صراط است، در وصف آن گفته شده: صراط پُلي است كه بر روي جهنم كشيده شده و تا كسي از آن نگذرد داخل بهشت نمي شود. و در روايات آمده است كه از مو باريك تر و از شمشير برنده تر و از آتش گرم تر است، و مؤمنان خالص در كمال آرامش،‌ و به سرعت و بدون ترس از آن عبور مي كنند. اما برخي با دشواري و همراه ترس و نگراني بالاخره از آن مي گذرند و عده اي از روي آن پل به جهنم مي اُفتند.

نمونه آن صراط در دنيا نيز وجود دارد كه در واقع گذر از اين صراط پي آمدش عبور آسان از صراط ياده شده در آخرت است و آن عبارت است از دين حق و راه ولايت و متابعت از اميرمؤمنان و ساير امامان معصوم(ع) ، هر كسي كه در دنيا از اين صراط يعني راه ولايت عدول كند و به انحراف كشيده شود و مسير غير ولايت را برگزيند و با گفتار يا كردار خود در جهت خلاف آن حركت نمايد، در آخرت از پل نمي تواند عبور كند و بالاخره در هنگام عبور از آن پايش مي لرزد و در جهنم سقوط مي كند.[۹]

برخي از بزرگان معاصر ضمن بحث مبسوطي درباره صراط به اين روايت استناد كرده كه رسول خدا(ص) فرمود:«اي علي در روز قيامت من و تو و جبرئيل به صراط مي نشينيم و كسي از صراط نمي گذرد مگر اين كه نامه اي داشته باشد كه در آن اعتقاد وي به ولايت شما نگاشته شده باشد. ... اساساً در اسلام ناب همه معارف به هم پيوسته است لذا صراط كه همان راه و روش شناخت خدا است، دو گونه است، صراط دنيا و آخرت، راهي كه در دنياست، همان امام واجب الاطاعه است، كسي كه در دنيا او را شناخت و به راهنمايي هاي او اقتدا كرد از صراط آخرت كه پل دوزخ است گذشته است و هر كس امام را در دنيا نشناخت گامش بر صراط آخرت مي لرزد و در آتش دوزخ سقوط مي كند.[۱۰]

آنچه بازگو شد نمودار و نمونه‌هايي از منازل و مراحل سفر آخرت است، و ممكن است در هر كدام از مراحل و منازل ياد شده به خصوص بعد از آن كه انسان سر از خاك بر مي‌دارد و زنده مي‌شود مراحل و مواقف‌ متعدد وجود داشته باشد مثلاً در روايات آمده كه در قيامت پنجاه موقف و ايستگاه وجود دارد كه هر موقف آن هزار سال طول مي‌كشد.

امام صادق(ع) فرمود: «انّ في القيامه خمسين موقفاً لكل موقفٍ الف سنه»[۱۱] يعني در قيامت پنجاه موقف وجود دارد كه هر موقف آن هزار سال است.

علما گفته‌اند: در مسير محشر براي هر يكي از واجبات الهي يك ايستگاه گذاشته مي‌شود و انسان‌ها در آن ايستگاه‌ها نگاه داشته مي‌شوند و درباره نحوه‌ عملكرد انسان نسبت به آن كار و فريضه الهي حساب‌ رسي مي‌شود, اگر عمل كرده بود و رحمت الهي شامل او شد به عقبه بعدي منتقل مي‌شود تا به اين ترتيب از همه عقبه‌ها عبور كند و اگر خداي نخواسته عمل نكرده بود و رحمت الهي نيز شامل او نشد از همان عقبه پاي او مي‌لرزد و وارد جهنم مي‌شود. زيرا همه اين موقف‌ها به عبور از پل صراط بر مي گردد، اسم يكي از آن‌ها عقبه‌ي ولايت است كه انسان در آنجا مورد بازجويي قرار مي‌گيرد و درباره‌ي ولايت امام علي و ساير ائمه(ع) سئوال مي‌شود.

عقبه‌ ديگر، عقبه‌ نماز است، عقبه ديگر عقبه‌ امانت است و براي هر وظيفه‌ شرعي يك عقبه و موقف تعيين شده است.[۱۲]

طبق اين بيان معلوم مي‌شود كه گذشته از آنچه علما در بحث منازل آخرت و به عنوان مراحل كلي مسير آخرت مطرح كرده‌اند، مواقف و عقبه‌هايي نيز در مسير راه وجود دارد. مثلاً بر پل صراط كه خود يكي از منازل آخرت است، چند موقف و عقبه وجود دارد. و بدين ترتيب اگر در ترتيب‌بندي منازل آخرت منزل حساب‌رسي قبل از منزل «پل صراط» عنوان شده در واقع يك ترتيب‌بندي به حسب طرح بحث منازل آخرت است و گرنه بر اساس بيان ياده شده و بعضي روايات در سر پل صراط در مواقف و عقبه‌هاي خاصي از هر كدام از اعمال واجب بازجويي مي‌شود و اين خود يك نوع حساب‌رسي است پس اين مسأله كه آيا پل صراط قبل از منزل حساب‌رسي است يا بعد از آن, گفته‌ها بر اساس روايات متعدد متفاوت خواهد بود.

نتيجه:

مواقف مذکور, بخش هايي از مراحل و منازل مسير انسان در سفر ابدي اوست كه اين سفر بدون استثنا براي همگان است و كسي چه بخواهد چه نخواهد اين سفر را بايد برود و آن منازل را بايد طي كند، تا بالاخره به نتيجه آنچه عمل كرده است برسد. اگر خوب عمل كرده و در مسير معارف وحي آسماني حركت كرده است فَطُوبي له و حُسنُ مَآب، بهشت جاودان گواراي او باد. اگر خداي نخواسته بد عمل كرده و در جهت خلاف راهنمايان الهي (پيامبران و ائمه(ع) ) گام برداشته است، بدا به حال او كه جهنم آتشين جايگاه او خواهد بود.


منابع جهت مطالعه بيشتر:

۱. معاد، آيت الله دستغيب.

۲. معاد شناسي سيد محمد حسين تهراني.

۳. معاد در قرآن، آيت الله مظاهري.


منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۱.
  2. همان، خطبه ۱۵۸.
  3. قمي، شيخ عباس، منارل الآخره، نشر مؤسسه در راه حق، قم، ۱۳۶۵ ش، ص۲۰.
  4. طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۴۸ ش، ص۱۰۰.
  5. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۷۷ ش، ج۶، ص۴۶.
  6. جاثيه/ ۲۸.
  7. الحاقه/ ۱۹، ۲۵، ۲۶.
  8. مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، نشر پيشين، ج۶، ص۱۰۵.
  9. قمي، شيخ عباس، منازل الآخره، نشر پيشين، ص۱۱۸؛ و موسوي خميني، سيد روح الله، چهل حديث، نشر مؤسسه آثار امام (ره), ۱۳۷۸ ش، ص۹۸، مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۳، ص۱۱۹.
  10. جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن، (معاد در قرآن)، قم، نشر مركز اسراء، ۱۳۸۱ ش، ج۵، ص۲۱۴، مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، نشر داراحياء التراث العربيّه، ۱۴۰۳ ق، ج۸، ص۶۷، نور الثقلين، قم، نشر المطبعه العلميه، بي تا، ج۴، ص۴۰۲.
  11. بحارالانوار، بيروت، نشر دار الاحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۱۲۷، باب ۶، ح ۵.
  12. همان، ص۱۲۹.