مفهوم ایمان در دنیای مدرن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
ایمان در دنیای مدرن با دو دیدگاه تبیین شده است. دیدگاه اول همان دیدگاه کلاسیک بوده که مبتنی بر وحی و آموزه‌های دینی است که خدا برای بشر فرستاده است. و تنها راه معرفت وی تمسک به همین آموزه‌ها است. دیدگاه دوم خدا از طریق وحی گزاره‌ای به انسان نمی‌دهد، بلکه وحی تجلی خدا است و خود را به انسان نشان می‌دهد. دلیل این اختلاف را می‌توان اختلاف در ریشه لغوی ایمان دانست.
[[ایمان]] در [[دنیای مدرن]] با دو دیدگاه تبیین شده است. دیدگاه اول همان دیدگاه کلاسیک بوده که مبتنی بر [[وحی]] و آموزه‌های [[دینی دین|دینی]] است که [[خدا]] برای [[بشر]] فرستاده است. و تنها راه [[معرفت]] وی تمسک به همین آموزه‌ها است. دیدگاه دوم خدا از طریق وحی گزاره‌ای به انسان نمی‌دهد، بلکه وحی [[تجلی]] خدا است و خود را به [[انسان]] نشان می‌دهد. دلیل این اختلاف را می‌توان اختلاف در ریشه لغوی ایمان دانست.


== دو قرائت از ایمان ==
== دو قرائت از ایمان ==


در فرهنگ مسیحیت از ایمان دست کم دو قرائت و تلقی وجود دارد:
در فرهنگ [[مسیحیت]] از ایمان دست کم دو قرائت و تلقی وجود دارد:


# دیدگاه کلاسیک این است که خداوند در فرایند وحی سلسله گزاره‌هایی را القا کرده است. اگر چنین مستمسکی از بشر گرفته شود، انسان راه دیگری برای دسترسی به آن باورها و گزاره‌ها در اختیار نخواهد داشت. حتی عقل طبیعی در این زمینه ناتوان است. ایمان، باور به چنین گزاره‌هایی است که خداوند از طریق وحی در اختیار بشر نهاده است و از این روی صادق و صحیح خواهند بود. ایمان بدین معنا نوعی شناخت و آگاهی است که متعلق آن، گزاره‌ها و باورهای دینی‌اند. چنان‌که می‌گوییم: «من ایمان دارم که خدا هست» یا «روز رستاخیز وجود دارد».
# دیدگاه کلاسیک این است که خداوند در فرایند وحی سلسله گزاره‌هایی را القا کرده است. اگر چنین مستمسکی از بشر گرفته شود، انسان راه دیگری برای دسترسی به آن باورها و گزاره‌ها در اختیار نخواهد داشت. حتی عقل طبیعی در این زمینه ناتوان است. ایمان، باور به چنین گزاره‌هایی است که خداوند از طریق وحی در اختیار بشر نهاده است و از این روی صادق و صحیح خواهند بود. ایمان بدین معنا نوعی شناخت و آگاهی است که متعلق آن، گزاره‌ها و باورهای دینی‌اند. چنان‌که می‌گوییم: «من ایمان دارم که خدا هست» یا «روز [[رستاخیز]] وجود دارد».
# دیدگاه مدرن در قبال ایمان، این است که خداوند از طریق وحی، گزاره به انسان نمی‌دهد، بلکه وحی تجلّی خداست. او خود را نشان می‌دهد و بشر با او مواجههٔ مستقیم پیدا می‌کند. بر این اساس، ایمان، سرسپردگی و تعهد به خداوند است. ایمان در این معنا اعتماد، اطمینان و توکل است؛ با این تفاوت که اگر گفتیم ما به خدا اعتماد داریم، یعنی او را پشتوانه روحی خود قرار داده‌ایم، و اگر گفتیم ما به خدا اطمینان داریم، بدین معناست که ما با او به آرامش می‌رسیم، و اگر گفتیم ما به او توکل کرده‌ایم، بدان معناست که مشکلات خود را بر دوش او انداخته‌ایم.
 
# دیدگاه مدرن در قبال ایمان، این است که خداوند از طریق وحی، گزاره به انسان نمی‌دهد، بلکه وحی تجلّی خداست. او خود را نشان می‌دهد و بشر با او مواجههٔ مستقیم پیدا می‌کند. بر این اساس، ایمان، سرسپردگی و تعهد به خداوند است. ایمان در این معنا اعتماد، [[اطمینان]] و [[توکل]] است؛ با این تفاوت که اگر گفتیم ما به خدا اعتماد داریم، یعنی او را پشتوانه روحی خود قرار داده‌ایم، و اگر گفتیم ما به خدا اطمینان داریم، بدین معناست که ما با او به آرامش می‌رسیم، و اگر گفتیم ما به او توکل کرده‌ایم، بدان معناست که مشکلات خود را بر دوش او انداخته‌ایم.


== دلیل اختلاف دو دیدگاه ==
== دلیل اختلاف دو دیدگاه ==


منشأ اختلاف را می‌توان در ریشه لغوی واژهٔ Faith یافت. اگر این واژه را از ریشه لاتین Fiducia بدانیم، از سنخ معرفت نیست و نوعی حالت روحی خواهد بود؛ ولی اگر از ریشه لاتین Fides اخذ شده باشد، از سنخ علم و آگاهی است.<ref>Edwards. p. (ed) the Encyclopeadia of Philosophy. p . ۱۲۳۰</ref>
منشأ اختلاف را می‌توان در ریشه لغوی واژهٔ Faith یافت. اگر این واژه را از ریشه لاتین Fiducia «اطمینان» بدانیم، از سنخ معرفت نیست و نوعی حالت روحی خواهد بود؛ ولی اگر از ریشه لاتین Fides «ایمان» اخذ شده باشد، از سنخ علم و آگاهی است.<ref>Edwards. p. (ed) the Encyclopeadia of Philosophy. p . ۱۲۳۰</ref>
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۲۲: خط ۲۳:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =

نسخهٔ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۲:۰۹


سؤال

درباره قرائت‌های موجود از ایمان در دوران معاصر توضیح دهید؟

ایمان در دنیای مدرن با دو دیدگاه تبیین شده است. دیدگاه اول همان دیدگاه کلاسیک بوده که مبتنی بر وحی و آموزه‌های دینی است که خدا برای بشر فرستاده است. و تنها راه معرفت وی تمسک به همین آموزه‌ها است. دیدگاه دوم خدا از طریق وحی گزاره‌ای به انسان نمی‌دهد، بلکه وحی تجلی خدا است و خود را به انسان نشان می‌دهد. دلیل این اختلاف را می‌توان اختلاف در ریشه لغوی ایمان دانست.

دو قرائت از ایمان

در فرهنگ مسیحیت از ایمان دست کم دو قرائت و تلقی وجود دارد:

  1. دیدگاه کلاسیک این است که خداوند در فرایند وحی سلسله گزاره‌هایی را القا کرده است. اگر چنین مستمسکی از بشر گرفته شود، انسان راه دیگری برای دسترسی به آن باورها و گزاره‌ها در اختیار نخواهد داشت. حتی عقل طبیعی در این زمینه ناتوان است. ایمان، باور به چنین گزاره‌هایی است که خداوند از طریق وحی در اختیار بشر نهاده است و از این روی صادق و صحیح خواهند بود. ایمان بدین معنا نوعی شناخت و آگاهی است که متعلق آن، گزاره‌ها و باورهای دینی‌اند. چنان‌که می‌گوییم: «من ایمان دارم که خدا هست» یا «روز رستاخیز وجود دارد».
  1. دیدگاه مدرن در قبال ایمان، این است که خداوند از طریق وحی، گزاره به انسان نمی‌دهد، بلکه وحی تجلّی خداست. او خود را نشان می‌دهد و بشر با او مواجههٔ مستقیم پیدا می‌کند. بر این اساس، ایمان، سرسپردگی و تعهد به خداوند است. ایمان در این معنا اعتماد، اطمینان و توکل است؛ با این تفاوت که اگر گفتیم ما به خدا اعتماد داریم، یعنی او را پشتوانه روحی خود قرار داده‌ایم، و اگر گفتیم ما به خدا اطمینان داریم، بدین معناست که ما با او به آرامش می‌رسیم، و اگر گفتیم ما به او توکل کرده‌ایم، بدان معناست که مشکلات خود را بر دوش او انداخته‌ایم.

دلیل اختلاف دو دیدگاه

منشأ اختلاف را می‌توان در ریشه لغوی واژهٔ Faith یافت. اگر این واژه را از ریشه لاتین Fiducia «اطمینان» بدانیم، از سنخ معرفت نیست و نوعی حالت روحی خواهد بود؛ ولی اگر از ریشه لاتین Fides «ایمان» اخذ شده باشد، از سنخ علم و آگاهی است.[۱]

منابع

  1. Edwards. p. (ed) the Encyclopeadia of Philosophy. p . ۱۲۳۰