معرفت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
معرفت ديني يعني چه؟ ابزار تحصيل معرفت كدامند؟ و معرفت ديني از چه راه‌هائي به دست مي‌آيد؟
معرفت دینی یعنی چه؟ ابزار تحصیل معرفت کدامند؟ و معرفت دینی از چه راه‌هائی به دست می‌آید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قبل از تعريف معرفت ديني لازم است ابتدا دو واژه دين و معرفت تبيين شوند.
قبل از تعریف معرفت دینی لازم است ابتدا دو واژه دین و معرفت تبیین شوند.
دين در لغت به معناي اطاعت و جزا به كار رفته است. امّا در اصطلاح براي دين تعاريف مختلفي ارائه شده كه تفاوت‌هاي بنيادين با هم دارند. بعضي دايره‌هاي دين را چنان گسترده كرده كه حتي ادياني را كه به وجود خدا قائل نيستند در زير مجموعه دين قرار داده‌اند و در مقابل گروهي آن چنان دايره دين را تضييق كرده كه شامل يك نحله و مذهب خاصي مي‌شود. از اين رو بررسي تعريف‌هاي مطرح شده در اين مبحث چندان ضروري و سودمند نيست. مهم آن است كه منظور خود را از دين روشن كنيم. دين عبارت است از مجموعه عقايد، اخلاق، ‌قوانين و مقرراتي كه براي اداره امور جامعه انساني و پرورش انسانها باشد. گاهي همه اين مجموعه حق و گاهي همه آن باطل و زماني مخلوطي از حق و باطل است. اگر مجموعه‌اي حق باشد، آن را دين حق و در غير اين صورت باطل يا التقاطي از حق و باطل مي‌نامند.<ref>جوادي آملي، عبدالله، شريعت در آينه معرفت، مركز نشر فرهنگي رجاء، چاپ اول، ص۹۳.</ref>


بر اساس اين تعريف دين از سه بخش اعتقادات، اخلاقيات و احكام تشكيل شده است.  
دین در لغت به معنای اطاعت و جزا به کار رفته‌است. امّا در اصطلاح برای دین تعاریف مختلفی ارائه شده که تفاوت‌های بنیادین با هم دارند. بعضی دایره‌های دین را چنان گسترده کرده که حتی ادیانی را که به وجود خدا قائل نیستند در زیر مجموعه دین قرار داده‌اند و در مقابل گروهی آن چنان دایره دین را تضییق کرده که شامل یک نحله و مذهب خاصی می‌شود. از این رو بررسی تعریف‌های مطرح شده در این مبحث چندان ضروری و سودمند نیست. مهم آن است که منظور خود را از دین روشن کنیم. دین عبارت است از مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد. گاهی همه این مجموعه حق و گاهی همه آن باطل و زمانی مخلوطی از حق و باطل است. اگر مجموعه‌ای حق باشد، آن را دین حق و در غیر این صورت باطل یا التقاطی از حق و باطل می‌نامند.<ref>جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ اول، ص۹۳.</ref>


معرفت: در لغت به معناي مطلق علم و آگاهي است، همچون آگاهي پيدا كردن به اينكه زمين كروي است يا معرفت به وجود خدا وآگاهي به دانسته‌هاي خود كه در مباحث معرفت ديني، معرفت‌شناسي و معرفت شناسي ديني همين معناي لغوي مورد نظر است. معرفت تقسيم‌هاي گوناگوني دارد. از جمله تقسيم به معرفت درجه اول و درجه دوم است. بيان اين تقسيم مانع از خلط بين تعريف معرفت ديني و تعريف معرفت شناسي ديني مي‌شود. معرفت درجه اول نگرش عالم از درون علم است و متخصص هر علمي بر اساس مسلمات و اصول موضوع و متعارف به آن دانش به حل مسائل آن مي‌پردازد، مانند اينكه با دليل عقلي يا نقلي به رحمانيت خداوند آگاهي مي‌يابد.
بر اساس این تعریف دین از سه بخش اعتقادات، اخلاقیات و احکام تشکیل شده‌است.


معرفت درجه دوم، نگرش عالم به مسائل بيروني است، عالم از بيرون به مسائل مي‌نگرد و معرفت‌هاي انسان را مورد بررسي قرار مي‌دهد مانند اينکه: آيا با عقل مي‌توان اثبات كرد كه خداوند رحمان و رحيم است. در واقع اين نوع معرفت، علم به علم است. با توجه به تعريفي كه از واژه‌هاي «دين»، «معرفت»، و معرفت درجه اول و دم ارائه شد. معرفت ديني را چنين بيان كرده‌اند: «معرفت ديني مجموعه شناخت‌هايي است درباره اديان الهي كه در بخش‌هاي عقايد، اخلاق و احكام و به عبارت ديگر، در بخش‌هاي عقيدتي و ارزشي و به عبارت سوم، در ابعاد هست‌ها و بايدها يا نبايدها وجود دارد.»<ref>حسين زاده، محمد، مباني معرفت ديني، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۲۴.</ref>
معرفت: در لغت به معنای مطلق علم و آگاهی است، همچون آگاهی پیدا کردن به اینکه زمین کروی است یا معرفت به وجود خدا وآگاهی به دانسته‌های خود که در مباحث معرفت دینی، معرفت‌شناسی و معرفت‌شناسی دینی همین معنای لغوی مورد نظر است. معرفت تقسیم‌های گوناگونی دارد. از جمله تقسیم به معرفت درجه اول و درجه دوم است. بیان این تقسیم مانع از خلط بین تعریف معرفت دینی و تعریف معرفت‌شناسی دینی می‌شود. معرفت درجه اول نگرش عالم از درون علم است و متخصص هر علمی بر اساس مسلمات و اصول موضوع و متعارف به آن دانش به حل مسائل آن می‌پردازد، مانند اینکه با دلیل عقلی یا نقلی به رحمانیت خداوند آگاهی می‌یابد.


بر اساس اين تعريف علم كلام، تفسير، فقه و ديگر رشته‌هاي علوم اسلامي زير مجموعه معرفت ديني واقع مي‌شوند. با توجه به مطالب فوق دين عبارت است از خود عقايد، اخلاق و احكام.
معرفت درجه دوم، نگرش عالم به مسائل بیرونی است، عالم از بیرون به مسائل می‌نگرد و معرفت‌های انسان را مورد بررسی قرار می‌دهد مانند اینکه: آیا با عقل می‌توان اثبات کرد که خداوند رحمان و رحیم است. در واقع این نوع معرفت، علم به علم است. با توجه به تعریفی که از واژه‌های «دین»، «معرفت»، و معرفت درجه اول و دم ارائه شد. معرفت دینی را چنین بیان کرده‌اند: «معرفت دینی مجموعه شناخت‌هایی است دربارهٔ ادیان الهی که در بخش‌های عقاید، اخلاق و احکام و به عبارت دیگر، در بخش‌های عقیدتی و ارزشی و به عبارت سوم، در ابعاد هست‌ها و بایدها یا نبایدها وجود دارد.»<ref>حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۲۴.</ref>


امّا معرفت ديني به شناخت از عقايد، اخلاق و احكام تعلق مي‌گيرد.
بر اساس این تعریف علم کلام، تفسیر، فقه و دیگر رشته‌های علوم اسلامی زیر مجموعه معرفت دینی واقع می‌شوند. با توجه به مطالب فوق دین عبارت است از خود عقاید، اخلاق و احکام.


ابزار تحصيل معرفت: انسان براي دستيابي به معرفت، ابزارهاي گوناگوني دارد:
امّا معرفت دینی به شناخت از عقاید، اخلاق و احکام تعلق می‌گیرد.


۱. حس و تجربه: بسياري از شناخت‌هاي ما از راه حواس پنجگانه ظاهري حاصل مي‌شود كه برخي از آنها بسيار ساده و روزمره‌اند، مثل «اين منظره زيبا است» و پاره‌اي ديگر نياز به دقت و تأمل دارند، وقتي اين شناخت‌هاي جزئي را به كمك قوانين عقلي، همچون قانون عليت، تعميم دهيم، به قانوني تجربي دست يافته‌ايم، مانند: آب در صد درجه مي‌جوشد.
ابزار تحصیل معرفت: انسان برای دستیابی به معرفت، ابزارهای گوناگونی دارد:


۲. عقل: اساسي‌ترين كار آن درك مفاهيم كلي است كه با عمل تجربه، تعميم و انتزاع در مدركات به دست مي‌آيد.
# حس و تجربه: بسیاری از شناخت‌های ما از راه حواس پنجگانه ظاهری حاصل می‌شود که برخی از آنها بسیار ساده و روزمره‌اند، مثل «این منظره زیبا است» و پاره‌ای دیگر نیاز به دقت و تأمل دارند، وقتی این شناخت‌های جزئی را به کمک قوانین عقلی، همچون قانون علیت، تعمیم دهیم، به قانونی تجربی دست یافته‌ایم، مانند: آب در صد درجه می‌جوشد.
# عقل: اساسی‌ترین کار آن درک مفاهیم کلی است که با عمل تجربه، تعمیم و انتزاع در مدرکات به دست می‌آید.
# شهود: واقعیات را بدون واسطه آن چنان‌که هست دریابیم، در این نوع معرفت هیچگونه خطا و اشتباه تصور نمی‌شود. انسان به وسیله کشف و شهود می‌تواند به معرفت‌های بسیاری نایل آید. ولی اکثر این معرفت‌ها برای همه انسان‌ها امکان‌پذیر نیست.
# نقل: ره‌آورد نقل معتبر و روش‌مند به شمار می‌آید. آگاهی ما از وقایع و شخصیت‌های تاریخی و نیز کشورهایی که تاکنون به آنها سفر ننموده‌ایم. به روش نقلی مبتنی است. (گفتنی است در نوشته‌های اندیشمندان مذهبی، آن گاه که نقل در برابر عقل قرار داده می‌شود، منظور از آن خصوص معارفی است که به وسیله وحی دریافت شده و روایت‌گران برای ما گزارش کرده‌اند).
۵. وحی: در لغت معانی گوناگونی دارد. اشاره، نوشتن، پیام، و سخن پوشیده. ولی در اصطلاح کلامی، وحی تفهیم اختصاصی از جانب خدا به بنده برگزیده‌ای که مأمور هدایت مردم است.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، راهنماشناسی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، چاپ اول، ص۲۱.</ref> قرآن کریم نزول وحی را به پیامبر سه گونه بیان کرده‌است: «هیچ بشری را نرسد که خدا با و سخن گوید جز (از راه) وحی یا از فراسوی حجاب یا فرستاده‌ای که بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید».<ref>شوری/۵۱.</ref>


۳. شهود: واقعيات را بدون واسطه آن چنان كه هست دريابيم، در اين نوع معرفت هيچگونه خطا و اشتباه تصور نمي‌شود. انسان به وسيله كشف و شهود مي‌تواند به معرفت‌هاي بسياري نايل آيد. ولي اكثر اين معرفت‌ها براي همه انسان‌ها امكان‌پذير نيست.
== معرفت دینی از چه راه‌هایی به دست می‌آید؟ ==
از آنجایی که معرفت دینی بنابر تعریفی که ارائه شده خود نوعی معرفت بشری است، پس از نظر راه‌های تحصیل معرفت با معرفت‌های دیگر بشر یکسان است. ولی از آنجا که دین به سه بخش اعتقادات، اخلاقیات و قوانین و احکام تقسیم می‌شود، راه‌های معرفت هر کدام عبارتند از:


۴. نقل: ره‌آورد نقل معتبر و روش‌مند به شمار مي‌آيد. آگاهي ما از وقايع و شخصيت‌هاي تاريخي و نيز كشورهايي كه تاكنون به آنها سفر ننموده‌ايم. به روش نقلي مبتني است. (گفتني است در نوشته‌هاي انديشمندان مذهبي، آن گاه كه نقل در برابر عقل قرار داده مي‌شود، منظور از آن خصوص معارفي است كه به وسيله وحي دريافت شده و روايت‌گران براي ما گزارش كرده‌اند).
۱. اعتقادات: اصول اعتقادی بین تمام ادیان الهی همان توحید، نبوت و معاد است که هسته مرکزی اعتقادات همان توحید است که تنها از راه عقل یا کشف و شهود به این معرفت می‌توان رسید. و ابزاری مثل حس نمی‌تواند در اینجا مورد استفاده قرار گیرد. همچنان که با حس نمی‌توان نبوت و معاد را شناخت؛ زیرا که حس به گذشته و آینده تعلق نمی‌گیرد و حواس از درک حقایق غیرمادی عاجز است. امّا در شناخت معاد جدای از راه عقل و شهود از کتاب و سنّت (نقل) می‌توان بهره جست، ولی نبوت را یا باید از راه عقل یا از راه اعجاز و اخبار پیامبران پیشین شناخت.


۵. وحي: در لغت معاني گوناگوني دارد. اشاره، نوشتن، پيام، و سخن پوشيده. ولي در اصطلاح كلامي، وحي تفهيم اختصاصي از جانب خدا به بنده برگزيده‌اي كه مأمور هدايت مردم است.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، راهنما شناسي، قم، مركز مديريت حوزه علميه، چاپ اول، ص۲۱.</ref> قرآن كريم نزول وحي را به پيامبر سه گونه بيان كرده است:‌ «هيچ بشري را نرسد كه خدا با و سخن گويد جز (از راه) وحي يا از فراسوي حجاب يا فرستاده‌اي كه بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحي نمايد».<ref>شوري/۵۱.</ref>
۲. اخلاق و احکام و قوانین: که همان بایدها و نبایدها هستند و از ملاکات واقعی مبتنی بر مصالح و مفاسد حکایت می‌کنند. اینها بر چند دسته تقسیم می‌شوند. الف) آنها که از بایدها و نبایدها از راه عقل دریافت می‌شوند، مثل وجوب عدالت و حرمت ظلم. ب) آنهایی که عقل به کمک حس و تجربه به آنها دست می‌یابد همچون احکام بهداشتی اسلام. ج) آنهایی که عقل و دیگر ابزار معرفت نمی‌توانند شناختی از آنها حاصل کنند و تنها راه معرفت به این دسته کتاب و سنّت (نقل) است، مانند تعداد رکعات نماز یومیه و بعضی از حلال و حرام‌های الهی. البته آنچه از راه‌های معرفت دینی بیان شد، اختصاص به انسان‌های عادی دارد ولی تحصیل معرفت دینی برای اولیاء و انبیاء الهی با ابزارهای حسی یا عقلی نبود، بلکه از طریق وحی حاصل می‌شود و لیکن وحی به عنوان نوعی عالی از معرفت هیچ‌گاه مخالف با دانش عقلی و ادراک حسی نمی‌باشد.<ref>شریعت در آینه معرفت، همان، ص۳۶۶.</ref>
 
==معرفت ديني از چه راه‌هايي به دست مي‌آيد؟==
 
از آنجايي كه معرفت ديني بنابر تعريفي كه ارائه شده خود نوعي معرفت بشري است، پس از نظر راه‌هاي تحصيل معرفت با معرفت‌هاي ديگر بشر يكسان است. ولي از آنجا كه دين به سه بخش اعتقادات، اخلاقيات و قوانين و احكام تقسيم مي‌شود، راه‌هاي معرفت هر كدام عبارتند از:
 
۱. اعتقادات: اصول اعتقادي بين تمام اديان الهي همان توحيد، نبوت و معاد است كه هسته مركزي اعتقادات همان توحيد است كه تنها از راه عقل يا كشف و شهود به اين معرفت مي‌توان رسيد. و ابزاري مثل حس نمي‌تواند در اينجا مورد استفاده قرار گيرد. همچنان كه با حس نمي‌توان نبوت و معاد را شناخت. زيرا كه حس به گذشته و آينده تعلق نمي‌گيرد و حواس از درك حقايق غيرمادي عاجز است. امّا در شناخت معاد جداي از راه عقل و شهود از كتاب و سنّت (نقل) مي‌توان بهره جست، ولي نبوت را يا بايد از راه عقل يا از راه اعجاز و اخبار پيامبران پيشين شناخت.
 
۲. اخلاق و احكام و قوانين: كه همان بايدها و نبايدها هستند و از ملاكات واقعي مبتني بر مصالح و مفاسد حكايت مي‌كنند. اينها بر چند دسته تقسيم مي‌شوند. الف) آنها که از بايدها و نبايدها از راه عقل دريافت مي‌شوند، مثل وجوب عدالت و حرمت ظلم. ب) آنهايي که عقل به كمك حس و تجربه به آنها دست مي‌يابد همچون احكام بهداشتي اسلام. ج) آنهايي كه عقل و ديگر ابزار معرفت نمي‌توانند شناختي از آنها حاصل كنند و تنها راه معرفت به اين دسته كتاب و سنّت (نقل) است، مانند تعداد ركعات نماز يوميه و بعضي از حلال و حرام‌هاي الهي. البته آن چه از راه‌هاي معرفت ديني بيان شد، اختصاص به انسان‌هاي عادي دارد ولي تحصيل معرفت ديني براي اولياء و انبياء الهي با ابزارهاي حسي يا عقلي نبود، بلكه از طريق وحي حاصل مي‌شود و ليكن وحي به عنوان نوعي عالي از معرفت هيچ گاه مخالف با دانش عقلي و ادراك حسي نمي‌باشد.<ref>شريعت در آينه معرفت، همان، ص۳۶۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱ـ هادوي، مهدي، مباني كلامي اجتهاد، موسسه فرهنگي خانه خرد، چاپ اول.
== برای مطالعهٔ بیشتر ==
۱ـ هادوی، مهدی، مبانی کلامی اجتهاد، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، چاپ اول.


۲ـ لاريجاني، صادق، معرفت ديني، مركز ترجمه و نشر كتاب، چاپ اول.
۲ـ لاریجانی، صادق، معرفت دینی، مرکز ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول.


۳ـ ابراهيمان، سيد حسين، معرفت شناسي، ناشر دفتر تبليغات اسلامي.
۳ـ ابراهیمان، سید حسین، معرفت‌شناسی، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی.


۴ـ طباطبايي، علامه محمدحسين، شيعه در اسلام، انتشارات جامعه مدرسين.
۴ـ طباطبایی، علامه محمدحسین، شیعه در اسلام، انتشارات جامعه مدرسین.


۵ـ گلپايگاني، علي رباني، معرفت ديني از منظر معرفت شناسي، موسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ اول.
۵ـ گلپایگانی، علی ربانی، معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول.


۶ـ معلمي، حسن، معرفت شناسي، كانون انديشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۶ـ معلمی، حسن، معرفت‌شناسی، کانون اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۲ = معرفت دینی
|شاخه فرعی۲ = معرفت دینی
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۳

سؤال

معرفت دینی یعنی چه؟ ابزار تحصیل معرفت کدامند؟ و معرفت دینی از چه راه‌هائی به دست می‌آید؟

قبل از تعریف معرفت دینی لازم است ابتدا دو واژه دین و معرفت تبیین شوند.

دین در لغت به معنای اطاعت و جزا به کار رفته‌است. امّا در اصطلاح برای دین تعاریف مختلفی ارائه شده که تفاوت‌های بنیادین با هم دارند. بعضی دایره‌های دین را چنان گسترده کرده که حتی ادیانی را که به وجود خدا قائل نیستند در زیر مجموعه دین قرار داده‌اند و در مقابل گروهی آن چنان دایره دین را تضییق کرده که شامل یک نحله و مذهب خاصی می‌شود. از این رو بررسی تعریف‌های مطرح شده در این مبحث چندان ضروری و سودمند نیست. مهم آن است که منظور خود را از دین روشن کنیم. دین عبارت است از مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی که برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد. گاهی همه این مجموعه حق و گاهی همه آن باطل و زمانی مخلوطی از حق و باطل است. اگر مجموعه‌ای حق باشد، آن را دین حق و در غیر این صورت باطل یا التقاطی از حق و باطل می‌نامند.[۱]

بر اساس این تعریف دین از سه بخش اعتقادات، اخلاقیات و احکام تشکیل شده‌است.

معرفت: در لغت به معنای مطلق علم و آگاهی است، همچون آگاهی پیدا کردن به اینکه زمین کروی است یا معرفت به وجود خدا وآگاهی به دانسته‌های خود که در مباحث معرفت دینی، معرفت‌شناسی و معرفت‌شناسی دینی همین معنای لغوی مورد نظر است. معرفت تقسیم‌های گوناگونی دارد. از جمله تقسیم به معرفت درجه اول و درجه دوم است. بیان این تقسیم مانع از خلط بین تعریف معرفت دینی و تعریف معرفت‌شناسی دینی می‌شود. معرفت درجه اول نگرش عالم از درون علم است و متخصص هر علمی بر اساس مسلمات و اصول موضوع و متعارف به آن دانش به حل مسائل آن می‌پردازد، مانند اینکه با دلیل عقلی یا نقلی به رحمانیت خداوند آگاهی می‌یابد.

معرفت درجه دوم، نگرش عالم به مسائل بیرونی است، عالم از بیرون به مسائل می‌نگرد و معرفت‌های انسان را مورد بررسی قرار می‌دهد مانند اینکه: آیا با عقل می‌توان اثبات کرد که خداوند رحمان و رحیم است. در واقع این نوع معرفت، علم به علم است. با توجه به تعریفی که از واژه‌های «دین»، «معرفت»، و معرفت درجه اول و دم ارائه شد. معرفت دینی را چنین بیان کرده‌اند: «معرفت دینی مجموعه شناخت‌هایی است دربارهٔ ادیان الهی که در بخش‌های عقاید، اخلاق و احکام و به عبارت دیگر، در بخش‌های عقیدتی و ارزشی و به عبارت سوم، در ابعاد هست‌ها و بایدها یا نبایدها وجود دارد.»[۲]

بر اساس این تعریف علم کلام، تفسیر، فقه و دیگر رشته‌های علوم اسلامی زیر مجموعه معرفت دینی واقع می‌شوند. با توجه به مطالب فوق دین عبارت است از خود عقاید، اخلاق و احکام.

امّا معرفت دینی به شناخت از عقاید، اخلاق و احکام تعلق می‌گیرد.

ابزار تحصیل معرفت: انسان برای دستیابی به معرفت، ابزارهای گوناگونی دارد:

  1. حس و تجربه: بسیاری از شناخت‌های ما از راه حواس پنجگانه ظاهری حاصل می‌شود که برخی از آنها بسیار ساده و روزمره‌اند، مثل «این منظره زیبا است» و پاره‌ای دیگر نیاز به دقت و تأمل دارند، وقتی این شناخت‌های جزئی را به کمک قوانین عقلی، همچون قانون علیت، تعمیم دهیم، به قانونی تجربی دست یافته‌ایم، مانند: آب در صد درجه می‌جوشد.
  2. عقل: اساسی‌ترین کار آن درک مفاهیم کلی است که با عمل تجربه، تعمیم و انتزاع در مدرکات به دست می‌آید.
  3. شهود: واقعیات را بدون واسطه آن چنان‌که هست دریابیم، در این نوع معرفت هیچگونه خطا و اشتباه تصور نمی‌شود. انسان به وسیله کشف و شهود می‌تواند به معرفت‌های بسیاری نایل آید. ولی اکثر این معرفت‌ها برای همه انسان‌ها امکان‌پذیر نیست.
  4. نقل: ره‌آورد نقل معتبر و روش‌مند به شمار می‌آید. آگاهی ما از وقایع و شخصیت‌های تاریخی و نیز کشورهایی که تاکنون به آنها سفر ننموده‌ایم. به روش نقلی مبتنی است. (گفتنی است در نوشته‌های اندیشمندان مذهبی، آن گاه که نقل در برابر عقل قرار داده می‌شود، منظور از آن خصوص معارفی است که به وسیله وحی دریافت شده و روایت‌گران برای ما گزارش کرده‌اند).

۵. وحی: در لغت معانی گوناگونی دارد. اشاره، نوشتن، پیام، و سخن پوشیده. ولی در اصطلاح کلامی، وحی تفهیم اختصاصی از جانب خدا به بنده برگزیده‌ای که مأمور هدایت مردم است.[۳] قرآن کریم نزول وحی را به پیامبر سه گونه بیان کرده‌است: «هیچ بشری را نرسد که خدا با و سخن گوید جز (از راه) وحی یا از فراسوی حجاب یا فرستاده‌ای که بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید».[۴]

معرفت دینی از چه راه‌هایی به دست می‌آید؟

از آنجایی که معرفت دینی بنابر تعریفی که ارائه شده خود نوعی معرفت بشری است، پس از نظر راه‌های تحصیل معرفت با معرفت‌های دیگر بشر یکسان است. ولی از آنجا که دین به سه بخش اعتقادات، اخلاقیات و قوانین و احکام تقسیم می‌شود، راه‌های معرفت هر کدام عبارتند از:

۱. اعتقادات: اصول اعتقادی بین تمام ادیان الهی همان توحید، نبوت و معاد است که هسته مرکزی اعتقادات همان توحید است که تنها از راه عقل یا کشف و شهود به این معرفت می‌توان رسید. و ابزاری مثل حس نمی‌تواند در اینجا مورد استفاده قرار گیرد. همچنان که با حس نمی‌توان نبوت و معاد را شناخت؛ زیرا که حس به گذشته و آینده تعلق نمی‌گیرد و حواس از درک حقایق غیرمادی عاجز است. امّا در شناخت معاد جدای از راه عقل و شهود از کتاب و سنّت (نقل) می‌توان بهره جست، ولی نبوت را یا باید از راه عقل یا از راه اعجاز و اخبار پیامبران پیشین شناخت.

۲. اخلاق و احکام و قوانین: که همان بایدها و نبایدها هستند و از ملاکات واقعی مبتنی بر مصالح و مفاسد حکایت می‌کنند. اینها بر چند دسته تقسیم می‌شوند. الف) آنها که از بایدها و نبایدها از راه عقل دریافت می‌شوند، مثل وجوب عدالت و حرمت ظلم. ب) آنهایی که عقل به کمک حس و تجربه به آنها دست می‌یابد همچون احکام بهداشتی اسلام. ج) آنهایی که عقل و دیگر ابزار معرفت نمی‌توانند شناختی از آنها حاصل کنند و تنها راه معرفت به این دسته کتاب و سنّت (نقل) است، مانند تعداد رکعات نماز یومیه و بعضی از حلال و حرام‌های الهی. البته آنچه از راه‌های معرفت دینی بیان شد، اختصاص به انسان‌های عادی دارد ولی تحصیل معرفت دینی برای اولیاء و انبیاء الهی با ابزارهای حسی یا عقلی نبود، بلکه از طریق وحی حاصل می‌شود و لیکن وحی به عنوان نوعی عالی از معرفت هیچ‌گاه مخالف با دانش عقلی و ادراک حسی نمی‌باشد.[۵]


برای مطالعهٔ بیشتر

۱ـ هادوی، مهدی، مبانی کلامی اجتهاد، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، چاپ اول.

۲ـ لاریجانی، صادق، معرفت دینی، مرکز ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول.

۳ـ ابراهیمان، سید حسین، معرفت‌شناسی، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی.

۴ـ طباطبایی، علامه محمدحسین، شیعه در اسلام، انتشارات جامعه مدرسین.

۵ـ گلپایگانی، علی ربانی، معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول.

۶ـ معلمی، حسن، معرفت‌شناسی، کانون اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸.


منابع

  1. جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ اول، ص۹۳.
  2. حسین‌زاده، محمد، مبانی معرفت دینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۲۴.
  3. مصباح یزدی، محمد تقی، راهنماشناسی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، چاپ اول، ص۲۱.
  4. شوری/۵۱.
  5. شریعت در آینه معرفت، همان، ص۳۶۶.