مراد از آیه «یوم ندعو کل اناس بامامهم»: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
بنابر قرآن خداوند در روز قیامت اقوام و ملل مختلف را با مقتدا و رهبرشان در دادگاه الهی حاضر می‌کند، بنابر این آیه، مراد از رهبر و مقتدا چیست؟
بنابر قرآن خداوند در روز قیامت اقوام و ملل مختلف را با مقتدا و رهبرشان در دادگاه الهی حاضر می‌کند، بنابر این آیه، مراد از رهبر و مقتدا چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}آیه ۷۱ [[سوره اسراء]] ناظر بر این مطلب است که خداوند همه انسان‌ها را با امام خود محشور می‌کند. چه امام عادل و درستکار باشد و چه امام فاسد و ظالم. این آیه نشان می‌دهد انسان‌ها باید در انتخاب امام خود و حمایت از او، نهایت مراقب را انجام دهند چه اینکه آن پیشوا است که شکل و نوع زندگی آنان را تعیین می‌کند و به سبب همین اهمیت است که همه مردم در قیامت با امام خود محشور می‌شوند. مفسران در معنای امام گفته‌اند می‌توان معنای پیشوا، کتاب، مراد و نامه اعمال را هم برای آن درنظر داشت.


== متن آیه ==
== متن آیه ==
خط ۱۳: خط ۱۳:


== تفسیر امام ==
== تفسیر امام ==
مفسرین در تفسیر امام در آیه نظرات مختلفی را ارائه کرده‌اند:
بیشتر مفسران امام را به معنای وسیعی گرفته‌اند که شامل پیامبران، و ائمه هدى و دانشمندان و كتاب و سنت، و همچنين ائمه كفر و ضلال‏ می‌باشد.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص: ۲۰۱</ref>
 
برخی دیگر معانی دیگری هم برای امام در نظر گرفته‌اند:
* بعضی گفته‌اند که مراد از امام کتابی است که از آن پیروی شده است مانند [[تورات]] و [[انجیل]] و [[قرآن]] و…
* بعضی گفته‌اند که مراد از امام کتابی است که از آن پیروی شده است مانند [[تورات]] و [[انجیل]] و [[قرآن]] و…
* بعضی دیگر گفته‌اند مراد از امام [[پیامبر(ص)]] است که پیشوای پیروان حق است.
* بعضی دیگر گفته‌اند مراد از امام [[پیامبر(ص)]] است که پیشوای پیروان حق است.
* بعضی دیگر گفته‌اند مراد از امام [[نامه اعمال]] مردم است.
* بعضی دیگر گفته‌اند مراد از امام [[نامه اعمال]] مردم است.
* بعضی دیگر گفته‌اند مراد [[لوح محفوظ]] است.
* بعضی دیگر گفته‌اند مراد [[لوح محفوظ]] است.
* بعضی دیگر گفته‌اند مراد از امام مادران است.
* بعضی دیگر گفته‌اند که مراد از امام کسی است که به او اقتدا می‌شود چه عاقل باشد و چه غیر عاقل چه حق باشد چه باطل.
* بعضی دیگر گفته‌اند که مراد از امام کسی است که به او اقتدا می‌شود چه عاقل باشد و چه غیر عاقل چه حق باشد چه باطل.


[[علامه طباطبائی]] می‌فرماید: کلمه امام به معنای مقتدا است و خداوند افرادی از بشر را به این نام نامیده که بشر را به امر خدا هدایت می‌کنند همچنان که درباره حضرت [[ابراهیم(ع)]] این اسم را به کار برده است. در مقابل افراد دیگری را که مقتدا و رهبر گمراهانند ائمه کفر خوانده است،<ref>طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر نشر اسلامی قم، ج۱۳، ص۲۲۷ و ۲۲۸.</ref> علامه طباطبایی با استفاده از ظاهر آیه استدلال می‌کند که منظور از امام لوح محفوظ و کتاب و دیگر احتمالات نیستند بلکه مراد از امام هر طائفه همان اشخاصی هستند که مردم هر طائفه به آنها إقتدا و در راه حق یا باطل از آنها پیروی می‌کرده‌اند. در نتیجه مقتدای ضلالت مثل مقتدای هدایت امام خوانده می‌شود و مراد از امامی که روز قیامت خوانده می‌شود آن کسی است که مردم او را امام خود گرفته باشند و به او اقتدا کرده باشند نه آن کسی که خداوند به امامت برگزیده باشد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر نشر اسلامی قم، ج۱۳، ص۲۲۹.</ref>
[[علامه طباطبائی]] می‌فرماید: کلمه امام به معنای مقتدا است و خداوند افرادی از بشر را به این نام نامیده که بشر را به امر خدا هدایت می‌کنند همچنان که درباره حضرت [[ابراهیم(ع)]] این اسم را به کار برده است. در مقابل افراد دیگری را که مقتدا و رهبر گمراهانند ائمه کفر خوانده است،<ref>طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر نشر اسلامی قم، ج۱۳، ص۲۲۷ و ۲۲۸.</ref> علامه طباطبایی با استفاده از ظاهر آیه استدلال می‌کند که منظور از امام لوح محفوظ و کتاب و دیگر احتمالات نیستند بلکه مراد از امام هر طائفه همان اشخاصی هستند که مردم هر طائفه به آنها إقتدا و در راه حق یا باطل از آنها پیروی می‌کرده‌اند. در نتیجه مقتدای ضلالت مثل مقتدای هدایت امام خوانده می‌شود و مراد از امامی که روز قیامت خوانده می‌شود آن کسی است که مردم او را امام خود گرفته باشند و به او اقتدا کرده باشند نه آن کسی که خداوند به امامت برگزیده باشد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر نشر اسلامی قم، ج۱۳، ص۲۲۹.</ref>
امام به كسى گفته می‌‏شود كه ديگران به او اقتدا كنند و فرمان او را بپذيرند و تفاوت نمی‌كند كه اين امام، وحى باشد، يا انسان، يا عقل و يا هواى نفسانی.<ref>ترجمه تفسير كاشف، محمد جواد مغنیه، ج۵، ص: ۱۱۵
</ref>


== مراد آیه ==
== مراد آیه ==
.
قرآن از دو گونه پيشوا نام برده است<ref>تفسير نور، قرائتی، ج۵، ص: ۹۶
 
</ref>: يكى امام نور و هدايت<ref>سوره انبیاء، آیه ۷۳</ref>‏ و ديگرى امام نار و ضلالت‏<ref>سوره قصص آیه ۴۱</ref>. هرکس با توجه با افکار و اعمالش امام خود را انتخاب می‌کند و امام هم بر او تأثیر بسزایی دارد تا جایی که قرآن فرموده است همه مردم را با امام خود محشور می‌کند. پيروى از حق و باطل دامنه‌‏اش به آخرت كشيده می‌شود و هر گروه با امام و مقتداى خود به پاى حساب خوانده می‌شود اعم از آنكه پيشواى حق باشد يا باطل.<ref>تفسير احسن الحديث، علی اکبر قرشی، ج۶، ص: ۱۱۶
 
</ref> مفسران گفته‌اند آنها كه رهبرى پيامبران و جانشينان آنان را در هر عصر و زمان پذيرفتند، همراه پيشوايشان خواهند بود، و آنها كه رهبرى شيطان و ائمه ضلال و پيشوايان جبار و ستمگر را انتخاب كردند همراه آنها خواهند بود.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص: ۲۰۱


</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۳۷: خط ۴۷:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۴۷: خط ۵۷:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۴

سؤال

بنابر قرآن خداوند در روز قیامت اقوام و ملل مختلف را با مقتدا و رهبرشان در دادگاه الهی حاضر می‌کند، بنابر این آیه، مراد از رهبر و مقتدا چیست؟

آیه ۷۱ سوره اسراء ناظر بر این مطلب است که خداوند همه انسان‌ها را با امام خود محشور می‌کند. چه امام عادل و درستکار باشد و چه امام فاسد و ظالم. این آیه نشان می‌دهد انسان‌ها باید در انتخاب امام خود و حمایت از او، نهایت مراقب را انجام دهند چه اینکه آن پیشوا است که شکل و نوع زندگی آنان را تعیین می‌کند و به سبب همین اهمیت است که همه مردم در قیامت با امام خود محشور می‌شوند. مفسران در معنای امام گفته‌اند می‌توان معنای پیشوا، کتاب، مراد و نامه اعمال را هم برای آن درنظر داشت.

متن آیه

تفسیر امام

بیشتر مفسران امام را به معنای وسیعی گرفته‌اند که شامل پیامبران، و ائمه هدى و دانشمندان و كتاب و سنت، و همچنين ائمه كفر و ضلال‏ می‌باشد.[۱]

برخی دیگر معانی دیگری هم برای امام در نظر گرفته‌اند:

  • بعضی گفته‌اند که مراد از امام کتابی است که از آن پیروی شده است مانند تورات و انجیل و قرآن و…
  • بعضی دیگر گفته‌اند مراد از امام پیامبر(ص) است که پیشوای پیروان حق است.
  • بعضی دیگر گفته‌اند مراد از امام نامه اعمال مردم است.
  • بعضی دیگر گفته‌اند مراد لوح محفوظ است.
  • بعضی دیگر گفته‌اند که مراد از امام کسی است که به او اقتدا می‌شود چه عاقل باشد و چه غیر عاقل چه حق باشد چه باطل.

علامه طباطبائی می‌فرماید: کلمه امام به معنای مقتدا است و خداوند افرادی از بشر را به این نام نامیده که بشر را به امر خدا هدایت می‌کنند همچنان که درباره حضرت ابراهیم(ع) این اسم را به کار برده است. در مقابل افراد دیگری را که مقتدا و رهبر گمراهانند ائمه کفر خوانده است،[۲] علامه طباطبایی با استفاده از ظاهر آیه استدلال می‌کند که منظور از امام لوح محفوظ و کتاب و دیگر احتمالات نیستند بلکه مراد از امام هر طائفه همان اشخاصی هستند که مردم هر طائفه به آنها إقتدا و در راه حق یا باطل از آنها پیروی می‌کرده‌اند. در نتیجه مقتدای ضلالت مثل مقتدای هدایت امام خوانده می‌شود و مراد از امامی که روز قیامت خوانده می‌شود آن کسی است که مردم او را امام خود گرفته باشند و به او اقتدا کرده باشند نه آن کسی که خداوند به امامت برگزیده باشد.[۳]

امام به كسى گفته می‌‏شود كه ديگران به او اقتدا كنند و فرمان او را بپذيرند و تفاوت نمی‌كند كه اين امام، وحى باشد، يا انسان، يا عقل و يا هواى نفسانی.[۴]

مراد آیه

قرآن از دو گونه پيشوا نام برده است[۵]: يكى امام نور و هدايت[۶]‏ و ديگرى امام نار و ضلالت‏[۷]. هرکس با توجه با افکار و اعمالش امام خود را انتخاب می‌کند و امام هم بر او تأثیر بسزایی دارد تا جایی که قرآن فرموده است همه مردم را با امام خود محشور می‌کند. پيروى از حق و باطل دامنه‌‏اش به آخرت كشيده می‌شود و هر گروه با امام و مقتداى خود به پاى حساب خوانده می‌شود اعم از آنكه پيشواى حق باشد يا باطل.[۸] مفسران گفته‌اند آنها كه رهبرى پيامبران و جانشينان آنان را در هر عصر و زمان پذيرفتند، همراه پيشوايشان خواهند بود، و آنها كه رهبرى شيطان و ائمه ضلال و پيشوايان جبار و ستمگر را انتخاب كردند همراه آنها خواهند بود.[۹]


منابع

  1. تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص: ۲۰۱
  2. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر نشر اسلامی قم، ج۱۳، ص۲۲۷ و ۲۲۸.
  3. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، دفتر نشر اسلامی قم، ج۱۳، ص۲۲۹.
  4. ترجمه تفسير كاشف، محمد جواد مغنیه، ج۵، ص: ۱۱۵
  5. تفسير نور، قرائتی، ج۵، ص: ۹۶
  6. سوره انبیاء، آیه ۷۳
  7. سوره قصص آیه ۴۱
  8. تفسير احسن الحديث، علی اکبر قرشی، ج۶، ص: ۱۱۶
  9. تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص: ۲۰۱