مذمت مدح‌کنندگان در کلام امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
 
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در نهج البلاغه حضرت امیر المومنین ـ علیه‌السلام ـ مداحان را ذم کرده‌است پس چرا حالا مداحان مورد ستایش هستند؟
امام علی(ع) در نهج‌البلاغه مداحان را مذمت کرده‌ است، اما در زمان کنونی آنان مورد ستایش قرار می‌گیرند. دلیل این دوگانگی چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در طول تاریخ مداحان زیادی آمدند و افراد متعددی را مدح کردند چه مدح و ستایش بر حق و چه ستایش باطل، و همیشه قدرت‌مندان باطل افرادی را برای مداحی خود انتخاب می‌نمودند تا آن‌ها را مورد مدح قرار دهند و مداحان هم تا می‌توانستند آن حاکمان را به ناحق ستایش می‌کردند و از آنان تمجید به عمل می‌آوردند و چه بسیار که افراد پلید و ناپاک را مدح می‌نمودند و چه بسیار افراد پاک را مذمت می‌کردند. این مطلب با مراجعه به تاریخ به خوبی مشخص می‌شود.
امام علی(ع) در [[عهدنامهٔ مالک اشتر]] مدح‌کنندگان حاکمان و زورمداران را مذمت کرده است. او از [[مالک اشتر]] خواسته است که این گونه افراد را از خود دور کند.  


اگر حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ مداحان را مذمت کردند یقیناً مداحانی مورد نظر آن حضرت بودند که به ناحق افراد ناپاک را مدح و ستایش می‌کنند و زبان به چاپلوسی می‌گشایند و از دیدن حق و حقیقت عاجزند، و الا مداحانی که افراد خوب و با تقوی را مدح می‌نمودند قطعاً مورد ستایش امامان معصوم ـ علیه‌السلام ـ قرار داشتند. به عنوان نمونه در مورد فرزدق وقتی که حاکم زمانش هشام به مکه رفته بود و می‌خواست حجر الاسود را استلام کند ازدحام جمعیت مانع او شد و برای استراحت به گوشه‌ای نشست در این هنگام امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ برای طواف آمد و مردم از هیبت امام کنار رفتند و امام به راحتی استلام حجر الاسود نمود و دست خود را به آن رساند. شخصی از طرفداران هشام که امام را نمی‌شناخت از او پرسید این شخص کیست؟ هشام تجاهل کرد و گفت که نمی‌شناسم، فرزدق که حاضر بود گفت من می‌شناسم و سپس شروع به معرفی امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ و در ضمن قصیده‌ای که شیعه و سنی آن را نقل کردند و با این بیت آغاز می‌شود: «هذا الذی تعرف البطحاء وطأته و البیت یعرفه و الحل و الحرم» این کسی است که مکه و بطحاء عظمت او را می‌شناسد و خانه خدا و حرم امن الهی او را می‌شناسند…، به مداحی آن حضرت پرداخت. پس از آن مدح و ستایش از امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ، هشام فرزدق را حبس نمود و حقوقش را قطع کرد؛ اما امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ مقداری پول برایش فرستاد و از او تمجید به عمل آورد،<ref>مفید، الاختصاص، قم، جامعه مدرسین، ص۱۹۱؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، نجف اشرف، چاپخانه حیدریه، ۱۳۷۶ هجری، ج۳، ص۳۰۶.</ref> بنابراین مشخص است که مداحان خوبی که افراد شایسته را مدح و ستایش کنند نه تنها مذمت نمی‌شوند بلکه مورد ستایش بزرگان دینی هم قرار خواهند گرفت.
[[امام علی(ع)]] ضمن عهدنامهٔ خود به مالک اشتر چنین گفته است: {{متن عربی|وَالْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَالصِّدْقِ، ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ يُطْرُوکَ وَلاَ يَبْجَحُوکَ بِبَاطِل لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ، وَتُدْنِي مِنَ الْعِزَّةِ.|ترجمه=و به پارسايان و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستايند، و با ستودن كار بيهوده‌اى كه نكرده‌اى خاطرت را شاد ننمايند، كه ستودن فراوان خود پسندى آرد، و به سركشى وادارد.}}<ref>نهج البلاغه، ترجمهٔ سیدجعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش، نامه ۵۳، ص۳۲۸.</ref>  


این نکته قابل ذکر است که عنوان مداحان در لسان روایات با اصطلاحات امروزی در مورد مداحان متفاوت است. مداحان آن دوران یعنی شاعرانی که یا مدح ستمگران می‌کردند که مورد ملامت و مذمت قرار گرفته‌اند، یا مادح اهلبیت بودند که مورد تأیید، تشویق و تمجید قرار گرفته‌اند و اما مداحان امروزی به کسانی گفته می‌شود که روضه خوانی، مرثیه خوانی و نوحه خوانی می‌کنند و همه در مسیر اهلبیتند. البته برخی از مداحان امروز که در مداحی خود از منابع صحیح استفاده نموده از تحریف و دروغ و خلاف شرع به دورند قابل تأییدند و گروهی که در کلماتشان مطالب خلاف واقع و ناسازگار با شرع وجوج دارد، مورد انتقادند.
از نظر برخی، ضرر مداحان چاپلوس، كه اطراف قدرت‌مداران نااهل را مى‌گيرند و آنها را بر مسند قدرت مى‌نشانند، از زيان سردمداران نالايق كمتر نيست، بلكه بيشتر است. هدف امام(ع) از چنین توصیه‌ای به مالک اين است که حاکم در برابر مداحى اطرافيان خود روی خوش نشان ندهد و اظهار خوشحالى نکند؛ خواه در مورد انجام کارهاى نيک باشد، خواه دربارهٔ ترک کارهاى بد. زیرا تکرار اين عمل از سوى اطرافيان تدريجاً در دل زمامدار اثر مى‌گذارد و او را مغرور و از خود راضى مى‌کند. غرور هم در کار حکمرانی سرچشمهٔ انحرافات بسيار است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهيه و تنظيم جمعى از فضلاء، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶، ج۱، ص۵۹۸.</ref>
{{پایان پاسخ}}
 
امام علی(ع) حتی مدح خود را، به عنوان حاکم، خوش نمی‌داشته است. آنچنان که در نهج البلاغه آمده است: {{متن عربی|وَ قَالَ (علیه السلام) لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِي الثَّنَاءِ عَلَيْهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً: أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَ فَوْقَ مَا فِي نَفْسِكَ.|ترجمه=[و به مردى كه در ستودن او افراط كرد، و آنچه در دل داشت به زبان نياورد فرمود:] من كمتر از آنم كه بر زبان آرى و برتر از آنم كه در دل دارى.}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۳، ص۳۷۳.</ref>
 
منع امام علی(ع) شامل مدح اهل‌بیت(ع)، که صاحب علم الهی و عصمت بوده‌اند، نمی‌شود. آنچنان که در منابع تاریخی آمده است که [[هشام بن عبدالملک]] در مکه می‌خواست [[حجرالاسود]] را استلام (لمس) کند، ولی ازدحام جمعیت مانع شد. برای استراحت به گوشه‌ای نشست. در این هنگام [[امام سجاد(ع)]] برای طواف آمد و مردم از هیبت امام(ع) کنار رفتند و امام به راحتی [[استلام حجرالاسود]] کرد. شخصی از اطرافیان هشام که امام را نمی‌شناخت از هشام پرسید که این شخص کیست. هشام به دروغ گفت که او را نمی‌شناسم. [[فرزدق]] شاعر، که در آن جمع حاضر بود، گفت که من او را می‌شناسم. سپس به معرفی و مدح امام سجاد(ع)، در ضمن قصیده‌ای که شیعه و سنی آن را نقل کردند، پرداخت. این قصیده با این بیت آغاز می‌شود: {{متن عربی|هَذا الّذي تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ،وَالبَيْتُ يعْرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ|ترجمه=این کسی است که مکه و بطحاء عظمت او را می‌شناسد و خانه خدا و حرم امن الهی او را می‌شناسند…،}}. پس از این واقعه، هشام فرزدق را حبس و حقوقش را قطع کرد. امام سجاد مقداری پول برای فرزدق فرستاد و از او تمجید نمود.<ref>المفید، محمد بن محمد، الاختصاص، قم، مرکز النشر الاسلامی، تحقیق علی اکبر الغفاری، ۱۴۳۲ق، ص۱۹۱.</ref>{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۱: خط ۲۳:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۳۱: خط ۳۳:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۹

سؤال

امام علی(ع) در نهج‌البلاغه مداحان را مذمت کرده‌ است، اما در زمان کنونی آنان مورد ستایش قرار می‌گیرند. دلیل این دوگانگی چیست؟

امام علی(ع) در عهدنامهٔ مالک اشتر مدح‌کنندگان حاکمان و زورمداران را مذمت کرده است. او از مالک اشتر خواسته است که این گونه افراد را از خود دور کند.

امام علی(ع) ضمن عهدنامهٔ خود به مالک اشتر چنین گفته است: «وَالْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَالصِّدْقِ، ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ يُطْرُوکَ وَلاَ يَبْجَحُوکَ بِبَاطِل لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ، وَتُدْنِي مِنَ الْعِزَّةِ.؛ و به پارسايان و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستايند، و با ستودن كار بيهوده‌اى كه نكرده‌اى خاطرت را شاد ننمايند، كه ستودن فراوان خود پسندى آرد، و به سركشى وادارد.»[۱]

از نظر برخی، ضرر مداحان چاپلوس، كه اطراف قدرت‌مداران نااهل را مى‌گيرند و آنها را بر مسند قدرت مى‌نشانند، از زيان سردمداران نالايق كمتر نيست، بلكه بيشتر است. هدف امام(ع) از چنین توصیه‌ای به مالک اين است که حاکم در برابر مداحى اطرافيان خود روی خوش نشان ندهد و اظهار خوشحالى نکند؛ خواه در مورد انجام کارهاى نيک باشد، خواه دربارهٔ ترک کارهاى بد. زیرا تکرار اين عمل از سوى اطرافيان تدريجاً در دل زمامدار اثر مى‌گذارد و او را مغرور و از خود راضى مى‌کند. غرور هم در کار حکمرانی سرچشمهٔ انحرافات بسيار است.[۲]

امام علی(ع) حتی مدح خود را، به عنوان حاکم، خوش نمی‌داشته است. آنچنان که در نهج البلاغه آمده است: «وَ قَالَ (علیه السلام) لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِي الثَّنَاءِ عَلَيْهِ وَ كَانَ لَهُ مُتَّهِماً: أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَ فَوْقَ مَا فِي نَفْسِكَ.؛ [و به مردى كه در ستودن او افراط كرد، و آنچه در دل داشت به زبان نياورد فرمود:] من كمتر از آنم كه بر زبان آرى و برتر از آنم كه در دل دارى.»[۳]

منع امام علی(ع) شامل مدح اهل‌بیت(ع)، که صاحب علم الهی و عصمت بوده‌اند، نمی‌شود. آنچنان که در منابع تاریخی آمده است که هشام بن عبدالملک در مکه می‌خواست حجرالاسود را استلام (لمس) کند، ولی ازدحام جمعیت مانع شد. برای استراحت به گوشه‌ای نشست. در این هنگام امام سجاد(ع) برای طواف آمد و مردم از هیبت امام(ع) کنار رفتند و امام به راحتی استلام حجرالاسود کرد. شخصی از اطرافیان هشام که امام را نمی‌شناخت از هشام پرسید که این شخص کیست. هشام به دروغ گفت که او را نمی‌شناسم. فرزدق شاعر، که در آن جمع حاضر بود، گفت که من او را می‌شناسم. سپس به معرفی و مدح امام سجاد(ع)، در ضمن قصیده‌ای که شیعه و سنی آن را نقل کردند، پرداخت. این قصیده با این بیت آغاز می‌شود: «هَذا الّذي تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ،وَالبَيْتُ يعْرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ؛ این کسی است که مکه و بطحاء عظمت او را می‌شناسد و خانه خدا و حرم امن الهی او را می‌شناسند…،». پس از این واقعه، هشام فرزدق را حبس و حقوقش را قطع کرد. امام سجاد مقداری پول برای فرزدق فرستاد و از او تمجید نمود.[۴]


منابع

  1. نهج البلاغه، ترجمهٔ سیدجعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش، نامه ۵۳، ص۳۲۸.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهيه و تنظيم جمعى از فضلاء، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶، ج۱، ص۵۹۸.
  3. نهج البلاغه، حکمت ۸۳، ص۳۷۳.
  4. المفید، محمد بن محمد، الاختصاص، قم، مرکز النشر الاسلامی، تحقیق علی اکبر الغفاری، ۱۴۳۲ق، ص۱۹۱.