عمر حضرت نوح(ع)

سؤال
واقعاً بعید است که یک شخص ۹۵۰ سال عمر کند. چرا قرآن در مورد حضرت نوح همچین عمری را ذکر می‌کند؟

نوح(ع) براساس قرآن، ۹۵۰ سال در میان قوم خود رسالت کرده است:[۱]﴿ما نوح را بسوی قومش فرستادیم و او در میان آن‌ها «۹۵۰» سال درنگ کرد؛ امّا سرانجام طوفان آن‌ها را فرو گرفت در حالی که ظالم بودند.(عنکبوت:۱۴) ظاهر این آیه را نشان از این دانسته‌اند که مقدار ذکر شده در آیه، تمام عمر نوح نبوده بلکه پس از طوفان هم مدت دیگری زندگی کرده است.[۲] برخی مفسران شواهدی از جمله استفاده از فاء در آیه در مورد حضرت نوح را نشان این دانستند که ۹۵۰ سال تمام عمر نبوده است.[۱]

برخی در مخالف با این رویکرد از آیه چنین استنباط کرده‌اند که عمر حضرت نوح همین ۹۵۰ سال بوده و بیشتر عمر نکرده است.[۳]

کتاب‌ها درباره عمر نوح، سال‌های متفاوتی را ذکر کرده[۴] و از بیش از دوهزار سال تا سه‌هزار سال را نام برده‌اند.[۵]

در حدیثی از امام صادق(ع)، حضرت نوح دوهزار و پانصد سال عمر کرد، پیش از مرگ، در مکانی که آفتاب بود، حرکت کرده و به سایه آمد و سپس به فرشته مرگ طول عمر خود را به اندازه حرکت از آفتاب به سایه دانست.[۶]

قدرت خداوند و عمر طولانی انسان

عمر طولانی نوح(ع) در مقایسه با عمرهای زمان ما، بسیار زیاد است و طبیعی به نظر نمی‌رسد. دواحتمال در علت این عمر طولانی ذکر شده است:

  • با استناد به قرآن در می‌یابیم که خداوند با قدرت بی‌انتهای خودش، قادر است در این جهان، معجزه‌ای را بر خلاف طبیعت، خلق نماید؛ مانند: طوفان نوح،[۷] سرد شدن آتش برای ابراهیم(ع)،[۸] تبدیل شدن عصای موسی(ع) به اژدها[۹] بنابراین، خداوند قادر است به شخصی عمر طولانی عطا کند و به شخص دیگر عمر کوتاه‌تر. این فرض در این صورت است که چنین عمری در آن زمان را خلاف طبیعت آن دوره بدانیم.
  • این احتمال وجود دارد که میزان عمر در آن ایام با امروز تفاوت داشته است. از بعضی منابع به دست می‌آید که قوم نوح، عمر طولانی داشتند و عمر خود نوح نیز فوق‌العاده بود.[۱۰] دانشمندان معتقدند عمر طبیعی در آن زمان،‌ زیاد بوده است. دانشمندان، یکی از علل طولانی بودن عمر انسان‌های اولین را، نبود بیماری‌ها، سالم بودن ژن‌ها، غذای ساده و طبیعی و … می‌دانند.[۱۱]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۱۹، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۲۹، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  3. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج۶، ص۹۸، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۲۴ق.
  4. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۴۴۵، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  5. مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، ج۹، ص۱۲۴، تهران، دارمحبی الحسین، ۱۴۱۹ق.
  6. شیخ صدوق، الامالی، ص۵۱۲، بیروت،‌ اعلمی، ۱۴۰۰ق.
  7. سوره هود، آیه ۴۷–۳۸.
  8. سوره انبیاء، آیه۶۹.
  9. سوره قصص، آیه۳۲.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۲۳۰.
  11. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۲۱۱، قم، انتشارات مشهور، ۱۳۷۸ش.