شغل انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا در قرآن کریم سفارش به کار تلاش شده است.
شغل انبیاء الهی، که از طریق آن معیشت خود را تأمین می‌کردند، چه بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
بی گمان کار به معنای تلاش و کوشش برای تولید در هر حوزه ای، عملی ارزشی است. کار به اشکال مختلف ظهور و بروز می‌کند؛ از این رو می‌توان از کار فکری، هنری، معنوی و کار جسمی و بدنی سخن گفت. در همه این موارد آنچه اصالت می‌یابد تلاش تولیدی بشر است. بشر برای دست یابی به کمال و سعادت و آسایش و آرامش، نیازمند تهیه امکانات و وسایل و برطرف کردن مشکلات و چالش‌های پیش روست از این رو اقدام به تلاش و کوشش می‌کند تا به این هدف نایل شود.
[[پرونده:IMG 20221114 124449 046.jpg|بندانگشتی|تصویری از یک یادداشت دربارهٔ شغل انبیاء پشت یک نسخهٔ خطی. ]]
 
[[انبیاء الهی(ع)]] پیش از مبعوث‌شدن به [[نبوت]] و یا در دوران نبوت خود، در کنار انجام وظیفهٔ ابلاغ پیام‌های الهی به مردم و هدایت آنان، برای گذران زندگی دنیوی خود به کارهایی مشغول می‌شدند. در منابع مختلفی چون [[قرآن کریم]]، احادیث معصومان(ع) و اخبار تاریخی گاهی به این مشاغل اشاره شده است:  
در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل به میان آمده است عمل در حقیقت تلاش و سعی انسان است که برای تحقق امری صورت می‌گیرد این همان معنای عام کار و فعل است که از سوی انسان انجام می‌شود. سعی و تلاش انسانی است که ارزش دارد، خداوند می‌فرماید: {{قرآن|وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی}}<ref>نجم / ۳۹؛ و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.</ref>؛ به این معنا که آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار است، سعی و تلاش است که نوعی از مفهوم کار را با خود به همراه دارد.
* شغل [[حضرت آدم(ع)]] کشاورزی، <ref name=":1">مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳، ج ۱۰۳، ص ۵۶.</ref> آهنگری<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص ۱۳۰.</ref> و نانوایی<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص ۱۲۹.</ref> برشمرده شده است.
 
* کار [[حضرت نوح(ع)]] نجاری دانسته شده است.<ref>سورهٔ هود، آیهٔ ۳۷. سورهٔ قصص، آیهٔ ۲۷. سورهٔ انبیاء، آیهٔ ۸۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳، ج ۱۰۳، ص۵۶.</ref>
کار به عنوان مقدمه اصلی در طلب روزی است و اهمیت و تشویق به کار را می‌توان از آیات متعدد قرآن استفاده نمود. خداوند در آیات گوناگون با بیان اینکه منابع و امکانات را برای انسان‌ها آفریده و آن‌ها را مسخر ایشان قرار داده است، به جستجو در زمین، بهره‌مندی از منافع آن، آباد کردن و برطرف ساختن نیازهای معیشتی به وسیله امکانات نهفته در آن تشویق و با بیان‌های مختلف اهمیت تولید و تشویق به آن را گوشزد کرده است.
* شغل [[حضرت ادریس(ع)]] کتابت و خیاطی برشمرده شده است.<ref>ابن‌رسته، احمد بن عمر، الاعلاق النفیسه، ترجمهٔ حسین قره‌چانلو، تهران، مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۵ش، ص۲۲۶.</ref> در منابع او را اولین کسی دانسته‌اند که با به‌کار گرفتن سوزن خیاطی کرده است.<ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، المکتبة العصریة، ۲۰۰۵م، ج ۱، ص ۳۲.</ref>
 
* شغل [[حضرت هود(ع)]] تجارت عنوان شده است.<ref name=":0">ابن عساکر، أبوالقاسم علي بن الحسن، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق عمرو بن غرامة العمروي، بیروت، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ۱۹۹۵م، ج۷، ص۴۴۳.</ref>  
== همانند این آیات ==
* شغل [[حضرت صالح(ع)]] تجارت برشمرده شده است.<ref name=":0"/>
{{قرآن|وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ}}<ref>جاثیه / ۱۳؛ او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخّر شما ساخته در این نشانه‌های (مهمّی) است برای کسانی که اندیشه می‌کنند.</ref>
*کار [[حضرت ابراهیم(ع)]] کشاورزی<ref name=":2">ابن‌الجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم في تاريخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمية، ۱۹۹۲-۱۹۹۳م، ج۲، ص ۱۴۶.</ref> و بنایی<ref>سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۲۷.</ref> عنوان شده است.
 
*شغل [[حضرت اسماعیل(ع)]] بنایی دانسته شده است.<ref>سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۲۷.</ref>
{{قرآن|وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَه لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ}}<ref>نحل / ۶۷؛ و از میوه‌های درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه می‌گیرید در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که اندیشه می‌کنند.</ref>
*شغل [[حضرت لوط(ع)]] کشاورزی دانسته شده است.<ref name=":1"/>
 
* کار [[حضرت یعقوب(ع)]] شبانی و دام‌پروری دانسته شده است.<ref>مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، الشرکة العلمیة للکتاب، ج۱، ص ۴۱.</ref>
{{قرآن|هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فی مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ}}<ref>ملک / ۱۵؛ او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانه‌های آن راه بروید و از روزی‌های خداوند بخورید و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست.</ref>
* شغل [[حضرت یوسف(ع)]] خزانه‌داری<ref>سورهٔ یوسف، آیهٔ ۵۵.</ref>، پادشاهی<ref>نیشابوری، ابواسحاق ابراهیم بن منصور، قصص الانبیاء، به اهتمام حبیب یغمایی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۱۱۴.</ref> و کاغذسازی <ref name=":3">قلقشندی، احمد بن علی، صبح الأعشی في صناعة الإنشاء، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، بیروت ،دارالکتب العلمية، بی‌تا، ج ۱، ص ۴۸۶.</ref> عنوان شده است.
 
* شغل [[حضرت ایوب(ع)]] شبانی و دامداری تلقی شده است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص ۳۲۳.</ref>
{{قرآن|وَ إِلی ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ}}.<ref>هود / ۶۱؛ و بسوی قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابت کننده (خواسته‌های آنها) است!</ref>
* کار [[حضرت شعیب(ع)]] شبانی و دامداری<ref>سورهٔ قصص، آیهٔ ۲۷.</ref> قلمداد شده است.  
 
* کار حضرت موسی(ع) شبانی،<ref>سورهٔ قصص، آیهٔ ۲۷.</ref> کشاورزی<ref name=":2"/> و بنایی<ref>سورهٔ کهف، آیهٔ ۷۷.</ref> عنوان شده است.
اما همه اینها در سایه کار و تلاش می‌باشد و آبادانی زمین و به ثمر رساندن این نعمت‌ها با همت و تلاش انسان صورت می‌پذیرد.
* بنابر ماجرای [[حضرت خضر(ع)]] و حضرت موسی(ع) در قرآن، شغل حضرت خضر(ع) بنایی انگاشته شده است.<ref>سورهٔ کهف، آیهٔ ۷۷.</ref>
 
* کار [[حضرت داوود(ع)]] آهنگری،<ref>سورهٔ سبأ، آیهٔ ۱۰.</ref> زره‌سازی<ref>سورهٔ انبیاء، آیهٔ ۸۰.</ref> و زنبیل‌بافی<ref>شریف رضی، محمد بن الحسین، نهج البلاغه، تحقیق صبحی الصالح، قم، دارالهجرة، ۱۴۱۴ق، خطبهٔ ۱۶۰، ص ۲۲۷. </ref> عنوان شده است. 
و این نکته قابل دقت است که در آیه (هود / ۶۱) قرآن نمی‌گوید خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت، بلکه می‌گوید عمران و آبادی زمین را به شما تفویض کرد و در اختیار شما قرار داد و وسایل از هر نظر برای شما آماده شده است. شما باید با کار و کوشش زمین را آباد سازید و منابع آن را به دست آورید و بدون کار و کوشش سهمی ندارید. در ضمن این حقیقت نیز از آن استفاده می‌شود که برای عمران و آبادی باید به یک ملت مجال داد و کارهای آنها را بدست آنان سپرد و وسائل و ابزار لازم را در اختیارشان گذارد. تا ابتکار و قدرت خود را به کار بندند به توسعه و تکنولوژی و صنعت گوناگون دست یابند که داشتن آنها لازمه زندگی این دنیا می‌باشد.
* شغل [[حضرت سلیمان(ع)]] نظامی‌گری<ref>قلقشندی، صبح الأعشی في صناعة الإنشاء، ج ۱، ص ۴۸۸.</ref>، پادشاهی<ref>سورهٔ انبیاء، آیهٔ ۸۱.</ref>، حصیربافی<ref name=":1"/> و صابون‌سازی<ref name=":3"/> آمده است.  
 
* کار [[حضرت زکریاء(ع)]] نجاری خوانده شده است.<ref>سیوطی، عبدالرحمن بن أبي‌بكر، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، بیروت دارالفکر، بی‌تا، ج ۵، ص ۴۷۹.</ref>
== آثار فردی و اجتماعی کار ==
*کار [[حضرت عیسی(ع)]] جهانگردی بیان شده است.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۷، ص ۴۴۳.</ref>
در این کتاب الهی برای کارآثار فردی و اجتماعی مطرح شده است که بسیار راهگشاست و نشان می‌دهد بعضی استعدادها و قابلیت‌ها برای اینست که انسانها در یک زندگی اجتماعی به کارهای همدیگر نیاز دارند و نمی‌توانند به تنهایی تمامی امور مورد نیاز خود را رفع و رجوع نمایند:
* شغل [[پیامبر اسلام(ص)]] شبانی،<ref name=":2"/> بازرگانی<ref>ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن کثیر، البدایة و النهایة، تحقیق علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۸م، ج ۲، ص ۳۵۸.</ref> عنوان شده است.
 
{{قرآن|أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ}}.<ref>زخرف / ۳۲؛ آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند) و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آوری می‌کنند بهتر است.</ref>
 
به نظر مرحوم طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان، این است که انسان‌ها از کار یکدیگر بهره‌مند گردند و اگر انسان‌ها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به کار کردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر می‌شد.}}<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۱۷.</ref>
 
== نمونه‌هایی ازآیات قرآن در مورد کار ==
== ۱. کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر ==
{{قرآن|قالَ إِنِّی أُریدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلی أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِکَ وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ.<ref>قصص / ۲۷؛ (شعیب) گفت: «من می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمی‌خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.</ref>
 
همانگونه که در این آیه ملاحظه می‌شود میزان و مزد کار نیز در ابتدا توسط طرفین مشخص می‌گردد که در آیه فوق کار حضرت موسی به عنوان مهر دختر شعیب قرار داده می‌شود.
 
== ۲. کار یوسف در خزانه داری مصر ==
{{قرآن|قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ}}.<ref>یوسف / ۵۵؛ (یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!</ref>
 
این آیه نیز نشان می‌دهد که حضرت یوسف به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید می‌کرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد.
 
== ۳. کارگری دو پیامبر به امر خدا برای دو بچه یتیم ==
{{قرآن|فَانْطَلَقا حَتَّی إِذا أَتَیا أَهْلَ قَرْیَه اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما فَوَجَدا فیها جِداراً یُریدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً}}<ref>کهف / ۷۷؛ (موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریه ای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که می‌خواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) می‌خواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!</ref>
 
== برخی پیام‌های این آیه ==
# همه جا منطقِ «اوّل معاش سپس کار» و «اوّل تأمین سپس تمکین»، درست نیست. پیامبرِ گرسنه، مجّانی کارگری می‌کند.
# وقتی نیاز را دیدیم، دست به کار شویم و منتظر دعوت و بودجه و همکار و آیین‌نامه نباشیم.
# کار کردن برای خدا بدون گرفتن مزد، عیب نیست.
# وقتی کاری را مفید و لازم تشخیص دادیم، به انتقاد این و آن کاری نداشته باشیم.
# کار کردن و مزد گرفتن و اجیر شدن ننگ نیست.
۶. اولیای خدا برای پول کار نمی‌کنند. {{قرآن|لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً}}.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، انتشارات مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۰۹.</ref>
 
۴. زره بافی حضرت داود(ع).
 
{{قرآن|... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ}}.<ref>سبا / ۱۰–۱۱؛.. و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زره‌های کامل و فراخ بساز، و حلقه‌ها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام می‌دهید بینا هستم!</ref>
 
علامه طبرسی در مجمع البیان می‌فرماید: خداوند تعالی آهن را برای داود نرم ساخت برای آنکه دوست می‌داشت که از زحمت و دست رنج خود بخورد و زندگی کند، پس آهن را نرم کرد برای او و صنعت زره سازی را به او آموخت و او اوّل کسی بود که زره و لباس رزم را اختراع کرد و آن را می‌فروخت و از بهاء آن خودش و عیالاتش خورده و زیادی آن را تصدّق می‌داد.
 
از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمود: «خدا به داود وحی نمود تو خوب بنده ای هستی مگر آنکه تو از بیت المال می‌خوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره می‌ساخت و به هزار درهم می‌فروخت… واز بیت المال بی‌نیاز گشت».}}<ref>طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.</ref>
 
== ۵. همکاری گروهی با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج ==
{{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً.<ref>کهف / ۹۵؛ (ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!</ref>
 
مردم آن منطقه در ابتدا می‌خواستند که فقط پول و کمک مالی بدهند تا ذوالقرنین برای آنها سدی در برابر دشمنان بسازد ولی می‌بینیم که ذوالقرنین کار کردن و کمک جسمی را بهتر از کمک مالی عنوان می‌کنند و از نیروی خود مردم برای ساخت سد استفاده می‌کند و با مدیریت صحیح کار برای مردمی عقب مانده سد بسیار محکمی در برابر هجوم دشمنان می‌سازد.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، محمّد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش.
 
۲. فرهنگ کار در اسلام، علی محمد ولوی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ش.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = مسایل اجتماعی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = مسائل اجتماعی در قرآن
|شاخه فرعی۲ = مسایل اقتصادی
| شاخه فرعی۲ = مسائل اقتصادی
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:مقاله‌های پیشنهادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۳

سؤال

شغل انبیاء الهی، که از طریق آن معیشت خود را تأمین می‌کردند، چه بوده است؟

تصویری از یک یادداشت دربارهٔ شغل انبیاء پشت یک نسخهٔ خطی.

انبیاء الهی(ع) پیش از مبعوث‌شدن به نبوت و یا در دوران نبوت خود، در کنار انجام وظیفهٔ ابلاغ پیام‌های الهی به مردم و هدایت آنان، برای گذران زندگی دنیوی خود به کارهایی مشغول می‌شدند. در منابع مختلفی چون قرآن کریم، احادیث معصومان(ع) و اخبار تاریخی گاهی به این مشاغل اشاره شده است:

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳، ج ۱۰۳، ص ۵۶.
  2. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص ۱۳۰.
  3. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص ۱۲۹.
  4. سورهٔ هود، آیهٔ ۳۷. سورهٔ قصص، آیهٔ ۲۷. سورهٔ انبیاء، آیهٔ ۸۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳، ج ۱۰۳، ص۵۶.
  5. ابن‌رسته، احمد بن عمر، الاعلاق النفیسه، ترجمهٔ حسین قره‌چانلو، تهران، مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۵ش، ص۲۲۶.
  6. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، المکتبة العصریة، ۲۰۰۵م، ج ۱، ص ۳۲.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ابن عساکر، أبوالقاسم علي بن الحسن، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق عمرو بن غرامة العمروي، بیروت، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ۱۹۹۵م، ج۷، ص۴۴۳.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ابن‌الجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم في تاريخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمية، ۱۹۹۲-۱۹۹۳م، ج۲، ص ۱۴۶.
  9. سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۲۷.
  10. سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۲۷.
  11. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، الشرکة العلمیة للکتاب، ج۱، ص ۴۱.
  12. سورهٔ یوسف، آیهٔ ۵۵.
  13. نیشابوری، ابواسحاق ابراهیم بن منصور، قصص الانبیاء، به اهتمام حبیب یغمایی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۱۱۴.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ قلقشندی، احمد بن علی، صبح الأعشی في صناعة الإنشاء، تحقیق محمدحسین شمس‌الدین، بیروت ،دارالکتب العلمية، بی‌تا، ج ۱، ص ۴۸۶.
  15. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص ۳۲۳.
  16. سورهٔ قصص، آیهٔ ۲۷.
  17. سورهٔ قصص، آیهٔ ۲۷.
  18. سورهٔ کهف، آیهٔ ۷۷.
  19. سورهٔ کهف، آیهٔ ۷۷.
  20. سورهٔ سبأ، آیهٔ ۱۰.
  21. سورهٔ انبیاء، آیهٔ ۸۰.
  22. شریف رضی، محمد بن الحسین، نهج البلاغه، تحقیق صبحی الصالح، قم، دارالهجرة، ۱۴۱۴ق، خطبهٔ ۱۶۰، ص ۲۲۷.
  23. قلقشندی، صبح الأعشی في صناعة الإنشاء، ج ۱، ص ۴۸۸.
  24. سورهٔ انبیاء، آیهٔ ۸۱.
  25. سیوطی، عبدالرحمن بن أبي‌بكر، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، بیروت دارالفکر، بی‌تا، ج ۵، ص ۴۷۹.
  26. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج ۷، ص ۴۴۳.
  27. ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن کثیر، البدایة و النهایة، تحقیق علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۸م، ج ۲، ص ۳۵۸.