شبهه اهل دوزخ بودن زنان در روایت پیامبر(ص)

سؤال

پیامبر اسلام (ص) فرمود: «نظرت فی الجنه فرأیت أکثر أهلها الفقراء، ثم نظرت فی النار فرأیت أکثر أهلها النساء» من درون بهشت را دیدم که بیشتر آن فقیران بودند و درون جهنم را دیدم که بیشتر آن زنان بودند، آیا این حدیث سند معتبری دارد؟ منظور پیامبر چه بوده‌است؟

در مورد این حدیث لازم است از دو جهت بحث شود: اول: در رابطه با سند آن، دوم: در مورد دلالت آن، اما در رابطه با سند؛ این حدیث و مشابه آن که آن حضرت فرمودند: «اطَّلَعتُ فِی الجَنَّهِ فَرَایتُ أکثَرَ أهلِهَا الفُقَرَاءَ وَ اطَّلَعتُ فِی النَّارِ فَرَایتُ أکثَرَ أهلِهَا النَّسَاءَ»}} در بهشت اطلاع پیدا کردم و دیدم که اکثر اهل بهشت فقرا هستند، و در جهنم مطلع شدم و دیدم اکثر اهل جهنم زن‌ها هستند، در منابع معتبر حدیثی شیعه نقل نشده‌اند تا به بررسی سند آن بپردازیم، فقط در منابع حدیثی اهل سنت روایت شده که سند آن‌ها برای ما قابل قبول نیست، پس از نظر سند قابل قبول نیست.

اما در مورد دلالت آن (با چشم پوشی از سند)؛ شاید در رابطه با فقرا قابل توجیه باشد، اما در مورد زن‌ها نمی‌تواند مورد قبول قرار گیرد؛ زیرا خود اهل سنت حدیثی از رسول خدا (ص) نقل کردند که آن حضرت فرمودند: «یزوج الرجل من اهل الجنه اربعه آلاف بکر و ثمانیه آلاف ایم» یعنی مرد اهل بهشت در آن جا با چهار هزار باکره و هشت هزار غیر باکره ازدواج می‌کند، این حدیث به‌طور واضح دلالت دارد که زن‌های بهشتی بیش تر از مردها هستند، پس با حدیث مورد سئوال تعارض دارد.

اما با وجود این، محمود بن احمد عینی در کتاب عمده القاری بعد از نقل حدیث مشابه که: «أقل ساکنی الجنه النساء» کمترین ساکنین بهشت زن‌ها هستند یا این که: «و عامه أهل النار النساء». عموم اهل آتش زن‌ها هستند حدیث دیگری را هم بدون ذکر سند از عبد الرحمن بن شبل نقل نموده که: «إن الفساق هم أهل النار» به راستی فاسقین اهل جهنم هستند، سپس گفته که مراد از فاسقین زن‌ها هستند، آن گاه مردم اعتراض کردند که ای رسول خدا! مگر زن‌ها مادران و خواهران و دختران ما نیستد؟ که پیامبر فرمود: «بلی، ولکن إذا أعطین لم یشکرن و إذا ابتلین لم یصبرن» بلی آن‌ها مادران و خواهران و دختران شما هستند ولی هنگامی که به آن‌ها چیزی داده شود شکر نمی‌کنند و زمانی هم که به چیزی مبتلا شوند صبر نمی‌کنند، سپس از قرطبی نقل می‌کند که گفته علت این که کمترین ساکنان بهشت زن‌ها هستند این است که هوی و هوس بر آن‌ها غلبه پیدا می‌کند و میل به زیور آلات دنیوی دارند، علاوه بر این که عقل آن‌ها هم ناقص است و نسبت به عمل کردن برای آخرت ضعیف هستند…

همان‌طور که ملاحظه می‌شود این توجیهات سرد و خفیف دردی را دوا نمی‌کنند و تناقص گویی‌های زیادی در کتاب‌های شان به چشم می‌خورد، مثلا در مقابل این توجیهات آقای عجلونی در کتاب کشف الخفاء می‌نویسد: از ابو هریره حدیث صحیح نقل شده که در پیش او سئوال به میان آمده که آیا مردها در بهشت بیشترند یا زن ها؟

ابو هریره گفته مگر رسول خدا نفرموده: «ما فی الجنه أحد إلا و له زوجتان» هیچ مردی در بهشت نیست مگر این که دو زن دارد! پس معلوم می شودکه تعداد زن‌ها در بهشت زیادتر از مردان هست.

علی ای حال چون این احادیث سند صحیحی ندارند هیچ گونه ارزشی هم ندارند و در قرآن تنها چیزی که ملاک و معیار برتری قرار گرفته فقط تقوی هست که فرموده: {{قرآن|ای اکرمکم عند الله اتقیکم گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقواترین شما هستند (چه زن باشد یا مرد)

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ زن در آئینه جمال؛ آیت الله جوادی آملی.