سوار شدن حسنین(ع) بر پشت پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
روایت «نعم الجمل جملکما و نعم العدلان انتما» روایتی از [[رسول خدا(ص)]] که از آن محبت او به نوادگانش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، فهمیده می‌شود. این روایت در منابعی  چون کشف الغمه، کشف الیقین و بحارالانوار از سفیان ثوری از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.   
روایت «نعم الجمل جملکما و نعم العدلان انتما» روایتی از [[رسول خدا(ص)]] که از آن محبت او به نوادگانش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، فهمیده می‌شود. این روایت در منابعی  چون کشف الغمه، کشف الیقین و بحارالانوار از سفیان ثوری از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.   


== متن حدیث ==
== متن روایت ==
این حدیث در منابع حدیثی شیعه آمده است. متن حدیث چنین است:
این روایت در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و اهل‌سنت آمده است. متن حدیث چنین است:
{{عربی بزرگ |عن جابر بن عبدالله قال: دخلت علی النبیّ و هو یمشی علی أربع و الحسن(ع) و الحسین(ع) علی ظهره و هو یَجثُو لهما و یقول نعم الجمل جمَلُکما و نعم العدلان انتما.|ترجمه=از جابر بن عبدالله نقل شده که گفت بر پیامبر(ص) وارد شدم و آن حضرت بر چهار دست و پا حرکت می‌کرد و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر پشت حضرت سوار بودند و پیامبر(ص) برای آن دو خم می‌شد و می‌فرمود: چه خوب شتری است شتر شما و چه خوب سوارکارانی هستید شما.}}
{{عربی بزرگ |عن جابر بن عبدالله قال: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَى ظَهْرِهِ وَ هُوَ يَجْثُو بِهِمَا وَ يَقُولُ نِعْمَ الْجَمَلُ جَمَلُكُمَا وَ نِعْمَ الْعَدْلَانِ أَنْتُمَا.|ترجمه=از جابر بن عبدالله نقل شده که گفت بر پیامبر(ص) وارد شدم و آن حضرت بر چهار دست و پا حرکت می‌کرد و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر پشت حضرت سوار بودند و پیامبر(ص) برای آن دو خم می‌شد و می‌فرمود: چه خوب شتری است شتر شما و چه خوب سوارکارانی هستید شما.}}


== منبع و ناقلان حدیث ==
== منابع و راویان ==
این حدیث در بحار الانوار،<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، وفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۴۳، ص۲۸۵.</ref> کشف الیقین،<ref>حلی، کشف الیقین، مؤسسه چاپ و انتشارت، ۱۴۱۱ ق، ص۳۰۷.</ref> کشف الغمه.<ref>اربلی، کشف الغمه، تبریز، مکتبه بنی هاشم، ۱۳۸۱ ق، ج۱، ص۵۲۶.</ref>. ذکر شده است. لازم است ذکر شود این حدیث با عبارت‌های دیگری نیز در [[بحار الانوار]]<ref>المجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۴.</ref> نقل شده است. این حدیث را سفیان ثوری از ابی الزبیر و او از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده است.<ref>شیخ طوسی، رجال، مؤسسه النشر الاسلامی، طبعه الاولی، ۱۴۱۵، ص۲۲۰.</ref>
این حدیث در بحار الانوار،<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، وفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۴۳، ص۲۸۵.</ref> کشف الیقین،<ref>حلی، کشف الیقین، مؤسسه چاپ و انتشارت، ۱۴۱۱ ق، ص۳۰۷.</ref> کشف الغمه.<ref>اربلی، کشف الغمه، تبریز، مکتبه بنی هاشم، ۱۳۸۱ ق، ج۱، ص۵۲۶.</ref>. ذکر شده است. لازم است ذکر شود این حدیث با عبارت‌های دیگری نیز در [[بحار الانوار]]<ref>المجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۴.</ref> نقل شده است. این حدیث را سفیان ثوری از ابی الزبیر و او از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده است.<ref>شیخ طوسی، رجال، مؤسسه النشر الاسلامی، طبعه الاولی، ۱۴۱۵، ص۲۲۰.</ref>



نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۱

سؤال

معنی و منبع حدیث پیامبر(ص) در خصوص امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که فرمودند: «نعم الجمل جملکما و نعم العدلان انتما» چیست؟

روایت «نعم الجمل جملکما و نعم العدلان انتما» روایتی از رسول خدا(ص) که از آن محبت او به نوادگانش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، فهمیده می‌شود. این روایت در منابعی چون کشف الغمه، کشف الیقین و بحارالانوار از سفیان ثوری از امام صادق(ع) نقل شده است.

متن روایت

این روایت در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و اهل‌سنت آمده است. متن حدیث چنین است:

منابع و راویان

این حدیث در بحار الانوار،[۱] کشف الیقین،[۲] کشف الغمه.[۳]. ذکر شده است. لازم است ذکر شود این حدیث با عبارت‌های دیگری نیز در بحار الانوار[۴] نقل شده است. این حدیث را سفیان ثوری از ابی الزبیر و او از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده است.[۵]

سفیان از اصحاب امام صادق(ع) و ابی الزبیر نیز از دیگر راویان این حدیث که در کتب رجالی از او نام برده شده بدون جرح و تعدیل و جابر بن عبدالله انصاری از اصحاب رسول خدا، امام علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر(ع) که دارای مقام بزرگی است. جابر می‌گوید: او دروغ نمی‌گوید.[۶] بنابراین سند این حدیث از اعتبار کافی برخوردار است و هیچ انگیزه‌ای در جعل این حدیث از سوی راویان آن وجود ندارد.


منابع

  1. مجلسی، بحار الانوار، بیروت، وفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۴۳، ص۲۸۵.
  2. حلی، کشف الیقین، مؤسسه چاپ و انتشارت، ۱۴۱۱ ق، ص۳۰۷.
  3. اربلی، کشف الغمه، تبریز، مکتبه بنی هاشم، ۱۳۸۱ ق، ج۱، ص۵۲۶.
  4. المجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۴.
  5. شیخ طوسی، رجال، مؤسسه النشر الاسلامی، طبعه الاولی، ۱۴۱۵، ص۲۲۰.
  6. خوئی، معجم رجال حدیث، بیروت، مدینه العلم، طبعه ثالثه، ۱۳۹۸ ق، ج۴، ص۱۵.