روایت نماز معراج مومن است: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


==مقایسه نماز با معراج==
==مقایسه نماز با معراج==
نماز عبادتی است که همچون معراج است و دارای صعود و نزول، چنان‌که پیامبر اکرم معراج خود را با حرکت از خانه امّ هانی، و بیت الحرام به سوی بیت المقدّس آن‌هم شبانه آغاز می‌کند، و از آن‌جا به آسمان چهارم و بیت المعمور، و سیر و حرکت در ملکوت ادامه می‌یابد و تا سدره المنتهی پیش می‌رود، و سرانجام با کوله باری از آگاهی، و پیام، و رحمت و بشارت به سوی امت بر می‌گردد؛ در نماز هم انسان با سیری از اذان و اقامه شروع تا به سکوی آغاز معراج بیت‌المقدس نماز یعنی نیت می‌رسد، آن‌هم نه فقط شبانه، که صبح و شام، و ظهر و عصر، و هرگاه که بخواهد می‌تواند معراج داشته باشد، و با براق روح پرواز به سوی ملکوت آسمان‌ها را آغاز می‌کند.
نماز عبادتی است که همچون معراج است و دارای صعود و نزول، چنان‌که پیامبر اکرم معراج خود را با حرکت از خانه امّ هانی، و بیت الحرام به سوی بیت المقدّس آن‌هم شبانه آغاز می‌کند، و از آن‌جا به [[آسمان چهارم]] و [[بیت المعمور]]، و سیر و حرکت در ملکوت ادامه می‌یابد و تا [[سدره المنتهی]] پیش می‌رود، و سرانجام با کوله باری از آگاهی، و پیام، و رحمت و بشارت به سوی امت بر می‌گردد؛ در نماز هم انسان با سیری از [[اذان]] و [[اقامه]] شروع تا به سکوی آغاز معراج بیت‌المقدس نماز یعنی نیت می‌رسد، آن‌هم نه فقط شبانه، که صبح و شام، و ظهر و عصر، و هرگاه که بخواهد می‌تواند معراج داشته باشد، و با براق روح پرواز به سوی [[ملکوت آسمان‌]]ها را آغاز می‌کند.


جالب این است که در این مسیر مسافر و مرکب و سفر هم اتحاد دارند، آسمان اوّل [[تکبیر]] و تحمید الهی و آسمان دوم [[توحید]] در [[ربوبیت]] و آسمان سوم توحید در مالکیت تا به آسمان چهارم و [[بیت المعمور]] نماز یعنی توحید در عبادت می‌رسد، و بعد از گذشت از آسمان استعانت به مرحله حضور می‌رسد، لذا در مراحل نهایی خطاب‌ها از غیبت به حضور تغییر می‌یابد، در مسیر راه احوال گمراهان و مغضوبان الهی را به تماشا می‌نشیند، و بعد مشاهدات خود را از نور عظمت الهی، در قالب سوره توحید بیان می‌دارد. که او یکتایی یگانه بی‌نیاز است، و سرانجام سر تعظیم فرود آوردن در مقابل خداوند سر به خاک ساییده و سجده می‌رود، و دوباره این سیر تکرار می‌شود، و در قنوت نماز همچون پیامبر، که در معراج خود برای امت تخفیف‌های زیادی گرفت واسطه می‌شود برای گرفتن تخفیفات ویژه برای هم‌نوعان و در پایان برگشت از معراج به نیت شکرگزاری به حمد و ستایش الهی می‌پردازد و درود و سلام خویش را بر پیامبر(ص) که زمینه‌ساز این معراج بوده‌ است نثار می‌کند؛ آن‌گاه به تک تک بندگان خدا سلام و ادب می‌کند، و برای حفظ شأن و منزلت معراج رفته‌ اصلی یعنی پیامبر(ص) اظهار ادب را از او شروع می‌کند و بعد به خود و بندگان دیگر، تسری می‌دهد و پایان معراج خود را نگاه به اطرافیان و سلام و درود بر آن‌ها قرارمی‌دهد. این است که گفته شده، نماز معراج مؤمن است با براق روح، در عالم ملکوت.
جالب این است که در این مسیر مسافر و مرکب و سفر هم اتحاد دارند، [[آسمان اوّل]]، [[تکبیر]] و [[تحمید الهی]] و [[آسمان دوم]]، [[توحید]] در [[ربوبیت]] و [[آسمان سوم]]، توحید در مالکیت تا به [[آسمان چهارم]] و بیت المعمور نماز یعنی توحید در عبادت می‌رسد، و بعد از گذشت از آسمان استعانت به مرحله حضور می‌رسد، لذا در مراحل نهایی خطاب‌ها از غیبت به حضور تغییر می‌یابد، در مسیر راه احوال گمراهان و [[مغضوبان الهی]] را به تماشا می‌نشیند، و بعد مشاهدات خود را از نور عظمت الهی، در قالب [[سوره توحید]] بیان می‌دارد.  


بنابراین هر چند عبارت مذکور در سؤال سندی حدیثی ندارد؛ ولی از نظر تشبیه نماز مؤمن به معراج پیامبر(ص) قابل تأیید است با این هدف، که نماز انسان را تا اوج ملکوت، و مرز بی‌نهایت باید عروج دهد، تا نمازگزار، حق سلام بر نبی و مؤمنان صالح را پیداکند.
او یکتایی یگانه بی‌نیاز است، و سرانجام سر تعظیم فرود آوردن در مقابل خداوند سر به خاک ساییده و سجده می‌رود، و دوباره این سیر تکرار می‌شود، و در [[قنوت نماز]] همچون پیامبر، که در معراج خود برای امت تخفیف‌های زیادی گرفت واسطه می‌شود برای گرفتن تخفیفات ویژه برای هم‌نوعان و در پایان برگشت از معراج به نیت [[شکرگزاری]] به حمد و [[ستایش الهی]] می‌پردازد و درود و سلام خویش را بر پیامبر(ص) که زمینه‌ساز این معراج بوده‌ است نثار می‌کند؛ آن‌گاه به تک تک بندگان خدا سلام و ادب می‌کند، و برای حفظ شأن و منزلت معراج رفته‌ اصلی یعنی پیامبر(ص) اظهار ادب را از او شروع می‌کند و بعد به خود و بندگان دیگر، تسری می‌دهد و پایان معراج خود را نگاه به اطرافیان و سلام و درود بر آن‌ها قرارمی‌دهد. این است که گفته شده، نماز معراج مؤمن است با براق روح، در [[عالم ملکوت]].
 
بنابراین هر چند عبارت مذکور در سؤال سندی حدیثی ندارد؛ ولی از نظر تشبیه نماز مؤمن به معراج پیامبر(ص)، قابل تأیید است با این هدف، که نماز انسان را تا اوج ملکوت، و مرز بی‌نهایت باید عروج دهد، تا نمازگزار، حق سلام بر [[نبی]] و [[مؤمنان صالح]] را پیدا کند.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۵

سؤال

حدیث «نماز معراج مؤمن است» را که منسوب به پیامبر (ص) است را توضیح دهید.

روایت نماز معراج مومن است در منابع روایی ذکر نشده است؛ اما با توجه به مضمون این سخن برخی این جمله را مورد مقایسه با معراج پیامبر(ص) قرار داده و از نظر دلالت آن را درست می‌دانند.

معنا و اقسام معراج

  • معنای لغوی و اصطلاحی معراج، در لغت به معنای از نردبان بالا رفتن و در اصطلاح بالا رفتن به سوی عالم ملکوت است.[۱]

معراج بر دو قسم است:

  • معراج روحانی که روح به سوی خدا و عالم بالا صعود و به شهود و عین الیقین می‌رسد. چنان‌که امام علی(ع) فرمود: «من خدای را که ندیده باشم نمی‌پرستم، ولکن با چشم سر نتوان او را دید «ولکنْ تُدْرکُه القلوبُ بحقائقِ الایمان» بلکه با چشم دل و چراغ ایمان می‌توان او را مشاهده نمود».[۴]

بررسی سندی

از نظر سند و مدرک، این حدیث در جوامع روائی[۵] یافت نشده‌ است؛ بلکه جمله معروفی است که در برخی از کتاب‌ها بیان شده‌ است. آنچه در روایات وجود دارد، این حدیث است: «الصلوه قربانُ کلِّ تقیّ؛ نماز نزدیک کننده و بالا برنده هر کسی است که دارای تقوا و خود نگهداری باشد»[۶]

بررسی مضمون جمله

هر چند این جمله سند روایی ندارد، ولی مضمون آن قابل تأیید است و معنای آن این است که انسان در نماز با مراعات آداب ظاهری نماز، و باطنی آن از جمله توجه به خداوند و درک عظمت او و اینکه در مقابل چه کسی ایستاده‌ است، حالت خضوع پیدا کند، چنان حالت توجه به پروردگار پیدا می‌کند که از غیر او جدا شده به او پیوند می‌یابد و چنان غرق حالت تفکر و حضور و راز و نیاز با پروردگار می‌شود که بر تمام ذرات وجود او اثر گذارد.

خود را ذره ببیند در برابر وجود بی‌پایان و قطره‌ای در برابر اقیانوس بیکران، لحظات نماز هر کدام برای او درسی باشد از خودسازی و تربیت انسانی و وسیله‌ای باشد برای تهذیب روح، چنان‌که قرآن می‌فرماید: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ۝۱الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ مؤمنان رستگارند، آن‌ها که در نمازشان خشوع دارند(مؤمنون:۲–۳)

در روایتی از پیامبر(ص) بیان شده که مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی می‌کند فرمود: «لو خشَعَ قلبُه لخشعتْ جوارحُه؛ اگر او در قلبش خشوع بود اعضای بدنش نیز خاشع می‌شد.»[۷] معراج در نماز همان حالاتی است که ائمه(ع) داشتند که از خود بی خود می‌شدند و غیر خدا را نمی‌دیدند.

مقایسه نماز با معراج

نماز عبادتی است که همچون معراج است و دارای صعود و نزول، چنان‌که پیامبر اکرم معراج خود را با حرکت از خانه امّ هانی، و بیت الحرام به سوی بیت المقدّس آن‌هم شبانه آغاز می‌کند، و از آن‌جا به آسمان چهارم و بیت المعمور، و سیر و حرکت در ملکوت ادامه می‌یابد و تا سدره المنتهی پیش می‌رود، و سرانجام با کوله باری از آگاهی، و پیام، و رحمت و بشارت به سوی امت بر می‌گردد؛ در نماز هم انسان با سیری از اذان و اقامه شروع تا به سکوی آغاز معراج بیت‌المقدس نماز یعنی نیت می‌رسد، آن‌هم نه فقط شبانه، که صبح و شام، و ظهر و عصر، و هرگاه که بخواهد می‌تواند معراج داشته باشد، و با براق روح پرواز به سوی ملکوت آسمان‌ها را آغاز می‌کند.

جالب این است که در این مسیر مسافر و مرکب و سفر هم اتحاد دارند، آسمان اوّل، تکبیر و تحمید الهی و آسمان دوم، توحید در ربوبیت و آسمان سوم، توحید در مالکیت تا به آسمان چهارم و بیت المعمور نماز یعنی توحید در عبادت می‌رسد، و بعد از گذشت از آسمان استعانت به مرحله حضور می‌رسد، لذا در مراحل نهایی خطاب‌ها از غیبت به حضور تغییر می‌یابد، در مسیر راه احوال گمراهان و مغضوبان الهی را به تماشا می‌نشیند، و بعد مشاهدات خود را از نور عظمت الهی، در قالب سوره توحید بیان می‌دارد.

او یکتایی یگانه بی‌نیاز است، و سرانجام سر تعظیم فرود آوردن در مقابل خداوند سر به خاک ساییده و سجده می‌رود، و دوباره این سیر تکرار می‌شود، و در قنوت نماز همچون پیامبر، که در معراج خود برای امت تخفیف‌های زیادی گرفت واسطه می‌شود برای گرفتن تخفیفات ویژه برای هم‌نوعان و در پایان برگشت از معراج به نیت شکرگزاری به حمد و ستایش الهی می‌پردازد و درود و سلام خویش را بر پیامبر(ص) که زمینه‌ساز این معراج بوده‌ است نثار می‌کند؛ آن‌گاه به تک تک بندگان خدا سلام و ادب می‌کند، و برای حفظ شأن و منزلت معراج رفته‌ اصلی یعنی پیامبر(ص) اظهار ادب را از او شروع می‌کند و بعد به خود و بندگان دیگر، تسری می‌دهد و پایان معراج خود را نگاه به اطرافیان و سلام و درود بر آن‌ها قرارمی‌دهد. این است که گفته شده، نماز معراج مؤمن است با براق روح، در عالم ملکوت.

بنابراین هر چند عبارت مذکور در سؤال سندی حدیثی ندارد؛ ولی از نظر تشبیه نماز مؤمن به معراج پیامبر(ص)، قابل تأیید است با این هدف، که نماز انسان را تا اوج ملکوت، و مرز بی‌نهایت باید عروج دهد، تا نمازگزار، حق سلام بر نبی و مؤمنان صالح را پیدا کند.


برای مطالعهٔ بیشتر

  • پرواز در ملکوت امام خمینی (ره) ترجمه فهری.
  • معراج السعاده، مرحوم نراقی مقصد دوّم آداب نماز، ص۸۴۲–۸۶۸ انتشارات هجرت.
  • درسهایی از نماز، بخش معارف آموزش و پرورش کرمان (قم؛ مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب ـ جزایری اوّل، ۱۳۷۶) دو جلد، جلد دوّم.
  • نماز، محی‌الدین حائری شیرازی (دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین) ص۳–۶۳.
  • صلاه الخاشعین، آیت الله سید عبدالحسین دستغیب (قم، دارالکتاب).


منابع

  1. بندرریگی، محمد، فرهنگ جدید، ترجمه منجد الطلّاب، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۶۳ش، ص۳۵۵.
  2. اسراء/۱.
  3. نجم/۲۳.
  4. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص۳۴۲، خ۱۷۹.
  5. مراد از جوامع روایی، مجموعه‌های حدیثی است که روایات شیعه (و یا اهل سنت) در آن جمع‌آوری شده است، مانند اصول کافی «یعقوب کلینی»، «تهذیب»، و «استبصار» شیخ طوسی، و من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق که از قدیمی‌ترین جوامع روایی شیعه می‌باشند و هم‌چنین بحارالانوار، محمد باقر مجلسی و وسائل‌الشیعه، شیخ حر عاملی و جوامع دیگری که در عصر حاضر تهیه شده‌ است مراد از کتاب‌های درجه دوم و سوم، کتاب‌هایی است که با استفاده از کتاب‌های دیگران بدون مراجعه به جوامع روایی و منابع اصلی تهیه می‌شوند، یا آنچه را از دیگران شنیده بدون مراجعه به مدارک اصلی در کتاب‌ها خود می‌آورند.
  6. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل‌الشیعه، تهران، مطبعه الاسلامیه، ج۳، ص۳۰.
  7. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲ش، ج۱۴، ص۱۹۵.