دین اقلی و اکثری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}{{سوال}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
مقصود از دین أقلی و اکثری چیست؟
{{سوال}}
مقصود از دين أقلي و اكثري چيست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
'''دین اقلی و اکثری''' اشاره به محدوده و توقعات انسان‌ها از [[دین]] دارد که برخی آن‌را حداقلی و برخی آن‌را حداکثری دانسته‌اند.


== کلیات ==
[[علامه طباطبایی]] از عالمان شیعی در رویکردی میان اقلی و اکثری معتقد است مطالبی که [[قرآن]] و دین باید به آنها بپردازند مربوط به [[هدایت انسان]] است و از دین تنها باید همین مقدار را انتظار داشت. معتقدان به این نظریه باور دارند که توقع انسان از دین تنها می‌تواند در مواردی باشد که تنها از طریق دین می‌توان به آن‌ها پی برد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا … باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را بفهمد، این‌گونه امور خارج از وظیفه بیان دینی خواهد بود.
امروزه بحثي تحت عنوان «دين اقلي و اكثري» مطرح شده است كه در واقع ارتباط وثيقي با بحث قلمرو دين دارد. اگرچه بحث از قلمرو دين در مباحث كلامي جديد به صورت عام مطرح است لكن اين بحث را به طور خاص در مورد هر ديني نيز مي‌توان مطرح كرد. مثلاً درباره دين اسلام و قرآن بحث جامعيت و كمال تحت عناوين مختلف از قديم الايام ميان مفسرين، حكما و متكلمين رايج بوده است. در دهه‌هاي اخير به ويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تشكيل حكومت اسلامي و در پي تلاش براي پياده كردن ابعاد اجتماعي،‌ سياسي... اسلام در جامعه، مسأله قلمرو دين به صورت جدي در جامعه مطرح شده است.}}<ref>علي اكبريان، حسنعلي، درآمدي بر قلمرو دين، بي‌جا، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۳.</ref>


در پاسخ به اين پرسش كه آيا دين اسلام جامعيت دارد يا نه؟ حداقلي است يا حد اكثري، سه‌گونه پاسخ داده شده است:
در مقابل رویکردهای دیگری نیز وجود دارد. برخی با نگاه دین حداقلی معتقدند هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال [[آخرت|اخروی]] انسان است و دین کاری به دنیای انسان‌ها ندارد. معتقدان به دیدگاه حداکثری نیز با استفاده از ظواهر برخی آیات و روایات، معتقدند دین اسلام و قرآن، جامع همه علوم و معارف بشری است. به اعتقاد ایشان، دین اسلام آمده است تا همه مشکلات علمی و فکری انسان را پاسخ دهد.


==پاسخ اوّل: ديدگاه حداقلي دين==
==کلیات==
بحث «دین اقلی و اکثری» مرتبط با بحث «قلمرو دین» است. بحث قلمرو دین در [[کلام جدید]] به صورت عام مطرح است و همچنین به صورت خاص در هر دینی می‌تواند مطرح شود. در مورد اسلام، بحث جامعیت و کمال تحت عنوان‌های مختلف میان [[مفسران]] و [[متکلمان]] رایج بوده است.<ref>علی اکبریان، حسنعلی، درآمدی بر قلمرو دین، بی‌جا، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۳.</ref>


صاحبان اين نظريه هدف و وظيفه دين را فقط ارائه رهنمودهايي جهت رسيدن به سعادت و كمال اخروي انسان مي‌دانند و مدعي‌اند كه اساساً دين كاري به دنياي، انسان‌ها ندارد و در صورتي كه به تدبير امور دنيوي بپردازد خود نيز دنيوي و ايدئولوژيك مي‌شود و اين با جاودانگي آن در تضاد است چگونگي شناخت علوم انساني و تجربي، تشكيل حكومت، روش اداره حكومت، چگونگي مبارزه با مشكلات و مفاسد اجتماعي، مهار قدرت سياسي در جامعه ديني، چگونگي ايجاد عدالت اجتماعي و ده‌ها پرسش ديگر از قلمرو دين خارج است. پاسخ اين پرسش‌ها را بشر بايد با به كارگيري عقل و تجربه خود بيابد. معناي اقلي بودن دين در همه ابعادش اينست كه دين به مقداري از امور پرداخته است كه با اقل شرايط معيشت آدمي وفق دهد و حاجات يك زندگي ساده را كه هميشه و همه‌جا مي‌توان داشت برآورده مي‌كند امّا حاجات بزرگ‌تر در يك زندگي پيچيده‌تر را منظور نمي‌دارد.  
==دیدگاه حداقلی دین==
معتقدان به دیدگاه حداقلی‌بودن دین، معانی مختلفی برای حداقلی ذکر کرده‌اند. در یکی از این معانی، اعتقاد به این است که هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است و دین، کاری به دنیای انسان‌ها ندارد. دین در صورتی که به تدبیر امور دنیوی بپردازد خود نیز دنیوی و [[ایدئولوژی|ایدئولوژیک]] می‌شود و این با جاودانگی آن در تضاد است. چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و ده‌ها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است. پاسخ این پرسش‌ها را بشر باید با به کارگیری [[عقل]] و تجربه خود بیابد.


بُعد فقهي دين صرفاً احكامي‌اند كه در بايدها و نبايدها و حلال و حرام‌ خلاصه مي‌شوند و اين فرق دارد با برنامه‌ريزي و طراحي براي برنامه. برنامه‌ريزي كاري علمي است و نيازمند علوم و فنون مختلف است كه به هيچ‌رو چنين اموري از فقيه بر نمي‌آيد و داشتن چنين انتظاري از آن عبث است.<ref>سروش، عبدالكريم، كيان، دين اقلي و اكثري، سال هشتم، ش۴۱، ص۲ـ۹.</ref>  
بخش [[فقه]] دین، تنها احکامی هستند که در بایدها و نبایدها و [[حلال]] و [[حرام]] خلاصه می‌شوند و این با برنامه‌ریزی و طراحی برای برنامه دنیایی فرق دارد. برنامه‌ریزی، عملی علمی است و نیازمند علوم و فنون مختلف است که به هیچ‌رو چنین اموری از [[فقیه]] بر نمی‌آید و داشتن چنین انتظاری از آن بیهوده است.<ref>سروش، عبدالکریم، کیان، دین اقلی و اکثری، سال هشتم، ش۴۱، ص۲–۹.</ref>


==نقد مختصر ديدگاه اوّل:==
===نقد===
محققان در نقد این رویکرد معتقدند براساس آموزه‌های اسلام، دنیا مقدمه آخرت است و نمی‌توان گفت که اعمال سیاسی، اجتماعی و… انسان در این دنیا هیچ تأثیر مثبت یا منفی در سرنوشت اخروی او ندارد.


در نقد<ref>مصباح يزدي، محمّد تقي، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، قم، مؤسسه امام خميني(ره)، ۱۳۷۸، ج۳، ص۴۷.</ref> اين رويكرد تفريطي به جامعيت دين به طور اختصار مي‌توان گفت: اولاً: دنيا مزرعه و مقدمه‌ي آخرت است و نمي‌توان گفت كه اعمال سياسي، اجتماعي و... انسان در اين دنيا هيچ تأثير مثبت يا منفي در سرنوشت اخروي او ندارد. اگر دارد ـ چنانكه دارد ـ از آنجا كه دين اسلام و قرآن، دين هدايت‌اند پس در اين زمينه‌ها نيز بايد حرفي براي گفتن داشته باشند. ثانياً: با نگاهي به آيات و روايات به روشني ثابت مي‌شود كه احكام، دستورات و رهنمودهاي اجتماعي، سياسي و... بسياري جهت هدايت جامعه‌ي اسلامي در آنها يافت مي‌شود. كه اگر وجود اين آيات در دين نشانگر گستردگي قلمرو دين در امور اجتماعي نباشد وجود چنين قوانيني لغو خواهد بود. و شكّي نيست كه خداوند فعل عبث انجام نمي¬دهد.
همچنین با نگاه به آیات و روایات به روشنی ثابت می‌شود که احکام، دستورات و رهنمودهای اجتماعی، سیاسی و… جهت هدایت [[جامعه اسلامی]]، در آنها یافت می‌شود. اگر وجود این آیات در دین، نشانگر گستردگی قلمرو دین در امور اجتماعی نباشد، وجود چنین قوانینی لغو خواهد بود و خداوند فعل بیهوده انجام نمی‌دهد.<ref>مصباح یزدی، محمّد تقی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸، ج۳، ص۴۷.</ref>


==پاسخ دوم: رويكرد حداكثري افراطي به دين==
==رویکرد حداکثری به دین==
قائلان به دیدگاه حداکثری با استفاده از ظواهر برخی آیات<ref name=":0">نحل/۸۹، یوسف/۱۱۱، انعام/۳۸ و ۵۹.</ref> و روایات<ref name=":1">محمّد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌البیت(ع) بی‌تا، ج۱، ص۷۶–۸۰.</ref> چنین استفاده می‌کنند که دین اسلام و قرآن جامع همه علوم و معارف بشری است. به اعتقاد ایشان دین اسلام آمده است تا همه مشکلات علمی و فکری انسان را پاسخ دهد و همه جنبه‌های زندگی فردی و اجتماعی او را در دنیا و آخرت تنظیم کند؛ لذا دین اسلام نظام‌های لازم جهت اداره جامعه را دربردارد و می‌توان علوم اجتماعی و تجربی نظیر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، اقتصاد، فیزیک، شیمی، علوم کامپیوتری، ریاضی و… را از قرآن استخراج کرد.<ref>ایازی، سید محمّد علی، جامعیت قرآن، رشت، انتشارات کتاب مبین، چاپ اول، ۱۳۷۸، صص۵۹–۶۷.</ref>


قائلين به اين ديدگاه با استفاده از ظواهر برخي آيات<ref>ر.ك: نحل/۸۹، يوسف/۱۱۱، انعام/۳۸ و ۵۹.</ref> و روايات<ref>محمّد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ترجمه‌ي سيد جواد مصطفوي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌البيت(ع) بي‌تا، ج۱، ص۷۶ـ۸۰.</ref> چنين استفاده مي‌كنند كه دين اسلام و قرآن جامع همه علوم و معارف بشري است. زيرا به اعتقاد ايشان دين اسلام آمده است تا همه مشكلات علمي و فكري انسان را پاسخ دهد و همه جنبه‌هاي زندگي فردي و اجتماعي او را در دنيا و آخرت تنظيم كند. لذا دين اسلام نظام‌هاي لازم جهت اداره جامعه را در بردارد و مي‌توان علوم اجتماعي و تجربي نظير جامعه‌شناسي، روان‌شناسي، اقتصاد، فيزيك، شيمي، علوم كامپيوتري، رياضي و... را از قرآن استخراج كرد<ref>ر.ك: ايازي، سيد محمّد علي، جامعيت قرآن، رشت، انتشارات كتاب مبين، چاپ اول، ۱۳۷۸، صص۵۹ـ۶۷.</ref>. ضمن بيان پاسخ سوم، ديدگاه دوم را نيز به اختصار نقد مي‌كنيم.  
این رویکرد نیز مورد نقد واقع شده است. محققان با استناد به برخی آیات قرآن<ref>آیه ۸۹ سوره نحل.</ref> و برخی روایات<ref>کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌البیت(ع) بی‌تا، ج۱، ص۷۶–۸۰.</ref> معتقدند دین مجموعه معارف، احکام و رهنمودهایی است که پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی انسان در مسئله هدایت و سعادت را می‌رسانند و اگر این معارف و رهنمودها بوسیله وحی مطرح نشوند ابزارهای متعارف شناخت آدمی مانند عقل و تجربه به تنهایی انسان را به سرمنزل مقصود نمی‌رساند. به عبارت دیگر دین جامع همه نیازهای هدایتی و عوامل مؤثر در هدایت و سعادت فرد و جامعه است و موضوعات دیگر را به خود انسان‌ها واگذار کرده است.


==پاسخ سوم: رويكرد معتدل به دين==
==رویکرد معتدل به دین==
[[علامه طباطبایی]] در ذیل آیه ۸۹ [[سوره نحل]] با دو شرط می‌پذیرد که قرآن تبیان و بیان هر چیزی است:


برخي از محققين با استناد به آياتي همچون آيه‌ي ۸۹ سوره‌ي نحل و آيه‌ي ۱۱۱ سوره‌ي يوسف و برخي از روايات<ref>كليني، اصول كافي، ترجمه‌ي سيد جواد مصطفوي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌البيت(ع) بي‌تا، ج۱، ص۷۶ـ۸۰.</ref> برآنند كه دين مجموعه معارف، احكام و رهنمودهايي است كه پاسخگوي نيازهاي فردي و اجتماعي انسان در مسائلي است كه وي را هدايت كرده به سعادت مي‌رسانند و اگر اين معارف و رهنمودها بوسيله وحي مطرح نشوند ابزارهاي متعارف شناخت آدمي مانند عقل و تجربه به تنهايي انسان را به سرمنزل مقصود نمي‌رسانند. به عبارت ديگر دين جامع همه نيازهاي هدايتي و عوامل مؤثر در هدايت و سعادت فرد و جامعه مي‌باشد.
#مطالبی که قرآن و دین باید به آنها بپردازند مربوط به هدایت انسان باشد.
#انسان نیازمند بیان دین باشد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا… باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته باشد یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را بفهمد، این‌گونه امور خارج از وظیفه بیان دینی خواهد بود.<ref>طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۷ه‍. ق، ۱۹۹۷م، ج۱۲، ص۳۲۵.</ref>


علامه طباطبايي (ره) در ذيل آيه ۸۹ سوره نحل به اين موضوع مي‌پردازد و با دو شرط مي‌پذيرد كه قرآن تبيان و بيان هر چيزي است: اولاً آن مطالبي كه قرآن و دين بايد به آنها بپردازند مربوط به هدايت انسان باشد. ثانياً: انسان نيازمند بيان دين باشد. بنابراين چنانچه مسائلي از قبيل علوم تجربي يا تاريخي يا فلسفي يا... باشد كه ارتباطي به هدايت انسان نداشته باشد يا مطالبي باشد كه انسان خود بدون كمك وحي آنها را بفهمد اين‌گونه امور خارج از حطيه و وظيفه بيان ديني خواهد بود. ايشان بيان مي‌كنند كه قرآن آنچه را كه مربوط به هدايت انسان است بيان مي‌كند.<ref>طباطبايي، سيد محمّد حسين، الميزان، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۷ه‍ ق، ۱۹۹۷م، ج۱۲، ص۳۲۵.</ref>  
یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن {{قرآن|َتِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏|ترجمه= بيانگر همه چیز است|سوره=نحل|آیه=۸۹}} است. اما مراد از «کل شیء» ظاهراً اموری است که به هدایت انسان بازمی‌گردد نه هر امری.<ref>طباطبائی، سید محمّد حسین، المیزان، ترجمه سید محمّد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی‌چا، بی‌تا، ج۱۲، ص۴۶۸–۴۶۹.</ref> [[آیت الله مصباح یزدی]] معتقد است اگر بخواهیم قرآن را براساس اصول متعارف بفهمیم، نمی‌توانیم از آیات قرآن اثبات کنیم که قرآن بیان همه چیز است. در تفسیر سخن هر گوینده‌ای، باید هدف و جهان‌بینی او را مدنظر داشت. در تفسیر قرآن نیز باید دید قرآن برای چه هدفی نازل شده است. هدف قرآن هدایت انسان به سعادت حقیقی یعنی قرب به خدا است و در این صورت با توجه به این هدف و قرینه‌های دیگر، معنای آیه {{قرآن|َتِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏|ترجمه= بيانگر همه چیز است|سوره=نحل|آیه=۸۹}} این است که قرآن بیانگر همه اموری است که در راستای هدف هدایت باشند.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (قرآن‌شناسی)، قم، انتشارات مدرسه علمیه معصومیه، بی‌چا، بی‌تا، ج۲، ص۱۶۳–۱۷۲؛ همچنین ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۱، ص۳۶۱–۳۶۲.</ref>{{مطالعه بیشتر}}


يكي از صفات عمومي قرآن اين است كه بيان هر چيزي است و به تعبير خود قرآن {{قرآن|تبيان لكل شيء<ref>نحل/۸۹.</ref> است و از آنجا كه قرآن كتاب هدايت است مراد از «كل شيء» ظاهراً اموري است كه به هدايت انسان بازمي‌گردد نه به هر امري ولو بي‌ارتباط با هدايت.<ref>طباطبائي، سيد محمّد حسين، الميزان، ترجمه سيد محمّد باقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، بي‌چا، بي‌تا، ج۱۲، ص۴۶۸ـ۴۶۹.</ref>
==مطالعه بیشتر==


در كتاب قرآن شناسي استاد مصباح يزدي اين موضوع چنين بيان شده است كه اگر بخواهيم قرآن را براساس اصول متعارف فهم يك متن بفهميم نمي‌توانيم از آياتي نظير آيه ۸۹ سوره نحل و آيه ۱‌۱۱ سوره يوسف اين را اثبات كنيم كه قرآن بيان همه چيز با تمام جزئيات و يا همه چيز به نحو كلي است. در تفسير سخن هر گوينده‌اي، بايد هدف و جهان‌بيني او را مدنظر داشت در تفسير قرآن نيز بايد ديد قرآن براي چه هدفي نازل شده است. اگر هدف از نزول قرآن و يا ادعاي آن ‌آگاه نمودن بشر از تمام اسرار هستي بود، آنگاه {{قرآن|تبيان لكل شيء}} ظاهر در اين بود كه همه چيز با تمام جزئيات و يا حداقل به نحو كلي در قرآن آمده است. امّا اگر هدف قرآن هدايت انسان به سعادت حقيقي يعني قرب به خدا باشد ـ چنانكه به دليل آيات<ref>ر.ك: انفال/۲۴، بقره‌/۱۳۷، آل‌عمران/۲۰، نور/۵۴، آل‌عمران/۱۳، اعراف/۱۵۸ و ۴۳، يونس/۱۰۸، نمل/۹۲، بقره/۲ و ۹۷ و ۱۸۵، انعام/۱۵۷،‌ اعراف،/۵۲ و ۲۰۳، توبه/۳۳، يونس/۵۷، يوسف/۱۱۱، نحل/۶۴ و ۸۹.</ref> و روايات متعدد هدف قرآن همين است ـ در اين صورت با توجّه به اين هدف و قراين مقامي و موقعيت آيه معناي «تبياناً لكل شيء» اين است كه قرآن بيانگر همه اموري است كه در راستاي اين هدف باشند. به بيان ديگر آنچه كه در سعادت و هدايت انسان تا روز قيامت مؤثر است اعم از مسائل ارزشي و اخلاقي، معارف حقيقي مربوط به جهان‌بيني، حقوقي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي، و يا مسائل مربوط به جهان هستي و مادي، در آن به شكل كلي يا مفصل بيان شده است.<ref>مصباح يزدي، محمدتقي، معارف قرآن (قرآن شناسي)، قم، انتشارات مدرسه علميه معصوميه، بي‌چا، بي‌تا، ج۲، ص۱۶۳ـ۱۷۲؛ همچنين ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتاب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۱، ص۳۶۱ـ۳۶۲.</ref> اين ديدگاه سوم در واقع نگاه حداكثري معتدل و معقول به قلمرو دين اسلام و قرآن است.
*احد، فرامرز قراملکی، قلمرو پیام پیامبران، (بی‌جا: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، زمستان ۱۳۷۶).
 
*عبدالله نصری، انتظار بشر از دین، (تهران، انتشارات دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۸).
نكته‌اي مهم و قابل ذكر در پايان سخن اين است كه صاحبان ديدگاه سوم به اين حقيقت توجّه داشته و تذكر داده‌اند كه قرآن كريم علاوه بر ظاهر خود از بطوني نيز برخوردار است و آن كساني كه با بطون قرآن در ارتباط‌اند قطعاً معارف و علوم بسياري را مي‌توانند از بطون قرآن استخراج كنند. به تعبير ديگر ايشان آيات و رواياتي را كه مستند ديدگاه دوم بود، حمل بر فهم از بطون قرآن مي‌كنند كه هر كسي به آن بطون راه ندارد. امّا آنچه كه در اختيار ما هست ظاهر قرآن است كه با روش‌هاي متعارف فهم عرفي مي‌توانيم آن را بفهميم.<ref>مصباح يزدي، محمدتقي، معارف قرآن (قرآن‌شناسي)، قم، انتشارات مدرسه معصوميه، بي‌چا، بي‌تا، ج۲، ص۱۷۰؛
 
همچنين ر.ك: طباطبايي، الميزان، همان.</ref>
 
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
 
۱ـ كتاب نقد، دين و دنيا، ش ۲ و ۳.
 
۲ـ احد، فرامرز قراملكي، قلمرو پيام پيامبران، (بي‌جا: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، چاپ اول، زمستان ۱۳۷۶).  
 
۳ـ عبدالله نصري، انتظار بشر از دين، (تهران، انتشارات دانش و انديشه معاصر، ۱۳۷۸).  
 
۴ـ عبدالله جوادي آملي، شريعت در آينه معرفت، (تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء، چاپ اول، بي‌تا).
 
۵ـ محمدتقي مصباح يزدي، نظريه سياسي اسلام، (قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ دوم، ۱۳۷۸)، ج۱، صص ۵۶ و ۵۵.
 
<span></span>


==منابع==
==منابع==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی  
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
| شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۲ = قلمرو دین
| شاخه فرعی۲ = قلمرو دین
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
| بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
  | بازبینی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۴

سؤال

مقصود از دین أقلی و اکثری چیست؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


دین اقلی و اکثری اشاره به محدوده و توقعات انسان‌ها از دین دارد که برخی آن‌را حداقلی و برخی آن‌را حداکثری دانسته‌اند.

علامه طباطبایی از عالمان شیعی در رویکردی میان اقلی و اکثری معتقد است مطالبی که قرآن و دین باید به آنها بپردازند مربوط به هدایت انسان است و از دین تنها باید همین مقدار را انتظار داشت. معتقدان به این نظریه باور دارند که توقع انسان از دین تنها می‌تواند در مواردی باشد که تنها از طریق دین می‌توان به آن‌ها پی برد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا … باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را بفهمد، این‌گونه امور خارج از وظیفه بیان دینی خواهد بود.

در مقابل رویکردهای دیگری نیز وجود دارد. برخی با نگاه دین حداقلی معتقدند هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است و دین کاری به دنیای انسان‌ها ندارد. معتقدان به دیدگاه حداکثری نیز با استفاده از ظواهر برخی آیات و روایات، معتقدند دین اسلام و قرآن، جامع همه علوم و معارف بشری است. به اعتقاد ایشان، دین اسلام آمده است تا همه مشکلات علمی و فکری انسان را پاسخ دهد.

کلیات

بحث «دین اقلی و اکثری» مرتبط با بحث «قلمرو دین» است. بحث قلمرو دین در کلام جدید به صورت عام مطرح است و همچنین به صورت خاص در هر دینی می‌تواند مطرح شود. در مورد اسلام، بحث جامعیت و کمال تحت عنوان‌های مختلف میان مفسران و متکلمان رایج بوده است.[۱]

دیدگاه حداقلی دین

معتقدان به دیدگاه حداقلی‌بودن دین، معانی مختلفی برای حداقلی ذکر کرده‌اند. در یکی از این معانی، اعتقاد به این است که هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است و دین، کاری به دنیای انسان‌ها ندارد. دین در صورتی که به تدبیر امور دنیوی بپردازد خود نیز دنیوی و ایدئولوژیک می‌شود و این با جاودانگی آن در تضاد است. چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و ده‌ها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است. پاسخ این پرسش‌ها را بشر باید با به کارگیری عقل و تجربه خود بیابد.

بخش فقه دین، تنها احکامی هستند که در بایدها و نبایدها و حلال و حرام خلاصه می‌شوند و این با برنامه‌ریزی و طراحی برای برنامه دنیایی فرق دارد. برنامه‌ریزی، عملی علمی است و نیازمند علوم و فنون مختلف است که به هیچ‌رو چنین اموری از فقیه بر نمی‌آید و داشتن چنین انتظاری از آن بیهوده است.[۲]

نقد

محققان در نقد این رویکرد معتقدند براساس آموزه‌های اسلام، دنیا مقدمه آخرت است و نمی‌توان گفت که اعمال سیاسی، اجتماعی و… انسان در این دنیا هیچ تأثیر مثبت یا منفی در سرنوشت اخروی او ندارد.

همچنین با نگاه به آیات و روایات به روشنی ثابت می‌شود که احکام، دستورات و رهنمودهای اجتماعی، سیاسی و… جهت هدایت جامعه اسلامی، در آنها یافت می‌شود. اگر وجود این آیات در دین، نشانگر گستردگی قلمرو دین در امور اجتماعی نباشد، وجود چنین قوانینی لغو خواهد بود و خداوند فعل بیهوده انجام نمی‌دهد.[۳]

رویکرد حداکثری به دین

قائلان به دیدگاه حداکثری با استفاده از ظواهر برخی آیات[۴] و روایات[۵] چنین استفاده می‌کنند که دین اسلام و قرآن جامع همه علوم و معارف بشری است. به اعتقاد ایشان دین اسلام آمده است تا همه مشکلات علمی و فکری انسان را پاسخ دهد و همه جنبه‌های زندگی فردی و اجتماعی او را در دنیا و آخرت تنظیم کند؛ لذا دین اسلام نظام‌های لازم جهت اداره جامعه را دربردارد و می‌توان علوم اجتماعی و تجربی نظیر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، اقتصاد، فیزیک، شیمی، علوم کامپیوتری، ریاضی و… را از قرآن استخراج کرد.[۶]

این رویکرد نیز مورد نقد واقع شده است. محققان با استناد به برخی آیات قرآن[۷] و برخی روایات[۸] معتقدند دین مجموعه معارف، احکام و رهنمودهایی است که پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی انسان در مسئله هدایت و سعادت را می‌رسانند و اگر این معارف و رهنمودها بوسیله وحی مطرح نشوند ابزارهای متعارف شناخت آدمی مانند عقل و تجربه به تنهایی انسان را به سرمنزل مقصود نمی‌رساند. به عبارت دیگر دین جامع همه نیازهای هدایتی و عوامل مؤثر در هدایت و سعادت فرد و جامعه است و موضوعات دیگر را به خود انسان‌ها واگذار کرده است.

رویکرد معتدل به دین

علامه طباطبایی در ذیل آیه ۸۹ سوره نحل با دو شرط می‌پذیرد که قرآن تبیان و بیان هر چیزی است:

  1. مطالبی که قرآن و دین باید به آنها بپردازند مربوط به هدایت انسان باشد.
  2. انسان نیازمند بیان دین باشد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا… باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته باشد یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را بفهمد، این‌گونه امور خارج از وظیفه بیان دینی خواهد بود.[۹]

یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن ﴿َتِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏؛ بيانگر همه چیز است(نحل:۸۹) است. اما مراد از «کل شیء» ظاهراً اموری است که به هدایت انسان بازمی‌گردد نه هر امری.[۱۰] آیت الله مصباح یزدی معتقد است اگر بخواهیم قرآن را براساس اصول متعارف بفهمیم، نمی‌توانیم از آیات قرآن اثبات کنیم که قرآن بیان همه چیز است. در تفسیر سخن هر گوینده‌ای، باید هدف و جهان‌بینی او را مدنظر داشت. در تفسیر قرآن نیز باید دید قرآن برای چه هدفی نازل شده است. هدف قرآن هدایت انسان به سعادت حقیقی یعنی قرب به خدا است و در این صورت با توجه به این هدف و قرینه‌های دیگر، معنای آیه ﴿َتِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏؛ بيانگر همه چیز است(نحل:۸۹) این است که قرآن بیانگر همه اموری است که در راستای هدف هدایت باشند.[۱۱]

مطالعه بیشتر

  • احد، فرامرز قراملکی، قلمرو پیام پیامبران، (بی‌جا: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، زمستان ۱۳۷۶).
  • عبدالله نصری، انتظار بشر از دین، (تهران، انتشارات دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۸).

منابع

  1. علی اکبریان، حسنعلی، درآمدی بر قلمرو دین، بی‌جا، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۳.
  2. سروش، عبدالکریم، کیان، دین اقلی و اکثری، سال هشتم، ش۴۱، ص۲–۹.
  3. مصباح یزدی، محمّد تقی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸، ج۳، ص۴۷.
  4. نحل/۸۹، یوسف/۱۱۱، انعام/۳۸ و ۵۹.
  5. محمّد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌البیت(ع) بی‌تا، ج۱، ص۷۶–۸۰.
  6. ایازی، سید محمّد علی، جامعیت قرآن، رشت، انتشارات کتاب مبین، چاپ اول، ۱۳۷۸، صص۵۹–۶۷.
  7. آیه ۸۹ سوره نحل.
  8. کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل‌البیت(ع) بی‌تا، ج۱، ص۷۶–۸۰.
  9. طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۷ه‍. ق، ۱۹۹۷م، ج۱۲، ص۳۲۵.
  10. طباطبائی، سید محمّد حسین، المیزان، ترجمه سید محمّد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی‌چا، بی‌تا، ج۱۲، ص۴۶۸–۴۶۹.
  11. مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (قرآن‌شناسی)، قم، انتشارات مدرسه علمیه معصومیه، بی‌چا، بی‌تا، ج۲، ص۱۶۳–۱۷۲؛ همچنین ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۱، ص۳۶۱–۳۶۲.