حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر

از ویکی پاسخ

حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر، حدیثی است که در کتاب کافی از امام جواد(ع) یا امام باقر(ع) نقل شده و در آن به شیعیان سفارش شده، در مباحثه با مخالفان خود (اهل سنت)، از استدلال به سوره قدر استفاده کنند. در صحیح بودن سند این روایت، به دلیل وجود «حسن بن عباس بن حریش» در سلسله‌سند آن اختلاف نظر است.

برخی از عالمان شیعه در توضیح این حدیث گفته‌اند سوره قدر بیانگر این است که تا روز قیامت در شب قدر فرشتگان نازل می‌شوند؛ بنابراین پس از پیامبر(ص) نیز، باید جانشینانی باشند تا فرشتگان بر آنها نازل شوند؛ پس امامت تداوم داشته و اطاعت از امام لازم است. از طرفی، هنگامی اطاعت از فردی واجب است، که او معصوم از گناه و خطا باشد؛ بنابراین امام، باید معصوم باشد. از طرفی به جز شیعه، دیگر مذاهب اسلامی رهبرانشان را معصوم ندانسته‌اند؛ بنابراین تنها امامان(ع) که عصمت آنها ثابت شده، صلاحیت امامت و ولایت پس از پیامبر(ص) را دارند.

سؤال
چرا امام باقر «ع» می‌فرماید: اگر خواستید بحث کنید با سوره قدر بحث کنید؟


متن و ترجمه

امام جواد(ع): «یَا مَعْشَرَ الشِّیعَة خَاصِمُوا بِسُورَة إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا، فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّة اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ إِنَّهَا لَسَیِّدَة دِینِکُمْ وَ إِنَّهَا لَغَایَة عِلْمِنَا…»[۱]

«ای گروه شیعه‏! با سوره قدر (با اهل سنت) مباحثه کنید تا پیروز شوید، به‌خدا که آن سوره پس از پیغمبر، حجت خدای بلندمتربه بر مردم است و آن سوره سرور دین شما (بزرگترین دلیل مذهب شما) و نهایت دانش ما است (زیرا کاشف از شب قدر است و در آن شب مکنونات علمی برای ما آشکار می‌گردد).

بررسی سند

حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر، در کتاب کافی، در باب شأن نزول سوره قدر، ذکر شده و به «ابوجعفر» نسبت داده شده است. برخی مراد از ابوجعفر در سند این روایت را امام باقر(ع) دانسته‌اند. در برابر برخی، منظور از آن را امام جواد(ع) شمرده‌اند؛ زیرا همه احادیث این باب، با یک سند ذکر شده و در روایت نخست آن، «ابوجعفر الثانی» آمده که مراد از آن امام جواد(ع) است.

در سلسه سند این روایت، «حسن بن عباس بن حریش» قرار دارد، که برخی از رجال‌شناسان شیعه مانند ابن داوود،[۲] نجاشی[۳] و علامه حلی[۴] او را ضعیف دانسته‌اند. در مقابل، علامه مجلسی او را ثقه و مورد اعتماد می‌داند.[۵]

بررسی محتوا

در حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر، به شیعیان سفارش شده با مخالفانشان (اهل‌سنت)، به وسیله سوره قدر استدلال کنند. برخی از عالمان شیعه در توضیح این حدیث گفته‌اند سوره قدر بیانگر این است که تا روز قیامت در شب قدر فرشتگان نازل می‌شوند؛ بنابراین پس از پیامبر(ص) نیز، باید جانشینانی باشند تا فرشتگان بر آنها نازل شوند؛ پس امامت تداوم داشته و اطاعت از امام لازم است. از طرفی، هنگامی اطاعت از فردی واجب است، که او معصوم از گناه و خطا باشد؛ بنابراین امام، باید معصوم باشد. از طرفی به جز شیعه، دیگر مذاهب اسلامی رهبرانشان را معصوم ندانسته‌اند؛ بنابراین تنها امامان(ع) که عصمت آنها ثابت شده، صلاحیت امامت و ولایت پس از پیامبر(ص) را دارند.[نیازمند منبع]

امین استرآبادی، عالم اخباری شیعه (درگذشت ۱۰۳۶ق)، معتقد است استدالال به سوره قدر برای اثبات تداوم امامان، به این صورت است که، اگر در زمان پیامبر(ص) نیاز به نزول فرشتگان بود، بعد از او هم، نیاز به نزول فرشتگان بر معصومی که جانشین پیامبر است، وجود دارد.[۶]

به گفته ملاصالح مازندرانی شارح کتاب کافی نیز، مباحثه با سوره قدر یعنی با گفتن این سخن که در هر عصری باید فرشتگان بر ولی امر نازل شوند، بر اهل‌سنت پیروز شوید و بگویید در این عصر نیز فرشتگان، بر امام معصومِ همین عصر نازل می‌شوند؛ پس امامی که فرشته بر او نازل می‌شود، همانند پیامبر(ص) اطاعتش واجب است.[۷]

گفته شده چون این روایت استدلالی است، ضعف سند آن، به محتوای آن ضربه‌ای نزده و شیعیان می‌توانند از استدلال آن برای تداوم امامت پس از پیامبر(ص)، استفاده کرده و معصوم بودن امام را ثابت کنند.


منابع

  1. کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج‏۱، ص۲۴۲، بَابٌ فِی شَأْنِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَه الْقَدْرِ وَ تَفْسِیرِهَا، حدیث۶.
  2. ابن داود حلی، تقی الدین، رجال ابن داود، نجف، حیدریه، ۱۳۹۲ه‍. ق، ص۲۳۸.
  3. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ ششم، ۱۳۶۵ ش، ص۶۰.
  4. علامه حلی، حسن، رجال العلامه الحلی، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص۲۱۴.
  5. رک: کلینی، محمد، أصول الکافی، ترجمه: مصطفوی، تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش، ج۱، ص۳۵۱.
  6. استر آبادی، محمد امین، الحاشیه علی أصول الکافی، قم، چاپ اول، ۱۴۳۰، ص۱۴۷.
  7. مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی-الأصول و الروضه، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ ق، ج‏۶، ص۱۱.