تفاوت اعتقاد به مهدویت در شیعه و اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نیازمند گسترش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
|شاخه فرعی۱ =مهدویت
|شاخه فرعی۲ =مهدی باوری
|شاخه فرعی۳ =
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
مهدویت نوعیه و شخصیه چیست و مهدویت نوعیه چه اشکالی دارد؟
مهدویت نوعیه و شخصیه چیست و بر نظریه مهدویت نوعیه چه اشکالی وارد است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
 
[[پرونده:محمد المهدی الحی.jpeg|بندانگشتی|کتیبه‌ای با عبارت «محمد المهدی حَیّ؛ محمدِ مهدی زنده» در [[مسجد النبی]]، که با تغییراتی کلمه «حَیّ؛ زنده» از آن حذف شد.<ref>«[https://hajj.ir/fa/69966 درخشش نام اهل بیت بر دیوار مسجدالنبی محمد المهدی (عج)‌ زنده است]»، سایت حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، تاریخ درج مطلب:  ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید:‌ ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ش.</ref>]]
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
گاهی در تعبیرات از [[مهدویت]] شخصی و نوعی استفاده می‌شود، برخی از [[اهل سنّت]] مهدویت نوعی را قبول دارند و [[شیعه]] امامی مهدویت شخصی را، مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ [[مهدی موعود(ع)]] شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او کسی جز فرزند [[امام حسن عسکری‏(ع)]] نیست.
{{درگاه|مهدویت}}
[[شیعه]] به «مهدویت شخصی» معتقد است و برخی از [[اهل‌سنت]] «مهدویت نوعی» را قبول دارند. مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ [[امام مهدی(ع)|مهدی موعود(ع)]] شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده [[ظهور]] خواهد کرد، و او فرزند [[امام حسن عسکری‏(ع)]] است. مقصود اهل‌سنت از مهدویت نوعی این است که در [[آخرالزمان]] شخصی از نوادگان [[پیامبر(‏ص)]] به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد؛ گرچه اکنون وجود خارجی ندارد.


مقصود اهل سنّت از مهدویت نوعی این است که در [[آخرالزمان]] شخصی از ذریه [[پیامبر اکرم(‏ص)]] به نام مهدی متولد شده، و ظهور خواهد کرد؛ و اوست کسی که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، گرچه وجود خارجی ندارد.
به باور شیعه، نظریه مهدویت نوعی مردود است؛ زیرا به دلایل تاریخی، [[امام مهدی(عج)]] به دنیا آمده و به دلایل [[عقل|عقلی]] و [[نقل|نقلی]]، وجود امام در هر عصری ضرورت دارد. امام واسطه فیض خدا بوده و بدون او فیض هستی قطع شده و جهان هستی فرو می‌پاشد.
{{مهدویت-عمودی}}
برخی از عالمان اهل‌سنت [[تولد امام مهدی(ع)]] را ذکر کرده و پس از آن، درباره اینکه وی از نوادگان [[امام حسن(ع)]] است یا [[امام حسین(ع)]] اختلاف‌نظر پیدا کرده‌اند.  


تعبیر مهدی نوعی و شخصی کاربرد دیگری نیز دارد که نزد عرفا متداول است. برخی از عرفای اهل سنّت همچون مولوی معتقدند به اینکه در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد خواه از نسل [[امام علی(ع)]] و خواه از نسل عمر. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است، ولی شیعه قائل است که در هر زمان باید امام معصوم موجود باشد، زیرا بدون آن زمین مضطرب خواهد شد؛ و این نظر مبتنی بر روایات بسیار زیاد از اهل بیت(ع) است.
== مهدویت شخصی و نوعی ==
شیعه به «مهدویت شخصی» اعتقاد دارد. مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ [[امام مهدی(ع)|مهدی موعود(ع)]] شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده [[ظهور]] خواهد کرد، و او فرزند [[امام حسن عسکری‏(ع)]] است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ عباس قمی، منتهی الآمال. علمای اهل سنت نیز این موضوع را نقل کرده‌اند مانند شیخ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۳، ب ۷۱، ص۸۲.</ref>


===ضرورت وجود امام در هر زمان===
برخی از [[اهل سنّت]]، به «مهدویت نوعی» معتقدند. مقصود آنها از مهدویت نوعی این است که در [[آخرالزمان]] شخصی از نوادگان [[پیامبر اکرم(‏ص)]] به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد و دنیا را همان گونه که از ظلم پر شده از عدل و داد پر خواهد نمود؛ گرچه او اکنون وجود خارجی ندارد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قاهره، دار احیاء کتب العربیه، ۱۹۶۰، ج۷، ص۹۴، و ج۱۰، ص۹۶.</ref>
بر اساس اعتقاد [[علم کلام|کلامی]]ِ شیعه، که پشتوانه ادلهٔ عقلی و نقلی دارد، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، [[معصوم]] و منصوب از طرف [[خدا]] خالی نخواهد بود؛ زیرا بدون وجود امام که واسطه فیض است، جریان فیض الهی در عالَم امکان ندارد؛ و و فقط در سایه وجود امام در هر عصر زندگی و بقای آن امکان‌پذیر خواهد بود. برای رساندن اهمیت این مطلب [[امام صادق(ع)]] گفته است: «اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.</ref>


مبنای این اصل، امور ذیل‌اند:
االبته برخی از محدثان و تاریخ‌نگاران اهل‌سنت [[تولد امام مهدی(ع)]] را ذکر کرده‌اند<ref>ابن حجر هیثمی، در الصواعق المحرقه، ط ۲، قاهره، ۱۳۵۸ ه‍. ق، ص۲۰۸، شبراوی الاتحاف بحب الاشراف، ط ۲، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ ه‍. ش. ص۱۷۹.</ref> و پس از آن، در اینکه وی از نوادگان [[امام حسن(ع)]] است یا [[امام حسین(ع)]] اختلاف‌نظر پیدا کرده‌اند. [[محمد ترمذی]] در [[سنن ترمذی (کتاب)|سنن ترمذی]] از [[صحاح سته]] او را از نوادگان امام حسن شمرده است.{{مدرک|date=مارس ۲۰۲۲}} ابن حجر هیتمی عالم اهل سنت قرن دهم قمری، روایاتی که مهدی را از فرزندان امام حسین دانسته غیرصحیح دانسته است. او معتقد است خداوند به دلیل اینکه حسن بن علی(ع) برای مصالح امت اسلام،‌ [[خلافت]] را ترک کرد و با [[معاویه]] صلح کرد، مهدی را از اولاد او قرار داد.<ref>ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، قاهره، چاپ دوم، ۱۳۵۸ق، ص۲۰۸.</ref>


امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده، جهان هستی فرو می‌پاشد. از امام رضا(ع) نقل شده اگر روی زمین بی امام می‌شد، زمینی و بشری نمی‌ماند و همه از بین می‌رفتند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۲.</ref> از این رو بی وجود امام(ع)، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز نیست خواهد بود.
در مقابل، عالمان شیعه مهدی را از نوادگان امام حسین دانسته‌اند؛ البته به اعتقاد آنها، نسب وی از طرف مادر به امام حسن(ع) نیز می‌رسد؛ زیرا [[مادر امام باقر(ع)]]  دختر امام حسن است. همچنین به گفته آنها، بین [[صلح امام حسن(ع)]] و وجود امام زمان(ع) ارتباطی منطقی وجود ندارد.{{مدرک|date=مارس ۲۰۲۲}}


امام مخاطب و حامل [[قرآن]] و الهام است: چون قرآن کتاب همیشگی و زنده انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن نیز باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلب و روحش بستر و جایگاه وحی است، بعد از [[پیامبر اکرم(ص)]] جز امامان(ع) نمی‌تواند باشد.
== اشکال به مهدویت نوعی ==
بر اساس اعتقاد [[علم کلام|کلامی]]ِ شیعه، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، [[معصوم]] و منصوب از طرف [[خدا]] خالی نخواهد بود؛ زیرا بدون وجود امام که واسطه فیض است، جریان فیض الهی در عالَم امکان ندارد؛ و فقط در سایه وجود امام در هر عصر، زندگی و بقای عالَم امکان‌پذیر خواهد بود.{{مدرک|date=مارس ۲۰۲۲}}


جریان زنده و مستمر و بقای استمرار قرآن و [[شب قدر]] جز با پذیرش وجود کسی که حامل و مهبط و مخاطب آن‌ها باشد، قابل تصور نیست و چنین شخصی همان امام زمان است.
=== ضرورت وجود امام در هر زمان ===
{{جعبه گفتاورد
|گفتاورد = [[امام صادق(ع)]]:


بر این اساس وجود امام در هر زمانی لازم است اما از آنجا که بنابر دلایل موثق و شواهد قطعی تاریخی یازده امام از این جهان رخت بر بسته‌اند، و بنا بر دلائل معتبر و مستند تاریخی [[امام دوازدهم(ع)]] پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروری است اگرچه در پرده غیبت باشد.
«اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم، یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.</ref>
 
|تراز = چپ
پس آفرینش انسانِ مکلف و بقاء نظام هستی در روی زمین بدون وجود انسان کامل که مظهر و واسطه فیض الهی است معنا ندارد و این است معنای کلام [[امیرالمؤمنین(ع)]] که فرمود: زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است یا خائف و پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نگردد.<ref>اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.</ref> از این رو همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد و از آنجا که شرایط جهان به جائی رسید که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را برنتافتند تنها راه وجود انسان کامل و استمرار فیض و کشته نشدن ولی، و نیز علل دیگری که بر ما پوشیده است، غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور آن بزرگوار فراهم گردد.
|عرض = 200px
|تراز منبع = چپ
}}
به اعتقاد شیعیان مبنای اینکه وجود امام در هر زمانی ضروری است، امور ذیل‌اند:
* '''امام واسطه فیض تکوین است''': اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده، جهان هستی فرو می‌پاشد. از [[امام رضا(ع)]] نقل شده اگر روی زمین بی‌امام می‌شد، زمین و بشری نمی‌ماند و همه از بین می‌رفتند؛<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۲.</ref> از این رو، بی وجود امام(ع)، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز نیست خواهد شد.
* '''امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است''': چون [[قرآن]] کتاب همیشگی انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن که حقیقت قرآن را درک کند نیز، باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلبش جایگاه [[وحی]] است، بعد از [[پیامبر اکرم(ص)]] جز امامان معصوم(ع) نمی‌توانند باشند. استمرار قرآن تنها با پذیرش وجود کسی که حامل و مخاطب حقیقی آیات آن باشد، امکان‌پذیر است و چنین شخصی همان امام زمان(ع) است.


علّامه طباطبائی در همین باره می‌گوید: برای هر انسانی یک حجّت باید باشد زیرا خلقت او بدون غایت نمی‌شود و اگر حجت نباشد، یعنی غایت ندارد، و صدور چنین فعلی از خداوند متعال محال است، بنابراین، بازگشت این مسئله به این است که فعل خداوند متعال غایت می‌خواهد.
=== تولد امام مهدی(ع) ===
بنا بر دلایل تاریخی، یازده امام به [[شهادت]] رسیده و [[امام دوازدهم(ع)]] به دنیا آمده است. بر پایه اصل «ضرورت وجود امام در هر زمان»، وجود امام دوازدهم ضروری است، اگر چه در [[غیبت امام زمان(ع)|غیبت]] باشد. از [[امام علی(ع)]] نقل شده است: «زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا آشکار است یا پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نشود.»<ref>اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.</ref> از آنجا که شرایط جهان به گونه‌ای پیش رفت که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم در جامعه را نپذیرفتند، تنها راه کشته نشدن [[انسان کامل]]، غیبت او بود تا زمانی که زمینه [[ظهور]] او فراهم شود.


به عبارت دیگر: عالم انسانی دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود، و هدایت بشر و انسان حجت (هادی) می‌خواهد؛ و اگر حجت (امام) از بین برود یا نباشد) باید غایت از بین برود، و اگر غایت از بین برود. فعل خدا (خلقت) بی غایت می‌شود و لغویت در خلقت لازم می‌آید و صدور چنین امری از خدای (حکیم) محال است.<ref>در محضر علامه طباطبائی، ص۸۸–۸۹، محمد حسین رخشاد. انتشارات نهاوندی، قم.</ref> خداوند متعال می‌فرماید: ما آسمان و زمین و موجودات میان آن دو را جز به حق و هدف دار نیافریدیم.<ref>حجر/۸۵.</ref>
به گفته [[علامه طباطبایی]]، [[تفسیر قرآن|مُفسّر]] شیعه، عالَم انسانی دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال [[هدایت]] شود، و هدایت انسان حُجّت (هادی) می‌خواهد؛ و اگر حجت (امام) از بین برود یا نباشد، باید غایت (هدف) از بین برود، و اگر غایت از بین برود، فعل خدا ([[آفرینش]]) بی‌هدف می‌شود و صدور چنین امری از خدای حکیم محال است.<ref>در محضر علامه طباطبائی، ص۸۸–۸۹، محمد حسین رخشاد. انتشارات نهاوندی، قم.</ref>


بنابراین گذشته از ادله نقلی و روایات معتبر و فراوانی که از [[رسول خدا(ص)]] و [[ائمه اطهار(ع)]] دلالت صریح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد ادله عقلی و وجدانی که به گوشه ای از آن اشاره گردید ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس [[امام زمان(ع)]] را به اثبات می‌رسانند.
بنابراین، افزون بر روایات معتبر که از [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه اطهار(ع)|امامان(ع)]] دلالت بر وجود امام زمان(ع) و استمرار وجود او در همه عصرها دارد، با دلایل عقلی نیز ضرورت وجود [[امام زمان(ع)]] اثبات می‌شود.


و از همین رو هم نظریهٔ [[اهل سنت]] مردود است که می‌گویند امام مهدی(عج) در [[آخرالزمان]] متولد می‌شود<ref>البته برخی از علمای اهل سنت معتقدند که امام مهدی(عج) متولد شده‌اند.</ref> چون مخالف با ادله مسلم کلامی و تاریخی است، و هم نظریهٔ صوفیانهٔ برخی عرفا، چه آن که در مهدویت عصمت و نص و انتصاب شرط است.
از این رو، نظریه [[اهل سنت]] که تولد امام مهدی(عج) در [[آخرالزمان]] می‌دانند رد می‌شود؛ چون مخالف با دلایل کلامی و تاریخی است.
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
== مهدی نوعی و شخصی نزد عارفان ==
تعبیر «مهدی نوعی» و «مهدی شخصی»، جز آنچه اهل سنت و شیعیان بر سر آن اختلاف دارند، کاربرد دیگری نیز دارد که نزد [[عارف|عارفان]] رواج دارد. برخی از عارفان اهل سنت، مانند [[مولوی]]، عارف و شاعر قرن هفتم قمری، معتقدند در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد، خواه از نسل [[امام علی(ع)]] باشد و خواه از نسل [[عمر بن خطاب]] باشد. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است.


==مطالعه بیشتر==
در برابر، به اعتقاد شیعه در هر زمان باید امام معصوم(ع) موجود باشد و در مهدویت، [[عصمت]] و انتصاب از جانب پیامبر(ص) و خدا شرط است. {{پایان پاسخ}}


#انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، استاد حسن زادهٔ آملی.
== منابع ==
#راهنماشناسی، استاد مصباح یزدی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =مهدویت
| شاخه فرعی۲ =مهدی‌باوری
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
خط ۶۷: خط ۷۸:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
{{پانویس}}
<references group="یادداشت"/>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۱


سؤال

مهدویت نوعیه و شخصیه چیست و بر نظریه مهدویت نوعیه چه اشکالی وارد است؟

کتیبه‌ای با عبارت «محمد المهدی حَیّ؛ محمدِ مهدی زنده» در مسجد النبی، که با تغییراتی کلمه «حَیّ؛ زنده» از آن حذف شد.[۱]
درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


شیعه به «مهدویت شخصی» معتقد است و برخی از اهل‌سنت «مهدویت نوعی» را قبول دارند. مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود(ع) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او فرزند امام حسن عسکری‏(ع) است. مقصود اهل‌سنت از مهدویت نوعی این است که در آخرالزمان شخصی از نوادگان پیامبر(‏ص) به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد؛ گرچه اکنون وجود خارجی ندارد.

به باور شیعه، نظریه مهدویت نوعی مردود است؛ زیرا به دلایل تاریخی، امام مهدی(عج) به دنیا آمده و به دلایل عقلی و نقلی، وجود امام در هر عصری ضرورت دارد. امام واسطه فیض خدا بوده و بدون او فیض هستی قطع شده و جهان هستی فرو می‌پاشد.

مهدویت
یا صاحب الزمان.JPG

برخی از عالمان اهل‌سنت تولد امام مهدی(ع) را ذکر کرده و پس از آن، درباره اینکه وی از نوادگان امام حسن(ع) است یا امام حسین(ع) اختلاف‌نظر پیدا کرده‌اند.

مهدویت شخصی و نوعی

شیعه به «مهدویت شخصی» اعتقاد دارد. مقصود شیعه از مهدویت شخصی این است که؛ مهدی موعود(ع) شخصی است معیّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد، و او فرزند امام حسن عسکری‏(ع) است.[۲]

برخی از اهل سنّت، به «مهدویت نوعی» معتقدند. مقصود آنها از مهدویت نوعی این است که در آخرالزمان شخصی از نوادگان پیامبر اکرم(‏ص) به نام مهدی متولد شده و ظهور خواهد کرد و دنیا را همان گونه که از ظلم پر شده از عدل و داد پر خواهد نمود؛ گرچه او اکنون وجود خارجی ندارد.[۳]

االبته برخی از محدثان و تاریخ‌نگاران اهل‌سنت تولد امام مهدی(ع) را ذکر کرده‌اند[۴] و پس از آن، در اینکه وی از نوادگان امام حسن(ع) است یا امام حسین(ع) اختلاف‌نظر پیدا کرده‌اند. محمد ترمذی در سنن ترمذی از صحاح سته او را از نوادگان امام حسن شمرده است.[نیازمند منبع] ابن حجر هیتمی عالم اهل سنت قرن دهم قمری، روایاتی که مهدی را از فرزندان امام حسین دانسته غیرصحیح دانسته است. او معتقد است خداوند به دلیل اینکه حسن بن علی(ع) برای مصالح امت اسلام،‌ خلافت را ترک کرد و با معاویه صلح کرد، مهدی را از اولاد او قرار داد.[۵]

در مقابل، عالمان شیعه مهدی را از نوادگان امام حسین دانسته‌اند؛ البته به اعتقاد آنها، نسب وی از طرف مادر به امام حسن(ع) نیز می‌رسد؛ زیرا مادر امام باقر(ع) دختر امام حسن است. همچنین به گفته آنها، بین صلح امام حسن(ع) و وجود امام زمان(ع) ارتباطی منطقی وجود ندارد.[نیازمند منبع]

اشکال به مهدویت نوعی

بر اساس اعتقاد کلامیِ شیعه، جهان هیچگاه از وجود امام زنده، معصوم و منصوب از طرف خدا خالی نخواهد بود؛ زیرا بدون وجود امام که واسطه فیض است، جریان فیض الهی در عالَم امکان ندارد؛ و فقط در سایه وجود امام در هر عصر، زندگی و بقای عالَم امکان‌پذیر خواهد بود.[نیازمند منبع]

ضرورت وجود امام در هر زمان

امام صادق(ع):

«اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم، یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است».[۶]

به اعتقاد شیعیان مبنای اینکه وجود امام در هر زمانی ضروری است، امور ذیل‌اند:

  • امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده، جهان هستی فرو می‌پاشد. از امام رضا(ع) نقل شده اگر روی زمین بی‌امام می‌شد، زمین و بشری نمی‌ماند و همه از بین می‌رفتند؛[۷] از این رو، بی وجود امام(ع)، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز نیست خواهد شد.
  • امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن کتاب همیشگی انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن که حقیقت قرآن را درک کند نیز، باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلبش جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جز امامان معصوم(ع) نمی‌توانند باشند. استمرار قرآن تنها با پذیرش وجود کسی که حامل و مخاطب حقیقی آیات آن باشد، امکان‌پذیر است و چنین شخصی همان امام زمان(ع) است.

تولد امام مهدی(ع)

بنا بر دلایل تاریخی، یازده امام به شهادت رسیده و امام دوازدهم(ع) به دنیا آمده است. بر پایه اصل «ضرورت وجود امام در هر زمان»، وجود امام دوازدهم ضروری است، اگر چه در غیبت باشد. از امام علی(ع) نقل شده است: «زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا آشکار است یا پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نشود.»[۸] از آنجا که شرایط جهان به گونه‌ای پیش رفت که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم در جامعه را نپذیرفتند، تنها راه کشته نشدن انسان کامل، غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور او فراهم شود.

به گفته علامه طباطبایی، مُفسّر شیعه، عالَم انسانی دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود، و هدایت انسان حُجّت (هادی) می‌خواهد؛ و اگر حجت (امام) از بین برود یا نباشد، باید غایت (هدف) از بین برود، و اگر غایت از بین برود، فعل خدا (آفرینش) بی‌هدف می‌شود و صدور چنین امری از خدای حکیم محال است.[۹]

بنابراین، افزون بر روایات معتبر که از پیامبر(ص) و امامان(ع) دلالت بر وجود امام زمان(ع) و استمرار وجود او در همه عصرها دارد، با دلایل عقلی نیز ضرورت وجود امام زمان(ع) اثبات می‌شود.

از این رو، نظریه اهل سنت که تولد امام مهدی(عج) در آخرالزمان می‌دانند رد می‌شود؛ چون مخالف با دلایل کلامی و تاریخی است.

مهدی نوعی و شخصی نزد عارفان

تعبیر «مهدی نوعی» و «مهدی شخصی»، جز آنچه اهل سنت و شیعیان بر سر آن اختلاف دارند، کاربرد دیگری نیز دارد که نزد عارفان رواج دارد. برخی از عارفان اهل سنت، مانند مولوی، عارف و شاعر قرن هفتم قمری، معتقدند در هر زمانی باید یک مهدی موجود باشد، خواه از نسل امام علی(ع) باشد و خواه از نسل عمر بن خطاب باشد. مقصود آنان از مهدی، همان قطب عالم امکان است.

در برابر، به اعتقاد شیعه در هر زمان باید امام معصوم(ع) موجود باشد و در مهدویت، عصمت و انتصاب از جانب پیامبر(ص) و خدا شرط است.


منابع

  1. «درخشش نام اهل بیت بر دیوار مسجدالنبی محمد المهدی (عج)‌ زنده است»، سایت حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، تاریخ درج مطلب: ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید:‌ ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ش.
  2. برای نمونه نگاه کنید به شیخ عباس قمی، منتهی الآمال. علمای اهل سنت نیز این موضوع را نقل کرده‌اند مانند شیخ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۳، ب ۷۱، ص۸۲.
  3. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قاهره، دار احیاء کتب العربیه، ۱۹۶۰، ج۷، ص۹۴، و ج۱۰، ص۹۶.
  4. ابن حجر هیثمی، در الصواعق المحرقه، ط ۲، قاهره، ۱۳۵۸ ه‍. ق، ص۲۰۸، شبراوی الاتحاف بحب الاشراف، ط ۲، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ ه‍. ش. ص۱۷۹.
  5. ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، قاهره، چاپ دوم، ۱۳۵۸ق، ص۲۰۸.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی، دارالکتب الاسلامیه. ج۱، ح۴۵۷.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ح۴۵۲.
  8. اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.
  9. در محضر علامه طباطبائی، ص۸۸–۸۹، محمد حسین رخشاد. انتشارات نهاوندی، قم.