تعجب از خوشحالی با علم به مرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
روایتی به نقل از تورات چنین بیان می‌کند: «در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد خوشحالی می‌نماید …» آیا این حدیث معتبر است؟ مطابق این روایت کسی که به مرگ اعتقاد دارد نمی‌تواند خوشحالی کند؟
روایتی به نقل از تورات چنین بیان می‌کند: «در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد خوشحالی می‌نماید …» آیا این حدیث معتبر است؟ مطابق این آیا روایت کسی که به مرگ اعتقاد دارد نمی‌تواند خوشحالی کند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تعجب از خوشحالی با علم به مرگ روایتی است که در کتاب های ارشاد القلوب و اصول کافی بیان شده است. روایت در کتاب ارشاد القلوب روایت مرسل است و غیر قابل استناد اما روایت کافی صحیح است. جهت فهم رابطه علم به مرگ و خوشحالی باید ابعاد این موضوع و نیز ارتباط خوشحالی و اندوه با سعادت و شقاوت مشخص شود. برای رسیدن به این مقصود می‌تواند از آیات قرآنی استفاده شود. انسان مورد خطاب قرآن انسانی است که خدا را مالک همه چیز می‌داند و حتی سختی و گرفتاری این دنیا را امتحان الهی می‌داند در مقابل این دیدگاه، تفکر مادیون قرار دارد.
'''تعجب از خوشحالی با علم به مرگ''' روایتی است که در کتاب های [[ارشاد القلوب]] و [[اصول کافی]] بیان شده است. روایت در کتاب ارشاد القلوب روایت مرسل است و غیر قابل استناد اما روایت کافی صحیح است. جهت فهم رابطه علم به مرگ و خوشحالی باید ابعاد این موضوع و نیز ارتباط خوشحالی و اندوه با [[سعادت]] و [[شقاوت]] مشخص شود. برای رسیدن به این مقصود می‌تواند از آیات قرآنی استفاده شود. انسان مورد خطاب قرآن انسانی است که خدا را مالک همه چیز می‌داند و حتی سختی و گرفتاری این دنیا را امتحان الهی می‌داند در مقابل این دیدگاه، تفکر مادیون قرار دارد که دنیا را تمام ابعاد هستی به شمار می‌آورند.  


== متن روایت در منابع روایی ==
== متن روایت در منابع روایی ==
خط ۱۴: خط ۱۳:
== بررسی سندی ==
== بررسی سندی ==
'''سند روایت کتاب ارشاد القلوب''':
'''سند روایت کتاب ارشاد القلوب''':
* روایت مرسل است لذا از نظر علم رجال نمی‌توان آن را معتبر دانست.
* [[روایت مرسل]] است لذا از نظر [[علم رجال]] نمی‌توان آن را معتبر دانست.


'''سند روایت کتاب اصول کافی''':
'''سند روایت کتاب اصول کافی''':
* سند روایت صحیح است، تمامی راویان در سند، امامی عادل هستند؛
* سند [[روایت صحیح]] است، تمامی راویان در سند، [[امامی عادل]] هستند؛
* سند اتصال دارد و مسند است، سلسله راویان به گونه‌ای است که می‌توانند از یکدیگر روایت داشته باشند.<ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، بی جا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۷۴؛ ج۱۱، ص۲۶۰؛ ج۱۸، ص۲۵۸.</ref>
* سند اتصال دارد و مسند است، سلسله راویان به گونه‌ای است که می‌توانند از یکدیگر روایت داشته باشند.<ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، بی جا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۷۴؛ ج۱۱، ص۲۶۰؛ ج۱۸، ص۲۵۸.</ref>


خط ۲۵: خط ۲۴:
* اندوه و شادی، رغبت و نفرت، رنج و راحت دایر مدار طرز تفکر انسان در مسئله سعادت و شقاوت است؛
* اندوه و شادی، رغبت و نفرت، رنج و راحت دایر مدار طرز تفکر انسان در مسئله سعادت و شقاوت است؛


* سعادت و شقاوت و عناوینی که این معنا را می‌رسانند، به اختلاف موارد مختلف می‌شود، خوشی و اندوه روح و خوشی و اندوه جسم و همچنین خوشی و اندوه انسان و خوشی و اندوه حیوان با یکدیگر متفاوت است. خوشحالی و غم بر اساس افراد و مصادیق دارای معانی متفاوت است و دو نگاه درباره آن وجود دارد: یکی از منظر اسلام و دیگری از منظر مادی.
* سعادت و شقاوت و عناوینی که این معنا را می‌رسانند، به اختلاف موارد مختلف می‌شود، خوشی و اندوه [[روح]] و خوشی و اندوه جسم و همچنین خوشی و اندوه انسان و خوشی و اندوه حیوان با یکدیگر متفاوت است. خوشحالی و غم بر اساس افراد و مصادیق دارای معانی متفاوت است و دو نگاه درباره آن وجود دارد: یکی از منظر اسلام و دیگری از منظر مادی.


* خوشحالی و غم در موجودات با شعور، به شعور و اراده آنها بستگی دارد، این امر در نظر برخی مسرت‌بخش است اما در نظر عده‌ زیادی مایه غم و اندوه است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۶.</ref>
* خوشحالی و غم در موجودات با شعور، به شعور و اراده آنها بستگی دارد، این امر در نظر برخی مسرت‌بخش است اما در نظر عده‌ زیادی مایه غم و اندوه است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۶.</ref>


== شادی و غم در قرآن ==
== شادی و غم در قرآن ==
روش قرآن در مسئله خوشحالی و غم با روش مادیین در این مسئله متفاوت است. قرآن سعادت و شقاوت حقیقی را ملاک قرار داده و مطابق با آن با پیروان خود سخن گفته است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، انتشارات اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.</ref> قرآن بیان می‌کند که دل به غیر خدا نبندید و به پیروان آیین اسلام این باور را می‌دهد که تنها مالک حقیقی همه چیز خدا است، چیزی جز به‌وسیله خدا استوار و پابرجا نخواهد بود. با چنین تفکری، انسان در دنیا چیزی به جز سعادت برای خود نمی‌بیند، آنچه می‌بیند سعادت روح و جسم است و غیر این را عذاب و دردسر می‌داند.  
روش قرآن در مسئله خوشحالی و غم با روش مادیین در این مسئله متفاوت است. قرآن سعادت و شقاوت حقیقی را ملاک قرار داده و مطابق با آن با پیروان خود سخن گفته است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، انتشارات اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.</ref> قرآن بیان می‌کند که دل به غیر خدا نبندید و به [[پیروان آیین اسلام]] این باور را می‌دهد که تنها مالک حقیقی همه چیز خدا است، چیزی جز به‌وسیله خدا استوار و پابرجا نخواهد بود. با چنین تفکری، انسان در دنیا چیزی به جز سعادت برای خود نمی‌بیند، آنچه می‌بیند سعادت روح و جسم است و غیر این را عذاب و دردسر می‌داند.  


در تفکر مادی، اسباب خوشی و سعادت، مادیات دنیایی در نظر گرفته می‌شود. در این تفکر مال و ثروت و اندوخته‌های مادی نقشی تاثیرگذار دارند. اما در تفکر قرآنی این نوع نگاه انسان را سردچار انحراف از راه و بی‌قراری بیان می‌کند. خداوند در قرآن فرموده: «به‌حال خودشان وابگذار تا در مادیات فروروند و سرگرم بازی باشد تا بناگاه روزی را که وعده داده شده‌اند دیدار کنند.»<ref>سوره معارج، آیه ۴۲.</ref> و نیز «تو از این در غفلت بودی. ما پرده از پیش چشمت کنار زدیم، و در نتیجه امروز چشمانت تیزبین شده است.»<ref>سوره ق، آیه ۲۲.</ref> و فرموده: «پس از هر کس که از یاد ما اعراض می‌کند و بجز زندگی دنیا نمی‌خواهند، روی برگردان، اینها سطح فکرشان اینقدر کوتاه است.»<ref>سوره نجم، آیه ۳۰.</ref> درک و طرز فکر در تفکر یکتاپرستی غیر از درک و طرز فکر مادییون است؛ در هر دو گروه انسان ملاک تفکر است اما در نتیجه دو راه متفاوت به دست می‌آید.<ref>المیزان، ج۳، ص۱۶.</ref>
در [[تفکر مادی]]، اسباب خوشی و سعادت، مادیات دنیایی در نظر گرفته می‌شود. در این تفکر مال و ثروت و اندوخته‌های مادی نقشی تاثیرگذار دارند. اما در [[تفکر قرآنی]] این نوع نگاه انسان را سردچار انحراف از راه و بی‌قراری بیان می‌کند. خداوند در قرآن فرموده: «به‌حال خودشان وابگذار تا در مادیات فروروند و سرگرم بازی باشد تا بناگاه روزی را که وعده داده شده‌اند دیدار کنند.»<ref>سوره معارج، آیه ۴۲.</ref> و نیز «تو از این در غفلت بودی. ما پرده از پیش چشمت کنار زدیم، و در نتیجه امروز چشمانت تیزبین شده است.»<ref>سوره ق، آیه ۲۲.</ref> و فرموده: «پس از هر کس که از یاد ما اعراض می‌کند و بجز زندگی دنیا نمی‌خواهند، روی برگردان، اینها سطح فکرشان اینقدر کوتاه است.»<ref>سوره نجم، آیه ۳۰.</ref> درک و طرز فکر در تفکر یکتاپرستی غیر از درک و طرز فکر مادییون است؛ در هر دو گروه انسان ملاک تفکر است اما در نتیجه دو راه متفاوت به دست می‌آید.<ref>المیزان، ج۳، ص۱۶.</ref>


انسان دیدگاه قرآن، مرگ را لقاء الهی و پل رسیدن به وعده‌های خداوند می‌داند و این بالاترین خوشی و لذت برای چنین تفکری است. در تفکر قرآنی بهره بردن از لذت‌های حلال دنیوی نیز مورد تاکید است. اما خوشحال به معنای خوش مطلق و عدم توجه به عاقبت انسان، در تفکر قرآنی معنا ندارد. اما تفکری که معتقد به جهان دیگری نیست مرگ را گذر از خوشی به سوی پایان و نیستی می‌داند. همچنین تفکر قرآنی سختی و مشکلات دنیا را امتحان الهی و شیرین و گوارا می‌داند. <ref>جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۲۶۶.</ref>
انسان دیدگاه قرآن، مرگ را [[لقاء الهی]] و پل رسیدن به وعده‌های خداوند می‌داند و این بالاترین خوشی و لذت برای چنین تفکری است. در تفکر قرآنی بهره بردن از لذت‌های حلال دنیوی نیز مورد تاکید است. اما خوشحال به معنای خوش مطلق و عدم توجه به عاقبت انسان، در تفکر قرآنی معنا ندارد. اما تفکری که معتقد به جهان دیگری نیست مرگ را گذر از خوشی به سوی پایان و نیستی می‌داند. همچنین تفکر قرآنی سختی و مشکلات دنیا را امتحان الهی و شیرین و گوارا می‌داند. <ref>جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۲۶۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۹

سؤال

روایتی به نقل از تورات چنین بیان می‌کند: «در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد خوشحالی می‌نماید …» آیا این حدیث معتبر است؟ مطابق این آیا روایت کسی که به مرگ اعتقاد دارد نمی‌تواند خوشحالی کند؟

تعجب از خوشحالی با علم به مرگ روایتی است که در کتاب های ارشاد القلوب و اصول کافی بیان شده است. روایت در کتاب ارشاد القلوب روایت مرسل است و غیر قابل استناد اما روایت کافی صحیح است. جهت فهم رابطه علم به مرگ و خوشحالی باید ابعاد این موضوع و نیز ارتباط خوشحالی و اندوه با سعادت و شقاوت مشخص شود. برای رسیدن به این مقصود می‌تواند از آیات قرآنی استفاده شود. انسان مورد خطاب قرآن انسانی است که خدا را مالک همه چیز می‌داند و حتی سختی و گرفتاری این دنیا را امتحان الهی می‌داند در مقابل این دیدگاه، تفکر مادیون قرار دارد که دنیا را تمام ابعاد هستی به شمار می‌آورند.

متن روایت در منابع روایی

روایت به نقل از کتاب ارشاد القلوب: «وَ فِی تَوْرَاه مُوسَی(ع) عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کیْفَ یَفْرَحُ وَ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْحِسَابِ کیْفَ یُذْنِبُ وَ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْقَدَرِ کیْفَ یَحْزَنُ وَ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالنَّارِ کیْفَ یَضْحَک وَ لِمَنْ رَأَی تَقَلُّبَ الدُّنْیَا بِأَهْلِهَا کیْفَ یَطْمَئِنُّ إِلَیْهَا وَ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْجَزَاءِ کیْفَ لَا یَعْمَلُ وَ لَا عَقْلَ کالدِّینِ وَ لَا وَرَعَ کالْکفِّ وَ لَا حَسَبَ کحُسْنِ الْخُلُق؛ شگفت است برای كسى كه يقين به مرگ دارد، چگونه خوشحال است؛ جاى تعجب است براى كسى كه يقين به آتش دوزخ دارد، چگونه مى‌خندد؟ شگفت است براى كسى كه دنيا و دگرگونيش را با اهلش ديده كه از حالى به حالى مي‌كند، بعد او اطمينان به آن دنيا دارد؛ تعجب است براى كسى كه يقين به حساب فردا دارد، چرا كردار نيك انجام نمی‌دهد؟»[۱]

روایت به نقل از کتاب اصول کافی: «الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام یَقُولُ کانَ فِی الْکنْزِ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَ کانَ تَحْتَهُ کنْزٌ لَهُما(کهف:۸۲) کانَ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کیْفَ یَفْرَحُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْقَدَرِ کیْفَ یَحْزَنُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ رَأَی الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا بِأَهْلِهَا کیْفَ یَرْکنُ إِلَیْهَا وَ یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا یَتَّهِمَ اللَّهَ فِی قَضَائِهِ وَ لَا یَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ؛ على بن اسباط می‌گويد: شنيدم از امام رضا (ع) مى‌فرمود: در آن گنجى كه خدا «و زير آن گنجى براى آن دو بود» در آن گنج نوشته شده بود كه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ در شگفتم از كسى كه يقين دارد به تقدير، چگونه غمگین شود و در شگفتم از كسى كه دنيا و زير و رو شدن آن را بر اهلش می‌بیند، چگونه به آن اعتماد كند، سزاوار است كسى كه از طرف خدا عقلى دارد، خدا را متهم نداند در قضاى او و به كندى نسبت ندهد در رسانيدن روزى.»[۲]

بررسی سندی

سند روایت کتاب ارشاد القلوب:

سند روایت کتاب اصول کافی:

  • سند روایت صحیح است، تمامی راویان در سند، امامی عادل هستند؛
  • سند اتصال دارد و مسند است، سلسله راویان به گونه‌ای است که می‌توانند از یکدیگر روایت داشته باشند.[۳]

رابطه علم به مرگ و خوشحالی

درباره اعتقاد به مرگ و خوشحالی کردن با وجود علم به مرگ باید منشأ خوشی و ابعاد آن شناخته شود تا مسئله روشن گردد:

  • اندوه و شادی، رغبت و نفرت، رنج و راحت دایر مدار طرز تفکر انسان در مسئله سعادت و شقاوت است؛
  • سعادت و شقاوت و عناوینی که این معنا را می‌رسانند، به اختلاف موارد مختلف می‌شود، خوشی و اندوه روح و خوشی و اندوه جسم و همچنین خوشی و اندوه انسان و خوشی و اندوه حیوان با یکدیگر متفاوت است. خوشحالی و غم بر اساس افراد و مصادیق دارای معانی متفاوت است و دو نگاه درباره آن وجود دارد: یکی از منظر اسلام و دیگری از منظر مادی.
  • خوشحالی و غم در موجودات با شعور، به شعور و اراده آنها بستگی دارد، این امر در نظر برخی مسرت‌بخش است اما در نظر عده‌ زیادی مایه غم و اندوه است.[۴]

شادی و غم در قرآن

روش قرآن در مسئله خوشحالی و غم با روش مادیین در این مسئله متفاوت است. قرآن سعادت و شقاوت حقیقی را ملاک قرار داده و مطابق با آن با پیروان خود سخن گفته است.[۵] قرآن بیان می‌کند که دل به غیر خدا نبندید و به پیروان آیین اسلام این باور را می‌دهد که تنها مالک حقیقی همه چیز خدا است، چیزی جز به‌وسیله خدا استوار و پابرجا نخواهد بود. با چنین تفکری، انسان در دنیا چیزی به جز سعادت برای خود نمی‌بیند، آنچه می‌بیند سعادت روح و جسم است و غیر این را عذاب و دردسر می‌داند.

در تفکر مادی، اسباب خوشی و سعادت، مادیات دنیایی در نظر گرفته می‌شود. در این تفکر مال و ثروت و اندوخته‌های مادی نقشی تاثیرگذار دارند. اما در تفکر قرآنی این نوع نگاه انسان را سردچار انحراف از راه و بی‌قراری بیان می‌کند. خداوند در قرآن فرموده: «به‌حال خودشان وابگذار تا در مادیات فروروند و سرگرم بازی باشد تا بناگاه روزی را که وعده داده شده‌اند دیدار کنند.»[۶] و نیز «تو از این در غفلت بودی. ما پرده از پیش چشمت کنار زدیم، و در نتیجه امروز چشمانت تیزبین شده است.»[۷] و فرموده: «پس از هر کس که از یاد ما اعراض می‌کند و بجز زندگی دنیا نمی‌خواهند، روی برگردان، اینها سطح فکرشان اینقدر کوتاه است.»[۸] درک و طرز فکر در تفکر یکتاپرستی غیر از درک و طرز فکر مادییون است؛ در هر دو گروه انسان ملاک تفکر است اما در نتیجه دو راه متفاوت به دست می‌آید.[۹]

انسان دیدگاه قرآن، مرگ را لقاء الهی و پل رسیدن به وعده‌های خداوند می‌داند و این بالاترین خوشی و لذت برای چنین تفکری است. در تفکر قرآنی بهره بردن از لذت‌های حلال دنیوی نیز مورد تاکید است. اما خوشحال به معنای خوش مطلق و عدم توجه به عاقبت انسان، در تفکر قرآنی معنا ندارد. اما تفکری که معتقد به جهان دیگری نیست مرگ را گذر از خوشی به سوی پایان و نیستی می‌داند. همچنین تفکر قرآنی سختی و مشکلات دنیا را امتحان الهی و شیرین و گوارا می‌داند. [۱۰]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

  • شیخ کلینی، اصول کافی، کتاب العشره


منابع

  1. دیلمی، حسن، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۷۴.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۹؛ ترجمه اصول کافی، ترجمه شیح محمد باقر کمره‌ای، قم، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۸۷
  3. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، بی جا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۷۴؛ ج۱۱، ص۲۶۰؛ ج۱۸، ص۲۵۸.
  4. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۶.
  5. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، انتشارات اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
  6. سوره معارج، آیه ۴۲.
  7. سوره ق، آیه ۲۲.
  8. سوره نجم، آیه ۳۰.
  9. المیزان، ج۳، ص۱۶.
  10. جوادی آملی، عبدالله، معاد در قرآن، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۲۶۶.