انواع تلقین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۴: خط ۴:
تلقین چه فایده‌ای دارد؟
تلقین چه فایده‌ای دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
اما اينكه آيا ميت ادراك دارد تا تلقين كار بيهوده اى نباشد؟ در پاسخ بايد گفت: «دلايل قطعى عقلى كه بقاى روح را، پس از مرگ ثابت مى كنند<ref>ر.ك: آخرين سفر، اثر نگارنده كه بخش نخست همين مجموعه است.</ref>; بهترين گواه بر اين است كه روح، ادراك دارد». روح در برزخ، قوه ى متخيله و ادراكيه ى خود را دارد. مرگ، تنها وسايل مادى ادراك را از روح مى گيرد; نه اين كه روح باشد ولى ادراك هاى او نباشد. اين مسئله، افزون بر اينكه دلايل عقلى زيادى دارد<ref>همان.</ref>، يك دليل تمثيلى و ملموس نيز دارد و آن، حالت خواب است. مى دانيم كه در خواب، اعضاى ادراكى مانند: چشم، گوش و... تعطيل و خوابند; ولى روح مى بيند، مى شنود، اطلاعات جديدى به دست مى آورد، سخنان و اطلاعاتى را بازگو مى كند و... .
اما اینکه آیا میت ادراک دارد تا تلقین کار بیهوده ای نباشد؟ در پاسخ باید گفت: «دلایل قطعی عقلی که بقای روح را، پس از مرگ ثابت می‌کنند<ref>ر. ک. آخرین سفر، اثر نگارنده که بخش نخست همین مجموعه است.</ref>; بهترین گواه بر این است که روح، ادراک دارد». روح در برزخ، قوهٔ متخیله و ادراکیهٔ خود را دارد. مرگ، تنها وسایل مادی ادراک را از روح می‌گیرد؛ نه این که روح باشد ولی ادراک‌های او نباشد. این مسئله، افزون بر اینکه دلایل عقلی زیادی دارد،<ref>همان.</ref> یک دلیل تمثیلی و ملموس نیز دارد و آن، حالت خواب است. می‌دانیم که در خواب، اعضای ادراکی مانند: چشم، گوش و… تعطیل و خوابند؛ ولی روح می‌بیند، می‌شنود، اطلاعات جدیدی به دست می‌آورد، سخنان و اطلاعاتی را بازگو می‌کند و….
 
پس، دريافت اطلاعات و درك و فهم آنها، هميشه نيازمند وسايل مادى نيست. روح انسان در حال مرگ و پس از آن، فراغتش از حالت خواب بيشتر مى شود و محدوديت هاى عالم مادى را ندارد.
پس، دریافت اطلاعات و درک و فهم آنها، همیشه نیازمند وسایل مادی نیست. روح انسان در حال مرگ و پس از آن، فراغتش از حالت خواب بیشتر می‌شود و محدودیت‌های عالم مادی را ندارد.
 
نمونه هاى قرآنى و روايى نيز، همين حقيقت را تأييد مى كنند. قرآن مى فرمايد:  
نمونه‌های قرآنی و روایی نیز، همین حقیقت را تأیید می‌کنند. قرآن می‌فرماید:
 
(اللّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَل مُسَمًّى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيات لِقَوْم يَتَفَكَّرُونَ); خداوند هنگام مرگ، ارواح ]خلق [را مى گيرد و آن را كه هنوز مرگش نرسيده است، در حال خواب روحش را مى گيرد. پس آن روحى كه اجل و مرگش فرا رسيده است نگه مى دارد و آن ديگرى را تا وقت معلوم دوباره مى فرستد و در اين امر نشانه هايى براى انديشمندان است.<ref>زمر: ۴۲.</ref>
(اللّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْری إِلی أَجَل مُسَمًّی إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ); خداوند هنگام مرگ، ارواح]خلق [را می‌گیرد و آن را که هنوز مرگش نرسیده است، در حال خواب روحش را می‌گیرد. پس آن روحی که اجل و مرگش فرا رسیده است نگه می‌دارد و آن دیگری را تا وقت معلوم دوباره می‌فرستد و در این امر نشانه‌هایی برای اندیشمندان است.<ref>زمر: ۴۲.</ref>
 
آرى! براى انديشمند، اين بالاترين نشانه است كه اگر روح انسان در حال خواب ،بدون استفاده از وسايل مادى، حقايقى را دريافت مى كند; پس از مرگ نيز چنين است. در آيه ى شريفه، هر دو حالت، يكى محسوب شده است يعنى گرفتن روح توسط خداوند.
آری! برای اندیشمند، این بالاترین نشانه است که اگر روح انسان در حال خواب ،بدون استفاده از وسایل مادی، حقایقی را دریافت می‌کند; پس از مرگ نیز چنین است. در آیه ی شریفه، هر دو حالت، یکی محسوب شده است یعنی گرفتن روح توسط خداوند.
 
قرآن، چيزى بالاتر از فهم و ادراك را، به ارواح پس از مرگ نسبت مى دهد:  
قرآن، چیزی بالاتر از فهم و ادراک را، به ارواح پس از مرگ نسبت می‌دهد:
 
تو مپندار كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانند; بلكه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند و... .<ref>آل عمران: ۱۶۹.</ref>  
تو مپندار کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند; بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند و... .<ref>آل عمران: ۱۶۹.</ref>
 
يعنى ارواح شهيدان افزون بر دركى كه دارند، حيات واقعى دارند و روزى مى خورند.  
یعنی ارواح شهیدان افزون بر درکی که دارند، حیات واقعی دارند و روزی می‌خورند.
 
جسد كافرانى كه در جنگ بدر هلاك شده بودند، در چاهى انداخته شد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از بالاى چاه با آنها سخن گفت. پرسيدند: «مگر آنها مى شنوند؟» حضرت فرمود: «شما از آنها شنواتر نيستيد».
جسد کافرانی که در جنگ بدر هلاک شده بودند، در چاهی انداخته شد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از بالای چاه با آنها سخن گفت. پرسیدند: «مگر آنها می‌شنوند؟» حضرت فرمود: «شما از آنها شنواتر نیستید».
 
حضرت على(عليه السلام) در پايان جنگ جمل با كشته ى كعب بن سوره و... سخن گفت. مردى پرسيد: «اى على، مگر اينها مى شنوند؟» فرمود: «همان گونه كه كشتگان بدر صداى پيامبر را شنيدند، اينها نيز مى شنوند».<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۲۵۵.</ref>
حضرت علی(علیه السلام) در پایان جنگ جمل با کشته ی کعب بن سوره و... سخن گفت. مردی پرسید: «ای علی، مگر اینها می‌شنوند؟» فرمود: «همان گونه که کشتگان بدر صدای پیامبر را شنیدند، اینها نیز می‌شنوند».<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۲۵۵.</ref>
 
پس با دلايل عقلى و نقلى بيان شد كه روح ميت، فهم دارد. دليل اينكه براى تلقين، لحظه هاى نخستين را، معين كرده اند، اين است كه روح، يكباره بدن را ترك نمى گويد; بلكه مانند حرارت بدن به تدريج خارج مى شود.<ref>سيد نعمت الله جزايرى، الانوار النعمانيه، ص۲۱۸.</ref>
پس با دلایل عقلی و نقلی بیان شد که روح میت، فهم دارد. دلیل اینکه برای تلقین، لحظه‌های نخستین را، معین کرده‌اند، این است که روح، یکباره بدن را ترک نمی‌گوید; بلکه مانند حرارت بدن به تدریج خارج می‌شود.<ref>سید نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ص۲۱۸.</ref>
 
به همين لحاظ و با توجه به ارتباط روح با بدن مادى و قبر خاكى، تلقين سفارش شده است هر چند روح وارد برزخ شده است; ولى هنوز به بدن خاكى توجه دارد. از اين رو، در دستور تلقين، آمده است كه دست به شانه ى او بگذاريد و او را تكان دهيد.<ref>محمد شجاعى، معاد يا بازگشت به سوى خدا، ج۱، ص۲۵۶.</ref>
به همین لحاظ و با توجه به ارتباط روح با بدن مادی و قبر خاکی، تلقین سفارش شده است هر چند روح وارد برزخ شده است; ولی هنوز به بدن خاکی توجه دارد. از این رو، در دستور تلقین، آمده است که دست به شانه ی او بگذارید و او را تکان دهید.<ref>محمد شجاعی، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج۱، ص۲۵۶.</ref>
 
مرحوم فيض كاشانى براى ميت، حتى ادراك طبيعى را نيز، در ساعت هاى نخستين، ثابت مى كند. او مى فرمايد:  
مرحوم فیض کاشانی برای میت، حتی ادراک طبیعی را نیز، در ساعت‌های نخستین، ثابت می‌کند. او می‌فرماید:
 
آخرين قوه اى كه هنگام مرگ از انسان كوچ مى كند، حس شنوايى است. قلب به محض جدايى روح، فاسد مى شود; ولى گوش تا قبض نهايى روح، همچنان كار مى كند. از اين رو، معصوم(عليه السلام) فرمود:  
آخرین قوه ای که هنگام مرگ از انسان کوچ می‌کند، حس شنوایی است. قلب به محض جدایی روح، فاسد می‌شود; ولی گوش تا قبض نهایی روح، همچنان کار می‌کند. از این رو، معصوم(علیه السلام) فرمود:
 
اموات خود را شهادت لا اله الّا اللّه تلقين كنيد».<ref>فيض كاشانى، علم اليقين، ج۲، ص۱۰۳۹.</ref>
اموات خود را شهادت لا اله الّا اللّه تلقین کنید».<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۳۹.</ref>
 
منابع اهل سنت، روش تلقين را از حضرت امير(عليه السلام) نقل مى كنند كه فرمود:  
منابع اهل سنت، روش تلقین را از حضرت امیر(علیه السلام) نقل می‌کنند که فرمود:
 
هر گاه ميت را نزد قبر گذاشتند، بر دهانه ى قبر بايست. همين كه ميت در قبر سرازير شد، بگو: «بسم الله و بالله و على مله رسول الله اللهم عبدك نزل بك...».<ref>سيوطى، شرح الصدور، ص۱۵۳; و الفقه على المذاهب الاربعه، ج۱، ص۳۸۷. در كتاب الفقه على المذاهب الاربعه، درباره ى استحباب تلقين و جزئيات آن، به طور مشروح بحث شده است.</ref>
هر گاه میت را نزد قبر گذاشتند، بر دهانه ی قبر بایست. همین که میت در قبر سرازیر شد، بگو: «بسم الله و بالله و علی مله رسول الله اللهم عبدک نزل بک...».<ref>سیوطی، شرح الصدور، ص۱۵۳; و الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۳۸۷. در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، درباره ی استحباب تلقین و جزئیات آن، به‌طور مشروح بحث شده است.</ref>
 
¡ با توجه به عربى بودن تلقين، آيا مردگان غير عرب آن را مى فهمند؟
¡ با توجه به عربی بودن تلقین، آیا مردگان غیر عرب آن را می‌فهمند؟
 
l عبارت هاى تلقين، همان چيزهايى است كه يك فرد مسلمان در طول زندگى آنها را بارها شنيده و با آنها مأنوس بوده و چه بسا آنها را حفظ بوده است. تلقين عبارت هاى شهادتين، اسامى ائمه و دعاهايى است كه بيشتر مسلمانان، آنها را مى دانند.
l عبارت‌های تلقین، همان چیزهایی است که یک فرد مسلمان در طول زندگی آنها را بارها شنیده و با آنها مأنوس بوده و چه بسا آنها را حفظ بوده است. تلقین عبارت‌های شهادتین، اسامی ائمه و دعاهایی است که بیشتر مسلمانان، آنها را می‌دانند.
 
گذشته از اين حقيقت، چند زبانى در دنياى ماده است. عالم برزخ با اين دنيا متفاوت است و آنجا محدوديت فهم و زبان خاص، وجود ندارد; بلكه انسان ها به تمام زبان ها آگاه مى شوند.<ref>مير احمد نى ريزى، گفتگويى پيرامون قبر، ص۱۳۷; و محمد رضا ربانى، معاد ربانى، ص۹۸.</ref>
گذشته از این حقیقت، چند زبانی در دنیای ماده است. عالم برزخ با این دنیا متفاوت است و آنجا محدودیت فهم و زبان خاص، وجود ندارد; بلکه انسان‌ها به تمام زبان‌ها آگاه می‌شوند.<ref>میر احمد نی ریزی، گفتگویی پیرامون قبر، ص۱۳۷; و محمد رضا ربانی، معاد ربانی، ص۹۸.</ref>
 
روايتى از امام على(عليه السلام) نقل شده است كه دنياى ديگرى به روى بشر مى گشايد. امام صادق(عليه السلام) فرمود كه امير مؤمنان(عليه السلام)در طايفه ى بنى مخزوم خاله و دايى هايى داشت، روزى جوانى از آن قبيله خدمت حضرت آمد و گفت: «اى دايى (على(عليه السلام))! برادرى داشتم كه مرد. از اين رو بسيار اندوهگين هستم». حضرت فرمود: «مى خواهى او را ببينى؟» گفت: «بلى». حضرت همراه او روانه ى قبرستان شد. همين كه نزد قبر او رسيدند، لب هاى مبارك آن حضرت حركت مى كرد. سپس با پاى مبارك زد و آن شخص از قبر خارج شد. در حالى كه به زبان فارسى مى گفت: «اميكا!» حضرت فرمود: «آيا تو يك مرد عرب نبودى كه مُردى؟» پاسخ گفت: «بلى، همين طور بود. ولى من بر سنّت و كيش فلان و فلان مردم بودم، از اين رو زبان و گفتارم برگشت»<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۱۳۰، ح ۳۹.</ref>(مطابق اهل آن كيش فارسى شد).
روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است که دنیای دیگری به روی بشر می‌گشاید. امام صادق(علیه السلام) فرمود که امیر مؤمنان(علیه السلام)در طایفه ی بنی مخزوم خاله و دایی‌هایی داشت، روزی جوانی از آن قبیله خدمت حضرت آمد و گفت: «ای دایی (علی(علیه السلام))! برادری داشتم که مرد. از این رو بسیار اندوهگین هستم». حضرت فرمود: «می‌خواهی او را ببینی؟» گفت: «بلی». حضرت همراه او روانه ی قبرستان شد. همین که نزد قبر او رسیدند، لب‌های مبارک آن حضرت حرکت می‌کرد. سپس با پای مبارک زد و آن شخص از قبر خارج شد. در حالی که به زبان فارسی می‌گفت: «امیکا!» حضرت فرمود: «آیا تو یک مرد عرب نبودی که مُردی؟» پاسخ گفت: «بلی، همین‌طور بود. ولی من بر سنّت و کیش فلان و فلان مردم بودم، از این رو زبان و گفتارم برگشت»<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۱۳۰، ح ۳۹.</ref>(مطابق اهل آن کیش فارسی شد).
 
با عنايت به اين روايت، مى توان گفت، مسلمانان كه بر سنت پيامبر(صلى الله عليه وآله)مى ميرند، به هر زبانى كه باشند زبان آنها عربى مى شود.
با عنایت به این روایت، می‌توان گفت، مسلمانان که بر سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله)می‌میرند، به هر زبانی که باشند زبان آنها عربی می‌شود.
 
==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = معاد
| شاخه فرعی۱ = معاد
|شاخه فرعی۲ =قبر
|شاخه فرعی۲ =قبر
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۵۴

سؤال

تلقین چه فایده‌ای دارد؟

اما اینکه آیا میت ادراک دارد تا تلقین کار بیهوده ای نباشد؟ در پاسخ باید گفت: «دلایل قطعی عقلی که بقای روح را، پس از مرگ ثابت می‌کنند[۱]; بهترین گواه بر این است که روح، ادراک دارد». روح در برزخ، قوهٔ متخیله و ادراکیهٔ خود را دارد. مرگ، تنها وسایل مادی ادراک را از روح می‌گیرد؛ نه این که روح باشد ولی ادراک‌های او نباشد. این مسئله، افزون بر اینکه دلایل عقلی زیادی دارد،[۲] یک دلیل تمثیلی و ملموس نیز دارد و آن، حالت خواب است. می‌دانیم که در خواب، اعضای ادراکی مانند: چشم، گوش و… تعطیل و خوابند؛ ولی روح می‌بیند، می‌شنود، اطلاعات جدیدی به دست می‌آورد، سخنان و اطلاعاتی را بازگو می‌کند و….

پس، دریافت اطلاعات و درک و فهم آنها، همیشه نیازمند وسایل مادی نیست. روح انسان در حال مرگ و پس از آن، فراغتش از حالت خواب بیشتر می‌شود و محدودیت‌های عالم مادی را ندارد.

نمونه‌های قرآنی و روایی نیز، همین حقیقت را تأیید می‌کنند. قرآن می‌فرماید:

(اللّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْری إِلی أَجَل مُسَمًّی إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ); خداوند هنگام مرگ، ارواح]خلق [را می‌گیرد و آن را که هنوز مرگش نرسیده است، در حال خواب روحش را می‌گیرد. پس آن روحی که اجل و مرگش فرا رسیده است نگه می‌دارد و آن دیگری را تا وقت معلوم دوباره می‌فرستد و در این امر نشانه‌هایی برای اندیشمندان است.[۳]

آری! برای اندیشمند، این بالاترین نشانه است که اگر روح انسان در حال خواب ،بدون استفاده از وسایل مادی، حقایقی را دریافت می‌کند; پس از مرگ نیز چنین است. در آیه ی شریفه، هر دو حالت، یکی محسوب شده است یعنی گرفتن روح توسط خداوند.

قرآن، چیزی بالاتر از فهم و ادراک را، به ارواح پس از مرگ نسبت می‌دهد:

تو مپندار کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند; بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند و... .[۴]

یعنی ارواح شهیدان افزون بر درکی که دارند، حیات واقعی دارند و روزی می‌خورند.

جسد کافرانی که در جنگ بدر هلاک شده بودند، در چاهی انداخته شد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از بالای چاه با آنها سخن گفت. پرسیدند: «مگر آنها می‌شنوند؟» حضرت فرمود: «شما از آنها شنواتر نیستید».

حضرت علی(علیه السلام) در پایان جنگ جمل با کشته ی کعب بن سوره و... سخن گفت. مردی پرسید: «ای علی، مگر اینها می‌شنوند؟» فرمود: «همان گونه که کشتگان بدر صدای پیامبر را شنیدند، اینها نیز می‌شنوند».[۵]

پس با دلایل عقلی و نقلی بیان شد که روح میت، فهم دارد. دلیل اینکه برای تلقین، لحظه‌های نخستین را، معین کرده‌اند، این است که روح، یکباره بدن را ترک نمی‌گوید; بلکه مانند حرارت بدن به تدریج خارج می‌شود.[۶]

به همین لحاظ و با توجه به ارتباط روح با بدن مادی و قبر خاکی، تلقین سفارش شده است هر چند روح وارد برزخ شده است; ولی هنوز به بدن خاکی توجه دارد. از این رو، در دستور تلقین، آمده است که دست به شانه ی او بگذارید و او را تکان دهید.[۷]

مرحوم فیض کاشانی برای میت، حتی ادراک طبیعی را نیز، در ساعت‌های نخستین، ثابت می‌کند. او می‌فرماید:

آخرین قوه ای که هنگام مرگ از انسان کوچ می‌کند، حس شنوایی است. قلب به محض جدایی روح، فاسد می‌شود; ولی گوش تا قبض نهایی روح، همچنان کار می‌کند. از این رو، معصوم(علیه السلام) فرمود:

اموات خود را شهادت لا اله الّا اللّه تلقین کنید».[۸]

منابع اهل سنت، روش تلقین را از حضرت امیر(علیه السلام) نقل می‌کنند که فرمود:

هر گاه میت را نزد قبر گذاشتند، بر دهانه ی قبر بایست. همین که میت در قبر سرازیر شد، بگو: «بسم الله و بالله و علی مله رسول الله اللهم عبدک نزل بک...».[۹]

¡ با توجه به عربی بودن تلقین، آیا مردگان غیر عرب آن را می‌فهمند؟

l عبارت‌های تلقین، همان چیزهایی است که یک فرد مسلمان در طول زندگی آنها را بارها شنیده و با آنها مأنوس بوده و چه بسا آنها را حفظ بوده است. تلقین عبارت‌های شهادتین، اسامی ائمه و دعاهایی است که بیشتر مسلمانان، آنها را می‌دانند.

گذشته از این حقیقت، چند زبانی در دنیای ماده است. عالم برزخ با این دنیا متفاوت است و آنجا محدودیت فهم و زبان خاص، وجود ندارد; بلکه انسان‌ها به تمام زبان‌ها آگاه می‌شوند.[۱۰]

روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است که دنیای دیگری به روی بشر می‌گشاید. امام صادق(علیه السلام) فرمود که امیر مؤمنان(علیه السلام)در طایفه ی بنی مخزوم خاله و دایی‌هایی داشت، روزی جوانی از آن قبیله خدمت حضرت آمد و گفت: «ای دایی (علی(علیه السلام))! برادری داشتم که مرد. از این رو بسیار اندوهگین هستم». حضرت فرمود: «می‌خواهی او را ببینی؟» گفت: «بلی». حضرت همراه او روانه ی قبرستان شد. همین که نزد قبر او رسیدند، لب‌های مبارک آن حضرت حرکت می‌کرد. سپس با پای مبارک زد و آن شخص از قبر خارج شد. در حالی که به زبان فارسی می‌گفت: «امیکا!» حضرت فرمود: «آیا تو یک مرد عرب نبودی که مُردی؟» پاسخ گفت: «بلی، همین‌طور بود. ولی من بر سنّت و کیش فلان و فلان مردم بودم، از این رو زبان و گفتارم برگشت»[۱۱](مطابق اهل آن کیش فارسی شد).

با عنایت به این روایت، می‌توان گفت، مسلمانان که بر سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله)می‌میرند، به هر زبانی که باشند زبان آنها عربی می‌شود.

منابع

  1. ر. ک. آخرین سفر، اثر نگارنده که بخش نخست همین مجموعه است.
  2. همان.
  3. زمر: ۴۲.
  4. آل عمران: ۱۶۹.
  5. بحار الانوار، ج۶، ص۲۵۵.
  6. سید نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ص۲۱۸.
  7. محمد شجاعی، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج۱، ص۲۵۶.
  8. فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۳۹.
  9. سیوطی، شرح الصدور، ص۱۵۳; و الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۳۸۷. در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، درباره ی استحباب تلقین و جزئیات آن، به‌طور مشروح بحث شده است.
  10. میر احمد نی ریزی، گفتگویی پیرامون قبر، ص۱۳۷; و محمد رضا ربانی، معاد ربانی، ص۹۸.
  11. بحار الانوار، ج۶، ص۱۳۰، ح ۳۹.