اندوه و حسرت پیامبر(ص) به سبب گمراهی مردم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برای بررسی سیره پیامبر اکرم(ص) مناسب است تا در دو بخش این سیره را مورد بررسی قرار دهیم:
قرآن اطاعت از پیامبر اسلام را واجب دانسته است.


== حجیت سیره ==
== حجیت سیره ==
تمام اعمال، حرکات، سکنات، گفته‌ها و اوصاف نفسانی که سیره و سنت پیامبر نام دارد، از طریق وحی انجام می‌گیرد از این رو سنت و سیره آن حضرت حجت است، لذا اطاعت از سنت و سیره اطاعت از خداوند است. {{قرآن|مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ|ترجمه=کسی که از پیامبر اطاعت کند همانا خداوند را اطاعت نموده است.|سوره=نساء|آیه=۲۱۸}}  پس این دو از هم جدا نخواهند بود، زیرا تمام آنچه را می‌گوید و انجام می‌دهد از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوی و هوس نمی‌باشد، {{قرآن|وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی|ترجمه=هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است|سوره=نجم|آیه=۲و۳}}
تمام اعمال، حرکات، سکنات، گفته‌ها و اوصاف نفسانی که سیره و سنت پیامبر نام دارد، از طریق وحی انجام می‌گیرد از این رو سنت و سیره آن حضرت حجت است، لذا اطاعت از سنت و سیره اطاعت از خداوند است. {{قرآن|مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ|ترجمه=کسی که از پیامبر اطاعت کند همانا خداوند را اطاعت نموده است.|سوره=نساء|آیه=۲۱۸}}  پس این دو از هم جدا نخواهند بود، زیرا تمام آنچه را می‌گوید و انجام می‌دهد از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوی و هوس نمی‌باشد، {{قرآن|وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی|ترجمه=هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است|سوره=نجم|آیه=۲و۳}}


و چون پیامبر(ص) برای همگان اسوه حسنه است {{قرآن|لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه}}<ref>احزاب/۲۱</ref> پس باید آنچه که رسول خدا برای مردم آورده بگیرند و اجرا کنند و آنچه که از او نهی کرده از آن خودداری کنند. {{قرآن|ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>حشر/۷</ref> آنچه که پیامبر(ص) برای شما آورده بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده، از آن خودداری کنید.
و چون پیامبر(ص) برای همگان اسوه حسنه است {{قرآن|لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه|ترجمه=قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست‏.|سوره=احزاب|آیه=۲۱}} پس باید آنچه که رسول خدا برای مردم آورده بگیرند و اجرا کنند و آنچه که از او نهی کرده از آن خودداری کنند. {{قرآن|ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا|ترجمه=آنچه که پیامبر(ص) برای شما آورده بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده، از آن خودداری کنید.|سوره=حشر|آیه=۷}}


== سیره پیامبر(ص) در قرآن ==
== سیره پیامبر(ص) در قرآن ==
در مورد سیره پیامبر در قرآن بحث گسترده‌ای است که به‌طور اختصار به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:
در مورد سیره پیامبر در قرآن بحث گسترده‌ای است که به‌طور اختصار به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:


۱. دلسوزی نسبت به امت: پیامبر اسلام(ص) آن قدر به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آنها بود که قرآن آن را این گونه بیان می‌فرماید: {{قرآن|فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً}}<ref>کهف/۶</ref> «شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهی
۱. دلسوزی نسبت به امت: پیامبر اسلام(ص) آن قدر به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آنها بود که قرآن آن را این گونه بیان می‌فرماید: {{قرآن|فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً|ترجمه=شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهی|سوره=کهف|آیه=۶}}


این نشان از سعی و تلاش پیامبر(ص) اسلام در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه هلاکت و نابودی قرار می‌دهد تا مردم را هدایت کند.
این نشان از سعی و تلاش پیامبر(ص) اسلام در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه هلاکت و نابودی قرار می‌دهد تا مردم را هدایت کند.


خداوند در جایی دیگر می‌فرماید: {{قرآن|وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ}}<ref>نمل/۷۰</ref> «بر گستاخی کافران غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.» نیز می‌فرماید: {{قرآن|فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ}}<ref>فاطر/۸۰</ref> «جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه که انجام می‌دهند، آگاه است»<ref>سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۷، ج۶، ص۲۴۵</ref>
خداوند در جایی دیگر می‌فرماید: {{قرآن|وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ|ترجمه=بر آنان غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.|سوره=نمل|آیه=۷۰}}  نیز می‌فرماید: {{قرآن|فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ|ترجمه=جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه که انجام می‌دهند، آگاه است|سوره=فاطر|آیه=۸۰}}


۲. تطهیر امت اسلامی: یکی از کارهای پیامبر(ص) این است که مطهر امت اسلامی است چون خود پیامبر(ص) پاک و مطهر است، لذا امت خویش را پاک می‌کند: {{قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَه تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ}}<ref>توبه/۱۰۳</ref> «از اموال آنها صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازی برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامش است.
۲. تطهیر امت اسلامی: یکی از کارهای پیامبر(ص) این است که مطهر امت اسلامی است چون خود پیامبر(ص) پاک و مطهر است، لذا امت خویش را پاک می‌کند: {{قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَه تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ|ترجمه=از اموال آنها صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازی برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامش است.|سوره=توبه|آیه=۱۰۳}}


زکات در این آیه برای نمونه است، زیرا تمام دستورات اسلامی پاک کننده است و کسی که دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت می‌رسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب می‌کند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ» وصف صدقه نیست، زیرا ضمیر «ـها» به صدقه بر می‌گردد، لذا ضمیر «هم» در تطهرهم و تزکیهم به صدقه بر نمی‌گردد با این توصیف معنای آیه این می‌شود که ای پیامبر(ص): با گرفتن صدقه از اموال مردم، خود مردم را تطهیر و تزکیه می‌کنی.<ref>طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۱ه‍، ج۹، ص۳۷۷.</ref>
زکات در این آیه برای نمونه است، زیرا تمام دستورات اسلامی پاک کننده است و کسی که دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت می‌رسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب می‌کند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ» وصف صدقه نیست، زیرا ضمیر «ـها» به صدقه بر می‌گردد، لذا ضمیر «هم» در تطهرهم و تزکیهم به صدقه بر نمی‌گردد با این توصیف معنای آیه این می‌شود که ای پیامبر(ص): با گرفتن صدقه از اموال مردم، خود مردم را تطهیر و تزکیه می‌کنی.<ref>طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۱ه‍، ج۹، ص۳۷۷.</ref>


۳. رأفت و رحمت پیامبر نسبت به امت: رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا(ص) مظهر این صفات الهی است، وقتی که پیامبر از مردم زکات می‌گیرد، خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید: وَ {{قرآن|صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ}}<ref>توبه/۱۰۳</ref> «ای پیامبر(ص) برای آنها دعا کن زیرا دعای تو برای آنها آرامش است، لذا آن حضرت می‌فرماید: «زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است»<ref>سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ (زندگانی پیامبر)، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۱۸۱۳.</ref>
۳. رأفت و رحمت پیامبر نسبت به امت: رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا(ص) مظهر این صفات الهی است، وقتی که پیامبر از مردم زکات می‌گیرد، خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید: وَ {{قرآن|صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ|ترجمه=ای پیامبر(ص) برای آنها دعا کن زیرا دعای تو برای آنها آرامش است،|سوره=توبه|آیه=۱۰۳}}  لذا آن حضرت می‌فرماید: «زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است»<ref>سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ (زندگانی پیامبر)، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۱۸۱۳.</ref>


۴. صبر و پایداری: خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر(ص) قرار داد و فرمود: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً}}<ref>مزمل/۵</ref> ما گفتار سنگینی را به تو وحی می‌کنیم.»، این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست، لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر می‌کند؛ {{قرآن|وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ}}<ref>مدثر/۷</ref> «برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش»؛ {{قرآن|فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ}}<ref>احقاف/۳۵</ref> «بسان پیامبران اولوا العزم صبر نبی و درباره آنها عجله نکن.» {{قرآن|فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ}}<ref>هود/۱۱۲</ref> «بنابراین همان گونه که فرمان یافته‌ای استقامت کن همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده‌اند».
۴. صبر و پایداری: خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر(ص) قرار داد و فرمود: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً|ترجمه=ما گفتار سنگینی را به تو وحی می‌کنیم.|سوره=مزمل|آیه=۵}} این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست، لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر می‌کند؛ {{قرآن|وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ|ترجمه=برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش.|سوره=مدثر|آیه=۷}} {{قرآن|فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ|ترجمه=بسان پیامبران اولوا العزم صبر نبی و درباره آنها عجله نکن.|سوره=احقاف|آیه=۳۵}} {{قرآن|فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ|ترجمه=بنابراین همان گونه که فرمان یافته‌ای استقامت کن همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده‌اند|سوره=هود|آیه=۱۱۲}}


پس از این آیات استفاده می‌شود که این سیره پیامبر، همان صبر و استقامت می‌باشد و دیگر این که این امر فقط وظیفه پیامبر(ص) نیست بلکه تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان بازگشته‌اند، باید استقامت کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج۹، ص۲۵۳</ref>
پس از این آیات استفاده می‌شود که این سیره پیامبر، همان صبر و استقامت می‌باشد و دیگر این که این امر فقط وظیفه پیامبر(ص) نیست بلکه تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان بازگشته‌اند، باید استقامت کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج۹، ص۲۵۳</ref>
خط ۳۲: خط ۳۲:
سراسر زندگی پیامبر(ص) با مشکلات همراه بوده آزارها و اذیت‌های فراوانی نسبت به او روا می‌داشتند او را سنگباران می‌کردند، محاصره اقتصادی و سیاسی می‌نمودند، یاران او را شکنجه و آزار می‌دادند او را دشنام و ناسزا می‌گفتند، گاه او را دیوانه و گاه ساحر خطاب می‌کردند، اما در تمام این مشکلات شکیبا و صبور بود و با این صبر و استقامتی که پیشه کرد باعث شد که دینش جهانی شود، باید مؤمنین به این سیره اقتداء کنند، لذا علی(ع) می‌فرماید: صبر و استقامت به رهبران و زمامداران واجب است، زیرا خداوند به پیامبر(ص) فرمود: {{قرآن|فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ}} همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش نیز واجب کرده است، زیرا می‌گوید برای شما در زندگی پیامبر(ص) اسوه نیکویی است.<ref>همان، ج۲۱، ص۳۸۴</ref>
سراسر زندگی پیامبر(ص) با مشکلات همراه بوده آزارها و اذیت‌های فراوانی نسبت به او روا می‌داشتند او را سنگباران می‌کردند، محاصره اقتصادی و سیاسی می‌نمودند، یاران او را شکنجه و آزار می‌دادند او را دشنام و ناسزا می‌گفتند، گاه او را دیوانه و گاه ساحر خطاب می‌کردند، اما در تمام این مشکلات شکیبا و صبور بود و با این صبر و استقامتی که پیشه کرد باعث شد که دینش جهانی شود، باید مؤمنین به این سیره اقتداء کنند، لذا علی(ع) می‌فرماید: صبر و استقامت به رهبران و زمامداران واجب است، زیرا خداوند به پیامبر(ص) فرمود: {{قرآن|فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ}} همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش نیز واجب کرده است، زیرا می‌گوید برای شما در زندگی پیامبر(ص) اسوه نیکویی است.<ref>همان، ج۲۱، ص۳۸۴</ref>


۵. خلق عظیم: {{قرآن|وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ}}<ref>قلم/۴۰</ref> تو بر خویی بزرگ هستی» یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر(ص) در قرآن به عنوان خلق عظیم است {{قرآن|فَبِما رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ}}<ref>آل عمران/۱۵۹</ref> در پرتو رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند.
۵. خلق عظیم: {{قرآن|وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ|ترجمه=تو بر خویی بزرگ هستی|سوره=قلم|آیه=۴۰}}  یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر(ص) در قرآن به عنوان خلق عظیم است {{قرآن|فَبِما رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ|ترجمه=در پرتو رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند.|سوره=آل‌عمران|آیه=۱۵۹}}


در طول زندگی پیامبر(ص) موارد بسیار زیادی ازعطوفت و مهربانی رسول خدا(ص) چه در رابطه با کفار و چه در رابطه با مسلمین وجود دارد، مثلاً در جریان فتح مکه، با آن که مردم مکه پیامبر(ص) را انواع آزارها و اذیت‌ها کرده بودند امّا وقتی پیامبر(ص) مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را می‌بخشد.}}<ref>منشور جاوید، همان، ص۲۴۵</ref>
در طول زندگی پیامبر(ص) موارد بسیار زیادی ازعطوفت و مهربانی رسول خدا(ص) چه در رابطه با کفار و چه در رابطه با مسلمین وجود دارد، مثلاً در جریان فتح مکه، با آن که مردم مکه پیامبر(ص) را انواع آزارها و اذیت‌ها کرده بودند امّا وقتی پیامبر(ص) مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را می‌بخشد.<ref>منشور جاوید، همان، ص۲۴۵</ref>


۶. گذشت و عفو: یکی از خصایص رسول خدا(ص) گذشت و عفو بود، هر چه انسانیت انسان قوی‌تر شود گذشت او بیشتر خواهد شد، و چون پیامبر(ص) رحمه للعالمین است و از طرفی هم خدا می‌دانست که پیامبر(ص) اهل چنین خصلتی است لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: {{قرآن|فاعف عنهم}}<ref>آل عمران/۱۵۹</ref> «پس از آنها در گذر» پیامبر(ص) آن قدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که قاتل عمویش حمزه بود گذشت کرد، زیرا وقتی که وحشی مسلمان شد پیامبر(ص) از او سؤال کرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر(ص) گفت، پیامبر(ص) گریه کرد و او را بخشید.<ref>سید رضی صدر، محمد فی القرآن، قم، مرکز انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۰، ص۷۸</ref>
۶. گذشت و عفو: یکی از خصایص رسول خدا(ص) گذشت و عفو بود، هر چه انسانیت انسان قوی‌تر شود گذشت او بیشتر خواهد شد، و چون پیامبر(ص) رحمه للعالمین است و از طرفی هم خدا می‌دانست که پیامبر(ص) اهل چنین خصلتی است لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: {{قرآن|فَاعْفُ عَنْهُم‏|ترجمه=پس از آنها در گذر|سوره=آل‌عمران|آیه=۱۵۹}}  پیامبر(ص) آن قدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که قاتل عمویش حمزه بود گذشت کرد، زیرا وقتی که وحشی مسلمان شد پیامبر(ص) از او سؤال کرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر(ص) گفت، پیامبر(ص) گریه کرد و او را بخشید.<ref>سید رضی صدر، محمد فی القرآن، قم، مرکز انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۰، ص۷۸</ref>


۷. مشورت کردن: مشورت کردن با مردم یک نوع احترام به رأی آنها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند در حقیقت با این کارش به او می‌فهماند که تو دارای معرفت، عقل و درایت هستی که من با تو مشورت می‌کنم و اگر انسانی همچون پیامبر(ص) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف می‌شود، لذا خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید با مردم مشورت کن، {{قرآن|وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ}}<ref>آل عمران/۱۵۹</ref> «در کارها با آنها مشورت کن» لذا پیامبر(ص) در جنگ بدر با اصحابش مشورت کرد}}.<ref>محمد فی القرآن، همان، ص۸۱</ref>
۷. مشورت کردن: مشورت کردن با مردم یک نوع احترام به رأی آنها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند در حقیقت با این کارش به او می‌فهماند که تو دارای معرفت، عقل و درایت هستی که من با تو مشورت می‌کنم و اگر انسانی همچون پیامبر(ص) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف می‌شود، لذا خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید با مردم مشورت کن، {{قرآن|وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ|ترجمه=در کارها با آنها مشورت کن|سوره=آل‌عمران|آیه=۱۵۹}} لذا پیامبر(ص) در جنگ بدر با اصحابش مشورت کرد.<ref>محمد فی القرآن، همان، ص۸۱</ref>


۸. عبادت: وقتی که آیه: {{قرآن|یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً}}<ref>مزمل/ ۱–۲</ref> «ای جامه به خود پیچیده شب را جز کمی بپا خیز» بر پیامبر(ص) نازل تمام شب را به عبادت می‌پرداخت تا این که پاهایش متورم شد لذا خداوند فرمود: {{قرآن|ما انزلنا علیک القرآن لتشقی}}<ref>طه/۱–۲</ref> ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت افتی» و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: {{قرآن|ما قروا ما تیسر من القرآن}}<ref>مزمل/۲۰</ref> اکنون آنچه که برای شما میسر است قرآن بخوانید». معلوم می‌شود که خداوند به پیامبر(ص) دستور می‌دهد که به خودش آسان بگیرد.<ref>محمد فی القرآن، همان، ص۱۰۹</ref>
۸. عبادت: وقتی که آیه: {{قرآن|یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً|ترجمه=ای جامه به خود پیچیده شب را جز کمی بپا خیز|سوره=مزمل|آیه=۱و۲}}  بر پیامبر(ص) نازل تمام شب را به عبادت می‌پرداخت تا این که پاهایش متورم شد لذا خداوند فرمود: {{قرآن|ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏|ترجمه=ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت افتی|سوره=طه|آیه=۲}}  و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: {{قرآن|فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ|ترجمه=اكنون آنچه ميسّر است از قرآن بخوانيد|سوره=مزمل|آیه=۲۰}}  معلوم می‌شود که خداوند به پیامبر(ص) دستور می‌دهد که به خودش آسان بگیرد.<ref>محمد فی القرآن، همان، ص۱۰۹</ref>


یا این که نماز شب که برای دیگران مستحب است اما بر پیامبر واجب است، {{قرآن|و من اللیل فتهجه به نافله لک}}<ref>اسراء/۷۹</ref> مقداری از شب را برخیز و نماز بخوان که آن خاص تو است». و این عبارت بود که به مقام محمود رسید {{قرآن|عسی ان یبعثک ربک مقاماً محموداً}}<ref>اسراء/۷۹</ref> امید است که پروردگارت تو را به مقام در خور ستایش برانگیزد».
یا این که نماز شب که برای دیگران مستحب است اما بر پیامبر واجب است، {{قرآن|وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَك‏|ترجمه=مقداری از شب را برخیز و نماز بخوان که آن خاص تو است.|سوره=اسراء|آیه=۷۹}} و این عبارت بود که به مقام محمود رسید {{قرآن|عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا|ترجمه=امید است که پروردگارت تو را به مقام در خور ستایش برانگیزد.|سوره=اسراء|آیه=۷۹}}


<span></span>
<span></span>

نسخهٔ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۲

سؤال

سیره رسول اکرم(ص) را از دیدگاه قرآن کریم چیست؟

قرآن اطاعت از پیامبر اسلام را واجب دانسته است.

حجیت سیره

تمام اعمال، حرکات، سکنات، گفته‌ها و اوصاف نفسانی که سیره و سنت پیامبر نام دارد، از طریق وحی انجام می‌گیرد از این رو سنت و سیره آن حضرت حجت است، لذا اطاعت از سنت و سیره اطاعت از خداوند است. ﴿مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ؛ کسی که از پیامبر اطاعت کند همانا خداوند را اطاعت نموده است.(نساء:۲۱۸) پس این دو از هم جدا نخواهند بود، زیرا تمام آنچه را می‌گوید و انجام می‌دهد از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوی و هوس نمی‌باشد، ﴿وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی؛ هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است(نجم:۲و۳)

و چون پیامبر(ص) برای همگان اسوه حسنه است ﴿لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه؛ قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست‏.(احزاب:۲۱) پس باید آنچه که رسول خدا برای مردم آورده بگیرند و اجرا کنند و آنچه که از او نهی کرده از آن خودداری کنند. ﴿ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛ آنچه که پیامبر(ص) برای شما آورده بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده، از آن خودداری کنید.(حشر:۷)

سیره پیامبر(ص) در قرآن

در مورد سیره پیامبر در قرآن بحث گسترده‌ای است که به‌طور اختصار به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱. دلسوزی نسبت به امت: پیامبر اسلام(ص) آن قدر به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آنها بود که قرآن آن را این گونه بیان می‌فرماید: ﴿فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً؛ شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهی(کهف:۶)

این نشان از سعی و تلاش پیامبر(ص) اسلام در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه هلاکت و نابودی قرار می‌دهد تا مردم را هدایت کند.

خداوند در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ؛ بر آنان غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.(نمل:۷۰) نیز می‌فرماید: ﴿فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ؛ جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه که انجام می‌دهند، آگاه است(فاطر:۸۰)

۲. تطهیر امت اسلامی: یکی از کارهای پیامبر(ص) این است که مطهر امت اسلامی است چون خود پیامبر(ص) پاک و مطهر است، لذا امت خویش را پاک می‌کند: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَه تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ؛ از اموال آنها صدقه‌ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازی برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامش است.(توبه:۱۰۳)

زکات در این آیه برای نمونه است، زیرا تمام دستورات اسلامی پاک کننده است و کسی که دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت می‌رسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب می‌کند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ» وصف صدقه نیست، زیرا ضمیر «ـها» به صدقه بر می‌گردد، لذا ضمیر «هم» در تطهرهم و تزکیهم به صدقه بر نمی‌گردد با این توصیف معنای آیه این می‌شود که ای پیامبر(ص): با گرفتن صدقه از اموال مردم، خود مردم را تطهیر و تزکیه می‌کنی.[۱]

۳. رأفت و رحمت پیامبر نسبت به امت: رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا(ص) مظهر این صفات الهی است، وقتی که پیامبر از مردم زکات می‌گیرد، خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید: وَ ﴿صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ؛ ای پیامبر(ص) برای آنها دعا کن زیرا دعای تو برای آنها آرامش است،(توبه:۱۰۳) لذا آن حضرت می‌فرماید: «زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است»[۲]

۴. صبر و پایداری: خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر(ص) قرار داد و فرمود: ﴿إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً؛ ما گفتار سنگینی را به تو وحی می‌کنیم.(مزمل:۵) این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست، لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر می‌کند؛ ﴿وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ؛ برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش.(مدثر:۷) ﴿فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ؛ بسان پیامبران اولوا العزم صبر نبی و درباره آنها عجله نکن.(احقاف:۳۵) ﴿فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ؛ بنابراین همان گونه که فرمان یافته‌ای استقامت کن همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمده‌اند(هود:۱۱۲)

پس از این آیات استفاده می‌شود که این سیره پیامبر، همان صبر و استقامت می‌باشد و دیگر این که این امر فقط وظیفه پیامبر(ص) نیست بلکه تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان بازگشته‌اند، باید استقامت کنند.[۳]

سراسر زندگی پیامبر(ص) با مشکلات همراه بوده آزارها و اذیت‌های فراوانی نسبت به او روا می‌داشتند او را سنگباران می‌کردند، محاصره اقتصادی و سیاسی می‌نمودند، یاران او را شکنجه و آزار می‌دادند او را دشنام و ناسزا می‌گفتند، گاه او را دیوانه و گاه ساحر خطاب می‌کردند، اما در تمام این مشکلات شکیبا و صبور بود و با این صبر و استقامتی که پیشه کرد باعث شد که دینش جهانی شود، باید مؤمنین به این سیره اقتداء کنند، لذا علی(ع) می‌فرماید: صبر و استقامت به رهبران و زمامداران واجب است، زیرا خداوند به پیامبر(ص) فرمود: ﴿فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش نیز واجب کرده است، زیرا می‌گوید برای شما در زندگی پیامبر(ص) اسوه نیکویی است.[۴]

۵. خلق عظیم: ﴿وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ تو بر خویی بزرگ هستی(قلم:۴۰) یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر(ص) در قرآن به عنوان خلق عظیم است ﴿فَبِما رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ در پرتو رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند.(آل‌عمران:۱۵۹)

در طول زندگی پیامبر(ص) موارد بسیار زیادی ازعطوفت و مهربانی رسول خدا(ص) چه در رابطه با کفار و چه در رابطه با مسلمین وجود دارد، مثلاً در جریان فتح مکه، با آن که مردم مکه پیامبر(ص) را انواع آزارها و اذیت‌ها کرده بودند امّا وقتی پیامبر(ص) مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را می‌بخشد.[۵]

۶. گذشت و عفو: یکی از خصایص رسول خدا(ص) گذشت و عفو بود، هر چه انسانیت انسان قوی‌تر شود گذشت او بیشتر خواهد شد، و چون پیامبر(ص) رحمه للعالمین است و از طرفی هم خدا می‌دانست که پیامبر(ص) اهل چنین خصلتی است لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: ﴿فَاعْفُ عَنْهُم‏؛ پس از آنها در گذر(آل‌عمران:۱۵۹) پیامبر(ص) آن قدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که قاتل عمویش حمزه بود گذشت کرد، زیرا وقتی که وحشی مسلمان شد پیامبر(ص) از او سؤال کرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر(ص) گفت، پیامبر(ص) گریه کرد و او را بخشید.[۶]

۷. مشورت کردن: مشورت کردن با مردم یک نوع احترام به رأی آنها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند در حقیقت با این کارش به او می‌فهماند که تو دارای معرفت، عقل و درایت هستی که من با تو مشورت می‌کنم و اگر انسانی همچون پیامبر(ص) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف می‌شود، لذا خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید با مردم مشورت کن، ﴿وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ؛ در کارها با آنها مشورت کن(آل‌عمران:۱۵۹) لذا پیامبر(ص) در جنگ بدر با اصحابش مشورت کرد.[۷]

۸. عبادت: وقتی که آیه: ﴿یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً؛ ای جامه به خود پیچیده شب را جز کمی بپا خیز(مزمل:۱و۲) بر پیامبر(ص) نازل تمام شب را به عبادت می‌پرداخت تا این که پاهایش متورم شد لذا خداوند فرمود: ﴿ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت افتی(طه:۲) و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: ﴿فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ اكنون آنچه ميسّر است از قرآن بخوانيد(مزمل:۲۰) معلوم می‌شود که خداوند به پیامبر(ص) دستور می‌دهد که به خودش آسان بگیرد.[۸]

یا این که نماز شب که برای دیگران مستحب است اما بر پیامبر واجب است، ﴿وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَك‏؛ مقداری از شب را برخیز و نماز بخوان که آن خاص تو است.(اسراء:۷۹) و این عبارت بود که به مقام محمود رسید ﴿عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا؛ امید است که پروردگارت تو را به مقام در خور ستایش برانگیزد.(اسراء:۷۹)


مطالعه بیشتر

۱. ناسخ التواریخ، محمد تقی سپهر، ج۴.

۲. محمد فی القرآن، سید رضا صدر.

۳. منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج۶.

منابع

  1. طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۱ه‍، ج۹، ص۳۷۷.
  2. سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ (زندگانی پیامبر)، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۱۸۱۳.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج۹، ص۲۵۳
  4. همان، ج۲۱، ص۳۸۴
  5. منشور جاوید، همان، ص۲۴۵
  6. سید رضی صدر، محمد فی القرآن، قم، مرکز انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۰، ص۷۸
  7. محمد فی القرآن، همان، ص۸۱
  8. محمد فی القرآن، همان، ص۱۰۹