اعمال صالح در آیه ۱۵ سوره روم

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۶ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

در سورهٔ روم، آیهٔ ۱۵، منظور از «اعمال صالح» چیست. ؟

خداوند تبارک و تعالی در سورهٔ روم، آیهٔ ۱۵ می‌فرماید: ﴿فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَه یُحْبَرُونَ؛ اما آن‌ها که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، در باغی به شادمانی پردازند.

قلمرو معنوی عمل صالح، بسیار وسیع و گسترده است و تمام فعالیت‌های مثبت، مفید و سازنده را در همهٔ زمینه‌های علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و مانند آن را شامل می‌شود.

از بزرگترین کارهای ساختاری هم چون رسالت انبیا، ولایت عصمت، تا کوچک‌ترین برنامه‌های زندگی هم چون کنار زدن یک سنگ کوچک از وسط جاده، همه در قلمرو معنوی این مفهوم وسیع جمع است.}}[۱] با این رویکرد، هزاران مصداق و نمونه می‌توان برای عمل صالح معرّفی کرد.

مصادیق عمل صالح

  1. عمل صالح، عملی است که روی میزان عقل و منطق و قانون شرع نیکو نماید.
  2. شائبه ریا و عجب و پیروی هوی و هوس و از هر گونه نقصانی خالی باشد.
  3. نزد عقلا پسندیده و لایق مقام عبودیت در پیشگاه حضرت احدیت باشد.

۴. سعادت بشر و ترقی و تعالی او در پرتو علم و عمل انجام می‌گیرد (که علم و عمل به منزلهٔ دو بال برای صعود انسان به درجه کمال است و آیهٔ ۱۵ سورهٔ روم، اشاره به این دو مرتبه کمال بشری دارد که از علم تعبیر به ایمان و از عمل تعبیر به عمل صالح نموده).[۲]

احادیث و عمل صالح

در روایات معصومین نیز در مورد عمل صالح و این که عمل صالح چه نوع اعمالی است، روایات زیادی رسیده، از جمله این که:

۱. از حضرت علی ـ(ع) ـ روایت شده که فرمود: «منظور از عمل صالح، پنج نماز واجب یومیه است».[۳] به دلیل این که (در سورهٔ اعراف، آیهٔ ۱۷۱) خداوند می‌فرماید: ﴿وَأَقَامُواْ الصَّلاَه إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ. بعضی از صحابه، روایت کرده‌اند که منظور از عمل صالح، اخلاص عمل برای خداست. دلیل بر این مطلب، آیهٔ ۱۱۰ سورهٔ کهف است که می‌فرماید: ﴿فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا. معنای صالحاً یعنی خالصاً لله. بنابر این، می‌توان گفت: هر عملی را که اسلام انجام دادن آن را دستور داده است صالح و نیکو می‌باشد.[۴]

۲. حدیث دیگری از امام باقر ـ(ع) ـ در کتاب «البرهان فی تفسیر القرآن» آمده که در این حدیث، امام باقر(ع)، «آمنوا» را تفسیر به ایمان به علی ـ(ع) ـ دانسته و شرط قبولی اعمال و اسلام را ایمان به ولایت علی ـ(ع) ـ می‌داند: «قوله: إنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قال: آمنوا بأمیر المؤمنین ـ(ع) ـ، و عملوا الصالحات بعد المعرفه».[۵]

۳. در حدیثی دیگر نیز که از امام صادق ـ(ع) ـ نقل شده آن حضرت در تفسیر آیهٔ ۱۵ سورهٔ روم فرموده‌اند: «منظور از این افراد که وارد بهشت می‌شوند، علی ـ(ع) ـ و شیعیانش می‌باشند».[۶]

آثار عمل صالح

معنای عمل صالح هر چند در قرآن کریم بیان نشده که چیست؟ ولیکن آثاری را که برای آن ذکر کرده‌اند معنای آن را روشن می‌سازد.

از جمله آثاری که برای آن معرفی کرده‌اند این است که:

۱. عمل صالح آن عملی است که شایستگی برای درگاه خدای تعالی داشته باشد، ﴿صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ، به منظور به دست آوردن وجه پروردگارشان صبر کردند.[۷] و نیز فرموده: ﴿وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیْرٍ فَلأنفُسِکمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ و انفاق نمی‌کنید مگر به خاطر خدا.[۸]

۲. قرآن کریم اثر دیگر عمل صالح را این گونه دانسته، که صلاحیت برای ثواب دادن در مقابلش را دارد. در این باره فرموده: {{قرآن|ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا[۹]؛ «ثواب خدا بهتر است برای کسی که ایمان آورد و عمل صالح کند».

۳. اثر دیگر عمل صالح این است که عمل صالح کلمه طیب که همان اعتقاد به توحید است را به سوی خدا بالا می‌برد، ﴿إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه[۱۰] کلمه طیب به سوی او صعود می‌کند و عمل صالح آن را در صعود مدد می‌دهد.

نکته مهم این که ریشه‌های عمل صالح از ایمان سیراب می‌گردد و در مورد عمل صالح جالب این که حضرت سلیمان(ع) در سورهٔ نمل، آیهٔ ۱۹ با داشتن آن قدرت و حکومت بی نظیر، تقاضایش از خدا این است که عمل صالح را به‌طور مداوم انجام دهد و از آن بالاتر در زمرهٔ بندگان صالح خدا باشد. از این تعبیر روشن می‌شود که هدف نهایی به دست آوردن قدرت، انجام عمل صالح است؛ عملی شایسته و ارزشمند و بقیه هر چه هست مقدمه ای برای آن محسوب می‌شود.[۱۱]

نتیجه: آنچه به عنوان نتیجه و خلاصهٔ بحث قابل بیان است، این است که عمل صالح، مقدمه ای است برای جلب خشنودی و رضای خدا و در نهایت دست یافتن بر بهشت لقاء است که هدف نهایی و غایه الغایات است.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ ش، ج۲۱، ص۳۳۶.

۲ـ تفسیر هدایت، مترجمان بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۴۹ و ج۴، ص۱۱۷.

۳ـ تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبائی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۰۳.

منابع

  1. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۳۹۳.
  2. امین، نصرت، مخزن العرفان در تفسیر القرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش، ج۱۵، ص۲۷۳.
  3. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۶۵.
  4. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۶۶.
  5. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بی جا، ۱۴۱۶ ق، ج۳، ص۷۳۸.
  6. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۶۲۶.
  7. رعد / ۲۲.
  8. بقره / ۲۷۲.
  9. قصص / ۸۰.
  10. فاطر / ۱۰.
  11. ر. ک. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۴ ش، ج۱، ص۴۵۸.