اجازه زن از شوهر: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
مستند اجازه زن از شوهر و فلسفه آنرا تبیین کنید؟
مستند اجازه زن از شوهر و فلسفه آن را تبیین کنید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در ابتدا باید به عنوان مقدمه}}<ref>برگرفته از مقدمه کتاب حقوق خانواده، ج۱، ناظر کاتوزیان، سال ۷۵، چاپ چهارم.</ref> ذکر گردد که خانواده محل خصوصی‌ترین و عاطفی‌ترین چهره‌های زندگی است با حقوق و قانون و احکام آمرانه سازگار نیست و اثر قوانین بدون اخلاق در ایجاد نظم در آن ناچیز است پس اگر در پی آن باشیم که سنت‌ها و اخلاق را به دور افکنیم و قانون را جایگزین آن کنیم آنگاه است که زن و شوهر چون دو مدعی در برابر هم ظاهر می‌شوند، زن در برابر اداره منزل از شوهر دست مزد می‌خواهد و بسان سایر مزد بگیران کار شکنی و اعتصاب می‌کند، شوهر نیز در مقابل پولی که می‌دهد سروری و حکومت می‌خواهد قانون نمی‌تواند از کسی انتظار فداکاری داشته باشد چون انسان ایده‌آل از نظر او کسی است که قانع به حق خود و غیر متجاوز به حقوق دیگران باشد (حداقل از نظر اخلاق) ولی آنچه بدیهی است خانواده به چیزی بیش از این‌ها نیاز دارد و فداکاری و غیر خواهی شرط نخست و سنگ زیرین این بنا است که اخلاق با ضمانت‌های اجرائی درونی و اعتقادی خاص خودش زن و شوهر را ملزم به آن می‌کند.
{{درگاه|زن و خانواده}}
اسلام، مدیریت و سرپرستی خانواده را بر دوش مرد نهاده است. این سرپرستی جدای از آنکه وظایف سنگینی را به همراه دارد، می‌بایست اختیارات و ابزارهایی هم داشته باشد تا مرد بتواند از عهده اداره خانواده بربیاید. یکی از وجوه این اختیارات، تسلط بر امور خانه است تا کسی نظم و امور زندگی خانواده را برهم نزند. زن می‌بایست در کارهایی که به خانواده و انسجام آن مربوط است، مرد را مطلع کند یا در جاهایی کسب اجازه کند، تا به مدیریت و خرج و مخارج زندگی لطمه نخورد.


== مستند اجازه زن از شوهر ==
==لزوم فداکاری زن و شوهر==
بر اساس آیه شریفه {{قرآن|الرجال قوامون علی النساء<ref>نساء/۳۴.</ref> مدیریت و ریاست خانواده بر عهده مرد است و بر اساس همین آیه شریفه در قانون مدنی ماده ۱۱۰۵ چنین آمده‌است که در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است، در حقیقت اسلام نظام خانواده را به منزله جامعه کوچکی دانسته که مدیرت آن بر عهده مرد است دو دلیل برای این امر در آیه شریفه بیان شده‌است، یکی این که سرپرستی و مدیرت نیازمند توان فکری و بدنی است و مردان به دلیل توانایی بیشتری که در تصمیم‌گیری‌ها دارند، مدیریت خانواده را بر عهده دارند، دوم اینکه چون مسئولیت مالی و اقتصادی خانواده بر عهده مرد است لذا مدیریت خانواده هم بر عهده اوست. بر این اساس در روایات متعددی اجازه زن از شوهر به عنوان یکی از وظایف زن و حقوق مرد قرار داده شده‌است به عنوان نمونه امام باقر -علیه السلام- فرمودند: زنی خدمت پیامبر اسلام (ص) رسید و عرض کرد یا رسول الله (ص) حق شوهر بر زن چیست پیامبر اکرم (ص) فرمود: اینکه از او اطاعت کند و از او نا فرمانی نکند… و از خانه بدون اجازه او خارج نشود.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱۴، ص۱۱۲، باب ۷۹، مقدمات نکاح، ح۱.</ref>» تعبیر «ولا تخرج من بیتها الاّ باذنه» که نهی از خروج از منزل بدون اجازه شوهر است در روایات متعددی عنوان شده‌است.<ref>همان، باب۷۹، مقدمات نکاح، ح۲و۵ و باب ۹۱، مقدمات نکاح، ح۱.</ref>
خانواده محل خصوصی‌ترین و عاطفی‌ترین چهره‌های زندگی است که با حقوق و قانون و احکام آمرانه سازگار نیست و اثر قوانین بدون اخلاق در ایجاد نظم در آن ناچیز است. پس اگر در پی آن باشیم که سنت‌ها و اخلاق را به دور افکنیم و قانون را جایگزین آن کنیم آنگاه است که زن و شوهر چون دو مدعی در برابر هم ظاهر می‌شوند؛ زن در برابر اداره منزل از شوهر دستمزد می‌خواهد و بسان سایر مزدبگیران کارشکنی و اعتصاب می‌کند؛ شوهر نیز در مقابل پولی که می‌دهد سروری و حکومت می‌خواهد. قانون نمی‌تواند از کسی انتظار فداکاری داشته باشد چون انسان ایده‌آل از نظر او کسی است که قانع به حق خود و غیر متجاوز به حقوق دیگران باشد. (حداقل از نظر اخلاق) ولی آنچه بدیهی است خانواده به چیزی بیش از این‌ها نیاز دارد و فداکاری و غیرخواهی شرط نخست و سنگ زیرین این بنا است که اخلاق با ضمانت‌های اجرائی درونی و اعتقادی خاص خودش زن و شوهر را ملزم به آن می‌کند.<ref>برگرفته از مقدمه کتاب حقوق خانواده، ج۱، ناظر کاتوزیان، سال ۷۵، چاپ چهارم.</ref>


این روایات، مستند فتوای فقهاء به لزوم اجازه زن از شوهر هستند و این حکم در نزد فقهاء مسلم گرفته شده‌است البته بحثهایی در جزئیات این حکم مطرح است اما در اصل این حکم (یعنی لزوم اجازه زن از شوهر) در میان فقها اختلافی نیست. این حکم مورد قبول فقها اهل سنت هم می‌باشد.<ref>ابن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتب العربی، ج۸، ص۱۳۰.</ref>
==مستند اجازه زن از شوهر==
بر اساس آیه شریفه {{قرآن|الرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ|سوره=نساء|آیه=۳۴|ترجمه=مردان، سرپرست زنانند.}} مدیریت و ریاست خانواده بر عهده مرد است و بر اساس همین آیه شریفه، در قانون مدنی ماده ۱۱۰۵ چنین آمده است که در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است. در حقیقت اسلام نظام خانواده را به منزله جامعه کوچکی دانسته که مدیریت آن بر عهده مرد است. دو دلیل برای این امر در آیه شریفه بیان شده‌ است، یکی این که سرپرستی و مدیریت نیازمند توان فکری و بدنی است و مردان به دلیل توانایی بیشتری که در تصمیم‌گیری‌ها دارند، مدیریت خانواده را بر عهده دارند، دوم اینکه چون مسئولیت مالی و اقتصادی خانواده بر عهده مرد است لذا مدیریت خانواده هم بر عهده اوست.


== فلسفه اجازه زن از شوهر ==
بر این اساس در روایات متعددی اجازه زن از شوهر به عنوان یکی از وظایف زن و حقوق مرد قرار داده شده‌ است. [[امام باقر(ع)]] فرمودند: زنی خدمت پیامبر اسلام(ص) رسید و عرض کرد یا رسول الله(ص) حق شوهر بر زن چیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: اینکه از او اطاعت کند و از او نافرمانی نکند… و از خانه بدون اجازه او خارج نشود.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱۴، ص۱۱۲، باب ۷۹، مقدمات نکاح، ح۱.</ref>
با توجه به مطالب قبل مخصوصاً آیه مورد اشاره اجازه زن از شوهر و اطاعت کردن از او از نتایج ریاست و مدیریت مرد بر خانواده است، ایجاد نظم در هر مجموعه ای منوط بر این است که مدیریت در آن بر عهده یک نفر باشد و خانواده از این قاعده مستثنی نیست<ref>برگرفته از حقوق خانواده، ج۱، ناصر کاتوزبان، ص۲۲۳ و ۲۲۴.</ref> اگر بنا شود که اراده زن و مرد در تنظیم امور خانواده ارزش مساوی داشته باشد معلوم نیست اختلاف سلیقه‌ها را در کجا باید حل کرد آیا به صلاح خانواده و جامعه است که برای حل اختلاف سلیقه مثلاً در مورد مسائل روزمره زندگی منتظر حکم دادگاه باشیم؟ امّا در مورد اینکه چرا شوهر باید رئیس خانواده باشد، به تحلیل<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، ۱۳۷۳، ص۱۸۰، ۱۸۶ و ۱۹۴.</ref> استاد شهید مرتضی مطهری توجه می‌کنیم که ایشان با طرح فرضیه حقوق طبیعی می‌گوید هر استعداد طبیعی مبنای یک حق طبیعی است و یک سند طبیعی برای آن به شمار می‌آید او می‌گوید فرزند انسان حق درس خواندن و به مدرسه رفتن دارد برخلاف بچه گوسفند برای اینکه طبیعت استعداد یادگرفتن را در وجود او نهاده‌است او منشأ حقوق طبیعی را هدفمند بودن طبیعت می‌داند و می‌گوید طبیعت با توجه به هدفش استعدادهائی را در وجود موجودات نهاده و استحقاق‌هایی به آنها داده‌است و راه تشخیص حقوق طبیعی و کیفیت آنها مراجعه به خلقت آفرینش است، شهید مطهری برای تأیید و توضیح سخنش نظر کارل دانشمند فرانسوی را ذکر می‌کند که می‌گوید: «زن و مرد به حکم خلقت متفاوت آفریده شده‌اند و این اختلاف و تفاوتها وظائف و حقوق آنها را متفاوت می‌کند.» ریاست مرد بر خانواده هم با توجه به وضع طبیعی و تکوینی زن و مرد جزء حقوق طبیعی است که از مراجعه به خلقت و آفرینش بدست می‌آید مثلاً یکی از نتایج تحقیقات خانم کلیو دالسون بعنوان روانشناس اینست<ref>همان، ص۲۱۵.</ref> «تمام زنها علاقمندند که تحت نظر شخص دیگری کار کنند و بطور خلاصه از مرئوس بودن و تحت نظر رئیس کار کردن بیشتر خوششان می‌آید» یا ویل دورانت می‌گوید<ref>همان، ص۲۲۰.</ref> «طبیعت زن بیشتر پناه جوئی است نه جنگجوئی» خلاصه اینکه با توجه به مطالب ذکر شده مستند اجازه زن از شوهر قرآن و روایات است و حکمت و فلسفه آن وضع طبیعی مرد نسبت به خانواده است که نتیجه اش لزوم پذیرش مدیریت از جمله اجازه زن از شوهر است.
 
تعبیر «وَ لاَ ''تَخْرُجَ'' مِنْ ''بَيْتِهَا'' إِلاَّ ''بِإِذْنِهِ''» که نهی از خروج از منزل بدون اجازه شوهر است در روایات متعددی عنوان شده‌ است.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، باب۷۹، مقدمات نکاح، ح۲و۵ و باب ۹۱، مقدمات نکاح، ح۱.</ref>این روایات، مستند فتوای فقهاء به لزوم اجازه زن از شوهر هستند و این حکم در نزد فقهاء مسلم گرفته شده‌ است. البته بحث‌هایی در جزئیات این حکم مطرح است اما در اصل این حکم (یعنی لزوم اجازه زن از شوهر) در میان فقها اختلافی نیست. این حکم مورد قبول فقهای [[اهل سنت]] هم می‌باشد.<ref>ابن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتب العربی، ج۸، ص۱۳۰.</ref>
 
==فلسفه اجازه زن از شوهر==
ایجاد نظم در هر مجموعه‌ای منوط بر این است که مدیریت در آن بر عهده یک نفر باشد و خانواده از این قاعده مستثنی نیست.<ref>برگرفته از حقوق خانواده، ج۱، ناصر کاتوزبان، ص۲۲۳ و ۲۲۴.</ref> اگر بنا شود که اراده زن و مرد در تنظیم امور خانواده ارزش مساوی داشته باشد معلوم نیست اختلاف سلیقه‌ها را در کجا باید حل کرد. به صلاح خانواده و جامعه نیست که برای حل اختلاف سلیقه مثلاً در مورد مسائل روزمره زندگی منتظر حکم دادگاه باشد.
 
[[شهید مطهری]] می‌گوید: «زن و مرد به حکم خلقت متفاوت آفریده شده‌اند و این اختلاف و تفاوت‌ها، وظائف و حقوق آنها را متفاوت می‌کند.» ریاست مرد بر خانواده هم با توجه به وضع طبیعی و تکوینی زن و مرد جزء حقوق طبیعی است که از مراجعه به خلقت و آفرینش بدست می‌آید. مثلاً یکی از نتایج تحقیقات خانم کلیو دالسون بعنوان روانشناس اینست:<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، ۱۳۷۳، ص۲۱۵.</ref> «تمام زنها علاقمندند که تحت نظر شخص دیگری کار کنند و بطور خلاصه از مرئوس بودن و تحت نظر رئیس کار کردن بیشتر خوششان می‌آید» یا ویل دورانت می‌گوید<ref>مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، ۱۳۷۳، ص۲۲۰.</ref> «طبیعت زن بیشتر پناه جوئی است نه جنگجوئی».
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== برای مطالعهٔ بیشتر ==
==مطالعه بیشتر==
۱. زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۴.
۱. زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۴.


خط ۲۵: خط ۳۲:
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حقوق
  | شاخه اصلی = حقوق
|شاخه فرعی۱ = حقوق خصوصی
| شاخه فرعی۱ = حقوق خصوصی
|شاخه فرعی۲ = حقوق خانواده
| شاخه فرعی۲ = حقوق خانواده
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۴۴: خط ۵۱:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
[[رده:ازدواج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۰

سؤال

مستند اجازه زن از شوهر و فلسفه آن را تبیین کنید؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


اسلام، مدیریت و سرپرستی خانواده را بر دوش مرد نهاده است. این سرپرستی جدای از آنکه وظایف سنگینی را به همراه دارد، می‌بایست اختیارات و ابزارهایی هم داشته باشد تا مرد بتواند از عهده اداره خانواده بربیاید. یکی از وجوه این اختیارات، تسلط بر امور خانه است تا کسی نظم و امور زندگی خانواده را برهم نزند. زن می‌بایست در کارهایی که به خانواده و انسجام آن مربوط است، مرد را مطلع کند یا در جاهایی کسب اجازه کند، تا به مدیریت و خرج و مخارج زندگی لطمه نخورد.

لزوم فداکاری زن و شوهر

خانواده محل خصوصی‌ترین و عاطفی‌ترین چهره‌های زندگی است که با حقوق و قانون و احکام آمرانه سازگار نیست و اثر قوانین بدون اخلاق در ایجاد نظم در آن ناچیز است. پس اگر در پی آن باشیم که سنت‌ها و اخلاق را به دور افکنیم و قانون را جایگزین آن کنیم آنگاه است که زن و شوهر چون دو مدعی در برابر هم ظاهر می‌شوند؛ زن در برابر اداره منزل از شوهر دستمزد می‌خواهد و بسان سایر مزدبگیران کارشکنی و اعتصاب می‌کند؛ شوهر نیز در مقابل پولی که می‌دهد سروری و حکومت می‌خواهد. قانون نمی‌تواند از کسی انتظار فداکاری داشته باشد چون انسان ایده‌آل از نظر او کسی است که قانع به حق خود و غیر متجاوز به حقوق دیگران باشد. (حداقل از نظر اخلاق) ولی آنچه بدیهی است خانواده به چیزی بیش از این‌ها نیاز دارد و فداکاری و غیرخواهی شرط نخست و سنگ زیرین این بنا است که اخلاق با ضمانت‌های اجرائی درونی و اعتقادی خاص خودش زن و شوهر را ملزم به آن می‌کند.[۱]

مستند اجازه زن از شوهر

بر اساس آیه شریفه ﴿الرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ؛ مردان، سرپرست زنانند.(نساء:۳۴) مدیریت و ریاست خانواده بر عهده مرد است و بر اساس همین آیه شریفه، در قانون مدنی ماده ۱۱۰۵ چنین آمده است که در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است. در حقیقت اسلام نظام خانواده را به منزله جامعه کوچکی دانسته که مدیریت آن بر عهده مرد است. دو دلیل برای این امر در آیه شریفه بیان شده‌ است، یکی این که سرپرستی و مدیریت نیازمند توان فکری و بدنی است و مردان به دلیل توانایی بیشتری که در تصمیم‌گیری‌ها دارند، مدیریت خانواده را بر عهده دارند، دوم اینکه چون مسئولیت مالی و اقتصادی خانواده بر عهده مرد است لذا مدیریت خانواده هم بر عهده اوست.

بر این اساس در روایات متعددی اجازه زن از شوهر به عنوان یکی از وظایف زن و حقوق مرد قرار داده شده‌ است. امام باقر(ع) فرمودند: زنی خدمت پیامبر اسلام(ص) رسید و عرض کرد یا رسول الله(ص) حق شوهر بر زن چیست. پیامبر اکرم(ص) فرمود: اینکه از او اطاعت کند و از او نافرمانی نکند… و از خانه بدون اجازه او خارج نشود.[۲]

تعبیر «وَ لاَ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ» که نهی از خروج از منزل بدون اجازه شوهر است در روایات متعددی عنوان شده‌ است.[۳]این روایات، مستند فتوای فقهاء به لزوم اجازه زن از شوهر هستند و این حکم در نزد فقهاء مسلم گرفته شده‌ است. البته بحث‌هایی در جزئیات این حکم مطرح است اما در اصل این حکم (یعنی لزوم اجازه زن از شوهر) در میان فقها اختلافی نیست. این حکم مورد قبول فقهای اهل سنت هم می‌باشد.[۴]

فلسفه اجازه زن از شوهر

ایجاد نظم در هر مجموعه‌ای منوط بر این است که مدیریت در آن بر عهده یک نفر باشد و خانواده از این قاعده مستثنی نیست.[۵] اگر بنا شود که اراده زن و مرد در تنظیم امور خانواده ارزش مساوی داشته باشد معلوم نیست اختلاف سلیقه‌ها را در کجا باید حل کرد. به صلاح خانواده و جامعه نیست که برای حل اختلاف سلیقه مثلاً در مورد مسائل روزمره زندگی منتظر حکم دادگاه باشد.

شهید مطهری می‌گوید: «زن و مرد به حکم خلقت متفاوت آفریده شده‌اند و این اختلاف و تفاوت‌ها، وظائف و حقوق آنها را متفاوت می‌کند.» ریاست مرد بر خانواده هم با توجه به وضع طبیعی و تکوینی زن و مرد جزء حقوق طبیعی است که از مراجعه به خلقت و آفرینش بدست می‌آید. مثلاً یکی از نتایج تحقیقات خانم کلیو دالسون بعنوان روانشناس اینست:[۶] «تمام زنها علاقمندند که تحت نظر شخص دیگری کار کنند و بطور خلاصه از مرئوس بودن و تحت نظر رئیس کار کردن بیشتر خوششان می‌آید» یا ویل دورانت می‌گوید[۷] «طبیعت زن بیشتر پناه جوئی است نه جنگجوئی».


مطالعه بیشتر

۱. زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۴.

۱. نظام حقوق زن در اسلام، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.

۲. تحقیق و بررسی پیرامون استعدادهای زن، محمد باقر محمدی، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲.


منابع

  1. برگرفته از مقدمه کتاب حقوق خانواده، ج۱، ناظر کاتوزیان، سال ۷۵، چاپ چهارم.
  2. حرعاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۱۴، ص۱۱۲، باب ۷۹، مقدمات نکاح، ح۱.
  3. حرعاملی، وسائل الشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، باب۷۹، مقدمات نکاح، ح۲و۵ و باب ۹۱، مقدمات نکاح، ح۱.
  4. ابن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتب العربی، ج۸، ص۱۳۰.
  5. برگرفته از حقوق خانواده، ج۱، ناصر کاتوزبان، ص۲۲۳ و ۲۲۴.
  6. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، ۱۳۷۳، ص۲۱۵.
  7. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، ۱۳۷۳، ص۲۲۰.