پیش نویس:حدیث قتل کردها
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت نیازمند به ویرایش قرار دارد |
منظور از کشتن کردها در روایات چیست؟
منظور روایت، نه قوم کرد بلکه افراد خاصی از کردها میباشند که نور ایمان در قلبشان وارد نشده بود و در کنار شرک و آتشپرستی، اکثرشان در آن عصر به غارت اموال مردم میپرداختند.
بیان روایت
در معتبرترین کتاب روائی شیعیان روایتی صحیح السند[۱][۲] آمده که در آن از امام حسن عسکری(ع) در مورد رفتار با کردها سؤال میشود که ایشان دستور قتل عام کردها را صادر میکند:
از احمد بن ابی عبدالله نقل شده که به امام حسن عسکری(ع) نامه نوشته و در مورد کردها از ایشان کسب تکلیف کرده و امام حسن عسکری در پاسخ مینویسد که: کردها را باید فقط با شمشیر تنبیه کرد.»[۳]
ملاک برتری انسان
قرآن مجيد بعد از آنكه بزرگترين مايه مباهات و مفاخره عصر جاهلى يعنى نسب و قبيله را از كار مىاندازد، به سراغ معيار واقعى ارزشى رفته مىافزايد:﴿یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر؛ اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيرهها و قبيلهها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولى گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست، خداوند دانا و خبير است.﴾(حجرات:۱۳) [۴] اما برخی بیتوجه به اینگونه آیات و با استناد به روایاتی که یا سند ضعیفی دارند یا دلالتشان بر مطلبی دیگر است، خواستند شیعه را مخالف با قومیت کرد قلمداد کنند. این در حالیست که شیعه خود را پیرو محض قرآن کریم با تفسیر اهل بیت(ع) میداند.
کردهای دزد و غارتگر
با دقت در اینگونه روایات، این حقیقت روشن است که نظر راوی و امام معصوم(ع) قومیت کردها نبوده، بلکه مقصود، جماعت خاصی از ایشان بودند که دزدی و غارتگری میکردند و ناامنی برای مومنین ایجاد کرده بودند. در واقع به خاطر اخلاق زشت این دست از کردهاست که باید با شمشیر، تنبیه و مجازات شوند تا از این رفتار غلط خود دست بردارند.[۵]
کما اینکه علامه مجلسی و پدرشان در شرح این روایت فرمودند:
صحیح و لعل المراد بالأکراد اللصوص منهم، فإن الغالب فیهم ذلک کذا فهمه الکلینی.[۶]مرسل. قوله: عن الأکراد أی: اللصوص منهم، کما هو الغالب.[۷]مراد از کردها، افرادی بودند که دست به دزدی میزدند، کما اینکه اغلب آنان دزدی میکردند. و شیخ کلینی نیز همین نکته را فهمیده که روایت را در باب دزدی آورده است.
این یعنی در نگاه علامه نیز، کرد بودن ملاک نبوده، بلکه در آن زمانها عدۀ زیادی از کردها دست به دزدی و غارت و بدرفتاری میزدند که جز با زور به راه راست نمیآمدند.[۸]
شیخ حر عاملی نیز این روایت را ذیل باب جواز جنگ با قطاع الطریق آورده است که میرساند مراد روایات قوم کردها نبود و بلکه عدهای بودند که با گرفتن راه کاروانها اموال مردم را غارت میکردند.[۹]
مسلمان نبودن قوم کرد در عصر ائمه(ع)
از برخی روایات استفاده میشود که کردها در زمان ائمه(ع) مسلمان نبودند و اینگونه روایات ناظر به آن عصر میباشد و شامل کردهای عصرهای بعدی نمیشوند.[۱۰] که در این نوشتار به چند نمونه از این روایات اشاره میشود.
- روایت اول: عنه عن محمد بن سنان عن الحسین بن المنذر قال: قلت لأبی عبد الله ع إنا نتکاری هؤلاء الأکراد فی أقطاع الغنم و إنما هم عبدة النیران و أشباه ذلک فتسقط العارضة فیذبحونها و یبیعونها فقال ما أحب أن تفعله فی مالک إنما الذبیحة اسم و لا یؤمن علی الاسم إلا المسلم. شیخ طوسی در روایتی از حسین بن منذر نقل میکند که به امام صادق(ع) گفتم: ما کردها را برای چوپانی گوسفندان به کار میگیریم و آنها آتشپرست هستند و گاهی گوسفندان را ذبح میکنند. امام فرمود: دوست ندارم در مالت اینگونه رفتار شود، بدرستی که ذبیحه با اسمالله حلال میشود و غیر مسلمان هنگام ذبح اسمالله را نمیبرد.[۱۱]
- روایت دوم:محمد بن علی بن محبوب عن العباس بن معروف عن محمد بن الحسن عن جعفر بن بشیر عن إسماعیل بن الفضل قال: سألت أبا عبد الله عن سبی الأکراد إذا حاربوا و من حارب من المشرکین هل یحل نکاحهم و شراؤهم قال نعم. در روایت دیگری اسماعیل بن فضل از امام صادق(ع) میپرسد: اگر کردها هنگام جنگ اسیر شوند، آیا فروش آنها به عنوان برده و ازدواج با کنیز آنها جایز است؟ امام فرمود: بلی.[۱۲]
از این روایات میتوان استفاده کرد که در زمان صدور این روایات، کردها افرادی غیر مسلمان، آتشپرست و مشرک بودند و برخی از آنها به غارتگری مشغول بودند و رفتار درستی نیز با مردم نداشتند. ولذا نمیتوان قومیت کرد را در هر عصری مشمول این روایات دانست؛ زیرا آنها بعد از مسلمان شدن همانند دیگر مسلمانان هستند و قومیت کردیشان هیچ نقصی بر فضیلت و کرامتشان وارد نمیکند و تقوای الهی تنها ملاک برتری است.
منابع
- ↑ مجلسی، الشيخ محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول. ج. ۲۴. دار الكتب الإسلاميّة. ص. ۵۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۶). ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار. ج. ۱۶. قم: كتابخانه آيه الله مرعشي نجفي. ص. ۴۴۱.
- ↑ الکلینی، ابی جعفر محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج. ۷. تهران: دار الكتب الإسلامية. ص. ۲۹۷.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر (۱۳۷۴). تفسير نمونه. ج. ۲۲. تهران: دار الكتب الاسلاميه. ص. ۱۹۶-۱۹۷.
- ↑ الگلپايگاني، السيد محمد رضا (۱۳۷۲). الدر المنضود في احكام الحدود. ج. ۳. قم: دار القرآن الكريم. ص. ۲۶۸.
- ↑ مجلسی، الشيخ محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول. ج. ۲۴. دار الكتب الإسلاميّة. ص. ۵۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۶). ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار. ج. ۱۶. قم: كتابخانه آيه الله مرعشي نجفي. ص. ۴۴۱.
- ↑ الکلینی، ابی جعفر محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج. ۷. تهران: دار الكتب الإسلامية. ص. ۲۹۷.
- ↑ الحرّ العاملي، محمد بن الحسن (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج. ۲۸. قم: مؤسسه آل البیت. ص. ۳۸۲.
- ↑ الگلپايگاني، السيد محمد رضا (۱۳۷۲). الدر المنضود في احكام الحدود. ج. ۳. قم: دار القرآن الكريم. ص. ۲۶۸.
- ↑ الطوسی، محمدبن الحسن (۱۳۶۵). تهذیب الأحکام. ج. ۹. تهران: دار الكتب العلمية. ص. ۶۳.
- ↑ الطوسی، محمدبن الحسن (۱۳۶۵). تهذیب الأحکام. ج. ۶. تهران: دار الكتب العلمية. ص. ۱۶۱.