حدیث «مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود»

نسخهٔ تاریخ ‏۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۳ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

لطفاً بفرمائید حدیث «مؤمن از یک سوراخ، دو بار گزیده نمی‌شود» کجا گفته شده است و به چه معناست؟


آورده‌اند که أَبا عَزَّةَ جُمَحِیَّ در جنگ بدر اسیر شد و به پیامبر(ص) گفت: ای محمد! من عیال‌وار هستم منت بر من بگذار و آزادم نما. حضرت او را آزاد نمود بشرطی که دیگر به جنگ با مسلمانان برنگردد. أَبا عَزَّةَ به مکه برگشت و گفت من محمد را مسخره نمودم و در جنگ احد دوباره بر علیه مسلمانان به جنگ برگشت. پیامبر نیز دعا نمود که فرار نکند، پس أَبا عَزَّةَ اسیر مسلمانان شد و دوباره به پیامبر گفت که من عیال‌وار هستم و آزادم کن، رسول‌الله(ص) فرمود: آیا آزادت کنم تا به مکه برگردی و در گروه قریش فریاد بزنی که من دو بار محمد را مسخره نمودم، سپس فرمودند: {{متن عربی|ِ الْمُؤْمِنُ لَا يُلْسَعُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ |ترجمه= مؤمن از يك سوراخ دو بار گزيده نمي شود.[۱]

این داستان را کتاب‌های اهل سنت نیز با اندک اختلافی نقل کرده‌اند.[۲]

امام صادق(ع) نیز فرمود: «الْمُؤْمِنُ حَسَنُ الْمَعُونَه خَفِيفُ الْمَئُونَه جَيِّدُ التَّدْبِيرِ لِمَعِيشَتِهِ لَا يُلْسَعُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ‏[۳] مؤمن، ياورى خوب و كم خرج و كم زحمت است؛ زندگى‌اش را خوب اداره مى‌كند؛ از يك سوراخ دوبار گزيده نمى‌شود.»

مؤمن چون یک بار از امری، چیزی، کاری، کسی، زیان دید و آن را به تجربه دانست، همواره از آن دوری می‌کند، دوباره از آن زیان نمی‌بیند.[۴] کاربرد امروزین اینگونه روایات در این است که آزموده را آزمودن خطاست؛ کسی که نیرنگی را دید باید عبرت گیرد و هشیارتر باشد تا دوباره کسی او را فریب ندهد.[۵] کسی که عهدشکنی کرده است، مورد اعتماد نیست و نباید دوباره با او عهد و پیمان بست.[۶]


منابع

  1. طوسي، محمد بن حسن، الخلاف، قم، مؤسسه نشر اسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۹۳. قطب الدين راوندى، سعيد بن هبه الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱، ص۱۴۹.
  2. بیهقی، أحمد بن الحسين، السنن الکبری، بی‌جا، دار الفكر، بی‌تا، ج۹، ص۶۵. عجلونی، اسماعیل بن محمد، كشف الخفاء، بيروت، دار الكتب العلمية، چاپ سوم، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م، ج۲، ص۳۷۵. زمخشری، محمود بن عمر، الفايق في غريب الحديث، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، ۱۴۱۷ق/ ۱۹۹۶ م، ج۳، ص۲۰۰.
  3. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۱، حدیث۳۸.
  4. حکیمی، محمدرضا و حکیمی، محمد و حکیمی، علی، الحیاه، ترجمه احمد آرام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۸۳.
  5. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۹، ص۲۸۱.
  6. مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی-الأصول و الروضه، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ ق، ج۹، ص۱۷۲.