هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست

نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۷ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

طبق حکمت ۱۵ نهج البلاغه، چه فریب خورده‌هایی را باید سرزنش کرد؟

هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست کلامی است از امام علی(ع) که در حکمت‌های نهج البلاغه نقل شده است: «مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ؛ هر فريب خورده‌اي سرزنش نمی‌شود.»[۱] گفته شده که این تعبیر برای افرادی مانند سعد بن ابی‌وقاص، محمد بن مسلمه و عبدالله بن عمر گفته شده که از همراهی با امام علی(ع) برای جنگ جمل یا مانند آن امتناع ورزیدند.[۲] البته علامه مجلسی گفتن این تعبیر برای این افراد را غیر ثابت دانسته است.[۳] به اعتقاد علامه مجلسی در این کلام دو احتمال وجود دارد:

  • الأوّل: أنّه لیس کلّ مفتون مستحقا للعتاب، إذ یمکن أن یکون سبب فتنته ما لم یکن باختیاره.
  • الثانی: أن یکون المراد [أن‏] بعض المفتونین لا یعاتبون لعدم نفع الخطاب فیهم.[۳]

برهمین اساس برخی فریب خوردگان سزاوار سرزنش هستند که در روایات مصادیقی برای آن ذکر شده است:

  • فریب همراه با اختیار: اگر کسی با اختیار خود کار ناروایی انجام دهد، باید سرزنش و مؤاخذه شود.[۴] اما اگر از روی جهل و مسایل دیگری وارد کاری شود که اگر آگاه بود، انجام نمی‌داد نباید مؤاخذه شود.[۵]
  • تأثیرگذاری سرزنش بر فریب خورده: اگر فردی حق را می‌داند اما زیر بار آن می‌رود و سرزنش و مؤاخذه کردن بر برگشتش تأثیری ندارد؛ لازم نیست ملامت شود نه بدان معنا که چنین فردی عذر شرعی ندارد و بلکه چون تأثیری ندارد به حال خود رها می‌شود.[۶]
  • سرزنش و تلاش برای برگشت از انحراف برای کسی است که از روی شبهه وارد فتنه نشده باشد و اگر کسی شبهه دارد، به جای سرزنش باید شبهه او حل شود.[۷]
  • فتنه‌انگیزی از روی شهوت‌رانی و فساد: کسانی را باید مورد سرزنش قرار داد که از روی شهوت و گناه خود را به دام فتنه انداخته باشند.[۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (صبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۴۷۱.
  2. شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏18، ص: 119
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏34، ص: 287
  4. سرخسی، علی بن ناصر، أعلام نهج البلاغة، تهران، عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۹۲.
  5. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶.
  6. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶. غروی، محمد، الأمثال والحکم المستخرجة من نهج البلاغة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۵ش، ص۴۴۴.
  7. شوشتری، محمد تقی، بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ج۹، ص۵۹۰.
  8. بیهقی، علی بن زید و فرید خراسان، معارج نهج البلاغة، مکان قم‏، کتابخانه عمومی‏ ‏مرعشی نجفی، چاپ اول‏، ۱۳۷۶ش، ص۴۰۱.