نسبت تشیع و تصوف
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
نسبت تشیع با تصوف چیست؟
تشیع و تصوف نسبت به بعضی آموزههای یکدیگر نزدیکی دارند و در بعضی عقاید، تشیع در رد آن برخاسته است. تشیع جنبههای عرفانی و معنوی تصوف را تأیید میکند اما برخی عقاید صوفیانه و بعضی اعمال و اعتقادات آن را مورد نقد و مذمت قرار میدهد.
نقد تشیع به تصوف
غالب صوفیان سلسلۀ خود را به یکی از امامان شیعه(ع) میرسانند، اما کتابهای حدیث شیعه از طعن و رد ائمه نسبت به آنان خالی نیست. از جمله رد امام علی(ع) بر حسن بصری ــ که صوفیه معمولاً از طریق او سلسلۀ خود را بـه امـام اول شیعیـان میرسـانند ــ معـروف است که شیطان را برادر او خواند و او را سامری این امت نامید. همچنین، با آنکه صوفیه امام صادق(ع) را از خود شمردهاند. اما از او نقل شده است که صوفیان را دشمنان اهل بیت خواند و از آنان بیزاری جست. البته صوفیان برخی از این روایات را ضعیف و از اخبار موضوعه دانستهاند.
از قدمای علمای شیعه، ابن بابویه در کتاب اعتقادات برخی از صوفیان را اصحاب اباحه، قائل به حلول و از جملۀ غلات دانسته است. شیخ مفید (۴۱۳ ق) حلاجیه را از جملۀ ملاحده و زنادیق به شمار آورده است. شیخ طوسی (۴۶۰ ق) نیز در کتاب الغیبة حلاج را در شمار مدعیان دروغین نیابت امام زمان (عج) دانسته است. طبرسی (سده ۶ ق) در الاحتجاج و نصیرالدین طوسی (د ۶۷۲ ق) در قواعد العقائد عقاید برخی صوفیان را دربارۀ اتحاد، حلول، اسقاط تکلیف، سماع و رقص مردود شمردهاند.[۱]
نزدیکی تشیع و تصوف
از برجستهترین نمایندگان شیعۀ امامیه در پیوند تصوف و تشیع، سیدحیدر آملی (د ۷۸۲ ق) است که در جامع الاسرار خود به وحدت تصوف و تشیع قائل شده است. وی با تأکید بر آنکه صوفیان حقیقی پیروان امامت بودهاند، نقش مهمی در آشتی دادن تفکرات شیعی با آراء صوفیانه داشت[۲]
مطالعه بیشتر
- عرفان و تصوف، داود الهامی.