جن در قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۷ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

جن در قرآن به صورت وصف آمده است یعنی شیء پوشیده، بنابراین به عنوان اسم برای یک نوع از موجودات به کار نرفته است.

در این نوشتار، آیات مربوط به واژهٔ «جن»، مورد بررسی قرار می‌گیرد، سپس با استفاده از مجموع آیات، بیان می‌شود آیا جن به صورت وصف در قرآن استعمال شده است یا نام یکی از موجودات است و وجود خارجی دارد؟

مفهوم جن:

کلمهٔ «جن» در اصل به معنی چیزی است که از حسّ انسان پوشیده باشد. به عنوان مثال گفته می‌شود: «جنه اللیل» یا «فلما جنّ علیه اللیل» یعنی هنگامی که پردهٔ سیاهی شب، او را پوشاند. به همین جهت «مجنون» به کسی که عقلش پوشیده و «جنین» به طفلی که در رحم مادر پوشانده شده و «جنّت» به باغی که زمینش را درختان پوشانده‌اند، و «جنان» به قلب که در درون سینه پوشانده شده و «جنه» به معنی سپر که انسان را از ضربات دشمن می‌پوشاند آمده است.[۱]

از آیات قرآن استفاده می‌شود، «جن» یک نوع موجود عاقلی است که از حس انسان پوشیده شده، و آفرینش آن در اصل از آتش یا شعله‌های صاف آتش است، و ابلیس نیز از همین گروه است. در این بخش به اوصاف جن از نظر قرآن پرداخته می‌شود:

ویژگی‌های جن از دیدگاه قرآن:

۱ ـ جن موجودی است که از شعله‌های آتش آفریده شده، برخلاف انسان که از خاک آفریده شده است.[۲]

۲ ـ دارای عقل، علم، درک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است.[۳]

۳ ـ دارای تکلیف و مسئولیت است.[۴]

۴ ـ طایفهٔ جن نیز مرد و زن دارند.[۵]

۵ ـ گروهی از آن‌ها مؤمن صالح و گروهی کافرند.[۶]

۶ ـ دارای حشر و نشر و معادند.[۷]

۷ ـ آن‌ها در آسمان‌ها بوده و خبرگیری و استراق سمع داشتند و بعداً ممنوع شدند.[۸]

۸ ـ در میان آن‌ها افرادی یافت می‌شوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان‌گونه که در میان انسان‌ها نیز چنین است:

مثلاً یکی از آن‌ها به سلیمان گفت: «من تخت ملکه سبا را پیش از آن‌که از جای برخیزی از سرزمین او به این‌جا می‌آورم»![۹]

۹ ـ آن‌ها قدرت بر انجام بعضی کارهای مورد نیاز انسان دارند: «گروهی از جن پیش روی سلیمان به اذن پروردگار کار می‌کردند، و برای او معبدها، تمثال‌ها و ظروف بزرگِ غذا تهیه می‌کردند.»[۱۰]

۱۰ ـ خلقت آن‌ها در روی زمین قبل از خلقت انسان‌ها بوده است.[۱۱]

از یک سو قرآن شریف، خبر از وجود جن داده است، و از سوی دیگر هیچ دلیل عقلی بر نفی آن وجود ندارد. پس باید آن را پذیرفت.

این نکته نیز قابل توجه است که گاهی جن بر یک مفهوم وسیع‌تر اطلاق می‌شود که انواع موجودات ناپیدا را شامل می‌گردد، اعم از آن‌هایی که دارای عقل و درک باشند یا آن‌هایی که دارای عقل و درک، حتی گروهی از حیواناتی که با چشم دیده می‌شوند ولی در لانه‌ها پنهانند، تحت این معنا وسیع قرار می‌گیرند.

شاهد این سخن روایتی است که از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: «خداوند جن را پنج صنف آفریده است: صنفی مانند باد در هوا (ناپیدا هستند) و صنفی به صورت مارها، و صنفی به صورت عقرب‌ها، و صنفی حشرات زمینند و صنفی از آن‌ها مانند انسانند که بر آن‌ها حساب و عقاب است.[۱۲]»


مطالعه بیشتر

۱ـ شهید دستغیب، بهشت جاویدان، (شیراز: کانون تربیت شیراز، ۱۳۶۵، ش)، ص۱۲۲، ۱۱۹.

۲ـ علاّمه طباطبایی، شرح معظلات قرآنی در المیزان (تهران: نور فاطمه(س)، ۱۳۶۲ ش)، ص۲۱۳، ۲۰۹.

۳ـ بهاء الدین خرمشاهی، قرآن پژوهی، هفتاد بحث و تحقیق قرآنی، (تهران: مرکز نشر فرهنگی شرق، ۱۳۷۲، ش)، ص۶۰۱٬۵۹۰.


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا، ج۱۱، ص۷۹.
  2. الرحمن/ ۱۵.
  3. آیات مختلف سورهٔ جن.
  4. آیات سورهٔ جن و الرحمن.
  5. جن/ ۶.
  6. جن/ ۱۱.
  7. جن/ ۱۵.
  8. جن/ ۹.
  9. نمل/ ۳۹.
  10. سبا/ ۱۲–۱۳.
  11. حجر/ ۲۷.
  12. سفینه البحار، ج۱، ص۱۸۶، (ماده جن)؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، ۱۳۷۰، ج۲۵، ص۱۵۴–۱۵۷.