عدم دخالت عارفان در امور سیاسی و اجتماعی


سؤال

برخی از عرفا مانند سید علی قاضی طباطبایی در مسائل اجتماعی دخالت نکرده یا نظری نداشته‌اند. آیا می‌توان گفت اینها به درد جامعه اسلامی نخورده‌اند؟


تفاوت در استعدادها و شرایط

استعداد و توانایی‌های انسان‌ها یکسان نیست، در نتیجه مسئولیت‌های انسان‌ها نیز متفاوت می‌گردد. البته اصل فطرت در همه انسان‌ها یکسان و مساوی است؛ ولی نه به این معنی که مجموع گرایش‌های انسان‌ها و زمینه رشد و کمال آدمیان در همه کاملاً مساوی باشد. هر کدام از این زمینه‌ها تابع عوامل متعدد و مختلفی هستند.

هر کس به اندازه آنچه خداوند به او داده است مسئول و پاسخگو می‌باشد. آنکه از توانایی و معلومات بیشتری بهره‌مند باشد به همان اندازه در پیشگاه خداوند بیشتر مسئولیت دارد و کسی که استعداد و توانایی کمتری دارد مسئولیت او نیز کمتر خواهد بود.

علما و عرفا نیز به اندازه توان، شرایط و موقعیت‌های خاصی که در اختیار دارند نقش ایفا می‌نمایند و به همان نسبت در برابر جامعه و مردم مسئول می‌باشند و باید در مورد هر فرد توانایی‌ها و شرایط او را در نظر گرفت.

فعالیت اجتماعی عرفا

از سوی دیگر چنین نیست که عرفای شیعه در مسائل سیاسی و اجتماعی موضع نداشته و همچون صوفیان در کنج عزلت تنها به ذکر و ورد مشغول بوده باشند. بزرگان شیعه اعم از فقیه، مجتهد، فیلسوف و عارف همیشه در مقابل حکام جور موضع منفی داشته و معترض بوده‌اند. البته این موضع بسته به شرایط مختلف دارای شدت و ضعف بوده است، لذا یک عارف حقیقی کسی است که علاوه بر انجام عبادت و وظایف دینی بر امور مسلمین هم اهتمام داشته باشد.


جستارهای وابسته


مطالعه بیشتر

  • حماسه و عرفان، جوادی آملی.
  • چهل حدیث، امام خمینی.