راههای زیاد شدن رزق و روزی
چه عملی انجام دهیم که رزق و روزی ما زیاد گردد؟
براساس آیات و روایات علتهای مادی و معنوی در زیاد شدن رزق و روزی تأثیر دارند. علتهای مادی؛ تلاش، کار و حرکت در جهت رزق و روزی است. این عوامل مادی لازمه کسب رزق و روزی هستند و آیات و روایات به مانند عقل بر این تلاش تأکید کردهاند. در اسلام علاوه بر توصیه به کار و کسب روزی حلال، به عوامل معنوی مانند توکل، دعا، قناعت و عدم اسراف اشاره کرده است. تکیه بر این دو عامل مادی و معنوی، تلاشی درست برای زیاد شدن رزق و روزی است.
تلاش از منظر قرآن
قرآن آنچه که انسان می تواند برای خود بدست آورد را تنها کوشش و تلاش خود انسان میداند. ﴿وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ برای انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است.﴾(نجم:۳۹) سعی یعنی حرکت سریع و تلاش همهجانبه، خیر و شرّ، سود و زیان، فلاکت و کرامت، تنگدستی و توسعه در رزق و روزی، همه به تلاش انسان بستگی دارد و هر کاری که شخصاً انجام میدهد از آن بهره میگیرد.[۱]
در جای دیگر قرآن شریف میفرماید: ﴿لِتُجْزى کُلُّ نفسٍ بما تَسعی؛ هر کس بر وفق کوشش و تلاش جزا یابد.﴾(طه:۱۵) آیات زیادی وجود دارد که تلاش دنیایی را زمینهساز بهرههای بزرگ اخروی میداند.
تشویق به تجارت در روایات
در کتاب وسائلالشیعه باب و فصلی آمده تحت عنوان این که مستحب است انسان به دنبال زمینهها و اسباب روزی برود. در این باب روایات زیادی آمده است که انسان را به تلاش همهجانبه، تولید و تجارت دعوت میکند. امام صادق(ع) میفرماید: «نه دهم روزی در تجارت است»[۲] حدیث دیگری از امام صادق(ع) نقل شده که میفرماید: «تجارت عقل را زیاد میکند.»[۳] در حدیث دیگر آمده: «عزت انسان در بازار است و در بازار بدست میآید.»[۴]
باب دیگری در همین کتاب آمده: ترک تجارت مکروه و ناپسند است. امام صادق(ع) میفرماید: «ترک تجارت، عقل انسان را کم میکند.»[۵] باب و فصل دیگری در همین کتاب آمده تحت عنوان این که: خرید و فروش مستحب و پسندیده است. تمام روایات این کتاب یعنی ج۱۷ وسایلالشیعه در رابطه با تجارت و تشویق به آن است.
مسئله روزی، تأمین زندگی آبرومندانه و سرافرازانه و دور از تکدّیگری و تنپروری، از نظر دین اسلام بسیار مهم و مورد توجه است. «علی بن عبدالعزیز میگوید: امام صادق(ع) از من پرسید: عمرو بن مسلم چه میکند؟ عرض کردم: فدایت شوم، به عبادت رو آورده و تجارت را رها کرده است. فرمود: وای بر او! آیا نمیداند کسی که طلب روزی و کسب و کار را رها کند دعایش مستجاب نمیشود، هنگامی که آیه ﴿وَ مَن یَتّقِ اللهَ یجعَل له مخرجاً و یزرُقهُ مِنْ حَیثُ لایَحتَسِبِ؛ هر کس تقوی بورزد خداوند او را در بنبست نمیگذارد و راهی برای او باز میکند و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد﴾(طلاق:۲و۳) نازل شد، گروهی از یاران رسول خدا(ص) درها را بر خویش فرو بستند، و فقط به عبادت روی آوردند و گفتند: از کسب و کار بینیاز شدیم و از سوی خدا کفایت میشویم! این موضوع، خبرش به پیامبر(ص) رسید، نزد آنان فرستاد و آنها را احضار فرمود: و گفت: چه چیز شما را بر این کار واداشته است؟ عرض کردند: ای پیامبر خدا ـ در آن آیه ـ خداوند متکفّل روزی ما شد و ما به عبادت روی آوردیم. فرمود: هر کس چنین کند ـ کسب را رها سازد ـ دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که در طلب روزی باشید و به کسب و معیشت بپردازید».[۶]
توکل و دعا
برخی توکل را، تنبلی، تنپروری و تکدیگری معنا میکنند. توکل یعنی با اعتماد به خدا و با اطمینان به تدبیر خداوند، دنبال تلاش و تولید رفتن. یعنی از تو حرکت، از خدا برکت، نه به معنای مفتخوری و تکدّیگری. توسل و دعا هم در جامعه دینی و امت معنا نشده است. دعا یعنی خواندن و ارتباط نیکو با خدا نه به معنای تقاضای زندگی بسیار مرفه از خداوند و بعد هم نشستن و منتظر بستهبندیهای آسمانی ماندن.
تلاش و تجارت، درآمدزاست و توکل و دعا برکتزا. درآمد یک چیزی است و برکت چیز دیگر. خیلیها درآمد زیادی دارند ولی زندگیشان رونق و صفا ندارد. برخی درآمدشان اندک است ولی زندگیشان باصفا و آرام است.
قناعت و پرهیز از تجمل و ریخت و پاش
اسلام به قناعت و میانهروی در زندگی سفارش زیادی کرده است. قرآن کریم میفرماید: ﴿و دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار [هم] گشادهدستى منما تا ملامتشده و حسرتزده بر جاى مانى.﴾(اسراء:۲۹) یعنی نه خیلی باید حریص بود که انگار دست انسان شکسته و به گردن آویزان است و اصلاً به جیب نمیرود و نه خیلی گشادهدستی که خود و خانوادهات درمانده شوند بلکه باید میانهروی در زندگی را جدی گرفت. رسول اسلام(ص) میفرماید: «القِناعه مالٌ لایَنْفدُ؛ قناعت مالی است که تمام نمیشود»[۷] .
جستارهای وابسته
مطالعه بیشتر
- کار در اسلام، استاد ابراهیمی.
- موازنه اسلام بین دین و دنیا، اثر چند تن از محققین.
منابع
- ↑ . المیزان، ج۱۹، چاپ بیروت، ص۴۶.
- ↑ . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۷، ح ۲۱۸۴۵.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۱۲، ح ۲۱۸۵.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۱۲، ح ۲۱۸۵۲.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۱۳، ح ۲۱۸۵۶.
- ↑ . وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۵.
- ↑ . نهجالفصاحه، ج ۲۱۱۱، ص۴۴۸.