جمع میان روایات درباره فقر
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
در برخی از احادیث ائمه اطهار (ع) میخوانیم: الف. فقر افتخار من است؛ ب. اگر فقر وارد خانهای شود از در دیگر کفر وارد میشود؛ ج. فقیر در قیامت مقرب درگاه حق است. احادیث فوق چگونه قابل جمع میباشند و آیا انسان میتواند فقیر باشد ولی دیندار یا نه؟
فقر در چهار معنا به کار میرود:
۱. فقر ذاتی، این معنا شامل تمام انسانها بلکه تمام موجودات میشود، قرآن کریم میفرماید: ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ﴾[۱] ای مردم همه شما به خدا محتاجید و خداوند بینیاز و شایسته حمد و ستایش است.». انسان به گونهای آفریده شدهاست که سراسر وجودش نیاز است، نیاز به غذا، آب، هوا، خواب و… از بدیهیات است و اینگونه نیازمندیها در سایر موجودات نیز مشاهده میشود. خدای متعال برای تأمین نیازهای موجودات نعمتهای گوناگونی آفریدهاست که بدون آنها، حیات انسان و موجودات ممکن نیست.
۲. فقر مالی به معنای تهیدستی. عموم مردم با شنیدن حکم فقر معمولاً این معنا در ذهنشان تداعی میشود، در صورتی که در قرآن و احادیث فقر در معانی مختلف استعمال شدهاست. قرآن کریم نیز به معنای یاد شده اشاره دارد: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ …﴾[۲] صدقات در حقیقت از آن نیازمندان و مستمندان است.» فقر به معنای گرسنگی و تهیدستی مورد نکوهش واقع شده و در حکومت اسلامی یک بیماری به شمار میرود که باید آن را درمان نمود. به همین منظور در آیات و روایات فراوانی نسبت به صدقه، پرداخت زکات و توجه به فقرا توصیه شدهاست، زیرا یک ملت فقیر، گرسنه و محتاج به بیگانه، هرگز استقلال، عظمت و سربلندی نخواهد یافت و ناداری در برخی از موارد ممکن است به اعمال کفرآمیز نیز منجر شود؛ بنابراین احادیثی که رابطه تنگاتنگی میان فقر و کفر قائل شدهاست ناظر به این معنا است.
۳. فقر نفس که عبارت از آزمندی و سیری ناپذیری است. امام علی (ع) در حدیثی فقر نفس را بدترین فقر دانستهاست.[۳] امام حسن (ع) در پاسخ به این سؤال که فقر چیست، فرمود: آزمندی نفس به هر چیزی.[۴] در احادیثی چون: «نزدیک است فقر به کفر انجامد»،[۵] و احادیث مشابه آن، همین معنا اراده شدهاست و در مقابل آن، حدیث «توانگری، استغنای نفس است»[۶] قرار دارد و مقصود از توانگری نفس در مقابل فقر نفس، قناعت میباشد زیرا کسی که قناعت نداشته و به آزمندی مبتلا باشد، مال و ثروت او را توانگر و بینیاز نخواهد ساخت.
۴. فقر و نیازمندی به خدا، حدیثی که از پیامبر اکرم (ص) نقل شدهاست: «بارخدایا! با نیازمندی به خودت مرا بینیاز گردان و با بینیازی از خودت مرا نیازمند مگردان» اشاره به همین معنا دارد. در حدیث دیگری از پیامبر نقل شدهاست که فرمود: «فقر افتخار من است» همین معنا مورد نظر میباشد؛ زیرا احساس نیاز به خدای متعال و توجه به این نکته که انسان در سراسر وجودش محتاج به خدای متعال است موجب تقرب به سوی خدای متعال و زمینهساز کمال انسانیت خواهد بود.[۷]
در نتیجه، فقر ممدوح در روایات میتواند ناظر به معنای اوّل و چهارم و فقر مذموم ناظر به معنای دوّم و سوّم باشد. امّا در پاسخ به این سؤال که آیا انسان میتواند هم فقیر باشد و هم دیندار؟ باید گفت اگرچه در اسلام فقر نکوهش شدهاست و توصیه دین این است، انسان در جهت تأمین معاش تلاش نماید، ولی فقر لزوماً منجر به کفر و بیدینی نخواهد شد. فقر مالی ممکن است آزمایشی برای افراد متدین باشد و چه بسیارند فقیران آبرومند و دینداری که به صورت گمنام زندگی میکنند، قرآن کریم میفرماید: «(انفاق شما مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا فروماندهاند و نمیتوانند در زمین مسافرت کنند و از شدّت خویشتنداری، افراد بیاطلاع، آنها را غنی میپندارند.»
آنچه اهمیت دارد این است که انسان در حالت فقر و غنی (گرسنگی و سیری) همواره ایمان خود را حفظ نماید و همواره مطیع خدای متعال باشد در چنین شرایطی میتواند مقرب درگاه خدا باشد.