سعه صدر در اسلام
دیدگاه اسلام دربارهٔ سعهٔ صدر چیست؟
در منابع اسلامی، گاهی از سعه صدر به شرح صدر تعبیر میشود. منظور از شرح صدر، گسترش آن به وسیله نور الهی و سکینه و آرامش خدادادی میباشد. (انعام / ۱۲۵). شرح صدر را به عنوان یکی از موهبتهای معنوی الهی و تنگ نظری را یکی از کیفرهای الهی شمرده است. یعنی بلنداندیشی و گسترش افق عقل، نشانه کسانی است که آمادگی خود را برای هدایت خدا اعلام نموده و خدا نیز هدایتهای خویش را نصیب او کرده است. زیرا پذیرش مواهب الهی بدون گذشت از منافع شخصی و داشتن سعه صدر میسر نمیباشد و کم ظرفیتی و محدودیت فکر و روح کوچک و ناتوان، نشانهٔ انسانهای لجوج و بی ایمان است که توان پذیرش حق را نداشته و پذیرفتن حقیقت برای شان آن قدر مشکل و دشوار است که گویا میخواهد به آسمان پرواز کند یا از آسمان فرو افتد.
موضوع شرح صدر آن چنان مهم است که وقتی حضرت موسی(ع) هدایت و راهنمائی مردم به عهده اش قرار گرفت و این مسئولیت سنگین را به عهده گرفت از خداوند اولین موهبتی را که درخواست نمود، همین شرح صدر بود: ﴿پروردگارا، سينهام را گشاده گردان.﴾(طه:۲۵) یعنی خدایا حال که سر و کارم را مواجه با مردم و تبلیغ و رساندن پیام خودت به آنان و هدایت و رهبری آنها قرار دادی، سعه صدر به من عنایت کن.
البته این نکته اختصاص به پیامبران هم ندارد، بلکه هر کس بخواهد هدف آنان را تعقیب کند و به نتیجه برسد باید شرح صدر داشته باشد.
همین نعمت شرح صدر در مورد خاتم پیامبران در سورهٔ انشراح نیز مطرح شده است؛ اما نه به عنوان درخواست از جانب پیامبر اکرم(ص)، بلکه به عنوان یک موهبتی عطا شده و یک امر تحقق یافته، طرح شده است و خداوند میفرماید: «آیا به تو شرح صدر عطا نکردیم.» یعنی این گستردگی و وسعت نظر را که هم توان دریافت و تلقی وحی را میدهد و هم ناملایمات راه را آسان میکند به تو عنایت کردیم. امام علی(ع) در این خصوص میفرماید: «ابزار ریاست، سعه صدر است».[۱]
سعه صدر که از آن به حلم و بردباری و حوصله داشتن تعبیر میشود، از نظر اسلام دارای اهمیت زیادی است به گونهای که شرط اساسی رساندن پیام خدا به شمار رفته است؛ و نیز به عنوان نعمتی به حساب آمده است که زمینهساز پذیرش هدایت خدا، اسلام و حقیقت میباشد. از نظر شخصی، کسی که این صفت را دارد به راحتی از خطاهای دیگران میگذرد و از نظر اجتماعی و به خصوص برای کسی که زمام امور مردم به دست او است، بهترین ابزار، وسیله و عامل جذب مردم است و مهمترین عامل برای جلوگیری از پراکندگی و اختلاف امت اسلامی میباشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ علامه طباطبائی، المیزان، جامعه مدرسین، بی تا، ج۲۰، ص۵۳۰.
۲ـ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۳۶ و ج۲۷، ص۱۲۰.
منابع
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۹۲ق، ج۵، ص۱۲۷، ح۱۳۹۷.