حدیث رفع و ارتباط آن با عیدالزهراء
در مورد روایت «رفع القلم» توضیح دهید و آیا ارتباطی با عیدالزهرا(س) دارد؟
حدیث رفع القلم معتبر حدیثی است که در ابواب فقهی مورد استفاده فقیهان اسلام قرار گرفته است. این روایت در راستای اهداف اصلی تشریع دین قرار دارد. اما حدیث رفع القلم دیگری، که برای مشروعیتبخشی به مراسم عیدالزهراء مورد استناد قرار گرفته، بیاعتبار است و محتوای آن خلاف کتاب و سنت و معارض با مبانی و مقاصد اساسی شریعت است.
حدیث رفع القلم مشهور
در منابع حدیثی، روایتی با عنوان حدیث رفع آمده است. فقیهان مسلمان این روایت را در ابواب مختلف فقهی مبنای استدلال قرار دادهاند. این روایت در منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است. حدیث رفع القلم در مصادر اصلی و معتبر شیعه آمده است.[۱] شیخ صدوق این روایت را از حریز بن عبدالله با واسطههایی از امام صادق(ع) و او از پیامبر(ص) نقل کرده است. محتوای این روایت چنین است که نه چیز از امت مسلمان برداشته شده است:
این روایت از نظر سندی صحیح دانسته شده است.[۳] محتوای این روایت، در عین تأیید اصل تکلیف و مسئولیت همیشگی انسان نسبت به اعمالش، در راستای عنایت و گشایش خداوند بر امت رسول خدا(ص) تفسیر شده است.[۴]
حدیث رفع القلم مربوط به عیدالزهراء(س)
حدیث رفع القلم مربوط به عیدالزهراء را علامه مجلسی از سید بن طاووس و شیخ حسن بن سلیمان حلّی در بحارالانوار نقل کرده است.[۵] مضمون این روایت طولانی این است که به دلیل مبارکی بیاندازهٔ این روز، به دلیل کشتهشدن یکی از دشمنان اهل بیت(ع)، خداوند گناهان بندگان خود را به حساب نمیآورد و نادیده میگیرد.[۶]
برخی از علمای شیعه بر سند و محتوای این روایت اشکال کردهاند و آن را صحیح ندانستهاند. آنان معتقدند که این روایت در منابع معتبر روایی نیامده است و به لحاظ سندی قابل اتکا و معتبر نیست.[۷] آنان این روایت را از نظر محتوا خلاف کتاب و سنت دانستهاند و تفاوتی میان روزها از نظر تکلیف و عدم تکلیف قائل نشدهاند.[۸] محققان این حدیث را معارض با برخی از آیات اساسی قرآن دربارهٔ اصل مکلف بودن انسان نسبت به اعمالش دانستهاند.[۹]
مطالعه بیشتر
- مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالتها و خسارتها، نشر وثوق.
منابع
- ↑ برای نمونه ن.ک: محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، قم، دارالحدیث، ج ۴، ص ۲۸۹.
- ↑ محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی، الخصال، تحقیق علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج ۲، ص ۴۱۷.
- ↑ محمدعلی کاظمی خراسانی، فوائد الاصول (تقریرات درس محمدحسین نائینی)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۳۳۶، نیز: حسینعلی منتظری، نهایةالاصول (تقریرات درس سید حسین طباطبایی بروجردی)، تهران، نشر تفکر، ج ۱، ص ۵۸۳.
- ↑ برای نمونه ن.ک: محمدکاظم الخراسانی، کفایة الاصول، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج ۱، ص ۳۴۱.
- ↑ محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۳۱، ص ۱۲۰-۱۲۹.
- ↑ محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۳۱، ص ۱۲۲-۱۲۶.
- ↑ برای اطلاع از نظر آنان ن.ک: مهدی مسائلی: نهم ربیع جهالتها و خسارتها، قم، نشر وثوق، ص ۱۰۸-۱۱۲.
- ↑ مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالتها و خسارتها، قم، نشر وثوق، ص ۱۱۱- ۱۱۹.
- ↑ مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالتها و خسارتها، قم، نشر وثوق، ص ۳۵.