راه‌های افزایش هوش

نسخهٔ تاریخ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۸ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (←‏عوامل افزایش عقل: ویرایش ساختاری بخشی از متن.)
سؤال

راه‌های افزایش عقل، هوش و فهم چیست؟


عمليات‌هايي كه روانشناسان به هوش نسبت مي‌دهند قسمتي از كاركردهاي عقل است كه در ادبيات روائي ما مطرح شده است. لذا بي‌مناسبت نيست كه در اين نوشتار، عوامل مؤثر در عقل و درك و فهم را از ديدگاه روانشناسان هم بررسي نمائيم و به نقل آراء آنان بپردازيم.

عوامل مؤثر در رشد هوش: درباره عوامل مؤثر در رشد هوش نظرات مختلفي مطرح شده است و نزاع ديرينِ محيط و وراثت در اينجا هم وجود دارد.

۱. وراثت: تحقيقات روانشناسان به نتايجي دست يافته كه نشان مي‌دهد، ژنهايي كه از والدين خود به ارث مي‌بريم، نقش مهمّي در رشد هوش ما دارند، يكي از روشهاي بررسي اين مسأله، دوقلوهاي همسان و ناهمسان هستند.

ويلسون وهاربرينگ از تجزيه و تحليل نمرات ۲۶۱ دوقلوي همسان و غير همسان به اين نتيجه رسيدند كه نيمرخ جهش‌ها و عقب‌ افتادگي‌هاي آنها در رشد هوش به هم شباهت دارد. و اين نكته درباره دوقلوهاي همسان به طور روشن مشهود است.[۱]

خلاصه نتايج تحقيق مختلف در چهار قاره و هشت كشور نشان مي‌دهد كه وراثت بر رشد هوش تأثير زيادي دارد. بر اساس اين اطّلاعات، همبستگي هوشبهر[۲] افراد غير خويشاوند بسيار اندك است و پيش بيني قطعي هوشبهر يك فرد از روي هوشبهر فردي كه خويشاوند او نيست، صحيح به نظر نمي‌آيد. بنابراين هر چه پيوند ارثي بيشتر مي‌شود، نمرات هوش به هم نزديكتر مي‌شود و عكس آن هم نيز صادق است، يعني اگر رابطه خويشاوندي حذف شود، افت محسوسي در همبستگي بين نمرات آزمون هوش افراد پديد مي‌آيد. در اين تحقيقات همچنين روشن شد كه همبستگي نمرات هوش دوقلو‌هاي غير همسان كمتر از همبستگي نمرات هوش دوقلوهاي همسان است.[۳]

۲. محيط: همان طوركه تأثير عوامل ژنتيك را نمي‌توان در رشد هوش منكر شد، تجارب و تأثيرات زندگي در خانواده و يا مؤسسات و سازمان‌هاي پژوهشي، نحوه تعليم و تربيت و طبقه اجتماعي از جمله عوامل غير ژنتيك‌اند كه تأثيرات آنها را در رشد هوش نمي‌توان ناديده گرفت.

هارولد اسكينر با انجام تحقيقي در مورد زندگي پرورشگاهي، كودكان را از يك يتيم‌خانه ساده و بدون محرّك كه از نظر توجّه و نظارت مادرانتخابی نيز محروم بودند به مؤسسه ديگري انتقال داد كه مورد توجّه فرد مسئولي قرار مي‌گرفتند ، در محيط جديد يك مادر انتخابي براي سرپرستي كودكان معيّن شده بود؛ يعني دختري كه عقب‌مانده ذهني و مسن‌تر از ديگران بود، اين گروه از كودكان، پس از دو سال و نيم، ميانگيني از ۳۲ نمره هوش را به دست آوردند. در صورتي كه كودكان باقي‌مانده در مؤسسه سابق كه از شرايط پست‌تري برخوردار بودند تا ميانگين ۲۱ نمره هوش افت داشتند.[۴]

بدين ترتيب بديهي است كه خانواده بر رشد هوش كودكان خود (غير از جنبه ژنتيكي) از جنبه محيطي تأثير مي‌گذارد. رشدگرايان هر چند هرچند دقيق نمي‌دانند كه رشد هوش تا چه اندازه مربوط به محيط پيشرفته‌اي است كه توسط والدين، ساختار فاميلي و ديگر عوامل محيطي فراهم شده است، وجود اين‌گونه عوامل را حائز اهميّت مي‌دانند.[۵]

عوامل ديگري مثل جنسيت، سن، فرهنگ، عوامل بيولوژيك، تغذيه، داروها، بيماري‌ها، از جمله عواملي هستند كه در رشد مهارت‌هاي شناختي و هوش تأثير مي‌گذارند.[۶]

۳. طبقات اجتماعي و نژادي: وضعيت نژادي و اجتماعي و يا اقتصادي از جمله فاكتورهايي است كه مورد پژوهش روانشناسان بوده و تأثير آن در ميزان رشد سنجيده شده است ولي نمي توان تاثير قابل توجهي در اين مورد در نظر گرفت.

در آمريكا و اروپا كودكان خانواده‌هاي فقير و يا آنها كه به گروههاي اقليّت ـ كه بسياري از آنها غير سفيد پوست هستند ـ تعلق دارند، نمره هوشبهرشان از كودكان متوسط در همان كشور پايين‌تر است مثلاً متوسط هوشبهر كودكان سياه پوست آمريكايي كه غالباً از خانواده‌هاي كم درآمد هستند، در حدود ۱۰ تا ۱۶ نمره پايين‌تر از متوسط هوشبهر كودكان سفيد پوست است.[۷]

ناگفته نماند كه در تفسير هوشبهر بين طبقات نژادي و اجتماعي، بحث‌هاي زيادي مطرح شده و نقد‌هاي وارد شده و برخي آزمون‌هاي هوش را غير استاندارد و سودار دانسته‌اند يعني آن آزمون‌ها، براي كودكان طبقه پايين و گروههاي اقليّت مناسب نبوده‌اند.[۸]

خلاصه آنكه، نزاع ديرين برتري نقش محيط يا وراثت چندي است كه فروكش كرده و ديگر از نظريات افراطي روانشناسان خبري نيست و اين تأثيرات، بيشتر در جنبه «تعامل محيط و وراثت» بررسي مي‌شود. در هر صورت، وراثت و مخصوصاً شرايط محيطي در افزايش و بهبود درك و فهم و هوش، مؤثرند. رشته‌‌هاي آكادميكي مثل: علوم تربيتي براي همين منظور تلاش مي‌نمايد كه محيط آموزش را هر چه مؤثرتر فراهم نمايد. كه بررسي تفصيلي تكنيك‌هاي ان از عهده اين نوشتار خارج است.

عوامل ژنیتکی

عوامل ژنتیکی یکی از عواملی است، که در برخي موارد در رشد هوش، نقش تعيين كننده دارند. در روایات نیز به عقل سرشتی (عقل الطبع) اشاره شده[۹] که خداوند با درجه‌های متفاوتی در وجود انسان‌ها قرار داده است.[۱۰]

عوامل محیطی

عوامل محیطی، دیگر عامل تأثیرگذار در تقویت عقل و هوش است. در روایات نیز، به عقل اكتسابي (عقل التجربه)، كه از طريق تجربه و يادگيري و شرايط محيطي، به دست می‌یاید اشاره شده است.[۱۱] این عقل، با پشتوانه عقل سرشتي، راهنمای انسان خواهد بود. بر اساس روایتی ديگر از امام علي(ع) عقل غريزه‌اي است كه با علم و تجربه افزايش مي‌يابد.[۱۲]

برخی از عوامل محیطی تأثیرگذار بر افزایش هوش بر اساس روایات چنین است:‌

  • اشتغال به تحصيل و دانش؛[۱۳]
  • انديشه در علم و حكمت؛[۱۴]
  • اشتغال به تعليم و تدريس؛[۱۵]
  • پرهيز از مسائل بي‌اهميّت و كم اهميّت؛[۱۶]
  • رايزني و مشورت؛
  • جهاد با نفس؛
  • هم‌نشيني با حكيمان؛
  • مهرورزی نسبت به نادان.[۱۷]


در روايات، سفارش‌هایی نیز درباره برخي غذاها وجود دارد كه مغز را تقویت می‌کند؛ مانند کدو، گلابي، كرفس، گوشت، سركه، عسل، انار با لايه نازك، باقلا و ترنج. حجامت كردن و روغن ماليدن بر بدن هم، از جمله كارهايي است که در روایات، برای تقويت مغز و ذهن، مؤثر دانسته شده است.[۱۸]

عوامل منفي مؤثر در هوش

در روايات عواملی به عنوان موانع و آفات هوش برشمرده شده که برخی از آنها چنین است:

  • هوسراني و توجّه به خواهش‌هاي نفساني:[۱۹] بر اساس روایتی از امام علی(ع)، هواي نفس را می‌توان با عقل از میان برد.[۲۰]
  • خودپسندي: انسان خودپسندي كه عقل و هوش خود ببالد و تصوّر كند آنچه او مي‌داند خطاناپذير است، به دنبالِ سؤال و پژوهش نيست و موجب ركود و خمودي عقل و هوش خود مي‌شود. بنابر روایتی خودپسندي، يكي از حسودانِ عقل است.[۲۱] بر پایه روایتی دیگر، کسی که به خود مغرور شود، به عقلش آسیب رسانده است.[۲۲]
  • تكبّر:[۲۳] تفاوت تكبّر با خودپسندي آن است كه تكبّر در مقابله با ديگران، مفهوم پيدا مي‌كند و شخص خود را در بين ديگران برتر مي‌بيند، ولی خودپسندي تصور برتری خود نسبت به دیگران در ذهن خود است و چه بسا در ميان ديگران نباشد.
  • طمع: در روایتی، امام علی(ع) بيشتر زمين‌‌خوردن‌هاي عقل را جایی دانسته که طمع به وجود آید.[۲۴]

عواملي دیگری نیز در روايات مانع شناخت، و دانش بشر دانسته شده است که برخی از آنها عبارتند از حبّ به دنيا، گناه، ظلم، كفر، فسق، اسراف، غفلت، آرزوي دراز، استبداد، تعصب، شراب و پرخوري.[۲۵]


مطالعه بيشتر

۱. روانشناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، نشر سمت.

۲. خرد گرائي در قرآن و سنّت، محمد محمدي ري شهري، نشر دارالحديث.

۳. آئين عقل ورزي، حسين مهريزداده، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.

۴. تربيت عقلاني، سعيد بهشتي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه معاصر.

منابع

  1. هنري ماسن، پاول، رشد شخصيت كودك؛ ترجمه مهشيد ياسائي؛ نشر مركز؛ چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۵۳.
  2. IQ
  3. دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روانشناسي رشد با نگرش بر منابع اسلامي ، تهران، سمت، ۱۳۷۵، ج۲، ص۷۵۰، نقل ازChild Psycholojy P.۸۲ .
  4. دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روانشناسي رشد ...، ج۲، ص۷۵۱.
  5. همان، به نقل از Child Development P.۲۶۳
  6. ر.ك: همان، فصل‌هاي ۶ و ۷«پايه‌هاي محيطي رشد» و «تعامل وراثت و محيط»
  7. هانري ماسن، پاول و ...، رشد و شخصيت كودك، ص۳۲۶.
  8. ر،ك: دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روانشناسي رشد با نگرش بر منابع اسلامي، ص۷۵۶ (سوداري آزمون و هوشبهر)
  9. محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۰۴۳.
  10. عقل الطبع.
  11. محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، دارالحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۰۴۳.
  12. تميمي آمدي، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و دررالكلم، شرح محمد خوانساري، تصحيح مير جلال الدين حسيني ارموي، ج۲، ص۳۲، ح ۱۷۱۷.
  13. ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
  14. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ ق ، ج۱، ص۱۵۹، ح ۳۳، ري شهري، محمد ، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
  15. ري شهري، محمد ، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
  16. ري شهري، محمد ، ميزان الحكمه، ج۳، ص۲۰۵۰.
  17. نگاه کنید به ري شهري، محمد، خردگرائي در قرآن و سنّت، ترجمه مهدي مهريزي، دار الحديث، چاپ اول، صص ۱۰۱ ـ ۱۱۵.
  18. نگاه کنید به ري شهري، محمد، خردگرائي در قرآن و سنّت، ترجمه مهدي مهريزي، دار الحديث، چاپ اول، صص ۱۱۵ـ۱۲۱.
  19. تميمي آمدي، عبدالواحد، غرر الحكم و درر الكلم، ج۵، ص۴۱۱، حديث ۸۹۷۲.
  20. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات عصر ظهور، چاپ اول، حكمت۴۲۴ .
  21. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، حكمت ۲۱۲.
  22. حكيمي، محمد رضا، الحياه، بيروت: الدار الاسلاميه، چاپ ششم، ۱۴۰۹ ق، ج۱، ص۱۸۰.
  23. «شرّ آفات العقل الكبر» تميمي آمدي، عبدالواحد، غرر الحكم و دررالكلم، ج۴، ص۱۷۸، حديث ۵۷۵۲.
  24. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، ح۲۱۹.
  25. همچنین نگاه کنید به ري شهري، محمد، العلم و الحكمه في الكتاب و السنه، دار الحديث، چاپ اول، القسم الرابع، ص۱۱۱ـ۷۷.