عرضه حدیث به معصوم
عرضه حدیث چیست و متعلق به چه زمانی است؟
عرضه حدیث به معصوم روشی برای اطمینان از درستی احادیث منسوب به معصومان بوده است. در این کار احادیث را به معصومان نشان داده یا برایشان قرائت میکردند و معصومان درستی و نادرستی آن را بیان میکردند. نمونههایی از عرضه احادیث در تاریخ ثبت شده است. در دوره غیبت صغرا این کار توسط نایبان خاص صورت می گرفت. در دوره غیبت کبری با عدم دسترسی به معصوم، روش جدیدی به وجود آمد که در آن احادیث را به محدثان عرضه می کردند. روش اجازه روایت از روش هایی است که برای جبران این مسئله بوجود آمد.
اهمیت عرضه حدیث
عرضه حدیث به نشان دادن نوشتهها یا گفتارهایی که به عنوان کلام پیامبر یا امام، به معصومان اشاره دارد، تا از درستی آن مطمئن شوند. از شیوههای تشخیص درستی یا نادرستی روایات، این عمل بوده است. عرضه حدیث به دستور ائمه(ع) بوده؛ چنانچه امام باقر(ع) فرمودند: هر کس گفته خود (احادیثی که شنیده) را به ما نشان دهد، سلامت میماند.[۱] اهمیت این عمل به دلیل وجود افراد سودجو و شیادی بود که مطالبی را به اسم اسلام و در قالب سخنان پیامبر و معصومان به مردم میگفتند، لذا بحث عرضه روایات و نوشتهها بر معصومان پیش آمد.
نمونههایی از عرضه حدیث به ائمه(ع)، در تاریخ ثبت شده است که برخی از آنها عبارتند از:
- عرضه حدیث به امام علی(ع): یکی از صحابه پیامبر(ص) به نام ابو الطفیل عامر بن واثله روایات و نوشتههایش را بر امیرالمؤمنین(ع) نشان داد و آن حضرت درستی آنها را تأیید کرد.[۲]
- عرضه بر امام کاظم(ع): اسحاق بن عمار روایاتی را که به امام صادق(ع) منسوب بود جمعآوری کرده و پیش امام کاظم(ع) آورد و آن حضرت علاوه بر درستی آن، توضیح بیشتری را در مورد روایات دادند.[۳]
- عرضه بر امام زمان(ع) توسط نواب خاص: در عصر غیبت صغری از طریق نائبان خاص امام عصر، احادیث به آن حضرت نشان داده میشد و درستی یا نادرستی آن مورد تأیید ایشان قرار میگرفت.[۴]
عرضه حدیث در عصر غیبت کبری
در این دوره نیز این شیوه به نحو دیگری ادامه یافت. در این دوره مردم با عرضه احادیث به عالمان محدث از درستی و صحت احادیث منسوب به اهلبیت(ع) اطمینان پیدا می کردند.
راهکار دیگر برای حفظ احادیث، پایهگذاری اجازه حدیث بود. محدثان پس از تربیت شاگردان برجسته و با تقوا به آنها اجازه میدادند تا روایاتی که از استادشان شنیدهاند را برای دیگران نقل کنند. این کار نیز باعث میشد که سلسله اسناد روایت محفوظ بماند و هنگام نقل روایت اینگونه بیان میشد که از استادم شنیدم که او نیز از فلان، تا میرسید به معصوم. اجازه حدیث فقط به افراد صلاحیتدار علمی و دینی داده میشد؛ لذا این روش، جلوی انحراف و سوء استفادههای افراد را میگرفت.[۵]
مطالعه بیشتر
- محمد بن علی اردبیلی، جامع الروات، قم، مکتبه مرعشی نجفی، ۱۴۰۳ق.
- علامه حلی، خلاصة الأقوال في معرفة الرجال.
منابع
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۰، باب ۱۰، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ه. ق.
- ↑ کشی، محمد، رجال الکشی، مشهد، ص۹۴.
- ↑ کلینی، محمد، کافی، ج۵، ص۴۲۸، حدیث ۱۰، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ه. ش.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۴۳، حدیث ۱، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ه. ق.
- ↑ فصلنامه علمی تخصصی علوم حدیث، ش ۱۱، بهار ۱۳۷۸ ه. ش، نویسنده مقاله: ابو الفضل حافظیان، ص۱۳۳.