ستاره شعرا در سوره نجم
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
منظور از واژهٔ «الشعری» در سورهٔ نجم چیست؟
روی هر یک از واژگان قرآنی، عنایت ویژه است. از این روی واژهٔ «الشّعری» در قرآن کریم معنای خاصّی را دنبال میکند. خداوند در راستای مبدأشناسی میفرمایند: ﴿وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَی﴾.[۱] و این که اوست پروردگار ستارهٔ «شعرا».
تکیه ویژه بر واژهٔ «ستاره شعری» این است که، علاوه بر این که این ستاره درخشندهترین ستارگان آسمان است که معمولاً به هنگام سحر در کنار صورت فلکی «جوزا» در آسمان ظاهر میشود و کاملاً جلب توجه میکند، گروهی از مشرکان عرب نیز آن را میپرستیدند، قرآن کریم میگوید: چرا شعری را میپرستید؟ آفریدگار و پروردگار آن را بپرستید.
ضمناً باید توجه داشت که دو ستاره در آسمان است که به نام «شعری» نامیده میشود، که یکی در سمت «جنوب» ظاهر می شودو به همین دلیل آن را «شعرای یمانی» مینامند. (زیرا یمن در جنوب جزیره عربستان است) و دیگری «شعرای شامی» که در جهت شمال قرار دارد، ولی معروفترین آن، همان «شعرای یمانی» است.
دربارهٔ ویژگیهای جالب این ستاره، بحثهای دیگری است که در نکات زیر خواهد آمد.
نکتهها:
۱. این همه آوازهها از اوست!
بحثهای این آیات در حقیقت اشاره ای است به این معنی که هر گونه تدبیری در این عالم به ذات پاک خداوند بر میگردد، از مسئله حیات و مرگ گرفته، تا خلقت پیچیده انسان از یک نطفه بیمقدار و هم چنین حوادثی که در طول زندگی انسانها رخ میدهد و او را به نحوی میگریاند یا میخنداند، همه از ناحیهٔ او است.
در آسمان درخشندهترین ستارگان به فرمان او و تحت ربوبیتش قرار دارند و در زمین غنا و بینیازی انسانها به ذات پاکش بازمیگردد و طبعاً «نشأه آخرت» نیز به فرمان او است، چرا که آن هم حیات جدیدی است و در ادامه حیات این جهانی میباشد.
این بیان از یک سو خط توحید را مشخص میسازد، از سوی دیگر خط معاد را، چرا که خالق انسان از یک نطفهٔ بیمقدار در رحم، قادر بر تجدید حیات او نیز هست.
به تعبیر دیگر اینها همه بیانگر «توحید افعالی» خدا، «توحید ربوبیت» است. آری این همه آوازهها از او است.
۲. شگفتیهای ستارهٔ شعری
این ستاره همان گونه که گفتیم درخشندهترین ستارگان آسمان است و به «شعرای یمانی» معروف است. چرا که در سمت جنوب قرار دارد، و از آن جا که یمن در جنوب جزیره بود، آن را به این نام مینامیدند.
گروهی از عرب مانند قبیله «خزاعه» آن را تقدیس و پرستش مینمودند، و اعتقاد داشتند مبدأ موجوداتی در روی زمین است، تأکید قرآن کریم روی این مسئله که خدا پروردگار شعری است، برای بیدار ساختن این گروه و همانند آنها است که مخلوق را با خالق اشتباه کردهو مربوب را به جای رب قرار دادهاند.
این ستاره عجیب الخلقه که به خاطر درخشندگی فوقالعاده اش، پادشاه ستارگان نامیده میشد و دارای شگفتیهایی است که ذیلاً به بعضی از آنها اشاره میشود، با توجه به این که در آن روز این حقایق دربارهٔ ستارهٔ شعری ناشناخته بوده، تکیهٔ قرآن کریم روی این موضوع پر معنی است.
الف) طبق تحقیقاتی که در رصدخانههای معروف دنیا به عمل آمده، حرارت عظیمی که در سطح شعری حکم فرما است تا ۱۲۰ هزار درجه سانتیگراد! برآورده شده.
در حالی که حرارت سطح کره خورشید ما را فقط ۶۵۰۰ درجه میدانند و این تفاوت عظیم گرمای ستاره شعری را نسبت به خورشید نشان میدهد.
ب) جرم مخصوص این ستاره در حدود ۵۰ هزار مرتبه از آب سنگین تر است؛ یعنی وزن یک لیتر آب در آن جا معادل ۵۰ تن در کره زمین خواهد بود! حال آن که در میان سیارات منظومه شمسی ما «عطارد» که از همه متکاثفتر است، جرم مخصوصش ۶ برابر آب بیشتر نیست.
با این توصیف باید دید که این ستاره شگفتانگیز از چه عنصری تشکیل یافته که این همه فشرده است؟
ج) ستاره شعری که در قرن ما در فصل زمستان ظاهر میشود، لکن در عصر منجمین قدیم مصر ظهور این کوکب با آغاز تابستان مقارن بوده، کره بسیار عظیمی است که حجم آن ۲۰ برابر کرهٔ آفتاب است و فاصله آن از ما، نسبت به فاصله خورشید از زمین فوقالعاده زیاد است، به طوری که این فاصله را یک میلیون برابر فاصله آفتاب برآورده کردهاند؟ میدانیم سرعت سیر نور در ثانیه ۳۰۰ هزار کیلومتر است و نور آفتاب ظرف ۸ دقیقه و ۱۳ ثانیه به ما میرسد، در حالی که فاصله آن از ماه ۱۵ میلیون کیلومتر است، امّا اگر تعجب نکنید، نخستین شعاع کرهٔ شعری پس از حدود ۱۰ سال به ما میرسد! حال محاسبه کنید که فاصله اش چه اندازه است؟
د) شعرای یمانی ستاره ای همراه دارد که از ستارگان مرموز آسمان است، اولین بار دانشمندی به نام «بسل» به وجود آن پی برد و این در سال ۱۸۴۴ میلادی بود، امّا در سال ۱۸۶۲ با تلسکوپ مشاهده شده، دوره گردش ستاره همراه به دور ستارهٔ اصلی ۵۰ سال است!
اینها همه نشان میدهد که تعبیرات قرآن کریم تا چه اندازه پر معنی است و در کوچکترین تعبیراتش حقایقی نهفته شده که اگر در روز نزولش کاملاً مشخص نبوده، با گذشت زمان روشن شده است.[۲]
مطالعه بیشتر
۱ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۲۲، ص۵۶۵.
۲ـ تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۹، ص۸۰.