شخصیتشناسی عارفان در روایت
در مصباح الشریعه حدیثی منسوب به امام صادق(ع) است که «عارف بدنش با خلق است و دلش با خدا»، منظور از این حدیث چیست؟
روایت شخصیتشناسی عارفان در کتاب مصباح الشریعه از امام صادق(ع) نقل شده است. این روایت اشاره به همراهی شخص عارف با مردم و عدم غفلت از یاد خدا دارد. مولف کتاب شناخته شده نیست و علمای شیعه درباره قبول و یا رد این روایت نظرات مختلفی را بیان کردهاند. با مقایسه روایت با قرآن در معرفی انبیاء الهی میتوان هماهنگی آن دو را به دست آورد و در برسی نظرات و شیوه زندگی عارفان حقیقی اینگونه بودن راه و مسلک عرفانی مشخص میشود.
سند شناسی
روایت شخصیتشناسی عارفان، در کتاب «مصباح الشریعه» و منتسب به امام صادق(ع) ذکر شده، مؤلف واقعی کتاب، تاکنون ناشناخته مانده است. علمای بزرگ شیعه نسبت به رد و قبول این کتاب نظرات گوناگونی ارائه دادهاند؛ گروهی معتقدند که مؤلف عارف مسلک این کتاب، از فرهنگ به جا مانده از امام صادق(ع) صد باب را با انشاء و قلم خویش تنظیم کرده است. عدهای نیز بر این باورند که این کلمات از امام صادق(ع) است.
در مقابل، دستهای از علماء این کتاب را ساخته و پرداخته فرقه صوفیه دانسته و به کلی آن را رد کردهاند. گروهی نیز احتیاط کرده و عمل به بخشهایی از این کتاب را که موافق با آیات قرآن و روایات هستند، بیاشکال دانستهاند، هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق(ع) یقین ندارند.[۱]
مقایسه روایت با قرآن
توضیح روایت را میتوان از قرآن بدست آورد؛ انبیاء الهی از نظر مباحث عرفانی از جمله عرفا و در بالاترین مقامهای عرفای الهی هستند و عرفان که بخش ناپیدای حیات انسانی است، چیزی جز راه مستقیم خدا و مسلک انبیاء الهی نیست؛ آنان آزمایشهای فراوانی را در راه عبودیت و بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده حق شدهاند. خدا در آیات فراوانی که مشرکان و معاندان حق به انبیاء الهی اعتراض میکردند که چرا همانند آنان غذا میخورند و در بازار راه میروند، میفرماید: «ما هیچیک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا میخوردند و در بازارها راه میرفتند.»[۲]
پیامبران همانند دیگر انسانها در این دنیا زندگی میکنند و با مردم نشست و برخاست دارند، اما دل و جانشان نزد خداوند است؛ چرا که انبیاء و اولیاء و عرفای الهی باید الگوی دیگران باشند، بنابراین باید همانند دیگران زندگی کنند. قرآن کریم یکی از پیامبران بزرگ را مورد مؤاخذه قرار میدهد و میفرماید: «و ذو النون (یونس(ع)) را به یادآور، در آن هنگام که خشمگین از میان قوم خود رفت، و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.»[۳] در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی بتپرست ترک اولی بود.[۴]
معرفتشناسی الهی
در معرفت حق و عرفان مهم این است که قلب و روح انسان همواره با خدا باشد و از یاد خالق غافل نباشد، در حالی که با خلق خدا است. بدیهی است که هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، ارتباط و علاقه و انس او به حضور و لقای پروردگار بیشتر خواهد شد.[۵]
استفاده دیگری که از این کلام منتسب به امام صادق(ع) میشود این که، یکی از مشخصههای عارف حقیقی با خلق خدا بودن است و از میان خلق به یاد خالق بودن هنر بزرگی است. عزلت گزیدن و گوشه نشینی که مسلک بسیاری از صوفیه است، با روش عرفان واقعی سازگاری ندارد.[۶]
برای مطالعه بیشتر
- عرفان اسلامی، حسین انصاریان، ج۱ ص۵۷، اصفهان، نشر حجت.
- تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۵، ص۵۰.
منابع
- ↑ انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه، اصفهان، نشر حجت، ج۱، ص۵۷؛ موسوی خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۲۰.
- ↑ فرقان / ۷. و رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۵۰.
- ↑ انبیاء/۸۷.
- ↑ تفسیر نمونه، همان، ج۱۳، ص۴۸۴.
- ↑ مصطفوی، حسن، ترجمه و شرح مصباح الشریعه، انتشارات قلم، ۱۳۶۳، ص۴۳۴؛ گیلانی، عبدالرزاق، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، نشر صدوق، چاپ سوم، ۱۳۶۶.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۶، ص۲۸۳، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.