جایگاه امامت در اندیشه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
(جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
خط ۳۵: خط ۳۵:
* امام، قطب امت؛ امامت به عنوان هسته مرکزی خلافت و نگه دارنده، نظم دهنده و کنترل‌کننده حرکت‌های انحرافی، نقش محوریت را در امت خواهد داشت و اگر امامت از جامعه برداشته شود، حرکت‌های تکاملی امت و جامعه در کل جریانات، مختل خواهد شد و در نتیجه جامعه دچار تفرقه و پراکندگی می‌گردد. امام علی(ع) می‌فرماید: «الامامه نظام الامه، امامت نظام و عامل پایداری امت است».<ref>غررالحکم، ص۱۲۱.</ref>
* امام، قطب امت؛ امامت به عنوان هسته مرکزی خلافت و نگه دارنده، نظم دهنده و کنترل‌کننده حرکت‌های انحرافی، نقش محوریت را در امت خواهد داشت و اگر امامت از جامعه برداشته شود، حرکت‌های تکاملی امت و جامعه در کل جریانات، مختل خواهد شد و در نتیجه جامعه دچار تفرقه و پراکندگی می‌گردد. امام علی(ع) می‌فرماید: «الامامه نظام الامه، امامت نظام و عامل پایداری امت است».<ref>غررالحکم، ص۱۲۱.</ref>


[[امام علی(ع)]] در [[نهج البلاغه]]، معنای «نظام» را روشن می‌کند و می‌فرماید: «مکان القیم من الامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فإذا انقطع النظام، تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجمع بحذافیره أبدا» در این سخن امام(ع) زمامدار را به «نظام» و جامعه را به «خرز» تشبیه کرده است. ابن ابی الحدید در شرح سخن امام(ع) می‌گوید: نظام گردن بند، نخی است که آن را جمع می‌کند و نظم خاصی به آن می‌دهد، «خرز» به معنای دانه‌های سوراخ داری است که برای درست کردن گردن بند یا تسبیح استفاده می‌شود؛ بنابراین، معنای سخن امام(ع) چنین می‌شود: امام، رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده یک جامعه را تحت نظام ویژه ای درمی‌آورد و آنها را به هم پیوند می‌دهد. وقتی که این نخ، پاره شود، دانه‌ها پراکنده می‌شوند و هر یک به سویی می‌روند و پس از آن، هیچ‌گاه به صورت اول، فراهم نمی‌شوند.
[[امام علی(ع)]] در [[نهج البلاغه]]، معنای «نظام» را روشن می‌کند و می‌فرماید: «مکان القیم من الامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فإذا انقطع النظام، تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجمع بحذافیره أبدا» در این سخن امام(ع) زمامدار را به «نظام» و جامعه را به «خرز» تشبیه کرده است. ابن ابی الحدید در شرح سخن امام(ع) می‌گوید: نظام گردن بند، نخی است که آن را جمع می‌کند و نظم خاصی به آن می‌دهد، «خرز» به معنای دانه‌های سوراخ داری است که برای درست کردن گردن بند یا تسبیح استفاده می‌شود؛ بنابراین، معنای سخن امام(ع) چنین می‌شود: امام، رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده یک جامعه را تحت نظام ویژه‌ای درمی‌آورد و آنها را به هم پیوند می‌دهد. وقتی که این نخ، پاره شود، دانه‌ها پراکنده می‌شوند و هر یک به سویی می‌روند و پس از آن، هیچ‌گاه به صورت اول، فراهم نمی‌شوند.


بر این اساس، نظام ریشه ای است که پراکندگی‌ها را منسجم می‌کند و در یک مسیر و برای یک هدف، قرار می‌دهد. با در نظر گرفتن معنای «نظام» معنای روایت مذکور نیز چنین می‌شود. «امامت» رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده امت مسلمان و ابعاد مختلف آن را منسجم می‌کند و به هم پیوند داده، در یک مسیر و برای یک هدف که تکامل و سعادت باشد، قرار می‌دهد و با قطع شدن این رشته، مسلمانان دچار تفرقه و پراکندگی و از هم گسیختگی می‌گردند و هر گروه، یک بُعد از اسلام را می‌گیرد و جامعه اسلامی، از اسلام، تهی می‌گردد.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>
بر این اساس، نظام ریشه‌ای است که پراکندگی‌ها را منسجم می‌کند و در یک مسیر و برای یک هدف، قرار می‌دهد. با در نظر گرفتن معنای «نظام» معنای روایت مذکور نیز چنین می‌شود. «امامت» رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده امت مسلمان و ابعاد مختلف آن را منسجم می‌کند و به هم پیوند داده، در یک مسیر و برای یک هدف که تکامل و سعادت باشد، قرار می‌دهد و با قطع شدن این رشته، مسلمانان دچار تفرقه و پراکندگی و از هم گسیختگی می‌گردند و هر گروه، یک بُعد از اسلام را می‌گیرد و جامعه اسلامی، از اسلام، تهی می‌گردد.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>


* عدم شناخت امام، موجب گمراهی است: امام صادق(ع) می‌فرماید: زمین، آباد و اصلاح نمی‌شود، مگر به وجود امام، و هر کس بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است؛ و تا هنگامی که هر یک از شما نفس می‌کشید، بیشتر از هر چیز، به شناسایی امام نیازمندترید تا در این حال بگویید به کار خوبی پرداخته‌ایم.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>
* عدم شناخت امام، موجب گمراهی است: امام صادق(ع) می‌فرماید: زمین، آباد و اصلاح نمی‌شود، مگر به وجود امام، و هر کس بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است؛ و تا هنگامی که هر یک از شما نفس می‌کشید، بیشتر از هر چیز، به شناسایی امام نیازمندترید تا در این حال بگویید به کار خوبی پرداخته‌ایم.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>
کاربر ناشناس