بداء و علم الهی: تفاوت میان نسخهها
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{درگاه|سنت}} | {{درگاه|سنت}} | ||
«بداء» در عقیده شیعه به چه معنی است؟ آیا این اعتقاد با قاعده علم مطلق الهی ناسازگار نیست؟ | «بداء» در عقیده شیعه به چه معنی است؟ آیا این اعتقاد با قاعده علم مطلق الهی ناسازگار نیست؟ | ||
{{پایان سوال}} «بداء» در لغت به معنای ظهور بعد از خفاء است اما در اصطلاح کلام شیعه معنای متفاوتی دارد و در دو مقام معنی شده است: مقام ثبوت و مقام اثبات. بداء در مقام ثبوت به معنای این است که خداوند مقدّراتی را برای بندگان معین کرده است اما این مقدّرات مشروط هستند یعنی قابلیت تغییر دارند؛ لذا با تحقق اموری دست خودش تغییر و تبدیل میگردند. بداء در مقام اثبات به معنای این است که انبیاء و اوصیاء به جهت علم به مقتضی امری به آن امر خبر میدهند. لکن این امر ممکن است به جهت وجود مانع به مرحله تحقق نرسد. انبیاء و اوصیاء به مقتضی علم دارند و بر اساس آن خبر میدهند اما از مانع اطلاع ندارند؛ لذا گاهی خلاف آن چه خبر دادند واقع میشود. در هر دو مقام مذکور منافاتی میان علم الهی و بداء وجود ندارد. | {{پایان سوال}} «بداء» در لغت به معنای ظهور بعد از خفاء است اما در اصطلاح [[علم کلام|کلام]] شیعه معنای متفاوتی دارد و در دو مقام معنی شده است: مقام ثبوت و مقام اثبات. بداء در مقام ثبوت به معنای این است که خداوند مقدّراتی را برای بندگان معین کرده است اما این مقدّرات مشروط هستند یعنی قابلیت تغییر دارند؛ لذا با تحقق اموری دست خودش تغییر و تبدیل میگردند. بداء در مقام اثبات به معنای این است که انبیاء و اوصیاء به جهت علم به مقتضی امری به آن امر خبر میدهند. لکن این امر ممکن است به جهت وجود مانع به مرحله تحقق نرسد. انبیاء و اوصیاء به مقتضی علم دارند و بر اساس آن خبر میدهند اما از مانع اطلاع ندارند؛ لذا گاهی خلاف آن چه خبر دادند واقع میشود. در هر دو مقام مذکور منافاتی میان [[علم الهی]] و بداء وجود ندارد. | ||
== بداء در لغت و عرف == | == بداء در لغت و عرف == | ||
بداء در لغت و عرف به معنای ظاهر شدن و آشکار شدن امری بعد از مخفی بودن آن است. اگر انسانی درباره امری دیدگاه خاصی داشته است و به جهت حادث شدن چیزی متوجه شود که دیدگاه او اشتباه و از روی جهل به مصالح و مفاسد بوده است و پس از این توجه یافتن عملکرد خود را تغییر دهد، گفته میشود برای این شخص بداء حاصل شده است.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1408|ک=البداء فی ضوء الکتاب و السنة|ص=13 و 14}}</ref><ref>{{پک|1=راغب اصفهانی|2=1412|ک=مفردات الفاظ قرآن|ص=113}}</ref> | بداء در لغت و [[عرف|عُرف]] به معنای ظاهر شدن و آشکار شدن امری بعد از مخفی بودن آن است. اگر انسانی درباره امری دیدگاه خاصی داشته است و به جهت حادث شدن چیزی متوجه شود که دیدگاه او اشتباه و از روی جهل به مصالح و مفاسد بوده است و پس از این توجه یافتن عملکرد خود را تغییر دهد، گفته میشود برای این شخص بداء حاصل شده است.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1408|ک=البداء فی ضوء الکتاب و السنة|ص=13 و 14}}</ref><ref>{{پک|1=راغب اصفهانی|2=1412|ک=مفردات الفاظ قرآن|ص=113}}</ref> | ||
== بداء در کلام شیعی == | == بداء در کلام شیعی == | ||
«بداء» در کلام شیعی در مورد خداوند مطرح شده است اما بدائی که به خدا نسبت داده میشود به معنای لغوی آن نیست زیرا چنین معنایی مستلزم جهل و نقص در ذات اوست.<ref>{{پک|1=خرازی|2=1417|ک=بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقاید الإمامیة|ص=192|ج=1}}</ref> | «بداء» در [[کلام شیعی]] در مورد خداوند مطرح شده است اما بدائی که به خدا نسبت داده میشود به معنای لغوی آن نیست زیرا چنین معنایی مستلزم جهل و نقص در ذات اوست.<ref>{{پک|1=خرازی|2=1417|ک=بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقاید الإمامیة|ص=192|ج=1}}</ref> | ||
بداء در دو مقام معنی شده است: در مقام ثبوت و در مقام اثبات.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29}}</ref> مقصود از بداء در مقام ثبوت این است که خداوند مقدّراتی را برای انسان قرار داده است اما انسان میتواند با اعمال خود آن را تغییر دهد؛ یعنی آن چه خداوند تقدیر کرده است مشروط و قابل تغییر است.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1428|ک=محاضرات فی الالهیات|ص=234}}</ref><ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29}}</ref> مقصود از بداء در مقام اثبات این است که انبیاء یا معصومین(ع) از امری خبری بدهند و دلیل إخبار ایشان نیز این باشد که علم به مقتضی آن دارند؛ مثلاً حضرت یونس(ع) وقتی از عذاب الهی خبر میدهد به جهت این است که از مقتضی آن اطلاع دارد؛ یعنی علم دارد به این که چه چیزی موجب نزول عذاب الهی میشود. اما انبیاء و اوصیا اطلاع از مانع تأثیر مقتضی ندارند؛ لذا گاهی خبری میدهند اما به جهت وجود مانع، مقتضی اثر نمیکند و خلاف خبر ایشان محقّق میشود به نحوی که نمیتوان با عدم تحقق إخبار ایشان سخن آنها را کذب دانست.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29 و 30}}</ref> | بداء در دو مقام معنی شده است: در مقام ثبوت و در مقام اثبات.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29}}</ref> مقصود از بداء در مقام ثبوت این است که خداوند مقدّراتی را برای انسان قرار داده است اما انسان میتواند با اعمال خود آن را تغییر دهد؛ یعنی آن چه خداوند تقدیر کرده است مشروط و قابل تغییر است.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1428|ک=محاضرات فی الالهیات|ص=234}}</ref><ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29}}</ref> مقصود از بداء در مقام اثبات این است که انبیاء یا معصومین(ع) از امری خبری بدهند و دلیل إخبار ایشان نیز این باشد که علم به مقتضی آن دارند؛ مثلاً [[حضرت یونس(ع)]] وقتی از عذاب الهی خبر میدهد به جهت این است که از مقتضی آن اطلاع دارد؛ یعنی علم دارد به این که چه چیزی موجب نزول [[عذاب الهی]] میشود. اما انبیاء و اوصیا اطلاع از مانع تأثیر مقتضی ندارند؛ لذا گاهی خبری میدهند اما به جهت وجود مانع، مقتضی اثر نمیکند و خلاف خبر ایشان محقّق میشود به نحوی که نمیتوان با عدم تحقق إخبار ایشان سخن آنها را [[کذب]] دانست.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29 و 30}}</ref> | ||
== عدم تنافی بداء با علم مطلق الهی == | == عدم تنافی بداء با علم مطلق الهی == | ||
بین علمای شیعه اتفاق نظر وجود دارد که خداوند عالم به تمام اشیاء و حوادث عالم است. هیچ امری چه آشکار باشد و چه پنهان از تحت علم او خارج نیست.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1408|ک=البداء فی ضوء الکتاب و السنة|ص=15}}</ref> این مطلب در آیات مختلفی از قرآن کریم و در کلمات معصومین(ع) مشهود است؛ همانند: | بین علمای شیعه اتفاق نظر وجود دارد که خداوند عالم به تمام اشیاء و حوادث عالم است. هیچ امری چه آشکار باشد و چه پنهان از تحت علم او خارج نیست.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1408|ک=البداء فی ضوء الکتاب و السنة|ص=15}}</ref> این مطلب در آیات مختلفی از [[قرآن کریم]] و در کلمات معصومین(ع) مشهود است؛ همانند: | ||
* {{قرآن|إِنَّ اللّٰهَ لاٰ یَخْفیٰ عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لاٰ فِی السَّمٰاءِ|ترجمه=یقیناً چیزی در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نیست.|سوره=آل عمران|آیه=۵}} | * {{قرآن|إِنَّ اللّٰهَ لاٰ یَخْفیٰ عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لاٰ فِی السَّمٰاءِ|ترجمه=یقیناً چیزی در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نیست.|سوره=آل عمران|آیه=۵}} | ||
* {{قرآن|رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَ مٰا یَخْفیٰ عَلَی اللّٰهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاٰ فِی السَّمٰاءِ|ترجمه=پروردگارا! یقیناً تو آنچه را ما پنهان میداریم و آنچه را آشکار میکنیم، می دانی و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست.|سوره=ابرهیم|آیه=۳۸}} | * {{قرآن|رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَ مٰا یَخْفیٰ عَلَی اللّٰهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاٰ فِی السَّمٰاءِ|ترجمه=پروردگارا! یقیناً تو آنچه را ما پنهان میداریم و آنچه را آشکار میکنیم، می دانی و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست.|سوره=ابرهیم|آیه=۳۸}} | ||
* از امام أمیر المؤمنین(ع) در خطبه ۱۰۵ نهج البلاغه نقل شده است: {{متن عربی|کلّ سر عندک علانیة، کل غیب عندک شهادة|ترجمه= هر چیز مخفی نزد تو آشکار است و هر غیبی نزد تو مشهود است.}} | * از امام أمیر المؤمنین(ع) در خطبه ۱۰۵ نهج البلاغه نقل شده است: {{متن عربی|کلّ سر عندک علانیة، کل غیب عندک شهادة|ترجمه= هر چیز مخفی نزد تو آشکار است و هر غیبی نزد تو مشهود است.}} | ||
* از امام الباقر(ع) نقل شده است: {{متن عربی|انّ اللّه نور لا ظلمة فیه و علم لا جهل فیه، و حیاة لا موت فیه|ترجمه= همانا خداوند نوری است که ظلمتی در آن نیست و علمی است که جهلی در آن وجود ندارد و حیاتی است که مرگی در آن وجود ندارد.}}<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الانوار|ص=84|ج=4|ف=باب العلم و کیفیته و الآیات الواردة فیه}}</ref> | * از امام الباقر(ع) نقل شده است: {{متن عربی|انّ اللّه نور لا ظلمة فیه و علم لا جهل فیه، و حیاة لا موت فیه|ترجمه= همانا خداوند نوری است که ظلمتی در آن نیست و علمی است که جهلی در آن وجود ندارد و حیاتی است که مرگی در آن وجود ندارد.}}<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الانوار|ص=84|ج=4|ف=باب العلم و کیفیته و الآیات الواردة فیه}}</ref> | ||
علم مطلق الهی با هر دو مقام بداء یعنی بداء در مقام ثبوت و بداء در مقام اثبات قابل جمع است. نسبت به مقام ثبوت میتوان گفت خداوند اولاً علم دارد به این که چه چیزی برای بندگان مقدّر شده است و ثانیاً علم دارد به این که چه چیزی میتواند مقدّرات آنها را تغییر دهد و ثالثاً علم دارد به این که آیا بنده تقدیر خود را تغییر میدهد یا خیر؛ زیرا هیچ امری بر خدا پوشیده نیست.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=426|ج=2}}</ref> مقدّرات خداوند مشروط به اموری هستند و لذا ممکن است با تحقق این امور تغییر کنند.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1428|ک=محاضرات فی الالهیات|ص=234}}</ref> نسبت به مقام اثبات میتوان گفت انبیاء و اوصیاء از مانع تأثیر مقتضی اطلاع ندارند.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29 و 30}}</ref> اما خداوند عالم به همه چیز است و لذا به موانع تأثیر نیز آگاهی دارد؛ بنابراین خداوند اولاً علم به موانع دارد و ثانیاً میداند که آیا مانع محقق میشود یا خیر.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=426|ج=2}}</ref> | علم مطلق الهی با هر دو مقام بداء یعنی بداء در مقام ثبوت و بداء در مقام اثبات قابل جمع است. نسبت به مقام ثبوت میتوان گفت خداوند اولاً علم دارد به این که چه چیزی برای بندگان مقدّر شده است و ثانیاً علم دارد به این که چه چیزی میتواند [[تقدیر الهی|مقدّرات]] آنها را تغییر دهد و ثالثاً علم دارد به این که آیا بنده تقدیر خود را تغییر میدهد یا خیر؛ زیرا هیچ امری بر خدا پوشیده نیست.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=426|ج=2}}</ref> مقدّرات خداوند مشروط به اموری هستند و لذا ممکن است با تحقق این امور تغییر کنند.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1428|ک=محاضرات فی الالهیات|ص=234}}</ref> نسبت به مقام اثبات میتوان گفت انبیاء و اوصیاء از مانع تأثیر مقتضی اطلاع ندارند.<ref>{{پک|1=سبحانی تبریزی|2=1418|ک=النسخ و البداء فی الکتاب و السنة|ص=29 و 30}}</ref> اما خداوند عالم به همه چیز است و لذا به موانع تأثیر نیز آگاهی دارد؛ بنابراین خداوند اولاً علم به موانع دارد و ثانیاً میداند که آیا مانع محقق میشود یا خیر.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=426|ج=2}}</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۵۸
![]() | این متن یک پیشنویس است که در وضعیت در حال نگارش قرار دارد |
«بداء» در لغت به معنای ظهور بعد از خفاء است اما در اصطلاح کلام شیعه معنای متفاوتی دارد و در دو مقام معنی شده است: مقام ثبوت و مقام اثبات. بداء در مقام ثبوت به معنای این است که خداوند مقدّراتی را برای بندگان معین کرده است اما این مقدّرات مشروط هستند یعنی قابلیت تغییر دارند؛ لذا با تحقق اموری دست خودش تغییر و تبدیل میگردند. بداء در مقام اثبات به معنای این است که انبیاء و اوصیاء به جهت علم به مقتضی امری به آن امر خبر میدهند. لکن این امر ممکن است به جهت وجود مانع به مرحله تحقق نرسد. انبیاء و اوصیاء به مقتضی علم دارند و بر اساس آن خبر میدهند اما از مانع اطلاع ندارند؛ لذا گاهی خلاف آن چه خبر دادند واقع میشود. در هر دو مقام مذکور منافاتی میان علم الهی و بداء وجود ندارد.
بداء در لغت و عرف
بداء در لغت و عُرف به معنای ظاهر شدن و آشکار شدن امری بعد از مخفی بودن آن است. اگر انسانی درباره امری دیدگاه خاصی داشته است و به جهت حادث شدن چیزی متوجه شود که دیدگاه او اشتباه و از روی جهل به مصالح و مفاسد بوده است و پس از این توجه یافتن عملکرد خود را تغییر دهد، گفته میشود برای این شخص بداء حاصل شده است.[۱][۲]
بداء در کلام شیعی
«بداء» در کلام شیعی در مورد خداوند مطرح شده است اما بدائی که به خدا نسبت داده میشود به معنای لغوی آن نیست زیرا چنین معنایی مستلزم جهل و نقص در ذات اوست.[۳]
بداء در دو مقام معنی شده است: در مقام ثبوت و در مقام اثبات.[۴] مقصود از بداء در مقام ثبوت این است که خداوند مقدّراتی را برای انسان قرار داده است اما انسان میتواند با اعمال خود آن را تغییر دهد؛ یعنی آن چه خداوند تقدیر کرده است مشروط و قابل تغییر است.[۵][۶] مقصود از بداء در مقام اثبات این است که انبیاء یا معصومین(ع) از امری خبری بدهند و دلیل إخبار ایشان نیز این باشد که علم به مقتضی آن دارند؛ مثلاً حضرت یونس(ع) وقتی از عذاب الهی خبر میدهد به جهت این است که از مقتضی آن اطلاع دارد؛ یعنی علم دارد به این که چه چیزی موجب نزول عذاب الهی میشود. اما انبیاء و اوصیا اطلاع از مانع تأثیر مقتضی ندارند؛ لذا گاهی خبری میدهند اما به جهت وجود مانع، مقتضی اثر نمیکند و خلاف خبر ایشان محقّق میشود به نحوی که نمیتوان با عدم تحقق إخبار ایشان سخن آنها را کذب دانست.[۷]
عدم تنافی بداء با علم مطلق الهی
بین علمای شیعه اتفاق نظر وجود دارد که خداوند عالم به تمام اشیاء و حوادث عالم است. هیچ امری چه آشکار باشد و چه پنهان از تحت علم او خارج نیست.[۸] این مطلب در آیات مختلفی از قرآن کریم و در کلمات معصومین(ع) مشهود است؛ همانند:
- ﴿إِنَّ اللّٰهَ لاٰ یَخْفیٰ عَلَیْهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ لاٰ فِی السَّمٰاءِ؛ یقیناً چیزی در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نیست.﴾(آل عمران:۵)
- ﴿رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَ مٰا یَخْفیٰ عَلَی اللّٰهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاٰ فِی السَّمٰاءِ؛ پروردگارا! یقیناً تو آنچه را ما پنهان میداریم و آنچه را آشکار میکنیم، می دانی و هیچ چیز در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست.﴾(ابرهیم:۳۸)
- از امام أمیر المؤمنین(ع) در خطبه ۱۰۵ نهج البلاغه نقل شده است: «کلّ سر عندک علانیة، کل غیب عندک شهادة؛ هر چیز مخفی نزد تو آشکار است و هر غیبی نزد تو مشهود است.»
- از امام الباقر(ع) نقل شده است: «انّ اللّه نور لا ظلمة فیه و علم لا جهل فیه، و حیاة لا موت فیه؛ همانا خداوند نوری است که ظلمتی در آن نیست و علمی است که جهلی در آن وجود ندارد و حیاتی است که مرگی در آن وجود ندارد.»[۹]
علم مطلق الهی با هر دو مقام بداء یعنی بداء در مقام ثبوت و بداء در مقام اثبات قابل جمع است. نسبت به مقام ثبوت میتوان گفت خداوند اولاً علم دارد به این که چه چیزی برای بندگان مقدّر شده است و ثانیاً علم دارد به این که چه چیزی میتواند مقدّرات آنها را تغییر دهد و ثالثاً علم دارد به این که آیا بنده تقدیر خود را تغییر میدهد یا خیر؛ زیرا هیچ امری بر خدا پوشیده نیست.[۱۰] مقدّرات خداوند مشروط به اموری هستند و لذا ممکن است با تحقق این امور تغییر کنند.[۱۱] نسبت به مقام اثبات میتوان گفت انبیاء و اوصیاء از مانع تأثیر مقتضی اطلاع ندارند.[۱۲] اما خداوند عالم به همه چیز است و لذا به موانع تأثیر نیز آگاهی دارد؛ بنابراین خداوند اولاً علم به موانع دارد و ثانیاً میداند که آیا مانع محقق میشود یا خیر.[۱۳]
پانویس
- ↑ سبحانی تبریزی، البداء فی ضوء الکتاب و السنة، 13 و 14.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، 113.
- ↑ خرازی، بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقاید الإمامیة، 1: 192.
- ↑ سبحانی تبریزی، النسخ و البداء فی الکتاب و السنة، 29.
- ↑ سبحانی تبریزی، محاضرات فی الالهیات، 234.
- ↑ سبحانی تبریزی، النسخ و البداء فی الکتاب و السنة، 29.
- ↑ سبحانی تبریزی، النسخ و البداء فی الکتاب و السنة، 29 و 30.
- ↑ سبحانی تبریزی، البداء فی ضوء الکتاب و السنة، 15.
- ↑ مجلسی، «باب العلم و کیفیته و الآیات الواردة فیه»، بحار الانوار، 4: 84.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 2: 426.
- ↑ سبحانی تبریزی، محاضرات فی الالهیات، 234.
- ↑ سبحانی تبریزی، النسخ و البداء فی الکتاب و السنة، 29 و 30.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 2: 426.
منابع
- سبحانی تبریزی، جعفر (۱۴۰۸). البداء فی ضوء الکتاب و السنة. بیروت: دار الأضواء.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲). مفردات الفاظ قرآن. به کوشش صفوان عدنان داوودی. بیروت-دمشق: دار القلم- الدار الشامیة.
- سبحانی، جعفر (۱۴۲۸). محاضرات فی الالهیات. قم: مؤسسة الإمام الصادق علیه السلام.
- خرازی، محسن (۱۴۱۷). بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقاید الإمامیة. قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی.
- مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- سبحانی تبریزی، جعفر (۱۴۱۸). النسخ و البداء فی الکتاب و السنة. بیروت: دار الهادی.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الإسلامیة.