توحید در حاکمیت


سؤال

توحید در حاکمیت چیست و آیا یکی از اقسام توحید است؟

کاشی کاری نام الله.jpg

توحید در حاکمیت و تشریع به این معنا است که اداره امور و تسلط بر جان و مال جمیع موجودات در دستان خداوند است. همچنین تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در مقابل قوانین و شریعت الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد. توحید در حاکمیت و تشریع از مصادیق توحید افعالی است.

معنای توحید در حاکمیت و تشریع

توحید در حاکمیت به معنای اعتقاد به این است که در جهان هستی تنها قانون‌گذار، خداوند است و کسی غیر از او به صورت مستقل نمی‌تواند برای تنظیم حیات بشری قوانینی وضع کند. بنابر این تشریع و وضع احکام و تکالیف در شأن خداوند است و قانون‌گذاری افراد و نهادهای دیگر تنها در صورتی اعتبار دارد که در مقابل قوانین و تشریعات الهی قرار نگیرد و مخالف آن نباشد.

حاکمیت که به معنای تسلط بر جان و مال انسان‌ها و اداره امور جامعه است نیز در شأن خداوند است. تنها حاکم مستقل و حقیقی اوست و حاکمیت دیگران تنها در سایه اذن الهی اعتبار دارد. بنابر این چون حق قانونگذاری، تشریع، اعمال و اجرای قوانین(حاکمیت) از آن او است، دیگران نمی‌توانند در مقابل خداوند چنین مقامی را به دست بیاورند بلکه باید به اذن و اراده او باشد.[۱]

نسبت با توحید افعالی

خداوند علاوه بر صفات کمال، مبدأ وقوع افعال نیز می باشد. آفرینش، روزی دادن، تدبیر امور مخلوقات، بخشایش و… در زمره افعال الهی قرار می‌گیرند. همچنین تنها مؤثر حقیقی و مستقل در عالم، ذات خداوند است و جز او هیچ موجود دیگری، فاعلیت تام و مستقل ندارد و مابقی همه به صورت غیر مستقل هستند. توحید افعالی از نظر قرآن کریم یعنی هیچ مؤثر مستقلی در عالم، غیر از خداوند نیست.[۲]

از لحاظ معنا و مفهوم بین توحید افعالی و توحید در حاکمیت رابطه اعم و اخص برقرار است؛ یعنی توحید افعالی عام است و توحید در حاکمیت خاص و یکی از اقسام توحید افعالی است؛ زیرا یکی از افعال الهی، مقام و حاکمیت او بر تمام عالم است. به عبارت دیگر توحید افعالی خداوند عام است و تمام افعال خداوند را در بر می‌گیرد ولی توحید در حاکمیت خاص است و تنها برخی از افعال خداوند را دربر می‌گیرد.


منابع

  1. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص۱۲۱.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، تخلیص الالهیات، ص۶۳.

[[رده:]]